تبیان، دستیار زندگی
خیانت باعث بروز عصبانیت، احساس صدمه، احساس جرم و گناه و نیز پیدایش حس انتقام و کینه توزی می گردد. برخی از این امیال و احساسات در درون شخصی که بی وفایی کرده و برخی در طرف مقابل به وجود می آید. اینکه این احساسات چگونه بیان می شوند........
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اشتباهی که تاوانش سخت است


خیانت باعث بروز عصبانیت، احساس صدمه، احساس جرم و گناه و نیز پیدایش حس انتقام و کینه توزی می گردد. برخی از این امیال و احساسات در درون شخصی که بی وفایی کرده و برخی در طرف مقابل به وجود می آید. اینکه این احساسات چگونه بیان می شوند........

خیانت، بی وفایی

بی وفایی و خیانت یکی از دردناک ترین تجربیات انسان است. بی وفایی اغلب دامنه ای وسیع از افراد را در بر می گیرد و به آنها اسیب می زند. فرزندان، اعضای خانواده، همسر و حتی خود شخص بی وفا و محبوبش نیز در این میان آسیب می بینند. خطر رخ دادن طلاق در زندگی زناشویی و مشکلات اقتصادی نیز جای خود را دارد.

وقتی صحبت از خیانت به میان می آید بلافاصله به مباحث احساسی کشانده می شود. خیانت باعث بروز عصبانیت، احساس صدمه، احساس جرم و گناه و نیز پیدایش حس انتقام و کینه توزی می گردد.

برخی از این امیال و احساسات در درون شخصی که بی وفایی کرده و برخی در طرف مقابل به وجود می آید. اینکه این احساسات چگونه بیان می شوند و چگونه خود را در زندگی نشان می دهد بسته به شرایط، متفاوت است اما یک سری ویژگی های عمومی و کلی در این میان وجود دارد.

بسته به اینکه چطور مساله مذکور رفع می شود این اثرات می تواند باعث تغییرات بنیادی در زندگی زناشویی شود.

البته در بیشتر موارد بی وفایی ها و خیانتها به طلاق منجر نمی شود و امکان دارد زوجین سالها با نهایت مشکل و اختلافات جدی(به خاطر پیش زمینه خیانتی که رخ داده) زندگی کنند البته زندگی خارج از محبت و عاطفه؛ اما در این میان زندگی هایی هم هستند که به سرعت و با بروز نخستین نشانه های بی وفایی به طلاق منجر می شود.

در حقیقت راهی که به بهبود زندگی زناشویی ختم می شود، بسیار باریک است و تا وقتی زوجها چنین راهی را پیدا نکنند فاجعه بی وفایی ممکن ست اثر تخریبی دایمی داشته باشد و اغلب به فاجعه ای عمیق تر یعنی طلاق منجر شود.

حال ما در این مقاله می خواهیم به بررسی این مساله بپردازیم که اگر خیانت در یک زندگی منجر به طلاق شد چه تبعاتی دارد:

مادران و فرزندان

هر چند وقتی که والدین از هم جدا می شوند بزرگترین بازنده کودکان هستند اما در عین حال والدین چیز بیشتری را از دست می دهند. اگر خیانت در یک زندگی که در آن فرزندی وجود دارد، اتفاق بیفتد هر دو یا یکی از زوجین ممکن است تصمیم به جدایی بگیرد به طور طبیعی مراقبت از بچه ها به یکی از این دو داده می شود و این بر زندگی هر دو نفر آنها تاثیر می گذارد. این تاثیر می تواند بسیار سخت و جدی باشد. اگر حضانت با مادر باشد او مجبور می شود که حتی برای یک مدت کوتاه هم که شده تک سرپرست باشد و این به مفهوم درآمد کمتر، فرصت کمتر برای کار کردن و استرس زیر بار مسئولیت کل زندگی رفتن توام است.

در حقیقت راهی که به بهبود زندگی زناشویی ختم می شود، بسیار باریک است و تا وقتی زوجها چنین راهی را پیدا نکنند فاجعه بی وفایی ممکن ست اثر تخریبی دایمی داشته باشد

پدرها و فرزندان

مهمترین خروجی یک طلاق صرفنظر از اینکه توام با خیانت بوده یا خیر این است که پدر در بیشترموارد، حق حضانت را به مادر می دهد و نقش او تبدیل می شود به حامی مالی بچه ها تا زمانی که به استقلال برسند. اگر او یک پدر خوب برای فرزندان بوده است این موضوع می تواند یک اثر کشنده و ویرانگر از خیانت بر او باشد. او از این به بعد مثل همیشه نمی تواند هر روز فرزندانش را ببیند و نیز زمانی که فرزندش نیازمند مراقبت و عشق و مهر و محبت است از او دعوت به عمل نمی آید. به عبارت کلی تر ارتباط و تعامل با فرزندش تغییر خواهد کرد.

اعتماد و عشق

عمق احساساتی که پیرامون اعتقاد به اعتماد و عشق و محبت قرار می گیرد تغییر خواهد کرد و این بسیار سخت است. تاثیر عاطفی بی وفایی به همسر خیانت دیده به شکلی باور نکردنی نیرومند است. اغلب آنها بدترین افسردگی زندگی شان را تجربه می کنند و حتی قادر به خوابیدن نیستند. همزمان تمایل شدیدی برای برون ریزی عصبانیت و خشم شان دارند و هر وقت در مورد این موضوع فکر می کنند کنترلشان را از دست می دهند. اضطراب شان هم قابل کنترل نیست. آنها همواره در هراسند. امیدی به بهبود ندارند و زندگی شان را به کل ویران شده می دانند. همسر خیانت دیده از نظر عاطفی تکه تکه می شود. او دیگر حتی قادر به تصور اعتماد به دیگران نیست.

نابسندگی

کسی که به او خیانت شده است در خودش احساس نابسندگی می کند. هیچ نمونه و مصداقی برای این احساس وجود ندارد چرا که او احساس ناشایستگی و نابسندگی می کند.

طلاق

او حس می کند که حتما چیزی کم داشته که کسی دیگر به جای او برگزیده شده است. او هیچ توضیح و تفسیری را نخواهد پذیرفت. احساسات و عواطف واضح و روشن هستند و این تعبیر و تفسیر ها بهانه است. این یعنی اینکه عصبانیت تبدیل به انتقام جویی می شود.

انتقام جویی

حس کینه و انتقام جویی می تواند به انتخاب و تصمیم عجولانه و غیر عاقلانه فرد برای بر هم زدن همه چیز و پایان دادن به زندگی زناشویی گردد بدون اینکه تبعات این تصمیم عجولانه در نظر گرفته شود و بدون اینکه به این مساله فکر شود که با این کار تنها فضا برای فرد تازه وارد باز می شود و زندگی زناشویی وی جولانگاه این تازه وارد می گردد.

اثرات مالی

وقتی که تیتر روزنامه ها درباره طلاق را می خوانید شوکه می شوید. هزینه های قانونی، درگیری های مربوط به حضانت و پرداخت نفقه و .. می تواند در مجموع رقم بزرگی شود(جدا از هزینه های عاطفی سنگینی که هر یک از زوجین و به خصوص فرزندان خانواده می پردازند).

مریم عطاریان

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط:

بگو که دوستم داری

وقتی نفر سومی در میان است

زنگ خطر های بی وفایی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.