تبیان، دستیار زندگی
نقل امروز و دیروز نیست. خیلی وقت است فضای چاپ و نشر کتاب شعر بر نامرادی شعر و شاعران دامن می‌زند. در این گزارش دنبال پاسخ دادن به این سؤال هستیم که چرا خیلی از شاعران باید پول بدهند تا کتاب شعرشان منتشر شود؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بلبشویی که در آن همه شاعرند

چرا شاعران پول می‌دهند، کتاب چاپ می‌کنند؟


نقل امروز و دیروز نیست. خیلی وقت است فضای چاپ و نشر کتاب شعر بر نامرادی شعر و شاعران دامن می‌زند. در این گزارش دنبال پاسخ دادن به این سؤال هستیم که چرا خیلی از شاعران باید پول بدهند تا کتاب شعرشان منتشر شود؟


کتاب

دقیقا معلوم نیست از چه زمانی انتشار کتاب شعر با سرمایه‌ی شخصی شاعر در فضای چاپ و نشر ایران باب شد. اما مفتون امینی، از شاعران پیشکسوت، به یاد نمی‌آورد که در سال‌های دهه‌ی 30 و 40 که روزگار شعر پررونق بود، شاعری برای انتشار کتاب شعرش به ناشر هزینه‌ی چاپ بپردازد. او می‌گوید، «آن سال‌ها اصلا از این خبرها نبود. اگر شاعری شناخته‌شده نبود، ناشرها کتاب شعرش را چاپ نمی‌کردند. در آن سال‌ها نشرهای معروف کتاب شعر درمی‌آوردند؛ ناشرانی مانند نیل،‌ مروارید،‌ گوتنبرگ، فرانکلین. همچنین متصدیان ادبی وجود داشتند که اگر کاری را تصویب نمی‌کردند، ناشر زیر بار چاپش نمی‌رفت. خلاصه این‌که گرفتن پول برای چاپ کتاب رایج نبود، ناشر معروف حاضر نبود آرم و مهر خودش را بفروشد و اگر این کار را می‌کرد، مورد حمله قرار می‌گرفت.»

البته چاپ کتاب شعر با هزینه شخصی مخصوص فضای چاپ و نشر ادبیات ایران در این سال‌ها نبوده و مثلا در سال‌های میانی قرن بیستم شاعر صاحب‌نام یونانی جورج سفریس هم دست کم تا چهل‌سالگی خودش هزینه چاپ کتاب شعرش را تقبل می‌کرده است. اما این موضوعی است که همچنان در ایران رواج دارد.

مفتون امینی می‌گوید، «البته کتاب اول شاعران در همان سال‌های قبل از انقلاب هم با هزینه مؤلف چاپ می‌شد، آن موقع پولی به ناشر نمی‌دادند. شاعر کتاب را به چاپ‌خانه می‌برد و هزینه چاپ را می‌داد و کتاب را در شمارگان دلخواهش تحویل می‌گرفت. مثلا من خودم اولین کتابم را در چاپ‌خانه کتابخانه بانک شاهی چاپ کردم. آن موقع ناشران معروف کتاب شاعران تثبیت‌شده‌ای مانند نادر نادرپور، فریدون توللی و پرویز ناتل خانلری را چاپ می‌کردند.»

این شاعر پیشکسوت گرفتن حق تألیف برای مجموعه شعر را حق شاعر می‌داند و می‌گوید، «آن روزها با این سال‌ها خیلی فرق داشت. شعر شاعران جوان در مجله‌های ادبی مانند روشنفکر، سیاه و سفید، تهران مصور و بسیاری از مجلات دیگر چاپ می‌شد. رفته رفته مخاطب با شاعران جوان آشنا می‌شد و بعد ناشر رغبت پیدا می‌کرد کتابش را چاپ کند. اما الآن اصلا این‌جور نیست. به نظرم این‌ها در چاپ کتاب شعر باید مؤثر باشد که نیست.»

شاعران جوان بیش‌ترین متقاضیان انتشار کتاب‌های شعرشان با هزینه شخصی هستند و هنگامی که انتظار حداقلی آن‌ها در توزیع، معرفی و دیده شدن کتاب از رهگذر این‌گونه چاپ کردن کتاب شعر فراهم نمی‌شود، ترجیح می‌دهند دیگر به این شکل کتاب چاپ نکنند. البته هستند بسیاری از شاعران که هیچ‌کدام از مسائل مربوط به توزیع و عرضه کتاب برای‌شان مهم نیست و صرفا دوست دارند کتابشان چاپ شود و کماکان با پشتکار عجیبی کتاب‌های‌شان را با هزینه شخصی منتشر می‌کنند.

ناصر نصیری از جمله شاعران جوان است که نخستین مجموعه شعرش با عنوان «نه آواز قناری و نه هم‌همه باد » را از سوی نشر ویستا با سرمایه‌ی شخصی چاپ کرده و در ادامه از این‌گونه انتشار دادن کتاب سرخورده شده است. او می‌گوید، «من الآن خیلی وقت است کتاب شعر چاپ نکرده‌ام، با این‌که سه مجموعه شعر «حتی یوحنا خواب است»،‌ «شبی که خبر آوردند» و «آبان گهواره باران» را آماده چاپ دارم؛ ولی ترجیح می‌دهم به این شکل کتاب چاپ نکنم.»

می‌پرسم چرا نخستین کتاب شعرت را با سرمایه شخصی چاپ کردی، جواب می‌دهد «وقتی ناشر زیر بار چاپ کتاب شعر نمی‌رود، شاعر جوان علاقه‌مند چه کار می‌تواند بکند؟! بعد که ناشران کتاب را با سرمایه‌ی شاعر چاپ می‌کنند، کم‌ترین تعهدی برای پخش و توزیع کتاب ندارند. اصلا به اعتقاد من، ایراد مهم چاپ کتاب شعر با سرمایه شاعر این است که کتاب بدون هیچ ارزیابی کیفی از طرف ناشر چاپ می‌شود و همین می‌شود که الآن در فضای چاپ و نشر کتاب شعر با آن روبه‌رو هستیم؛ بلبشویی که همه شاعرند.»

در این نامرادی که بر شعر می‌رود، فقط یکی دو عامل دخالت ندارد و از هر طرف می‌شود توپ را به زمین دیگران انداخت و از میان این بی‌شمار گرفتاری‌ها، ناشران هم به شکلی آتش‌بیار معرکه هستند. منافع حداقلی اقتصادی آن‌ها را متقاعد می‌کند به ابتدایی‌ترین مؤلفه‌های فعالیت حرفه‌یی در حوزه چاپ و نشر کتاب ادبیات، به ویژه شعر، تن ندهند و کمابیش مگر تعدادی ناشر، بخش زیادی از ناشران ادبیات صرفا تعداد عناوین انتشار در سال برای‌شان اهمیت دارد و همین می‌شود که به بازی انتشار کتاب شعر با سرمایه‌ی شاعر بیش از گذشته دامن زده می‌شود.

گاه بد نیست از خودمان بپرسیم اگر این همه کتاب شعر منتشر نشود، به کجا برمی‌خورد؟ در فضایی که تولید و عرضه انبوه کتاب شعر بیش از آن‌که به تحقق خلاقیت و ادبیات کمک کند، به بی‌ارزش شدن کالایی به نام کتاب شعر دامن زده است.

کاظم شاملو ـ مدیر نشر شاملو ـ که در حوزه انتشار شعر فعالیت دارد، می‌گوید، «خیلی از شاعران جوان که می‌آیند کتابشان را در نشر ما دربیاورند، می‌خواهند مطمئن شوند کتاب خوب توزیع می‌شود و خیلی زود فروش می‌رود. من از آن‌ها می‌پرسم آخرین کتاب شعری که خریده‌اید، کی بوده و اکثر شاعران جوان کتاب‌های همدیگر را نمی‌خرند. خوب چطور از ناشر انتظار دارند خودش برای چاپ کتاب سرمایه‌گذاری کند و به آن‌ها حق تألیف دهد و کتاب در فرصت زمانی کوتاهی فروش برود و به چاپ‌های متعدد برسد؟ آن هم آثاری که به عنوان کتاب اول از چندان جایگاه ادبی بالایی برخوردار نیستند و از طرفی شاعرانشان مطرح و صاحب‌نام نیستند که کتاب‌شان به فروش برود.»

بنگاه انتشاراتی شاملو عموما کتاب‌های شعر با سرمایه‌گذاری شاعر منتشر می‌کند و به گفته مدیر این نشر، معدود کتاب‌های شعر با سرمایه‌ی ناشر در این انتشارات چاپ شده است. کتاب‌هایی که شاعران آن‌ها مطرح بوده‌اند، از جلمه این آثار است.

این ناشر می‌گوید، «کتاب اول شاعر برای دل خودش است که منتشر می‌شود. به شاعرانی که برای چاپ کتابشان اقدام می‌کنند و به نظر ما مراجعه می‌کنند، توضیح می‌دهم که از کتاب اول نباید انتظار خاصی داشته باشید و به نوعی سرمایه‌ای که می‌گذارند برای چاپ کتاب، بیش‌تر برای دل خودشان است.»

گاه بد نیست از خودمان بپرسیم اگر این همه کتاب شعر منتشر نشود، به کجا برمی‌خورد؟ در فضایی که تولید و عرضه انبوه کتاب شعر بیش از آن‌که به تحقق خلاقیت و ادبیات کمک کند، به بی‌ارزش شدن کالایی به نام کتاب شعر دامن زده است.

یکی نیست به دوستان شاعر بگوید رفت آن سال‌های دهه‌ی 40 که مثلا احمدرضا احمدی، هم‌پای مسعود کیمیایی و فرامرز قریبیان پول توجیبی‌شان را گذاشتند روی هم و کتاب «طرح» احمدی را در شمارگانی محدود چاپ کردند. نخست این‌که نیم قرن از آن روزها می‌گذرد، دیگر این‌که می‌گویند این کتاب در فضای شعر آن سال‌ها نامتعارف بود و ناشران زیر بار چاپش نمی‌رفتند. نیم قرن از آن رویداد گذشته است و ما همچنان با پول خودمان کتاب شعر درمی‌آوریم؛ نه به خاطر این‌که نامتعارف هستیم؛ بلکه به وضعیت‌های حداقلی صرف تن می‌دهیم، همین که کتاب شعرمان دربیاید؛ غافل از این‌که صرف انتشار کتاب شعر فضیلت نیست.

می‌شود به خودمان دلداری بدهیم، بگوییم این‌قدرها هم که می‌گویند، فضای چاپ و نشر شعر هرکی هرکی نیست، استناد بدهیم به گفته‌ی محمدرضا عبدالملکیان، مدیرعامل دفتر شعر جوان، که می‌گوید، «در دفتر شعر جوان کیفیت مجموعه شعر برای ما مهم است. اگر حمایت دستگاه‌های فرهنگی دولتی به موقع و مناسب صورت بگیرد، بر مبنای آن اقدام به انتشار مجموعه شعر شاعران می‌کنیم. از شاعران جوان مبلغی دریافت نمی‌شود و همچنین حق‌التألیفی به آن‌ها داده نمی‌شود. در سال‌های گذشته 10 درصد از شمارگان کتاب در اختیار شاعر قرار می‌گرفت؛ اما این اواخر چند ده جلد از کتاب‌های چاپ‌شده به عنوان حق‌التألیف به شاعر داده می‌شود.»

می‌پرسم با توجه به این‌که منابع مالی شما دولتی است، پس عملا دغدغه برگشت سرمایه ندارید، عبدالملکیان می‌گوید، «برعکس ما دغدغه سرمایه‌گذاری و بازگشت اصل سرمایه را داریم؛ برای این‌که بخشی از آثار از طریق همین سرمایه برگشتی امکان چاپ و نشر پیدا می‌کند؛ بنابراین ما در عین توجه به کیفیت کار این را مد نظر قرار می‌دهیم که سرمایه برگردد تا امکان فعالیت چاپ و نشر آثار دیگر همچنان باقی بماند.»

پاسخ او به این‌که چرا شاعران پول می‌دهند کتابشان چاپ شود، این است که الآن تعداد شاعران جوان خیلی زیاد شده و علاقه‌مندند اثرشان چاپ شود. برخی از این آثار کیفیت ادبی و ارزش زیبایی‌شناختی دارد و آثاری هم هستند که ویژگی و ارزش ادبی خاصی ندارند. برخی معتقدند که اگر شاعر امکانش را دارد، منعی ندارد با سرمایه شخصی کتابش را چاپ کند. دیدگاه دیگر هم معتقد است صنعت چاپ و نشر و کاغذ از منظری به عنوان سرمایه ملی به شمار می‌رود و نباید به هر نحوی خرج شود».

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


منبع: خبرگزاری دانشجویان ایران