جمله فعلیه ( فعل و فاعل )
با سلام!
در این مبحث قصد داریم درباره ی جمله ی فعلیه توضیح دهیم.
جملات ما دو گونه اند:
جملات اسمیه جملاتی هستند که با اسم شروع می شوند که در مبحث جمله ی اسمیه بدان پرداخته ایم.
جملات فعلیه جملاتی هستند که با فعل شروع می شوند، با دقت در جملات زیر سعی کنید جملات فعلیه را از اسمیه تشخیص دهید:
بله، درست حدس زدید.
جملات ١ و ٣ جملات فعلیه هستند زیرا جمله ی اول با " فعل ماضی " و جمله ی سوم با " فعل نهی " شروع شده است.
جملات ٢ و ٤ جملات اسمیه هستند زیرا هر دو با اسم شروع شده اند.
جملات فعلیه دو رکن اصلی دارند:
فعل + فاعل
فاعل چیست؟ فاعل انجام دهنده ی کار است.
متن زیر را بخوانید و به فعل و فاعل های موجود در آن دقت کنید:
أسنان نظیفة
وَقَفَ علّی أَمام المِرآةِ و قال لِأَسنانه :
إفرَحی یا أَسنانی !
لقد إشتَرَیتُ فُرشاةً جمیلة و مَعجوناً حتّی اُنَظِّفَ أسنانی.
أخذ علّی فُرشاتَه و وَضَعَ عَلَیها قلیلاً مِنَ المَعجون و فَرَکَ أسنانه،
ثمَ زالت الصٌّفرَة عَن أسنانه و اِبتَسَمَ علّی لأَنَّ أسنانة قد أصبحت نظیفة.
أسنان: دندانها ( جمع: سِن)
نظیفة: تمیز
أَمام: روبرو
المِرآة: آینه
لقد إشتریتُ: خریده ام
فُرشاة: مسواک
معجون: خمیر دندان
حتی اُنَظِّف: تا اینکه تمیز کنم
أَخَذَ: گرفت
وضع: قرار داد
فَرَک: مسواک زد
زالت: از بین رفت
الصُّفرة: زردی
إبتَسَمَ: لبخند زد
قد أصبحت نظیفة: تمیز شده است.
اکنون می خواهیم بدانیم شرایط فعل و فاعل برای ساختن یک جمله ی فعلیه صحیح چیست؟
دوستان گلم!
فعل و فاعل برای آن که بتوانند در کنار هم قرار گیرند هر یک باید شرایطی را بپذیرند:
به مثال های زیر دقت کنید:
همان طور که دیدید، فاعل می تواند به صورت مثنی یا جمع نیز ظاهر شود،
و اما فعل نیز شرایطی دارد:
و نکته ی بعدی این که:
اکنون به تمارین زیر دقت کنید:
بچه های خوب!
گاهی اوقات فاعل در جمله به صورتی که ما آن را مشاهده کنیم، نمی آید، همان طور که در متن قبل دیدیم برخی از افعال به تنهایی و بدون فاعل بودند، علت آن این است که چون ما می دانیم فاعل همه ی این فعل ها " علی " می باشد.
لذا در افعال بعدی، " علی " به همراه فعل تکرار نشده است اما ما می دانیم که فاعل آن ها همان علی است و با توجه به این نکته می گوییم: فاعل آن ها، ضمیر پنهان در فعل است که به : " علی " باز می گردد.
مثلاً: فَرَک أسنانَه ---> دندان هایش را مسواک زد.
در این جمله فاعل نمایان نیست اما می دانیم که " علی " است که پیش از این نامش ذکر شده و اکنون می توانیم بگوییم: فَرَکَ : فعل / ضمیر " هو " که پنهان در فعل است فاعل آن می باشد، به این گونه فاعل ها اصطلاحاً می گوئیم: ضمیر مستتر.
ابیات زیر را بخوانید:
أیّها البلبل غَرِّد فَالغِنا سِرُّ الوجود
لیتنی مثلک حُرٌّ مِن سُجونٍ و قیود
- ای بلبل بخوان که آواز راز وجود است.
- ای کاش من هم مثل تو آزاد از زندانها بودم.
- غَرِّد: فعل امر به معنای " آواز خوان " است که فاعل آن ضمیر مستتر در فعل است که به بلبل باز می گردد.
و یا جملات زیر:
نَظَرَ: فعل
الثّعلب: فاعل و مرفوع
خاف: فعل ( فاعلش " هو " مستتر در فعل است)
( علی کتابش را گشود و در صفحات اول آن خواند: من کتاب، دوست تو هستم، با زبان تو سخن می گویم )
فتح: فعل
علیّ: فاعل و مرفوع
قَرَأَ: فعل ( فاعلش " هو " مستتر در فعل )
أتکلّم: فعل ( فاعلش " أنا " مستتر در فعل )
( گلها شکوفا شدند و عطر خوش آن ها همه جا را فرا گرفته و خورشید از پشت افق بالا آمده و اشعه هایش خیابان ها را پر کرده است )
تفتَّحت: فعل / الأزهارُِ: فاعل و مرفوع
نشرت: فعل / روائِحُ: فاعل و مرفوع
ترتفع: فعل / الشمسُ: فاعل و مرفوع
تملأ: فعل / أشّعةُ: فاعل و مرفوع
( مرغ جوجه هایش را نصیحت کرد و گفت: فرزندانم از خانه دور نشوید )
نصحت : فعل / الدجاجةُ: فاعل و مرفوع
قالت: فعل / الدجاجةُ: فاعل و مرفوع
قالت: فعل و فاعلش " هی " مستتر در فعل.