تبیان، دستیار زندگی
شمع و شکر و بوی گل و باد بهار حی و معشوق و دف و رود و نی و بوس و کنار سبزه و آب گل افشان و صبوحی در باغ ناله بلبل و آواز بت سیم عذار خوش بود خاصه کسی را که توانایی هست وای بر آنکه دلی دارد و آنهم افکار(1) نوبهار آمد و هنگ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بهشتی است بر زمین

شب و شمع و شکر و بوی گل و باد بهار

حی و معشوق و دف و رود و نی و بوس و کنار

سبزه و آب گل افشان و صبوحی در باغ

ناله بلبل و آواز بت سیم عذار

خوش بود خاصه کسی را که توانایی هست

وای بر آنکه دلی دارد و آنهم افکار(1)

نوبهار آمد و هنگام طرب در گلزار

چه بهاری که ز دلها ببرد صبر و قرار

ساقیا خیز که گل رشک رخ حورا شد

بوستان ، جنت و می ، کوثر و طوبی است چنار

مرد خواهد که بجنبد به چنین وقت از جا

کشته خواهد که زخون ،لاله کند با گلنار

کار مِی ساز که بی مِی نتوان رفت به باغ

مست رو سوی چمن تات کند باغ نثار

بلبل شیفته مست است و گل و سرو و سمن

نپسندند که او مست بـُوَد ما هشیار

باد نوروز سحرگه چو به بستان بگذشت

گل صد برگ برون رست ز پیراهن خار...

نقش بندی هوا باز نگه کن بر گل

که دو صد دایره بر دایره زد بی پرگار...

انوری ابیوردی
1- افکار : مجروح و خسته