تبیان، دستیار زندگی
برای من اتاقی اجاره کن که دارای دو در باشد...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ملاحظاتی درباره ی عبور امام رضا از قادسیه (كوفه، بغداد و قم)


مسند الامام الرضا علیه السلام به نقل از بصائر الدرجات، روایتی را كه در قادسیه روی داده طرح می كند، و می افزاید: «حضرت از طریق بادیه از مكه به قادسیه رفت» سپس در جایی دیگر می نویسد كه «حضرت از قادسیه به سمت بصره رفت و در چند منزلی بصره به ناحیه ی نباج رسید.».

اما آنچه در قادسیه روی داده، بنابر روایت احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی این است: هنگامی كه حضرت به قادسیه آمد، مردم به استقبال ایشان رفتند. بزنطی كه خود جزء استقبال كنندگان از حضرت بوده است می گوید: پس از این كه به خدمت ایشان رسیدم فرمود:

نگاهی بر عبور امام (ع)از قادسیه

برای من اتاقی اجاره كن كه دارای دو در باشد، دری به حیاط باز شود و دری به بیرون تا مراجعه كنندگان به آزادی رفت و آمد داشته باشند. [ صفحه 28]

سپس حضرت زنبیلی برای من فرستاد كه در آن تعدادی دینار و یك قرآن بود و خادم آن جناب نزد من می آمد و من مایحتاج زندگی او را تهیه می كردم و می فرستادم.

روزی به حضرت علیه السلام عرض كردم: قربانت گردم میل دارم مسأله ای از شما بپرسم ولی عظمت و جلال شما مانع می شود كه سۆال خود را مطرح كنم و این سۆال برای من بسیار اهمیت دارد و دوست دارم با طرح آن خود را از آتش جهنم نجات دهم.

امام علیه السلام به من نگریست در حالی كه بسیار اندوهگین بودم، فرمود: هر چه در نظر گرفته ای بپرس، عرض كردم من از پدرت در همین مكان پرسیدم جانشین شما كیست؟ پدرت شما را معرفی كرد و اینك در حالی كه دو سال از آن سۆال می گذرد، از شما می پرسم كه امام و جانشین بعد از شما كیست؟

حضرت علیه السلام در این هنگام فرزندش ابوجعفر امام جواد علیه السلام را به من معرفی كرد.

بنابر آنچه مسند الامام الرضا علیه السلام از توقف حضرت در قادسیه گزارش می دهد حضرت باید از راه كوفه گذشته باشد زیرا به صراحت می نویسد: حضرت از مكه از طریق بادیه به قادسیه رفت. مسیر عبور حضرت از طریق مكه به معدن نقره و از آن جا به سوی كوفه است، زیرا قادسیه در پانزده میلی كوفه است.

ایرادی كه بر این نظریه درباره ی توقف حضرت و یا گذر ایشان در سفر تاریخی خود به خراسان وارد است صرف نظر از این كه مأمون مۆكدا فرستادگانش را برحذر داشته بود كه حضرت را به سوی كوفه ببرند این است كه اولا نباج در مسیر این راه قرار ندارد، بلكه در مسیر راه مدینه به بصره است (از مدینه و یا مكه به معدن نقره و از آن جا به سمت نباج كه در شش منزلی بصره است و از آن جا به بصره). ثانیا بررسی منازل و نواحی میان قادسیه تا بصره نشان می دهند كه نباج در شش منزلی

[ صفحه 29]

بصره در مسیر مخالف راه قادسیه به بصره است. علاوه بر آن اگر توقف حضرت را در قادسیه یعنی در پانزده میلی كوفه بپذیریم این موضوع با توقف امام و یا گذر ایشان از نباج كاملا متضاد است، زیرا چنانچه فردی بخواهد از مكه و یا مدینه به سوی قادسیه و از آن جا به سمت نباج برود، لازم است راهی را كه به قادسیه آمده بازگردد و از معدن نقره و یا هر راه دیگری وارد نباج و سپس بصره شود.

با این اوصاف نكته ای كه احتمال توقف حضرت را در نباج نسبت به قادسیه قوت می بخشد، صراحت گزارش ابی حبیب نباجی است كه می گوید:

نگاهی بر عبور امام (ع)از قادسیه

ورود حضرت به نباج زمانی بود كه ایشان از مدینه عازم خراسان بودند، در حالی كه این صراحت در گزارش بزنطی به چشم نمی خورد و از آنچه وی از امام رضا علیه السلام در قادسیه می پرسد نمی توان به این نتیجه رسید كه توقف امام علیه السلام در قادسیه مربوط به سفری است كه حضرت به سوی خراسان رهسپار بوده است.

پاره ای از مورخان جدید بدون توجه به جغرافیای تاریخی هجرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام از مدینه به مرو و همچنین بی توجه به خط سیری كه مأمون تعیین كرده بود و تأكیدات او مبنی بر این كه حضرت را از طریق بصره و فارس به خراسان حركت دهند و نه از كوفه و قم، به گونه ای غیر مستند و مستدل عبور حضرت را از مسیر شهرهای كوفه و قم ذكر كرده اند. در این جا لازم است اطلاعاتی درباره ی این دو شهر و همچنین شهر بغداد كه قهرا در مسیر راه كوفه به ایالت جبال و قم واقع می شود برای بررسی تطبیقی نظریات این دسته از تذكره نویسان ارائه شود.

تحفةالرضویة می نویسد: هنگامی كه حضرت رضا علیه السلام از مدینه به طرف خراسان حركت كرد، به شهر بغداد وارد شد. در آن جا مردی حمامی، رجب نام از شیعیان با [ صفحه 30] اخلاص آن جناب بود و مكرر در مدینه به زیارت حضرت مشرف می شد. چون از توجه آن جناب به بغداد باخبر شد بی اندازه شاد گشت و تا سه فرسخی به استقبال آن جناب شتافت و در آن جا به زیارت مقدم همایونش رسید و حضرت را به خانه ی خود نزول اجلال داد. برخی از شیعیان بغداد به زیارت حضرت شتافتند. چند روزی حضرت در بغداد ماندگار شد.

روزی به حمامی فرمود:

نگاهی بر عبور امام (ع)از قادسیه

حمام را آماده كن، امشب به حمام خواهم رفت. حمامی حسب الامر حمام را زینت داد و تا آنجا كه می توانست در نظافت و پاكیزگی حمام كوشید. در نزدیكی حمام مرد پیسی بود كه برص تمام اعضای او را گرفته بود و بوی عفنی از بدن او استشمام می شد، به همین علت كمتر از خانه ی خود بیرون می آمد و چون شنیده بود حضرت علیه السلام ممكن است امشب به حمام تشریف فرما شود از موقعیت استفاده كرد، نزد «گلخن تاب» آمده و پنجاه درهم به او داد و از او درخواست كرد تا بگذارد در یكی از گوشه های حمام مخفی شود شاید از بركت قدوم شریف حضرت علیه السلام رفع بدبختی و بیچارگی او بشود. نیمه شب چراغها افروخته و بوهای خوش همه جا به كار برده حوضها دارای آب صاف و پاك گردیده در این حال ذات ملكوتی صفات حضرت سلطان سریر ارتضا علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء به اندرون حمام نزول اجلال فرمود و در گوشه ای كه برای حضرتش آماده بود قرار گرفت.

در این حال مرد «مبرص» از مخفیگاه خود خارج شد و در برابر آن حضرت ایستاد و عرضه داشت: فرزند امیرالمۆمنین! شما منبع معجزات و كراماتید، استدعا دارم نظری به حال من بفرمایی. حمامی از دیدن او كه مایه ی نفرت خلق است بسیار شرمسار شد و خواست او را شكنجه كند (بیرون كند) حضرت او را منع كرده از جا برخاست ظرفی پر از آب كرده، سوره ی فاتحه بر آن خواند و آب را بر سر او ریخت، بلافاصله به امر حضرت آن مرض از او دفع شد و بدن او سرخ و سفید گشت كه گویا بكلی بیماری نداشته است.

حضرت به حمامی دستور داد او را بیرون ببر و از لباسهای من به او بپوشان و او را نگهدار تا از حمام خارج شویم. چون حضرت از حمام خارج شد، آن مرد به دست و پای حضرت افتاد و نزدیكان او كه خبردار شدند زیاده از پانصد نفر حلقه ی اخلاص و تشیع آن جناب را به گوش افكندند (شیعه شدند). [ صفحه 31]


منبع: کتاب جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا از مدینه تا مرو

بخش حریم رضوی