شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 1315
  • شنبه 1391/2/30
  • تاريخ :

  روزهای فرخنده و شوم از نگاه قرآن 

آیت الله سبحانی

آنچه فراروی شماست نوشتاری است با قلم حضرت آیت‌الله جعفر سبحانی که معظم له در پاسخ به سوالی، مساله فرخندگی و شومی روزها و شب‌ها از دیدگاه قران را تبیین نموده است.


فرخندگى و شومى روزها در فرهنگ بسیارى از كشورها دیده مى‏شود و اختصاصى به محیط ما یا دیگر جامعه‏هاى اسلامى ندارد.اكنون باید دید، مسأله شومى روزها اساس منطقى و فلسفى دارد یا نه؟ و آیا در قرآن مجید و احادیث اسلامى، مى‏توان براى نحوست ایام و سعادت آن‏ها، مدركى به دست آورد؟

نخست مسأله را از »دیدگاه فلسفى« مى‏نگریم:

روزها به‏وسیله گردش زمین به دور خورشید پدید مى‏آیند، در حقیقت روز و شب مایه خوشبختى انسان‏ها هستند، اگر همه زمان را تاریكى فرا مى‏گرفت، زندگى نابود مى‏شد، و اگر پیوسته روز بود، درجه حرارت بالا مى‏رفت و نظام حیات در كره زمین به‏هم مى‏خورد و بسیارى از پدیده‏هاى مثبت و مفید، نابود مى‏شدند.

فرخندگى و شومى روزها در فرهنگ بسیارى از كشورها دیده مى‏شود و اختصاصى به محیط ما یا دیگر جامعه‏هاى اسلامى ندارد.

اگر بپذیریم كه تنوع زمان از نظر روشنى و تاریكى، معلول تقدیر الهى است، و خداوند زمین را به نوعى آفریده كه در پرتو گردش آن به دور خورشید همیشه نیمى از آن روشن، و نیمى دیگر تاریك باشد، دیگر نحوست و شومى ایام معنى نخواهد داشت.

 و به دیگر سخن: زمان؛ مولود حركت است و رنگ‏آمیزى آن به صورت روز و شب به وسیله گردش زمین به دور خورشید، نوعى وجود و هستى است كه سراپا خیر و كمال است. چگونه مى‏توان چیزى را كه ذاتاً خیر و كمال است، به خودى‏خود نحس و شوم دانست؟

فرخندگى و شومى روزها و شب‏ها ذاتى نیست، بلكه به مناسبت حوادثى كه در آن‏ها رخ داده، فرخنده یا نحس شناخته شده‏اند. این معنى، هم از نظر عقل و هم از نظر شرع، امرى مسلم است.

نتیجه مى‏گیریم:

 طبیعت زمان در همه‏جا یكسان است و چگونه مى‏شود طبیعت واحده، روزى سعد و روز دیگر نحس باشد؟

كسانى كه روزها را به دو دسته تقسیم مى‏كنند، فرخنده و شوم، هیچ منطق عقلى و دلیل فلسفى براى آن ندارند، اگر نگوییم جریان برخلاف آن است. اكنون وقت آن رسیده است كه نظر قرآن را در آن مورد، به دست آوریم.

نظر قرآن در مورد سعد و نحس ایام

دقت در آیات قرآنى به‏روشنى ثابت مى‏كند كه همه ایام فصول چهارگانه مبارك بوده و وسیله تأمین نیازمندى‏هاى انسان هستند، چنان‏كه در آیه »قُل أئِنَّكم لتَكفُرون بالّذى خَلَقَ الأرضَ فى یَوْمَینِ و تَجْعَلُون لَه اَنداداً ذلك ربُّ العالمین. و جَعَل فیها رواسِىَ مِن فوقِها و بارَكَ فیها و قدَّرَ فیها أقواتها فى أربعةِ أیّامٍ سواءً للسّائلین«(1).

بگو: آیا شما به آن‏كس كه زمین را در دور روز آفرید، كفر مى‏ورزید و براى او همانندهایى قرار مى‏دهید؟! او پروردگار جهانیان است. او در زمین كوه‏هاى استوارى قرار داد و بركاتى در آن آفرید و مواد غذایى آن را مقدّر فرمود، این‏ها همه در چهار روز(چهارفصل) بود. درست به اندازه نیاز تقاضاكنندگان«!.

ضمائر مؤنث(ها) در آیه، به زمین بر مى‏گردد.

از آیه به دست مى‏آید كه: خدا در زمین كوه‏هایى پدید آورده و در زمین بركتى قرار داده و در چهار روز)فصل( روزى‏هاى ما را مقدر ساخته است. «أربعة أیّام» كنایه از چهار فصل است و در این آیه، «یوم» درباره فصل به كار رفته و هر چهار فصل، مایه بركات و تهیه شدن نیازمندى‏هاى انسان است. بنابراین، در این قسمت، فرقى بین یك روز و روزى دیگر نیست و همگى در تأمین زندگى مؤثرند.

در آیه دیگر مى‏فرماید:

«الّذى خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما ترى فى خَلْقِ الرّحمانِ مِن تفاوتٍ فَارْجِعِ البَصَرَ هل ترى مِن فُطُورٍ«(2).

كسى كه هفت آسمان را برفراز یكدیگر آفرید و هرگز در آفرینش خداى رحمان، تضاد و عیبى نمى‏بینى، بار دیگر بنگر، هیچ خلل و شكافى در آن نمى‏یابى.

در این آیه مباركه هر نوع تفاوت و ناسازگارى را در آفرینش نفى كرده كه روزها یكى سعد(فرخنده) و دیگرى نحس(شوم) باشد.

زمان؛ مولود حركت است و رنگ‏آمیزى آن به صورت روز و شب به وسیله گردش زمین به دور خورشید، نوعى وجود و هستى است كه سراپا خیر و كمال است. چگونه مى‏توان چیزى را كه ذاتاً خیر و كمال است، به خودى‏خود نحس و شوم دانست؟

بررسى آیات دیگر نیز یكنواختى زمان را از نظر هماهنگى تأیید مى‏كند، البته این مانع از آن نیست كه برخى از آن روزها از فضیلت بیشتر، آن‏هم به خاطر حادثه‏اى كه در آن رخ داده برخوردار باشند.

تا این‏جا یكسانى ذاتى زمان‏هاى مختلف در انسجام و هماهنگى از نظر خرد و آیات الهى روشن شد ولى آن‏چه گفتیم، مربوط به ماهیت خود زمان است، كه هیچ نوع اختلافى در ماهیت آن نیست.

 اختلاف زمان‏ها از نظر رویدادهاى خوب و بد

درحالى كه آیات پیشین، وحدت ماهیت زمان‏ها را به نوعى ثابت مى‏كند، ولى در عین‏حال، آیات قرآنى، برخى از زمان‏ها و مكان‏ها را مبارك و فرخنده و برخى دیگر را شوم و نحس مى‏نامد، مثلاً شب نزول قرآن را شبى مبارك مى‏خواند و مى‏فرماید:

«إنّا أنزلناهُ فى لیلةٍ مباركةٍ إنّا كنّا منذرین»(3).

ما قرآن را در شبى مبارك، فرو فرستادیم و ما بیم‏دهندگانیم.

مسلماً این مباركى و فرخندگى، ذاتى آن شب نبوده، بلكه به خاطر رویدادى است كه در آن اتفاق افتاده و آن نزول قرآن مجید است.

 هم‏چنین در برخى از آیات قرآن، روز و یا روزهایى به شومى توصیف شده است، مانند:

«فأرْسَلنا عَلیهِم ریحاً صَرْصَراً فى أیّامٍ نَحِساتٍ لِنُذیقَهُم عذابَ الخِزى فى‏الحیاةِ الدُّنیا و لَعَذابُ الآخرة أخزى و هم لا ینصرون«(6).

باد تندى را در روزهاى شوم براى آن‏ها(قوم عاد) فرستادیم تا آن‏ها را در دنیا از كیفرى خواركننده بچشانیم و كیفر آخرت، رسواكننده‏تر است و در آن‏جا یارى نمى‏شوند.

در این آیه روزها(ایام) به شومى(نحسات) توصیف شده، زیرا قوم عاد به‏وسیله بادهاى تند نابود شدند و در حقیقت نحوست آن بالذات نبوده، بلكه به خاطر تندبادى بود كه آن‏ها را ریشه‏كن كرد ولى همان روز در نقاط دیگر كه مشمول عذاب الهى نبودند، به میمنت و مباركى خود باقى بود.

در آیه دیگر مى‏فرماید: «انّا أرسلنا علیهم ریحاً صرصراً فى یوم نحس مستمرّ»(7): ما بر آن‏ها(قوم عاد) باد تندى را در روزى شوم و دنباله‏دار فرستادیم.

شومى این روز نیز ذاتى نبوده، بلكه به خاطر رویدادى بود كه به نابودى قوم عاد انجامید.

البته در آیه سوره فصلت، از كلمه «ایام»، بهره گرفته شده ولى در آیه سوره قمر از واژه مفرد، یعنى «یوم»، ولى با وصف مستمر(دراز و طولانى) یاد شده است كه طبعاً با تعدد روزها سازگار است و احتمال دارد مراد از «یوم» قطعه‏اى از زمان باشد نه یوم به معناى «روز» در برابر«شب» به دلیل این كه در آیه دیگر مى‏فرماید:

«سخّرها علیهم سبعَ لیالٍ و ثمانیةَ أیّام حسوماً...».   : باد تند ریشه‏كن كننده‏اى را بر آن‏ها در هفت شب و هشت روز پى‏درپى مسلط ساختیم....

از برخى آیات استفاده مى‏شود كه برخى از حوادث، سبب مى‏شود كه آن روز، روزى مبارك و به یادماندنى و ماندگار اعلام شود و سال كه تجدید مى‏شود، خاطره آن روز نیز تجدید گردد، كه در اصطلاح به آن «عید» مى‏گویند.

حضرت مسیح از خداوند خواست كه مائده‏اى از آسمان براى او و حواریین بفرستد و چنین گفت:

»...ربّنا أنزِل علینا مائدةً من السماء تَكُونَ لنا عِیداً لأوّلِنا و آخِرِنا و آیةً منك و ارْزُقْنا و أنتَ خیرُ الرّازقین».

...پروردگارا! از آسمان براى ما خوراكى بفرست تا آن روز براى پیشینیان و آیندگان ما جشن و سرور و نشانه‏اى از عظمت تو باشد و ما را روزى ده كه بهترین روزى‏دهندگانى.

تا این‏جا با منطق قرآن در میمنت و نحوست ایام، آشنا شدیم یعنى این‏كه روزها بالذات شومى ندارند و به خاطر رویدادى بد، شوم شده‏اند و آن هم نسبى است نه مطلق.   انشاءاللّه در شماره آینده این بحث را از دیدگاه روایات دنبال مى‏كنیم.

سایر عناوین شماره اخیر مکتب اسلام

مروری بر ترفندهای بنی امیه و  بنی عباس ،توطئه مسجد ضرار ،عیس بن مریم  علیه السلام در رحم مادر ،بازگشت به قرآن ، ترکیب جمعیت بحرین،  نیایش و آثار مثبت آن در سلامت روان ،چهار زن  بهشتی ، تشدید برخی از بیماری ها  و ...دیگر عناوین  ششصد و دوازدهمین شماره مکتب اسلام را تشکیل می دهند.


پی‌نوشت‌ها:

1) فصّلت: 9 و 10.

2) مُلك: 3.

3) دخان: 3

4) فصلت: 16.

5) قمر: 19.

6) الحاقه: 7.

7) مائده: 114.

UserName