شکفت چو بوستان تازه گشت از باد نوروز جهان بستد بهار عالم افروز زآسیب(1) صبا در جلوه شد باغ به غارت داد بلبل خانه زاغ هوا کرد از گل آشوب خزان دور به مشک تر به دل شد گرد کافور عروس غنچه را نو شد عماری(2) کمر بر بست گل در پرده ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
نوروز آمد و گلزار بشکفت

چو بوستان تازه گشت از باد نوروز

جهان بستد بهار عالم افروز

زآسیب(1) صبا در جلوه شد باغ

به غارت داد بلبل خانه زاغ

هوا کرد از گل آشوب خزان دور

به مشک تر به دل شد گرد کافور

عروس غنچه را نو شد عماری(2)

کمر بر بست گل در پرده داری

بنفشه سر برآورد از لب جوی

زمین گشت از ریاحین عنبرین بوی

نسیم صبحگاه از مشک بوئی

هزاران نافه در بر داشت گویی

حریر گل ورق در خون سرشته

برات عیش بر ساقی نوشته

فلک بر عزم صحرا بارگی جست

به پشت باد سرو نازنین رست

نخست از گشت کرد آهنگ نخجیر

فرو آورد هر مرغی به یک تیر

به گلزار آمد از نخجیرگه شاد

بساط افکند زیر سرو شمشاد

… که نوروز آمد و گلزار بشکفت

صبا با گل پیام عاشقان گفت

امیرخسرو دهلوی
1-      آسیب : وزش

1-      عماری : کجاوه، هودج