رباتهای با احساس
به همان اندازه كه علوم رباتیك پیشرفت كرد، پژوهشگران برای ساخت رباتهایی با ویژگیهای انسانی تلاش بیشتری كردند. این تلاشها برای ساخت رباتی است كه بتواند براحتی با انسان تعامل كند. برای مثال، دادن یك فرمان صوتی به یك ربات بسیار آسانتر از نوشتن همان دستور با صفحه كلید است بنابراین، شاید یك ربات بتواند منظور ما را درك كند اگر توانایی فهم زبان بدن ما را داشته باشد.
كدامیك از صفات انسانی را میتوانیم در یك ربات ایجاد كنیم؟ در این نوشتار به این پرسش به اختصار پاسخ خواهیم داد.
رباتهای با احساس
اینطور به نظر میرسد كه بیشتر پژوهشگران عرصه رباتیك قصد دارند تعامل بین انسان و ربات را افزایش دهند. به طور طبیعی، انسانها موجودات دارای احساس هستند، اما آیا رباتها هم میتوانند احساس را تجربه كنند؟ یكی از احساساتی كه برای كاربرد رباتیك روی آن تحقیق شد، احساس همدلی است.
انسانها میتوانند همدلی كنند، اما برای همدلیكردن شما نیاز دارید احساس شخص دیگر را درك كنید و خود را جای او بگذارید. با توجه به این نكته، آیا یك ربات میتواند با انسان همدلی كند؟
دكتر هیدكی كوزیما (Hideki Kozima)، از دانشگاه توكیوی ژاپن، روی پروژهای به نام كربات (Carebots ـ مراقبت از رباتها) كار میكند. هدف این پروژه توسعه دو ربات به نامهای اینفنوید (Infanoid) و كیپآن (Keepon) است. كوزیما از رباتها برای مدلسازی و فهم اینكه ارتباطات اجتماعی چگونه در انسانها و حتی پستانداران رخ میدهد، استفاده میكند. مانند نوزادان، رباتها احساسات را از طریق ارتباطات چشمی و با توجه مشترك، جایی كه هر دو نفر به یك موضوع نگاه میكنند و سپس به هم مینگرند، انتقال میدهند.
اینفنوید یك ربات به صورت نیم تنه بالایی بدن است كه دارای صورت و چشم و لب است. این ربات صدای انسان را آنالیز میكند، اما زبانها را نمیفهمد. دكتر كوزیما مطالعاتی درباره تعامل رباتها با محققان و كودكان داشته و اوست كه نمونهای از ربات همدل را ایجاد كرد.
رباتهای متفكر
هماكنون رباتها اكثر كارهایی را كه به آنها دستور داده میشود انجام میدهند. البته اگر رباتها بخواهند فعالانه به انسانها كمك كنند و بیشتر شبیه آنها شوند، باید توانایی تفكر به طور مستقل و بدون نیاز به دستورهای خارجی را داشته باشند. بگذارید وارد علم رباتیك شناختی شویم.
این بخش از رباتیك تلاش میكند به رباتها توانایی یادگیری و استدلال كردن در یك محیط پیچیده را بدهد. این نوع از رباتها توانایی تفكر مستقل را خواهند داشت و میتوانند خود را با تغییر شرایط تطبیق دهند تا بتوانند وظایفشان را به طور كامل انجام دهند. آنها برای كمك به افراد معلول، فضانوردان و دیگر افراد مفید خواهند بود.
برای این منظور، دانشمند رباتیك هود لیپسن (Hod Lipson) از دانشگاه كرنل، رباتهایی ساخته است كه قادر به آموزش خود هستند.
یكی از ربات ساخته شده توسط وی كه شبیه یك ستاره دریایی است، راه رفتن را به تنهایی آموخته است. حتی زمانی كه این ربات زخمی شود (یكی از پاهایش را از دست بدهد) این ربات ستاره دریایی میآموزد به خودی خود راه برود. در شبیهسازی رایانهای و سختافزاری، لیپسن نشان داد رباتها چگونه میتوانند تكامل یابند و تكرار كنند.
آیا ربات راست را از دروغ تشخیص میدهد؟
در فیلم، «من ربات هستم» (2004)، شخصیت اصلی داستان ـ كارآگاه اسپونر ـ داخل ماشین در حال غرق شدن در رودخانه گیر افتاده بود. یك ماشین دیگر كنار او هم در حال غرق شدن بود و كودكی در آن. یك ربات برای نجات آمد و باید انتخاب میكرد كدامیك را باید نجات دهد، كارآگاه یا دختربچه؟ ربات تصمیم گرفت اسپونر را به جای دخترك نجات دهد. این حادثه موجب تنفر اسپونر از رباتها شد.
این مثال نشان میدهد ممكن است رباتهای خودكار ساخته شده توسط ما در برخی موقعیتها مجبور به تصمیمگیری شوند. آیا آنها میتوانند تصمیم بگیرند؟ اگر نه چه چیزی میتواند جلوی یك ربات را برای ارتكاب قتل بگیرد؟ این نوع سناریو توسط نویسنده علمی ـ تخیلی ایزاك آسیموف پیشبینی شده است.
او در نوشتههای خود به ابداع قوانین مختلفی از رباتیك برای مقابله با مسائلی مانند این پرداخت. اگرچه، هنگامی كه رباتهای خودكار در جنگ استفاده میشود، مسائل اخلاقی دیگری به وجود میآید.
آنها میدانند باید دشمن را بكشند؛ اما آیا غیرنظامیهای بیگناه را از نظامیان تشخیص خواهند داد؟ آیا كنوانسیون ژنو آن را دنبال میكند؟ اگرچه گاهی خود انسانها هم به این مسائل اخلاقی اهمیت نمیدهند و دست به جنایت میزنند، اما مهم است رباتها یاد بگیرند درست را از نادرست تشخیص دهند.
كار زیادی برای اخلاقیكردن رباتها انجام نشده و دلیل اصلی آن این است كه هنوز رباتها واقعا مستقل نشدهاند.
اگرچه فیلسوف اخلاق زیستی، وندل والك (Wendell Wallach) از دانشگاه ییل پرسشهایی مطرح و رویكردی را پیشنهاد كرده است كه طبق آن ماشینها میتوانند با اخلاق باشند.
من فكر میكنم، پس هستم
رباتها پیچیدهتر میشوند. هدف اصلی از طراحی و ساخت یك ربات تمام خودكار، ایجاد فرآیند درك و شناخت خودآگاهانه است. ربات تمام خودكار باید خود را از میان رباتها، اشیا یا مردم بازشناسی كند. اما این كه چگونه مفهوم خودآگاهی را تعریف میكنیم، نظرات متفاوت است.
یكی از معیارها برای تعریف خود آگاهی، توانایی تشخیص خود تصویر در آینه یا عكس است. دكتر كوین گولد (Kevin Gold) و دكتر برایان اسكاسلیشا (Brian Scassellati)، از دانشگاه ییل، یك الگوریتم خودآگاهی در یك ربات به نام نیكو ایجاد كردهاند. این ربات میتواند حركات خود را در آینه درك و آنالیز كند و در نتیجه خود را بشناسد. دكتر جونیچی تیكنو (Junichi Takeno) از دانشگاه میجی ژاپن نیز رباتی به نام ایگوبوت (Egobot) ساخته است كه میتواند خود را در آینه بشناسد. گویی تحولات بزرگی در حال رخ دادن است.
دكتر رونی نویئنتو (Rony Novianto) و ماری آنه ویلیامز (Mary Anne Wiliams)، از دانشگاه فناوری سیدنی استدلال میكنند تست آینه، یك شاخص قابل اطمینان از خودآگاهی نیست. آنها اشاره میكنند پستانداران اغلب به عنوان حیوانات خود آگاه پذیرفته شدهاند، اما تنها تعداد كمی از آنها (انسان، دلفینها و فیلها) میتوانند خود را در آینه بشناسند.
این دو نفر به جای ارائه یك چارچوب به منظور توسعه خود آگاهی در رباتها، به توانایی درك آنها از حالات درونی شان توجه دارند بنابراین، دانشمندان رباتیك به تلاش خود برای تعریف خود آگاهی و توسعه نرمافزاری رباتها برای رفع نیازهای خودكار آنها ادامه میدهند.
منبع: کلیک