تبیان، دستیار زندگی
شكرگزارى همان قدردانى از نعمت است ، خواه در عمل باشد یا به وسیله زبان و یا به قلب ، و كفران و ناسپاسى نعمت ، بى اعتنائى به نعمت ها، تحقیر و تضییع آنها است و عدم توجه به صاحب نعمت .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شرطی برای تکمیل تشکر از خدا


شكرگزارى همان قدردانى از نعمت است ، خواه در عمل باشد یا به وسیله زبان و یا به قلب ، و كفران و ناسپاسى نعمت ، بى اعتنائى به نعمت ها، تحقیر و تضییع آنها است و عدم توجه به صاحب نعمت .

تشکر کردن

و مهمترین بخش شكرگزارى همان شكر عملى است ، چه بسیارند كسانى كه با زبان شكر خدا مى گویند، ولى در عمل كفران مى كنند.

كسانى كه اصراف و تبذیر مى كنند، و یا بخیل هستند، یا نعمت هاى الهى را وسیله فخرفروشى بر دیگران قرار مى دهند، یا بر اثر نعمت مست مى شوند و طغیان مى كنند، همه آنها ناسپاسند، و در طریق كفران نعمت گام برمى دارند، به عكس آنها كه نعمت هاى الهى را كتمان نمى كنند، و آشكار و پنهان انفاق مى نمایند و با گسترش نعمت ، تواضع آنها در مقابل خالق و خَلق بیشتر مى شود و سعى دارند نعمت ها همه در جاى خود مصرف شود، و چیزى از آن ضایع نگردد، آنها بندگان شكرگزارى هستند و شایسته فزونى نعمت .

همان گونه که انسان باید شکر نعمت هاى پروردگار را بگذارد، هرچند هیچ انسانى قادر بر این کار نیست، حداقل اعتراف به عدم توانایى شکر نعمت کند که این خود نوعى شکر نعمت است، باید در برابر انسان ها نیز همین حالت را داشته باشد و شکر خالق بدون شکر خلق، همان خلقى که واسطه نعمت بوده، کامل نمى شود.

در همین زمینه حدیثى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که مى فرماید: «روز قیامت که مى شود بنده اى را در صحنه محشر حاضر مى کنند و در حضور خداى متعال مى ایستد و خداوند دستور مى دهد او را به سوى آتش دوزخ ببرند. عرضه مى دارد: خداوندا! دستور دادى مرا به سوى دوزخ ببرند در حالى که قرآن مى خواندم (و به قرآن عمل مى کردم) خدا مى فرماید: بنده من، نعمت هایى به تو عرضه داشتم و تو شکر نعمت نگزاردى. عرضه مى دارد: پروردگارا! تو فلان نعمت را به من دادى و من فلان گونه شکر آن را ادا کردم و نعمت دیگرى به من دادى شکر آن را نیز گزاردم و پیوسته نعمت ها را ذکر مى کند و شکرگزارى آنها را. خداى متعال مى فرماید: بنده من راست مى گویى; ولى تو شکرگزارى در برابر کسى که واسطه نعمت بر تو بود نداشتى و من به ذات مقدسم سوگند خورده ام که شکر بنده اى را نپذیرم که در برابر واسطه نعمت من به خلقم شکرگزار نباشد.(1)

همان گونه که انسان باید شکر نعمت هاى پروردگار را بگزارد، هرچند هیچ انسانى قادر بر این کار نیست، حداقل اعتراف به عدم توانایى شکر نعمت کند که این خود نوعى شکر نعمت است، باید در برابر انسان ها نیز همین حالت را داشته باشد و شکر خالق بدون شکر خلق، همان خلقى که واسطه نعمت بوده، کامل نمى شود

از این حدیث و احادیث متعدد دیگر روشن مى شود که شکر خالق از شکر مخلوق نمى تواند جدا باشد; زیرا غالباً نعمت هاى الهى از سوى واسطه هایى به انسان مى رسد.

از همه مهم تر نعمت هدایتى است که از سوى رسول اکرم و امامان معصوم(علیهم السلام) به ما رسیده که بیش از همه باید شکرگزار آنها باشیم و شاید سلام و درود ما به پیشگاه آنها بخشى از این شکرگزارى محسوب شود. حتى به مقتضاى (إِنَّ اللهَ وَمَلاَئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیماً)(2) خداوند نیز با ارسال رحمتش بر آنها، از زحماتشان تشکر مى کند و مۆمنان نیز باید از طریق تقاضاى رحمت الهى بر آنها شکرگزار باشند.

همچنین در برابر اساتید و آنهایى که ما را با این منابع هدایت آشنا کرده اند شکرگزار باشیم و در برابر پدر و مادر که خداوند توصیه به خصوص آنها را در قرآن مجید کرده، آنجا که خطاب به آنها کرده مى فرماید: (وَوَصَّیْنَا الاِْنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلَى وَهْن وَفِصَالُهُ فِى عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِى وَلِوَالِدَیْکَ إِلَىَّ الْمَصِیرُ).(3)و همچنین تمام کسانى که به نوعى به ما خدمت معنوى یا مادى کرده اند  در هر لباس و مقامى که باشند شکرگزار باشیم.

در روایات اسلامى بر این معنى تأكید شده كه هم در برابر نعمتى كه كسى به شما مى بخشد سپاس گزار باشید و هم به كسى كه سپاس گزارى مى كند نعمت بیشترى دهید. چنانكه در حدیثى از امام صادق علیه السّلام آمده است كه : در تورات این جمله نوشته شده : (اشكر من اءنعم علیك و اءنعم على من شكرك ؛ از كسى كه به تو نعمتى مى بخشد تشكّر كن و به كسى كه از تو تشكّر مى كند، نعمت بیشترى ببخش ).( اصول كافى ، جلد 2، صفحه 94)

در حالات پیشوایان بزرگ اسلام نیز دیده شده است كه گاه كمترین خدمت را با بزرگترین نعمت پاسخ مى گفتند، (داستان هدیه كردن یكى از كنیزان امام حسین علیه السّلام شاخه گُلى به آن حضرت و در برابر، آزادساختن او به وسیله امام علیه السّلام معروف است ، و هنگامى كه از حضرتش توضیح خواستند كه این خدمت بزرگ چگونه در مقابل آن كار كوچك قرار مى گیرد فرمود: (كذا اءدّبنا اللّه ؛ این گونه خداوند ما را ادب كرده است

خداوند در قرآن مجید نیز صریحا دستور شكرگزارى نسبت به بندگان را صادر كرده و آن را در كنار شكرگزارى از خودش قرار داده است ، مى فرماید: «ما به انسان درباره پدر و مادرش ‍ سفارش كردیم ، مادرش هر روز با زحمتى روى زحمت حمل كرد (و دوران باردارى را با رنج هاى فراوان پشت سر گذاشت ) و دوران شیرخوارگى او در دو سال (با زحمت فراوان ) صورت مى گیرد. به انسان گفتیم كه براى من و براى پدر و مادرت شكرگزارى كن كه بازگشت همه شما به سوى من است» .( لقمان ، آیه 14)

به یقین پدر و مادر تنها كسانى نیستند كه برگردن انسان حق دارند (هر چند حق آنها بسیار بزرگ است ) هر كس حقّى معنوى یا مادى داشته باشد باید در برابر او تشكّر كرد.

در حالات پیشوایان بزرگ اسلام نیز دیده شده است كه گاه كمترین خدمت را با بزرگترین نعمت پاسخ مى گفتند، (داستان هدیه كردن یكى از كنیزان امام حسین علیه السّلام شاخه گُلى به آن حضرت و در برابر، آزادساختن او به وسیله امام علیه السّلام معروف است ، و هنگامى كه از حضرتش توضیح خواستند كه این خدمت بزرگ چگونه در مقابل آن كار كوچك قرار مى گیرد فرمود: (كذا اءدّبنا اللّه ؛ این گونه خداوند ما را ادب كرده است ).( بحارالانوار، جلد 44، صفحه 195)

به یقین این شکرگزارى ها افزون بر این که باعث پرورش روح انسان مى شود، نیکوکاران را به کار نیک بیشتر تشویق و غیر نیکوکاران را در این زمره وارد مى کند و اگر مى بینیم در دنیاى امروز طى مراسمى از افراد برتر در هر رشته و هر برنامه اى قدردانى مى کنند و لوح سپاس به آنها مى دهند براى همان آثار مثبتى است که این کار در پیشرفت جامعه دارد.

پی نوشت ها :

(1). بحارالانوار، ج 7، ص 224.

(2). احزاب، آیه 56 .

(3). لقمان، آیه 14 .

                                                                                                                                           فرآوری : محمدی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع : کتاب اخلاق در قرآن ج3 آیت الله مکارم شیرازی

پایگاه اطلاع رسانی غدیر

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.