شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 1358
  • چهارشنبه 1391/2/20
  • تاريخ :

آیات قرآن می‌توانست بیشتر باشد؟

کتابت کلام وحی در حرم رضوی

از جمله سوالات و شبهاتی که گاهی طرح می‌شود این است که آیا اگر پیامبر بیشتر عمر می‌کرد آیا قرآن نمی‌توانست بیشتر از این باشد؟ با توجه به اینکه وحی تابع شخصیت پیامبر است؛ اگر پیامبر بیشتر عمر می‌کرد و حوادث بیشتری بر سر او می‌بارید، آیا قرآن نمی‌توانست بسی بیشتر از این باشد که هست؟

 

ابتدا برای روشن شدن پرسش به تعریف شخصیت پرداخته می‌شود. چنانکه در کتب روانشناسی درج شده، شخصیت دارای تعاریف مختلفی است. 

یکی از روانشناسان با اشاره به اینکه در حال حاضر تعریف واحدی از شخصیت، که مورد توافق همگان باشد، وجود ندارد؛ تعریف ذیل را به عنوان تعریف علمی شخصیت پیشنهاد می‌کند: 

شخصیت، بیانگر آن دسته از ویژگی‌های فرد یا افراد است که الگوهای ثابت رفتاری آن‌ها را نشان می‌دهد.[1] 

او در ادامه می‌گوید: 

شخصیت شامل شناخت (فرآیندهای تفکر)، عواطف (هیجانات) و رفتارهای مشهود است. شخصیت بیشتر به روابط پیچیده میان فرآیندهای شناختی، عواطف و رفتارهای فرد اهمیت می‌دهد و سرانجام می‌توان گفت که این فرایندها با توجه به محرک‌ها و موقعیت‌هایی به وجود می‌آید که بعضی از آن‌ها را محیط و بعضی را خود شخص موجب شده است.[2]

بر اساس تعریف فوق از شناخت، پرسش مورد بحث را بدین گونه بازگو می‌کنیم؛ با توجه به تأثیرپذیری شخصیت پیامبر(ص) از عوامل درونی (شناخت، عواطف و رفتارهای فرد) و عوامل بیرونی (محیط و شرایط بیرونی) و با توجه به اینکه نزول و پیام وحی از شخصیت پیامبر تأثیرپذیر بوده است، آیا می‌توان گفت قرآن نتوانسته است به ارائه برنامه زندگی انسان در هر عصر و زمانی توفیق یابد؟ زیرا اگر پیامبر بیشتر عمر می‌کرد یا حوادث دیگری نیز در زمانش رخ می‌داد، قرآن و پیام الاهی بسی بیشتر و فربه‌تر از این می‌گشت.

برخی از نویسندگان، وحی را از سنخ تجربه دینی شمرده‌اند[4] و از این رو مدعی شده‌اند که وحی پدیده‌ای است که با محیط منطبق می‌شود و کاملاً رنگ محیط را به خود می‌گیرد.

پیامبر اسلام نه تنها شکل دهنده وحی نیست، بلکه این قرآن و وحی است که به لحاظ فلسفه وجودی و منزلتش تنها در ظرف خاصی متجلی می‌گردد.

این پرسش مبتنی بر یک پیش‌فرض اشتباه است و آن اینکه وحی نوعی تجربه دینی است که از پیامبر شروع می‌شود و با شخصیت او شکل می‌گیرد؛ حال آنکه محتوای قرآنی که وحی الاهی می‌باشد و توسط رسول خدا به مردم ابلاغ گردیده است، ماهیتی متفاوت با تجربه دینی دارد که توضیح داده خواهد شد و روشن خواهد گشت که مهم‌ترین فرق وحی با تجربه دینی آن است که وحی از سوی خداوند نازل می‌شود، در حالی که تجربه دینی از درون و شخصیت انسان نشأت می‌گیرد.

از این رو محتوای قرآنی و پیام قرآنی ارتباطی با عمر پیامبر نخواهد داشت، بلکه متناسب با هدف نزول آن یعنی هدایت جهانیان تا روز قیامت خواهد بود.

قرآن صراط مستقیم و راه قرب به خدایی است که می‌بایست برای جهانیان در هر عصر و مکانی عرضه می‌شد. پیامبر اسلام نه تنها شکل دهنده وحی نیست، بلکه این قرآن و وحی است که به لحاظ فلسفه وجودی و منزلتش تنها در ظرف خاصی متجلی می‌گردد.

ظرفی که آیینه تمام‌نمای این حقیقت باشد و قابلیت ارائه آن را بدون هیچ کاستی و فزونی دارا باشد. بدین جهت تشخیص صلاحیت پیامبری در توان انسان‌ها نیست و این خدا است که می‌داند پیامش را به عهده چه کسانی قرار دهد.[3]

بنابراین پرسش فوق ناشی از نشناختن حقیقت وحی و خلط آن با تجربه دینی است. از این رو ابتدا به تعریف تجربه دینی پرداخته و سپس تفاوت آن را با وحی بررسی خواهیم کرد.

چیستی تجربه دینی

تجربه دینی در حقیقت شهودی درونی است که در اثر تزکیه و ریاضت از درون آدمی می‌جوشد. برخی ویژگی‌های تجربه دینی عبارتند از:

1. تفسیر تجربه دینی توسط شخص تجربه گر صورت می‌پذیرد.

2. تجربه دینی محدود به شخصیت تجربه کننده و در تناسب با شخصیت او است؛ به عبارت دیگر، تابع شخصیت تجربه گر است.

3. تجربه دینی هم در مقام کشف و هم در هنگام تعبیر، مصون از خطا و لغزش نیست.

برخی از نویسندگان، وحی را از سنخ تجربه دینی شمرده‌اند[4] و از این رو مدعی شده‌اند که وحی پدیده‌ای است که با محیط منطبق می‌شود و کاملاً رنگ محیط را به خود می‌گیرد.

اینک با بررسی ماهیت وحی روشن خواهد شد که با تجربه دینی تفاوت‌های اساسی دارد.

1. چیستی وحی

1. واژه وحی و مشتقات آن در لغت[5] دارای معانی مختلفی است مانند اشاره، الهام، رسالت، تفهیم، القای پنهانی و ...

جامع معانی و استعمالات واژه وحی در لغت عبارت است از تفهیم و القای سریع و نهانی.[6]

2. کاربرد وحی در قرآن

وحی در معانی ذیل به کار رفته است: تقدیر و تدبیر عام نظام هستی،[7] تدبیر غریزی حیوان،[8] اشاره،[9] وحی تسدید[10]،[11] الهام،[12] وحی تشریعی[13]

3. کاربرد اصطلاحی وحی

همان‌گونه که شیخ مفید از متکلمان برجسته شیعه گفته: در فرهنگ اسلامی وحی فقط مختص پیامبران است[14] و همان‌طور که علامه طباطبایی فرموده است: 

ادب دینی در اسلام اقتضا می‌کند که «وحی» بر غیر از رابط‌های که میان خداوند متعال و فرستادگان او وجود دارد، اطلاق نگردد.[15]

4. حقیقت وحی اصطلاحی 

در طول تاریخ برای وحی پیامبران تفاسیر مختلفی صورت گرفته است. برخی آن را نوعی بلوغ و نبوغ عقلی شمرده‌اند[16] یا وحی را تبلور شخصیت باطنی پیامبر ذکر کرده‌اند[17] و یا وحی را نوعی الهام درونی و تجربه دینی تفسیر کرده‌اند[18] که در این دیدگاه اخیر، وحی از ذات و درون پیامبر در اثر ریاضت متبلور می‌شود.

اشکال تمامی این تفاسیر آن است که وحی را امری زمینی و اکتسابی فرض کرده‌اند، در حالی که وحی، مائده‌ای آسمانی است که از سر لطف و هدایتگری الاهی به سوی بشر نازل می‌شود. 

حقیقت وحی از آن رو که از دسترس انسان‌ها به دور است، جز از راه خود وحی قابل کشف نیست. آیات قرآنی که پرده از حقیقت وحی برداشته‌اند، تمامی این تفاسیر را مردود میشمارند. از این رو برای روشن شدن حقیقت وحی و بطلان تأثیر شخصیت پیامبر در وحی، بهترین روش مراجعه به قرآن است.


شبکه تخصصی قرآن تبیان

[1]. پروین لارنس اِی، روانشناسی شخصیت، ص 7.

[2]. همان.

[3]. الله اعلم حیث یجعل رسالته، انعام 124.

[4]. عبدالکریم سروش، بسط تجربه نبوی.

[5]. لسان العرب، ج 15، ص 240 ذیل واژه وحی؛ مفردات، ذیل واژه وحی، ص 552، مقائیس اللغة، ذیل واژه وحی، ج 6. ص 93.

[6]. التحقیق فی کلمات القرآن، ذیل واژه وحی، ج 3، ص 55.

[7]. فصلت، آیات 12-9.

[8]. نحل، آیات 68-67.

[9]. مریم، آیات 11-10.

[10]. وحی تسدید برای تشریح نیست که رسولان دریافت می‌کنند، بلکه توفیق انجام کارهای نیک است. (المیزان، ذیل آیة شریفة 73، سورة مبارکه انبیاء)

[11]. انبیاء، آیه 73.

[12]. قصص، آیه 7.

[13]. شوری، آیه 3.

[14]. تصحیح الاعتقاد، ص 120.

[15]. المیزان، ج 12، ص 292.

[16]. آراء اهل المدنیة الفاضله، ص 67.

[17]. فرید وجدی، دائرة المعارف، ج 10 ذیل عنوان وحی.

[18]. مجتهد شبستری، کیان، ش 28، ص 13.

UserName