خدا از کدام نعمت حتماً حساب میکشد؟
آیتالله سید محمد حسین حسینی طهرانی در کتاب مهر تابان (یادنامه علامه طباطبایی) از حضرت علامه طباطبایی رضوان الله علیهما چنین نقل میکند:
چند آیه در قرآن کریم در اطراف کلمه «نعمت» وارد شده است؛ و از آیات چنین استفاده مىشود که مراد از نعمت، ولایت است: ولایت اهلبیت؛ یعنى راهى را که اهلبیت به سوى حضرت پروردگار پیمودهاند، و سَبیل آنان «إلَى اللَهِ تَعالى» است، که همان مقام عبودیت مَحضه است.
خداوند متعال در آیات 28 و 29 سوره مبارکه ابراهیم(ع) میفرماید: «أَلَمْ تر إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَهِ کُفْرًا وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ، جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا وَ بِئْسَ الْقَرَارُ».
چون سابقاً گذشت که مراد از نعمت، ولایت است؛ و ولایت همان راه به سوى خداست، و مقابل این راه، کفر است که همان دار بَوار و خانه هلاکت و آتش گرفتن به سوی جهنم و استقرار در آن مکان ناشایسته است.
پس غایت سیر کافران، بَوار و هلاک است که همان جمودشان بر ظاهر و اعراضشان از باطن بوده باشد. و معلوم است که ظاهر، از بین رونده و نابود شونده است؛ و باطن ثابت و استوار است.
یکى از آن آیات همین آیه است که در آن، تبدیل نعمت به کفر و ورود در جهنم و استقرار در دوزخ نشان داده شده است. پس حقیقت نعمت همان صراط مستقیم و کوتاهترین فاصلهای است که بنده به سوى خدایش مىپیماید، و به مقام عبودیت مُطلقه و مَحضه نائل مىشود؛ و تبدیل این نعمت به کفر، تبدیل این صراط مستقیم، به پیمودن راههاى مُعْوَج، منحرف و کج است که آن را از مقصد دور مىکند و در نتیجه انسان را به دوزخ مىافکند.
مراد از «جَنَّةُ النَّعیم» که در قرآن آمده(وَاجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ(الشعراء/85)و مرا وارثان بهشت پرنعمت گردان!)، همین بهشت است. یعنى بهشت ولایت که همان بهشت مُخلَصین و مُقرّبان از اولیاى خدا و واصلان به مقام توحید ذاتى و صفات جمال و جلال الهى است؛
شاید صریحتر و بلیغتر آیه وارده در سوره تکاثر است که: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» که به نحو عجیب و غریب و در عین حال روشن و واضح، دستگاه کثرت را بر مىچیند و به عالم وحدت دعوت مىکند؛ و از نعیم که همان ولایت است انسان را مورد مۆاخذه و پرسش قرار مىدهد: «بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، أَلْهَیکُمُ التَّکَاثُرُ، حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ، کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ، ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ، کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ، لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمِ، ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ، ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئذٍ عَنِ النَّعِیمِ».
«افزون طلبى و کثرت بینى، شما را (از دیدار جمال حق و وجود مطلق و وحدت لا یزالى) بازداشت تا جایی که عمرتان سپرى شد و به دیدار و زیارت خوابگاههایتان و قبرهایتان رفتید! نه چنین است؛ شما به زودى خواهید دانست! و پس از این، نه چنین است؛ شما به زودى خواهید دانست! نه چنین است؛ اگر شما به طور علم یقینى مىدانستید هر آینه جحیم را مىدیدید! و سپس آن را به طور عینالیقین مشاهده مىکردید! و سپس در آن وقت از نعیم، مورد بازپرسى و مۆاخذه قرار مىگرفتید!»
امام صادق(ع) در ذیل تفسیر این سوره، فرموده است: مراد از نعیم، به قول ما نان و پنیر و امثال اینها نیست؛ مراد از نعیم، مراحل عبودیت و اخلاص در توحید و راه ولایت است. در مجلسى که آن حضرت با ابو حنیفه برخورد داشتهاند از او مىپرسند که مراد از نعیم چیست که در این آیه مورد سۆال و مۆاخذه واقع مىشود؟ ابو حنیفه مىگوید: مراد همین نعمتهایى است که از اغذیه و فواکه و أمثالهما، خداوند به مردم داده است.
حضرت به او مىفرمایند: آیا بعید نیست از کریمى، که این همه نعمتها را در مقابل مردم و در زیر دست و پاى مردم قرار دهد، که بخورند و بنوشند و سیر شوند و سیراب شوند؛ و بعداً که مىخواهند بیرون بروند، مأمورى داشته باشد که از مردم بازپرسى به عمل آورد که چه خوردید و چه آشامیدید؟ و آنان را مورد مۆاخذه و سۆال قرار دهد؟ و آنان در جواب بگویند: مثلًا ما نان و خرما و أمثال اینها را خوردهایم!
بلکه مراد از نعیم، ولایت ما اهل بیت است. یعنى از مردم سۆال مىشود که تا چه اندازه راه سلوک إلى الله خود را با راه و روش و سیره و منهاج ائمه تطبیق نمودهاید؟ و تا چه مقدار از مقام عبودیت مَحضه و مطلقه برخوردار شدهاید؟
و مراد از «جَنَّةُ النَّعیم» که در قرآن آمده(وَاجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ(الشعراء/85)و مرا وارثان بهشت پرنعمت گردان!)، همین بهشت است. یعنى بهشت ولایت که همان بهشت مُخلَصین و مُقرّبان از اولیاى خدا و واصلان به مقام توحید ذاتى و صفات جمال و جلال الهى است؛ بهشت آنان که شوائب وجودى خود را به طور کلّى به فراموشی سپردهاند؛ و همه را تسلیم حق کردند.
با تمام این شواهد و قرائن حاقّیّه داخلیّه و عارضه خارجیّه، ما نعمت را کنایه از ولایت دانستیم؛ گرچه به حسب ظاهر، مراد مطلق، نعمت است؛ لیکن در حقیقت باید مراد نعمت ولایت باشد.
البتّه در این تفسیر (تفسیر نعمت به ولایت) نمىخواهیم از ضمیمه کردن روایات وارده این معنى را به دست آوریم؛ بلکه مىخواهیم از خود آیات و شواهد موجوده در آنها این استفاده را کرده باشیم.
منبع: فارس نیوز
شبکه تخصصی قرآن تبیان