شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 2354
  • دوشنبه 1391/4/19
  • تاريخ :

چگونه فرزندم را به نماز عادت دهم؟

چگونه باید فرزندان خود را به امر اقامه نماز عادت دهیم؟ اساساً روش برخورد مناسب با کودکان و نوجوانان در خصوص مسائل عبادی خاصه نماز چیست؟ کتاب(قرآن) و سنت در این باره چه می‌گوید؟

این‌ها بخشی از سۆالات و  دغدغه‌های ذهنی خانواده‌های متدین در رابطه با نماز فرزندان است که این مقال می‌کوشد با نگاهی به قرآن و تاکید بر اصول دانش تعلیم و تربیت بدانها پاسخ گوید.

فرزند و نماز


قرآن و اهمیت توجه به نماز فرزندان

قرآن کریم، دعاهای بسیاری را از حضرت ابراهیم (ع) نقل کرده است اما تنها در دو مورد، آن حضرت برای نسل و ذریه‌اش دعا کرد؛ یکی رهبری امت و دیگری اقامه نماز که در این خصوص می‌فرماید:

«رب اجعلنی مقیم الصلاة و من ذریتی»؛ پروردگارا! من و ذریه‌ام را از به پا دارندگان نماز قرار بده.

جالب اینجاست که حضرت ابراهیم (ع) تنها به دعا قناعت نکرد و برای رسیدن به این آرزو قیام و هجرت کرد، آوارگی‌هایی را به جان خرید تا نماز را به پا داشت.

آری! خداوند متعال به پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «وامر اهلک بالصلاة و اصطبر علیها»؛ به اهل خانواده خود، فرمان نماز بده و پشتکار داشته باش.

قرآن کریم در ستایش حضرت ابراهیم (ع) می‌فرماید: «و کان یأمر اهله بالصلوة»؛ او اهل خود را به نماز فرمان می‌داد.

لقمان هم به فرزندش سفارش می‌کرد: «یا بنیّ اقم الصلاة».

 

آموزش نماز به شیوه گام به گام

شیوه تدریجی در آموزش و تربیت، شیوه‌ای است که در اسلام به ویژه در عبادات مورد توجه گرفته است.

روایات تربیتی اسلام دستور می‌دهد: کودک را سه سال آزاد بگذار، پس از سه سال، جمله «لا اله الا الله» را به او تعلیم بده.

وقتی که سه سال و هفت ماه و بیست روز شد، دومین جمله‌ای که می‌آموزی «محمد رسول الله» باشد.

وقتی چهار سال تمام شد، صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله آموزش داده شود.

در پنج سالگی که کودک قدرت تشخیص دست راست و چپ را یافت او را رو به قبله قرار ده و به او سجده را بیاموز.

در سال ششم، نماز و رکوع و سجود را آموزش بده.

در سال هفتم، شستن دست و صورت را به او بیاموز.

و در سال نهم، مسئله نماز را جدی گرفته و اگر سرکشی کرد با او برخورد تنبیه‌آمیز داشته باش.

 

ریشه‌یابی و شناسایی عوامل بیرونی

خداوند ـ تبارک و تعالی ـ در قرآن مجید می‌فرماید: «فأقم و جهک للدین حنیفاً فطرةَ الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم ولکن اکثر الناس لایعلمون» (روم / 30) (پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. در آفرینش خدا تغییری نیست. این است همان دین پایدار ولی بیشتر مردم نمی‌دانند). 

اگر ملاحظه می‌شود که گروهی از کودکان و نوجوانان نسبت به مسائل دینی رغبت و تمایلی از خود نشان نمی‌دهند، مربوط به عوامل محیطی است که فطرت کودک را از مسیر خودش تحریف کرده است.

متأسفانه، بعضی از والدین به دلیل حساسیت نداشتن و اهمیت ندادن به مسائل دینی، و بعضی به دلیل سخت گیری‌ها، آموزش‌های غلط و نا آشنایی با سیره و روش معصومان (علیهم السلام) و روش‌های تربیتی، به گونه‌ای با کودک رفتار می‌کنند که آنان نسبت به مسائل دینی بی تفاوت، کم رغبت و حتی متنفر می‌شوند.

با کمال تأسف، باید گفت که بعضی از والدین حساسیت و دقتی را که درباره‌ی امور دنیوی ـ همچون: تغذیه، لباس، مسائل درسی، کلاس کنکور، معلم خصوصی و... ـ فرزندانشان از خود نشان می‌دهند، نسبت به مسائل معنوی و دینی اظهار نمی‌کنند. براستی، این گروه از والدین مصداق کلام نورانی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ می‌باشند که فرمودند: وای بر فرزندان آخر الزمان از دست پدرانشان. گفته شد: یا رسول الله! منظور شما پدران مشرکند؟ فرمودند: خیر، بلکه پدران مۆمنی که واجبات دینی را به فرزندان خود آموزش نمی‌دهند. و اگر آنان خود بخواهند احکام دین را فرا گیرند، ایشان جلوگیری می‌کنند، (و حال آنکه) اگر کالایی به دست بیاورند، از آنان راضی و خوشحال خواهند شد. من از ایشان بیزارم و آنان نیز از من بیزارند» [1] 

 

پرهیز از توسل به زور و اجبار

در دعوت کودکان و نوجوانان به دین، باید به گونه‌ای عمل نماییم که احساس آزادی کنند. با توجه به این موضوع که انسان فطرتاً خداجو است، لازم است که با تذکر روش‌های صحیح، این فطرت را در وجود آنان بیدار کنیم و به طرف پذیرش دین سوق دهیم.

پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ نیز با نرم‌خویی و با زبان نرم، افراد را به دین اسلام دعوت می‌کردند. به تجربه هم ثابت شده است که با زور و اکراه، نمی‌توان کسی را به راه راست هدایت کرد.

خداوند ـ تبارک و تعالی ـ می‌فرماید: «افانت تکره الناس حتی یکونوا مۆمنین»[2] (پس آیا تو مردم را به اجبار وا می‌داری که ایمان بیاورند). 

اگر به مفاد آیه‌ی: «لا اکراه فی الدین، قد تبیین الرشد من الغی...»[3] توجه نماییم، معلوم می‌شود که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ وظیفه تبیین دارند. لذا پس از تبیین، دیگر جای اکراه و جای انتخاب کردن به جای مردم وجود ندارد. همچنین خداوند می‌فرماید: «فانما علیک البلاغ» [4](پس بر تو تبلیغ است و بس). کار پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ بیان، توضیح، تشبیه، ابلاغ، انذار و بشارت است. کار پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ اجبار نیست، که به جای مردم بخواهد انتخاب کند و آن‌ها را مجبور نماید. بهتر است که هیچ‌گاه، کودکان یا نوجوانان را به دین‌داری مجبور نکنیم. همچنین، به خاطر اینکه آنان دین‌دار شوند، بهتر است به آنان پاداش خیلی زیاد ندهیم. اگر بدون استفاده از این دو حربه تهدید و تطمیع بتوانیم آنان را به عقیده‌ای معتقد کنیم، آن اعتقاد درونی خواهد بود; یعنی اعتقادی که نه به خاطر جلب منفعت، و نه ترس از قدر دانی به وجود می‌آید[5]. 

وقتی نوجوان مجبور به دین‌داری نشود ـ و در دوره کودکی سالم و عاری از انحراف پرورش یافته باشد ـ و دین به نحو منطقی و در شرایط مناسب به او عرضه گردد، با توجه به اینکه به تفکر انتزاعی رسیده است، دین یا مذهب محکم و قابل دفاع را خواهد پذیرفت. این دین‌داری او وراثتی، ریاکارانه و همراه با ناخالصی نخواهد بود، بلکه «دین خالص» خواهد داشت و سپس به دستورهای دینی عمل خواهد کرد. در دین اسلام تأکید فراوان می‌شود که اصول دین تقلیدی نیست، بلکه فرد باید با آگاهی و آزادی آن را بپذیرد. بنابراین، باید تلاش کرد که کودک و نوجوان را به طریقی مثبت و ترغیب کننده، به دین دعوت کرد و از افرادی که مبناهای اعتقادی و فکری قوی دارند، کمک گرفت. باید توجه داشت که کودک و به ویژه نوجوان، در مقابل برخوردهای آمرانه مقاومت می‌کند[6]. 

خانم زهرا مصطفوی، فرزند امام خمینی (ره) نقل می‌کند: «همسرم به جهت عادت خانوادگی، دخترم را از خواب صبحگاهی بیدار می‌کرد و به نماز وامی‌داشت. امام (ره) وقتی از این ماجرا خبردار شدند، برایش پیغام فرستادند: چهره شیرین اسلام را به مذاق بچه تلخ نکن. این کلام آنچنان مۆثر افتاد و اثر عمیقی بر روح و جان دخترم به جای گذاشت که بعد از آن خودش سفارش کرد که برای نماز صبح به موقع بیدارش کنم»[7].

 

فرآوری: شبکه تخصصی قرآن تبیان


پی‌نوشت‌ها:

[1] . نوری، مستدرک الوسائل، ج 2، 625 

[2] . یونس / 99 

[3] . بقره / 256. 

[4] . آل عمران / 20. 

[5] . ارونسون، روان شناسی اجتماعی، 34. 

[6] . کاظمی، آموزش و پرورش از خردسالی تا نوجوانی، 87. 

[7] . ستوده، پا به پای آفتاب، ج 1، 123. 

 

منابع:

یک‌صد و چهارده نکته درباره نماز، محسن قرائتی

سایت اندیشه قم

UserName