تبیان، دستیار زندگی
گمان به قیامت، انسان را کنترل می‌کند، چه رسد به آنکه انسان یقین داشته باشد حقیقتاً عالم قبر و برزخ و قیامت وجود دارد. اعتقاد به معاد، یکی از مۆثرترین و کاربردی‌ترین نیروهای کنترل کننده برای انسان است؛ لذا علمای اخلاق و بزرگان دین، همواره به زنده نگه داشت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سخنی از احوالات ارواح در قیامت


اعتقاد به معاد، یکی از مۆثرترین و کاربردی‌ترین نیروهای کنترل کننده برای انسان است؛ لذا علمای اخلاق و بزرگان دین، همواره به زنده نگه داشتن یاد معاد تأکید و پافشاری داشته و دارند و توصیه ایشان این است که انسان باید در شبانه روز، چندین مرتبه به یاد مرگ، قبر و قیامت باشد.


قیامت

از منظر قرآن کریم، نه تنها یقین، بلکه ظن و گمان به وقوع قیامت نیز، یک نیروی کنترل کننده برای انسان و مانع سقوط او است:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ ، وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ ، الَّذینَ إِذَا اكْتالُوا عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ ، وَ إِذا كالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ ،أَ لا یَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ ، لِیَوْمٍ عَظیمٍ»[1]

وای به کم فروش! وای به کسی که به حقّ خودش قانع نیست و زیاده طلب و کم دهنده است. مگر آنان گمان نمى‏کنند كه در روزى بزرگ برانگیخته خواهند شد؟ آیا گمان ندارند که روز قیامتی هست؟

خطاب این آیات شریفه، منحصر و مختص به کسبه و بازاریان نیست، بلکه شامل تمام کسانی می‌شود که به حقّ خود قانع نیستند. مثلاً کارمندی که انتظار دارد حقوق او زیادتر باشد و همیشه از کمبود حقوق گله می‌کند، ولی در هنگام کار، کم کاری و بیکاری و بدکاری دارد، مشمول این آیات خواهد بود.

اعتقاد به معاد، یکی از مۆثرترین و کاربردی‌ترین نیروهای کنترل کننده برای انسان است؛ لذا علمای اخلاق و بزرگان دین، همواره به زنده نگه داشتن یاد معاد تأکید و پافشاری داشته و دارند و توصیه ایشان این است که انسان باید در شبانه روز، چندین مرتبه به یاد مرگ، قبر و قیامت باشد.

نابودی عالم هستی، پس از نفخ صور اوّل از آیات قرآن کریم و نیز از روایات، استفاده می‌شود که روزی عالم هستی نابود و عالم برزخ، تمام می‌شود. در آن زمان، که معلوم نیست چند سال یا چند میلیون سال تا وقوع آن طول بکشد، به جز خداوند سبحان، هیچکس وجود ندارد و حق تعالی می‌فرماید:

«لِمَنِ الْمُلْكُ الْیَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ»[2]

خداوند متعال خطاب می‌کند: کسانی که گردنکشی می‌کردند و خود را قدرت محض می‌دانستند، کجایند؟ فرعون منش‌ها و کسانی که می‌گفتند: خانه‌ام و سلطنتم، کجا هستند؟ سپس خود خداوند پاسخ می‌دهد: احدی جز خداوند یگانه قهّار وجود ندارد.

اگر کسی آب کوثر را بنوشد، هرگونه زشتی و بدی از وجود او پاک می‌شود؛ اگر سیاه است، سفید می‌شود، اگر پیر است جوان می‌گردد، اگر بیمار است سلامتی می‌یابد، اگر ناقص العقل است، عقل او کمال پیدا می‌کند و خلاصه هرگونه بدی و زشتی، با خوردن آب کوثر از وجود انسان پاک می‌گردد و یک انسان به تمام معنا می‌شود

نفخ صور اسرافیل و میکائیل نیز به این معناست که با اراده پروردگار، عالم هستی نابود می‌‌شود و بعد از شاید هزاران سال، دوباره اراده می‌کند و عالم موجود می‌گردد. عالمی که مجدّدا ایجاد می‌شود، خود عالم قبلی نیست، همانگونه که غیر آن هم نیست، بلکه «مثل» آن عالم است. همان که در آخر سوره یس، با تعبیر زیبایی می‌فرماید:

«أَ وَ لَیْسَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى‏ أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى‏ وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلیمُ»[3]

آیا خدا نمی‌تواند این عالم را دوباره موجود کند؟ بلی، می‌تواند. وقتی اراده می‌کند، عالم وجود دوباره موجود می‌شود.

قرآن کریم در آیه دیگری می‌فرماید: منکران معاد تعجّب می‌کنند از اینکه چگونه معاد جسمانی واقع می‌شود؟ سپس پاسخ می‌د‌هد که خداوند قادر متعال، نه تنها می‌تواند همه موجودات را پس از مرگ زنده کند، بلکه خط‌ های سر انگشتان انسان را نیز زنده می‌کند:

«بَلى‏ قادِرینَ عَلى‏ أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ»[4]

این آیه کریمه، یکی از معجزات تکوینی و تشریعی بزرگ قرآن کریم است. زیرا در روی کره زمین، خطوط سر انگشتان هیچ انسانی، شبیه انگشتان دیگری نیست و حتّی خطوط سرانگشت دو قلوها نیز متفاوت است. و در احیای مجدّد، آن خطوط نیز باز احیا می‌گردد.

پس از آنکه با اراده خداوند سبحان، عالم نابود می‌شود: «فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ»، و خداوند یا اهل بیت پاسخ می‌دهند که همه چیز متعلّق به خداوند یکتا و قهّار است: «لِمَنِ الْمُلْكُ الْیَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ»، و زمانی می‌گذرد، باز خداوند متعال اراده می‌کند و فوراً دوباره عالم را ایجاد می‌فرماید. عالمی که مجدّدا ایجاد می‌شود، همان عالَم قبلی است، امّا خودش نیست و غیر آن هم نیست، بلکه «مثل» آن‌ است.

گناه

وقتی خداوند قادر، اراده کند، عالمی که به طور کلی نابود شده است، باز همان عالم به تمام معنا و به طور کلّی زنده می‌شود. این زنده شدن مجدّد، به معنای معاد است. قرآن کریم می‌فرماید:

«یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ»[5]

پس از خلقت مجدّد عالم هستی و احیاء عالَم، خداوند متعال همه موجودات را گرد هم جمع می‌کند: «وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً»، البته در مورد اینکه کجا چنین اجتماع عظیمی تشکیل می‌شود، مطلب خاصّی نمی‌دانیم؛ اینکه چگونه همه انسان‌‌ها از زمان خلقت آدم«علیه‌السّلام» تا قیامت، در یک مکان جمع می‌شوند، به راحتی قابل فهم نیست، ولی این را می‌دانیم که چنین کاری، برای خداوند متعال، سهل و آسان است و با اراده الهی، به راحتی چنین امری شکل می‌گیرد و همه یکجا جمع و محشور می‌شوند:

«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ»

تفکیک نیکوکاران و بدکاران در صحنه قیامت

در مورد اینکه خوبان و بدکاران چگونه از هم مشخّص می‌شوند، قرآن کریم می‌فرماید: مجرمان از چهره‏هایشان شناخته مى‏شوند.

«یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسیماهُمْ»[6]

در روایات نیز آمده است که امیرالمۆمنین«سلام‌الله‌علیه» با سعه وجودی خود، به صف محشر می‌آیند و شیعه را از غیر شیعه تمیز می‌دهند. صورت‌های شیعیان سفید و درخشنده است و ملائکه احترام خاصّی برای ایشان قائل هستند.

امیرالمۆمنین«سلام‌الله‌علیه» شیعیان را زیر لوای حمد و در کنار حوض کوثر می‌برند. حوض کوثر، حقیقت حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» است و امیرالمۆمنین«سلام‌الله‌علیه» ساقی آن است. شیعیان به دست مبارک آن حضرت از آب کوثر سیراب می‌شوند.

اگر کسی آب کوثر را بنوشد، هرگونه زشتی و بدی از وجود او پاک می‌شود؛ اگر سیاه است، سفید می‌شود، اگر پیر است جوان می‌گردد، اگر بیمار است سلامتی می‌یابد، اگر ناقص العقل است، عقل او کمال پیدا می‌کند و خلاصه هرگونه بدی و زشتی، با خوردن آب کوثر از وجود انسان پاک می‌گردد و یک انسان به تمام معنا می‌شود.

انسان‌ها با اعمال و رفتار خود، مانند نماز، روزه، صدقات، نیکی به مردم، انجام امور خیر، خدمت به خلق، رابطه مداوم و توجّه همیشگی به خداوند و ... می‌توانند بهشت را برای خود فراهم آورند که در سایه شفاعت اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم» به آن دست یابند، یا با ظلم و ستم و ترک اوامر الهی و ... جهنّمی را برای خود بسازند که شنیدن سختی و عذاب آن نیز انسان را دچار ترس و وحشت می‌کند

قیامت با تمام سختی‌‌هایش، برای چنین انسانی به مثابه یک لحظه گذراست و پس از آن، با جواز امیرالمۆمنین«سلام‌الله‌علیه» و پشت سر ایشان با یک چشم بر هم زدن، به بهشت وارد می‌شود.[7]

همانگونه که نیکوکاران و شیعیان امیرالمۆمنین«سلام‌الله‌علیه» با درخشندگی چهره‌هایشان شناخته می شوند، بدکاران و منکران ولایت نیز با چهره‌هایشان شناخته می‌شوند. چنانکه قرآن کریم، سیمای مجرمان را نشانگر بدی و زشتی آنان می‌داند. در حقیقت وقتی در پیشانی کسی مُهر و نشان ولایت نباشد، اهل جهنّم خواهد بود:

«نَحْنُ‏ نُوقَفُ‏ یَوْمَ‏ الْقِیَامَةِ بَیْنَ‏ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ فَمَنْ یَنْصُرُنَا عَرَفْنَاهُ بِسِیمَاهُ فَأَدْخَلْنَاهُ الْجَنَّةَ، وَ مَنْ أَبْغَضَنَا عَرَفْنَاهُ بِسِیمَاهُ فَأَدْخَلْنَاهُ النَّار»[8]

قرآن شربف در مورد بدکاران می‌فرماید: موهای سر و پاهایشان را می‌گیرند و آنها را به جهنّم پرتاب می‌کنند:

«فَیُۆْخَذُ بِالنَّواصی‏ وَ الْأَقْدامِ»

بدکاران باید در آتش جهنّمی که خود تهیه کرده‌اند، بسوزند و چاره‌ای جز سوختن ندارند. به راستی که عذاب جهنّم دشوار است و یک لحظه از آن، به اندازه هزاران سال سختی و رنج به همراه دارد.

زمینه‌سازی شفاعت در دنیا خوشا به حال کسانی که در طول شبانه روز، مرتّباً به یاد قیامت و معاد هستند و با اصلاح کارها و امور روزمرّه، خود را برای آن شرایط دشوار و سخت آماده می‌کنند. اگر کسی در دنیا با اعتقاد کامل، به اصلاح امور دنیا و آخرت بپردازد و خود را در مسیر ولایت امیرالمۆمنین«سلام‌الله‌علیه» و حضرات معصومین«سلام‌الله‌علیهم» قرار دهد، در آن روز سخت، با شفاعت اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم» نجات خواهد یافت، ولی اگر کسی خود را در مسیر آنان قرار ندهد، چگونه انتظار دارد در روز محشر، در مسیر شفاعت ایشان واقع شود؟

پربار کردن نعمت‌های بهشتی یا برافروختن آتش جهنّم، به دست خود انسان و در دنیاست. انسان‌ها با اعمال و رفتار خود، مانند نماز، روزه، صدقات، نیکی به مردم، انجام امور خیر، خدمت به خلق، رابطه مداوم و توجّه همیشگی به خداوند و ... می‌توانند بهشت را برای خود فراهم آورند که در سایه شفاعت اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم» به آن دست یابند، یا با ظلم و ستم و ترک اوامر الهی و ... جهنّمی را برای خود بسازند که شنیدن سختی و عذاب آن نیز انسان را دچار ترس و وحشت می‌کند.

پی‌نوشت‌ها :

1.مطففین / 5-1

2. غافر / 16

3. زمر / 68

4. یس / 81

5. قیامت / 4

6. الرحمن / 41

7. ر.ک: الغدیر، ج 2، صص 460-453

8. شواهد التنزیل، ج ‏1، ص 263

فرآوری: محمدی

بخش قرآن تبیان


منبع : پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مظاهری