تبیان، دستیار زندگی
شیطان و عوامل ضد الهى و انسانى براى دست یافتن به انسان و از دست گرفتن سرمایه‏هاى معنوى او و نابود ساختن قوا و استعدادهاى الهى‏اش و زیر صفر بردن اعتبار و ارزش خدایى‏اش، راه‏هاى گوناگون دارند كه خود انسان علت باز بودن آن راه‏هاست كه با توفیق حضرت محبوب و رع
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بستن درهاى ورود شیطان‏


شیطان و عوامل ضد الهى و انسانى براى دست یافتن به انسان و از دست گرفتن سرمایه‏هاى معنوى او و نابود ساختن قوا و استعدادهاى الهى‏اش و زیر صفر بردن اعتبار و ارزش خدایى‏اش، راه‏هاى گوناگون دارند كه خود انسان علت باز بودن آن راه‏هاست كه با توفیق حضرت محبوب و رعایت قواعد الهیه راه‏هاى نفوذ دشمنان دیرینه سد خواهد شد.


شیطان

راستى! نسبت به خود آسوده نباشید و از شرور و فتن و علل اغوا و وسوسه غافل نباشید كه تا زنده‏اید خطر بر شما نزدیك است و بر شماست كه همیشه در حالت دفع خطر باشید، راه دفع تمام خطرات ابلیسى و شیطانى و طاغوتى پناه بردن به خداست كه اگر عملًا پناه ببرید از خطر در امان خواهید بود، گفتن «اعوذ باللّه» و این‏گونه استعاذه را چندان قدرتى و كمالى نیست، استعاذه حقیقى آن است كه هر در ورود آن دیو و طریق اغوا و اضلال او بازشناسى و از هر راه كه قصد تو كند سر راه در وى دربندى.

راه‏هاى نفوذ شیطان‏

ارباب مجاهده كه عنان اختیار از دست این مكار برده‏اند، فرموده‏اند كه او از ده باب درمى‏آید.

1- از باب حرص و آن را به قناعت مى‏توان بست و كریمه:

[وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها] «1»

و هیچ جنبده‏اى در زمین نیست مگر این‏كه روزىِ او برخداست.

2- از باب طول امل درمى‏آید و آن را به خوف از موت مى‏توان مسدود كرد و التجا به كریمه:

[كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ] «2»

هر كسى مرگ را مى‏چشد و بدون تردید روز قیامت پاداش‏هایتان به طور كامل به شما داده مى‏شود. پس هر كه را از آتش دور دارند و به بهشت درآورند مسلماً كامیاب شده است و زندگى این دنیا جز كالاى فریبنده نیست.

3- از ممر طلب راحت و نعمت در مى‏آید و آن را به زوال نعمت و یاد كردن صعوبت و سختى حساب مقابله مى‏توان كرد و تأدیب او به وعید؟

[ذَرْهُمْ یَأْكُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ‏] «3».

بگذارشان تا بخورند و [با لذایذ مادى و زودگذر] كامرانى كنند، و آرزوها، سرگرمشان نماید؛ سپس [حقّانیّت اسلام و فرجام شوم خود را] خواهند فهمید.

عبور او از راه حسد است، آن را به رضا دادن به قسمت الهى و عدل در حكم او باید مقابله نمود و استدلال به آیات شریفه سى و دوم تا سى و نهم سوره مباركه زخرف باید نمود آنجا كه مى‏فرماید: آیا آنان كه راضى از اوضاع عادلانه جهان نیستند، باید رحمت و عنایت خداى را تقسیم كنند! در صورتى كه ما خود معاش حیات و روزى آنان را در دنیا تقسیم كرده‏ایم و بعضى را بر بعض دیگر به انواع عنایات برترى داده تا با كمك‏گیرى از یك دیگر چرخ زندگى بگردد و رحمت الهى از آنچه جمع مى‏كنند بهتر است

اینان را به خورد و خواب طبیعى و لذات حیوانى واگذار تا آمال و اوهام دنیایى آنان را غافل كند پس زود است كه نتیجه كامرایى بیهوده و بى‏ثمر خویش را بیابند.

4- از ممر عجب و خودبینى در مى‏آید و آن راه را به خوف از عاقبت مسدود باید ساخت و تقویت از آیات:

[یَوْمَ یَأْتِ لا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ* فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ* خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما یُرِیدُ* وَ أَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ] «4».

روزى كه چون فرا رسد، هیچ كس جز به اجازه او سخن نمى‏گوید؛ پس برخى تیره‏بخت و برخى نیك‏بخت‏اند.* اما تیره‏بختان [كه خود سبب تیره‏بختى خود بوده‏اند] در آتش‏اند، براى آنان در آنجا ناله‏هاى حسرت‏بار و عربده و فریاد است.* در آن تا آسمان‏ها و زمین پابرجاست جاودانه‏اند، مگر آنچه را كه مشیّت پروردگارت اقتضا كرده است؛ بى‏تردید پروردگارت هر چه را اراده مى‏كند، انجام مى‏دهد.* اما نیك‏بختان [كه به توفیق و رحمت خدا سعادت یافته‏اند] تا آسمان‏ها و زمین پابرجاست، در بهشت جاودانه‏اند مگر آنچه را مشیّت پروردگارت اقتضا كرده، [بهشت‏] عطایى قطع ناشدنى و بى‏پایان است.

5- دخل و تصرف وى از ممر استخفاف برادران مۆمن است، آن را به رعایت حرمت و مبادرت ایشان قلع باید نمود.

6- عبور او از راه حسد است، آن را به رضا دادن به قسمت الهى و عدل در حكم او باید مقابله نمود و استدلال به آیات شریفه سى و دوم تا سى و نهم سوره مباركه زخرف باید نمود آنجا كه مى‏فرماید:

آیا آنان كه راضى از اوضاع عادلانه جهان نیستند، باید رحمت و عنایت خداى را تقسیم كنند! در صورتى كه ما خود معاش حیات و روزى آنان را در دنیا تقسیم كرده‏ایم و بعضى را بر بعض دیگر به انواع عنایات برترى داده تا با كمك‏گیرى از یك دیگر چرخ زندگى بگردد و رحمت الهى از آنچه جمع مى‏كنند بهتر است.

قیامت

مردم یك نوع و یك رشته و امتند، چند روزى در این دنیا هستند و به اندازه معیشت در اختیار آن‏هاست، اگر نه این بود كه مردم یك امتند، ما آنان كه به حق كافر مى‏شدند، «از پستى دنیا و بى‏قدرى آن به مال فراوان» سقف خانه‏هایشان را از نقره خام قرار مى‏دادیم و چندین طبقه كه با نردبان بر سقف بام روند.

و نیز بر منازلشان درهاى بسیار (كنایه از وسعت خانه) و تخت‏ها كه بر آن تكیه زنند و عماراتشان را به زر و زیور مى‏آراستیم ولى این‏ها همه متاع پست و فانى دنیاست، اگر داراى ارزش بود بر آنان آن مى‏كردیم كه گفتیم:

هر كس از یاد خدا رخ برتابد شیطان را برانگیزیم كه یار و همنشین او باشد.

آرى، تمام متاع دنیا در نزد خدا بى‏ارزش است، اگر همه آن هم بر فرض نزد یك نفر باشد، ارزش حسد ورزیدن و این‏كه شیطان همنشین دل انسان گردد، ندارد.

شیاطین، مردم را از راه خدا بازدارند و به گمراهى افكنند و آنان پندارند كه به راه درست مى‏روند.

تا زمانى كه از دنیا به سوى ما باز آیند، آن گاه با حسرت گوید: اى كاش میان من‏ و آن شیطان فاصله‏اى به دورى مشرق و مغرب بود كه او براى من همنشین و یار بسیار بدى بود.

آن روز حسرت و پشیمانى براى شما سودى ندارد؛ زیرا در دنیا از حدود الهى تجاوز كردید و امروز با شیاطین در عذاب دوزخ شریك هستید.

7- از راه ریا و سمعه و طلب خودنمایى در مى‏آید و آن طریق را به اخلاص در اعمال باید گرفت و اعتماد بر كریمه:

[وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً] «5»

و هیچ كس را در پرستش پروردگارش شریك نكند.

براى اهل هوش و بصیرت چه در وقت قرائت قرآن و چه در غیر وقت قرائت، بستن راه‏هاى مدخل آن غاوى مغوى به تذكار آیات قرآنى و مواعظ سبحانى با توفیق ربانى سهل است

8- از راه بخل در مى‏آید، دل را به فناى: ما فى ایْدِى النَّاسِ یَنْفَدُ «6».

قرار باید داد و به بقاى:

[ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ‏] «7»

آنچه [از پاداش و ثواب‏] نزد خداست، باقى مى‏ماند.

اقرار باید كرد.

9- كبر و آن را بقوت بازوى تواضع مسدود باید ساخت و به حكم:

[إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ‏] «8»

بى‏تردید گرامى‏ترین شما نزد خدا پرهیزكارترین شماست. یقیناً خدا دانا و آگاه است.

بزرگى و كرامت را در تقوا باید دانست.

10- آمد و شد او از راه طمع است، پس دست طمع از خلق كوتاه باید ساخت و روى همت بر خزانه كرم نامتناهى الهى باید آورد و آیت عالى رایت،

[وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ‏] «9»

و هر كه از خدا پروا كند، خدا براى او راه بیرون شدن [از مشكلات و تنگناها را] قرار مى‏دهد.* و او را از جایى كه گمان نمى‏برد روزى مى‏دهد.

را بدرقه راه و اعتماد كار خود ساخت.

حاصل آن‏كه: از براى اهل هوش و بصیرت چه در وقت قرائت قرآن و چه در غیر وقت قرائت، بستن راه‏هاى مدخل آن غاوى مغوى به تذكار آیات قرآنى و مواعظ سبحانى با توفیق ربانى سهل است.

پی نوشت ها :

(1)- هود (11): 6.

(2)- آل عمران (3): 185.

(3)- حجر (15): 3.

(4)- هود (11): 105- 108.

(5)- كهف (18): 110.

(6)- آنچه در دست انسان است تمام مى‏شود.

(7)- نحل (16): 96.

(8)- حجرات (49): 13.

(9)- طلاق (65): 2- 3.

بخش قرآن تبیان


منبع :

کتاب عرفان اسلامى ؛ حضرت آیت الله حسین انصاریان