لطفا یک دکلمهی اول انقلابی
بازخوانی متفاوت آیاتی که بارها خواندهایم (29)
هر بار که به بهانهای سر میزنم به کاستهای قدیمی و برای چندمین بار می شنومشان؛ با همین دکلمه ساده اول سرود، چیزی در من جان میگیرد. چیزی شبیه یک باور اصیل که ریشه دارد ته دل همه آدمها. باوری به نام تو ..ایمان لطیفی که روزهای سخت را راحت تر میکند. بهانه بغضهای دمدستی را از آدم میگیرد و اشکها را میآمیزد به لبخند.
وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ
ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم/
سوره مبارکه قصص آیه 5
کتابها مینویسند :
شیخالطایفه در کتاب غیبت از حضرت امیرالمۆمنین علیه السّلام روایت کرده که : "قوله وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ ؛ هم آل محمد یبعث اللَّه مهدیهم بعد جهدهم فیعزهم و یذل عدوهم"1
یعنی مراد از باطن این آیت آل محمد صلی اللَّه علیه وآله است که حق تعالی مهدی و قائم آل محمد را برانگیزاند بعد از تعب و آزار بسیار که آل محمد صلی اللَّه علیه وآله از اعدا کشیده باشند پس غالب گرداند آل محمد صلی اللَّه علیه وآله را و ذلیل و خوار سازد اعداء ایشان را..2.
ما این ایمان لطیف را کم داریم که زود کم میآوریم. که سختیها کوه میشود و پشتمان را خم میکند . که دلمان شده است چینی بندزده که با هر نامرادی میشکند.
با تو میگویم :
نوار کاستهایش را هنوز توی خانه داریم. سرودهای اول انقلابی و سالهای اول جنگ را که خیلیهایشان با همین آیه شروع میشد. با دکلمه شیرین همین وعده. تصویرهای سیاه و سفیدی هم از خطاطی همین آیه روی پلاکاردها یادم هست.
نسل اولیها از همان اول، آخرش را میگفتند تا خودشان، تا بقیه یادشان بماند که اوضاع و احوال همیشه همینجوری نمیماند. که این سختیها با همه تلخیشان قرار است تمام بشود و به جایش آرامش بنشیند، آسایش بیاید. که زمستان با همه سرمای بینظیرش برود و بهار بیاید و بماند و بماند و بماند ... آنقدر که زمستان سرد و کشنده بشود یک خاطره دور که گاهی به ذهن میآید.
هر بار که به بهانهای سر میزنم به کاستهای قدیمی و برای چندمین بار می شنومشان؛ با همین دکلمه ساده اول سرود، چیزی در من جان میگیرد. چیزی شبیه یک باور اصیل که ریشه دارد ته دل همه آدمها. باوری به نام تو ..ایمان لطیفی که روزهای سخت را راحت تر میکند. بهانه بغضهای دمدستی را از آدم میگیرد و اشکها را میآمیزد به لبخند.
حالا ما شدهایم نسل سوم و چهارم. دکلمه اول سرودهایمان با این آیهها شروع نمیشود. پلاکاردهایمان نقشهای دیگری دارد و هزار و یک دلیل دیگر هست که باور آمدنت را کمی در ما کمرنگ کند. آنقدر که هیچ پنجشنبه شبی به امید این وعده حتمی و دیدن روی تو به خواب نرویم.
ما این ایمان لطیف را کم داریم که زود کم میآوریم. که سختیها کوه میشود و پشتمان را خم میکند . که دلمان شده است چینی بندزده که با هر نامرادی میشکند.
ما یقین به حقیقت غایبی را کم داریم که سر هر گرفتاری کوچک و بزرگی، جعبه داروهایمان پر میشود از قرصهای آرامبخش و داروهای ضد افسردگی.
ما یک سرود، یک دکلمه، یک پلاکارد، که وعده خدا را فریاد بزند و در ما ریشه بدواند، کم داریم.
یادم بماند :
یادم باشد و یادت نرود یک جبهه نور خالص درست در بی باورترین ساعت خاموش بر شب بیچراغ ما خواهد بارید ... 3
نویسنده: زهرا نوری لطیف
کارشناس شبکه تخصصی قرآن تبیان
پینوشتها:
1.کتاب الغیبه تألیف شیخ طوسی
2.تفسیر شریف لاهیجی تألیف محمد بن علی شریف لاهیجی ج 3 ، ص 454
3. بخشی از شعر بلندی از سید علی صالحی