شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 4067
  • سه شنبه 1391/3/2
  • تاريخ :

چرا می‌گوییم قرآن معجزه است؟

قرآن نسخه هدایت بشر است كه آیات آن هم مطابق فطرت و عقل بشر و هم بر اساس منطق و استدلال میباشد به گونه‎ای كه مفسران یكی از منابع تفسیر قرآن را عقل می‎دانند براهین مختلفی كه در این كتاب الهی به چشم می‎خورد شاهد گویایی بر این مدعاست، بررسی ویژگی‎های قرآن و آورنده آن هر عقل سلیمی را به این حقیقت متوجه می‎سازد كه قرآن كتابی است از جانب خداوند حكیم و گفتار بشر نیست با استعانت الهی و با رعایت اختصار به پاره‎ای از ادله عقلی در این زمینه می‎پردازیم. 

فرقان

1. تحدّی یا مبارزه‎طلبی قرآن 

قرآن دیگران را به مبارزه‎طلبی و همانند‎آوری دعوت میكند این دعوت كه در اصطلاح «تحدّی» نام دارد مشتمل بر قیاس و برهان است بدین گونه كه «لو كان هذا الكتاب من عند غیر الله لامكن الاتیان بمثله، لكن التالی باطلٌ فالمقدم مثله»، اگر این كتاب، كلام الله نباشد پس كلام بشری است و اگر بشری باشد شما هم كه بشر هستید باید بتوانید مثل آن را بیاورید، اگر شما توانستید مثل آن را بیاورید بشری بودنش اثبات میشود و اگر نتوانستید معلوم میشود كه بشری نیست و اعجازی است كه هم اثبات كننده رسالت آورنده آن و حقانیت قرآن است.[1] 

این تحدّی گاهی به كلّ قرآن[2] گاهی به ده سوره[3] و گاهی به یك سوره[4] است كه گویای تخفیف برای همانندآوران است. 

كتاب‎هایی كه با درون مایه علمی و در روند علوم تجربی و انسانی نوشته می‎شوند در بستر حركت پویای دانش روز به روز مورد نقض، ابطال، تغییر و تكامل قرار می‎گیرند. لیكن قرآن شریف در معبر همه علوم، استوار و سترگ ایستاده است آكادمی‎ها، كالج‎ها و دانشگاه‎های توانمند دشمنان قرآن، نتوانسته آن را مورد نقض علمی قرار دهد.

انگیزه همانندآوری در مخالفان و ناتوانی آنان 

این در حالی است كه مخالفان قرآن بیش‎ترین انگیزه را برای همانندآوری قرآن داشتند آنان اهل فصاحت و بلاغت، متعصب نسبت به آداب و رسوم خویش به ویژه فرهنگ بت‎پرستی و قومی لجوج و سرسخت و متكبر بودند، قرآن آداب و رسوم آنان را نادرست[5] و بت‎پرستی را امری خرافی می‎داند.[6] و فخرفروشی آنان را نكوهش می‎كرد.[7] در عین حال آیات تحدّی آنان را به همانندآوری قرآن ترغیب و تشویق میكرد و پذیرش و عدم پذیرش قرآن را با سعادت و شقاوت جاودانه پیوند می‎داد،[8] تشویق به كمك گرفتن از كلیه نیروهایی كه می‎توانند در همانندآوری قرآن نقشی ایفا كنند[9] دروغگو پنداشتن در صورت ناتوانی[10] و دهها انگیزه دیگر.[11] 

كتب تاریخ و علوم قرآنی افراد متعددی را ذكر می‎كنند كه در صدد همانندآوری قرآن برآمده‎اند كه خود با بررسی قرآن به عجز خویش پی برده‎اند یا به آوردن چیزی شبیه قرآن دست یازیده ولی نمونه‎هایی را ارائه دادند كه موجبات رسوایی خویش را فراهم آورده و عدم توانایی بشر را از همانندآوری اثبات كردها‎ند.[12] این همانند خواهی و مبارزه‎جویی یك دعوت جهانی و تاریخی است و اكنون نیز این دعوت فراروی جهانیان است و می‎توانند به جای گزینش هر جنگ نظامی و اقتصادی و... به دعوت قرآن پاسخ دهند. 

این دلیل عقلی علاوه بر اثبات اینكه قرآن از جانب خداست هم‎چنین ثابت میكند كه قرآن موجود همان قرآن مُنزل است كه هیچ كس را یارای مبارزه با آن نیست و اگر كسی هم درصدد چنین كاری برآمده خود را رسوا كرده و عجز خود را اثبات نموده است. 

2. هماهنگی آیات 

از جمله ادلّه حقانیت و خدایی بودن قرآن هماهنگی و عدم اختلاف بین آیات است قرآن در این باره میفرماید: «اَفلا یتدبّرون القرآن و لو كان من عند غیرالله لوجدوا فیه اختلافاً كثیراً[13] آیا در قرآن تدبر نمی‎كنند و اگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلاف بسیار می‎یافتند قرآن طی 23 نازل شده است در مكان‎های مختلف و در زمان‎های گوناگون و در حالت‎های مختلف، گاهی در حال سختی و صعوبت و گاهی در حال سهولت و آسانی، گاهی در جنگ و گاهی در صلح، گاه در فقر و فلاكت و گاه در پیروزی و جمع غنائم جنگی، گاهی در سفر بوده گاهی در حضر، گاهی در مكه و گاهی در مدینه، زمانی در برخورد با دشمنان و زمانی در رابطه با دوستان كتابی كه در این شرایط گوناگون نازل شود و هیچ اختلافی در آن نباشد قطعاً معجزه و از جانب خداست، این آیه كریمه از طریق قیاسی استثنایی اعجاز و حقانیت قرآن را ثابت میكند «مقدم» این قیاس «و لو كان من عند غیر الله» است و «تالی» آن «لوجدوا فیه اختلافاً كثیراً». 

میفرماید: شما هر چه كه در قرآن تدبر كنید و تفحص نمایید نه تنها اختلافی در آن نمی‎بینید بلكه سراسر آن را هماهنگ‎تر و منسجم‎تر می‎یابید پس «تالی» قیاس كه وجود اختلاف است باطل است و اگر «تالی» باطل بود بطلان «مقدم» نیز روش میشود یعنی قرآن كتاب بشری نیست بلكه كلام الله و كتاب الله است.[14] این هماهنگی و جامعیت قرآن توجّه اندیشمندان غربی را به عظمت این كتاب آسمانی معطوف داشته است. 

جرج ولذ ـ هربرت نویسنده بزرگ انگیسی میگوید: «قرآن كتاب، علمی، دینی اجتماعی، تهذیبی، اخلاقی و تاریخی است، مقررات و قوانین و احكام آن با اصول قوانین و مقررات دنیای امروز هماهنگ و برای همیشه كتاب عمل است.[15] 

لئون تولستوی نویسنده شهیر روسی تعلیمات روشن و فراگیر قرآن را می‎ستاید و میگوید: قرآن مشتمل بر تعلیمات روشن، آشكار و سهل است و عموم افراد بشر از هر طبقه‎ای می‎توانند از آن بهره گیرند.[16] 

ارنست رنان فرانسوی مجذوب كمال و معانی والای قرآن است او چنین میگوید: در كتابخانه شخصی من هزاران جلد كتاب سیاسی، اجتماعی، ادبی و غیره وجود دارد كه همه آنها را بیشتر از یك بار مطالعه نكرده‎ام و چه بسا كتاب‎هایی كه فقط زینت كتابخانه من می‎باشند ولی یك جلد كتاب است كه همیشه مونس من است و هر وقت می‎خواهم درهایی از معانی و كمال بر روی من باز شود آن را مطالعه می‎كنم و از مطالعه زیاد آن خسته نمی‎شوم این كتاب، قرآن كتاب آسمانی مسلمین است.[17] 

این هماهنگی در آیات، قوانین پیشرفته و معانی والای آن كه همه اندیشمندان اعم از مسلمان و غیر مسلمان را شیفته خود كرده است دلیل عقلی دیگری به حقانیت قرآن است كه قرآن از سوی خدا نازل شده است. 

3. اعجاز در قلمرو لفظ و ساختار ظاهری متن 

به نظر تمام ادیبان و سخن‎شناسان عرب، قرآن در فصاحت و بلاغت (زیبایی و رسایی) بی‎مانند است. ساختمان تركیبی كلمات آن و سبك بدیع و اختصاصی آن نه سابقه داشته است و نه تقلیدپذیر ترنّم و آهنگ شعر را با خود همراه دارد، بشاراتش آرام‎بخش روان و هشدارهایش بیدارگر و غفلت‎زداست لكن تخیّل و وزن و قافیه را بر خود نبسته است نزول قرآن مقارن با شكوفاترین عصر ادبی عرب و روزگار اوج فصاحت و بلاغت اوست.[18] 

در عین حال تمام سخن‎شناسان و سخن‎سرایان در مقابل اوج ادبی قرآن زانوی تواضع زده‎اند، با اختصار به پاره‎ای از عناصر كه باعث زیبایی و رسایی وجه ظاهری و سیمای برونی قرآن كریم شده است اشاره میشود: 

1. استواری و درستی واژه‎ها؛ 2. خوش‎آهنگی واژه‎ها؛ 3. ادب در گزینش واژه‎ها؛ 4. نكته‎رسانی و نكته‎پردازی در گزینش واژه‎ها؛ 5. فراگیری واژه‎ها؛ 6. هماهنگی لفظ و معنی؛ 7. چینش استوار قرآن؛ 8. خوش ادایی.[19] 

این ویژگی برتر عقل را به غیر بشری بودن قرآن رهنمون می‎سازد. به ذكر نمونه‎هایی از این عناصر بسنده می‎كنیم: 

1. استواری و درستی واژه‎ها: یكی از بارزترین كتاب‎های بشر نگاشته، غلط‎انگاری‎هاست، گاهی ادیبان مشهور و توانمند نیز غلط به كار می‎برند. در قرآن مجید نه تنها یك واژه غلط غیرمشهور نیست بلكه یك واژه غلط مشهور هم وجود ندارد ابن هشام ادیب توانمند عرب میگوید: «لا غیر لحنٌ» به كاربردن واژه «لاغیر» اشتباه است آنگاه خود چندین بار این واژه را به كار برده است.[20] 

2. ادب در گزینش واژه‎ها 

واژه‎هایی كه قرآن درباره هم‎بستری و امور جنسی به كار برده كفایی و عفت‎آمیز است از قبیل «رفث»،[21] «مباشرت»[22]، «مس»،[23] لمس «فَأتُوا»[24]، كه همگی كنایه عفت‎آمیزی از آمیزش است.[25] 

این ویژگی برتر عقل را به غیر بشری بودن قرآن رهنمون می‎سازد. 

4. اعجاز علمی قرآن 

كتاب‎هایی كه با درون مایه علمی و در روند علوم تجربی و انسانی نوشته می‎شوند در بستر حركت پویای دانش روز به روز مورد نقض، ابطال، تغییر و تكامل قرار می‎گیرند. لیكن قرآن شریف در معبر همه علوم، استوار و سترگ ایستاده است آكادمی‎ها، كالج‎ها و دانشگاه‎های توانمند دشمنان قرآن، نتوانسته آن را مورد نقض علمی قرار دهد. ما با باور به اینكه قرآن كتاب هدایت است نه كتاب ستاره‎شناسی یا زیست‎شناسی به نمود كوتاهی از پیش‎گویی‎های علمی قرآن پرداخته كه نشانه اعجاز علمی قرآن است و به شرح دو مورد آن بسنده می‎كنیم: 

1. حركت زمینی؛ 2. حركت منظم ماه و خورشید؛ 3. قانون زوجیت و فراگیری آن؛ 4. نقش كوه‎ها در اعتدال زمین؛ 5. كمبود اكسیژن در فراسوی زمین؛ 6. امكان پرواز؛ به فراسوی زمین؛ 7. علمی بودن تحریم‎ها و تحلیل‎ها؛ 8. مسئله تلقیح؛ 9. وجود حیات در كرات دیگر؛ 10. مسئله جاذبه؛ 11. سقف بودن آسمان؛ 12. خبر از ادوار جنین؛ 13. خاموشی خورشید؛ 14. نور خواندن ماه و چراغ نامیدن خورشید، اشاره به مستقل نبودن نور ماه است.[26] 

الف) قانون جاذبه عمومی 

در آیه دوّم سوره رعد می‎خوانیم: الله الذی رفع السموات بغیر عمدٍ ترونها، خدا همان كسی است كه آسمان را ـ بدون ستونی كه قابل رؤیت باشد ـ آفرید. قرآن نمی‎گوید آسمان بی‎ستون است بلكه می‎گوید بدون ستونی است كه آن را مشاهده كنید و قابل رؤیت باشد. امام رضا ـ علیه السّلام ـ در جواب یكی از یارانش بر این نكته تصریح می‎فرمایند كه ستون‎هایی وجود دارد ولی شما آنها را نمی‎بینید.[27] 

آیا توجیه و تفسیری برای این سخن غیر از ستونی كه ما امروز نام آن را «توازن قوه جاذبه و دافعه» می‎نامیم وجود دارد؟[28] 

ب) وجود حیات در كرات دیگر 

در آیه 29 سوره شوری آمده است «و من آیاته خلقُ السمواتِ والارض و ما بثَّ فیهما مِنْ دابَّه و هو علی جمعهم اذا یشاء قدیرُ»؛ و از نشانه‎های خدا آفرینش آسمان‎ها و زمین است و جنبندگانی كه در آن دو پراكنده ساخته و او توانایی دارد هرگاه بخواهد همه را جمع كند.» 

آیا حیات و زندگی مخصوص كره زمین است و كرات دیگر مطلقاً مسكونی نیست؟ تحقیقات اخیر دانشمندان به ما میگوید: حیات و زندگی مخصوص كره زمین نیست. در كتاب «حیات در جهان» از انتشارات مجله «لایف» چنین می‎خوانیم: به طوری كه دانشمندان حساب كرده‎اند تنها در كهكشان ما ممكن است میلیون‎ها ستاره وجود داشته باشد كه سیارات تابع آنها مسكونی باشند. بعضی قدم را از این فراتر نهاده و عقیده دارند در بعضی از كرات آسمانی موجودات زنده بسیار پیشرفته‎تر از انسان وجود دارند و پیام‎های رادیویی كه از فضا پخش می‎كنند و ما هرگز قادر به مثل آن نیستیم برای گیرنده‎های ما قابل درك است هر چند زبان آن را نمی‎دانیم و نمی‎فهمیم. 

آیه با صراحت میگوید: خداوند موجودات زنده‎ای را در زمین و آسمان‎ها منتشر ساخته است به خوبی از زندگی موجودات دیگر خبر می‎دهد.[29] 

ادله عقلی دیگری غیر از موارد فوق بر خدایی بودن قرآن دلالت دارند كه ذكر تفصیلی آنها باعث اطاله كلام میشود لذا فقط به ذكر عناوین آنها بسنده می‎كنیم. 

5. عدم تحریف قرآن ؛ 6. پیش‎گویی‎های قرآن؛ 7. معارف بی‎مانند از پیامبران؛ 8. ختم نبوت؛ 9. بررسی ویژگی‎های معارف قرآن؛ 10. هماهنگی قرآن با عقل؛ 11. امتیازهای قوانین قرآن؛ 12. سرسختی مسلمانان در حفظ و نگهداری قرآن؛ 13. حدیث متواتر ثقلین و دلالت آن بر جاودانگی قرآن؛ 14. جامعیت و فراگیری قرآن. 

در نتیجه، ادله فوق كه به تفصیل یا اجمال ذكر شدند همگی دلالت بر این دارند كه قرآن از جانب خداست. خداوند توفیق عمل به دستورات حیات بخش قرآن را به همه عطا فرماید. انشاءالله. 

شبکه تخصصی قرآن تبیان


[1] . آیت الله جوادی آملی عبدالله تفسیر موضوعی قرآن كریم، قم، اسراء، چ اول، 1378، ج 1، ص 138. 

[2] . سوره اسراء، آیه 88. 

[3] . سوره هود، آیه 13. 

[4] . سوره بقره، آیه 23. 

[5] . سوره ص، آیه 2 و سوره مریم، آیه 97. 

[6] . سوره نجم، آیه 23. 

[7] . سوره حج، آیه 9. 

[8] . سوره بقره، آیه 24. 

[9] . سوره اسراء، آیه 88 و هود، آیه 13 و سوره یونس، آیه 39. 

[10] . سوره بقره، آیه 24. 

[11] . ر. ك: مصباح یزدی، محمد تقی، قرآن شناسی، ج اول، (انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) )، چ اول بهار 88، از ص 123 تا 141. 

[12] . برای آگاهی بیشتر از این نمونه‎ها و ضعف‎شان ر. ك: مصباح یزدی، همان، از صفحه 167 تا صفحه 174 و آیت الله خویی، شناخت و اعجاز قرآن، ترجمه: محمد صادق نجمی و هاشم هریسی، چ اول، 1361، بی‎جا از صفحه 123 تا 132 و جواب به مدعیان جدید همانندآوری كه در این مركز تهیه شده و به زودی در سایت اندیشه قم در اختیار همگان قرار می‎گیرد. 

[13] . سوره نساء، آیه 82. 

[14] . آیت جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، نشر اسراء، چ دوّم، 1378، ص 139 و 140. 

[15] . سید مصطفی علوی، قرآن در آیینه بزرگان، انتشارات بحرالعلوم، قزوین، چ اول، 1378، ص 119. 

[16] . سید مصطفی علوی، همان صفحه 118. 

[17] . صداقت، سید علی اكبر، قرآن و دیگران، نشر روح، بی‎تا ص 22. 

[18] . ر. ك: سعیدی روشن، محمد باقر، علوم قرآن، ناشر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) : چ اول تابستان 77، ص 104. 

[19] . ر. ك: عرفان حسن، اعجاز در قرآن كریم، ناشر دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، چ اول، 1379 از ص 47 تا 101. 

[20] . ر. ك: ابن هشام الانصاری، مغنی اللبیب، الناشر: مكتبه سیدالشهداء، قم، سنه الطبع: 1406 هـ. 

[21] . سوره بقره، آیه 187. 

[22] . همان. 

[23] . آل عمران، 47، مائده، 7. 

[24] . سوره بقره، آیه 222. 

[25] . ر. ك: حسن عرفان، همان از ص 45 تا 102. 

[26] . ر. ك: حسن عرفان، همان از ص 150 تا 160. 

[27] . السید هاشم البحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیل، بی‎تا، ج 2، ص 278. 

[28] . ر. ك: ناصر مكارم شیرازی و همكاران، همان صفحه، 1460 و آیت الله سبحانی، جعفر الهیات و معارف اسلامی، نشر مؤسسه امام صادق ـ علیه السّلام ـ ، چ سوّم، 1372، از ص 331 تا 334. 

[29] . مكارم شیرازی، ناصر، همان، ص 159.

UserName