تبیان، دستیار زندگی
تعامل بین سنت و مدرنیسم از جمله مهمترین مسائل مهم در هنر معاصر کشورهای آسیایی است. در این مقاله به این مسئله در هنر مجسمه سازی معاصر هند پرداخته خواهد شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تقابل سنت و مدرنیسم

در مجسمه‌سازی معاصر هند


تعامل بین سنت و مدرنیسم از جمله مهمترین مسائل مهم در هنر معاصر کشورهای آسیایی است. در این مقاله به این مسئله در هنر مجسمه سازی معاصر هند پرداخته خواهد شد.

تقابل سنت و مدرنیسم

این مهم خصوصاً در هنر سرزمینهایی که با آغاز دوران مدرنیته و تحولات گوناگون آن در عرصه‌های مختلف دچار نوعی بحران شده‌اند بسیار حائز اهمیت است. زیرا هنرمندان این سرزمینها با دو مسئله مهم روبرو هستند:

1. همطراز شدن با هنر روز دنیا و توجه به پویایی در هنر.

2ـ توجه و یا عدم توجه به سنت‌های هنر بومی،

نمونه ملموس این مواجهه را می‌توان در هنر معاصر کشور خودمان و تلاشهایی از جمله آثار هنرمندان مکتب سقاخانه یادآوری نمود. اما شاید فعالیت و دستاوردهای هنرمندان سرزمینهایی با ویژگیهایی مشابه کشور ما بتواند بخشی از تقابل سنت و مدرنیسم را آشکار نماید. مطلب زیر اشاره‌ای است به نحوه تحولات رخ داده در هنر هند خصوصاً مجسمه‌سازی این سرزمین. چنانکه می‌دانیم مجسمه‌سازی هند از یک سنت ثابت نمادین با فرم‌های اغراق شده پیروی می‌کند که همواره تحت عنوان مجسمه‌سازی هند قابل شناسایی است. اما نکته جالب درباره مجسمه‌سازی معاصر هند نیز همین ویژگی است که علی‌رغم پویا شدن نحوه توجه به سنت‌های کهن نیز در آن قابل تأمل است.

دگرگونی هنر کنونی هند یکی از مشخص‌ترین جنبش‌های هنری حاضر دنیا به شمار می‌آید. در چند دهه اخیر این کشور شاهد شکوفایی هنر بوده است؛ چیزی که از قرون 16 و 17 تا چندی پیش اتفاق نیافتاده بود. تعداد گالری‌ها در این چند دهه بطور کاملاً مشخص رو به افزایش داشته است و نکته قابل توجه اینکه مردم هند خودشان بهترین خریدار هنر مدرن کشورشان می‌باشند. قابل ذکر است با وجود اینکه هنر مدرن هند بسیاری از مشخصات هنر غرب را دارا است ولی فاقد اندیشه سنت مدرنیسم غربی است. هنر مدرن هند دارای روح و روان بومی این سرزمین و در حقیقت فاقد هر گونه ایسم و مکتبی است. دوران تسلط 200 ساله انگلستان بر هند از جنبه تحول در هنر سنتی این سرزمین نیز بسیار بااهمیت است و اگرچه این جمله ممکن است برای خیلی‌ها بصورت طنز باشد ولی: هنر مدرن هند مدیون دوران سلطه انگلیس بر هند است. البته این خود چند دلیل دارد که در اینجا ذکر آن بطول می‌انجامد.

دگرگونی هنر کنونی هند یکی از مشخص‌ترین جنبش‌های هنری حاضر دنیا به شمار می‌آید. در چند دهه اخیر این کشور شاهد شکوفایی هنر بوده است؛ چیزی که از قرون 16 و 17 تا چندی پیش اتفاق نیافتاده بود. تعداد گالری‌ها در این چند دهه بطور کاملاً مشخص رو به افزایش داشته است و نکته قابل توجه اینکه مردم هند خودشان بهترین خریدار هنر مدرن کشورشان می‌باشند

اما بطور کلی مجسمه‌سازی هند نیز بدنبال نقاشی این سرزمین متحول گردید که مجسمه‌های مرمرین راجستان و همچنین کنده‌کاری‌های جنوب هند گویای این تحول‌اند.

اماRamkinkar Vaij ( 1980ـ 1915) بعنوان اولین کسی است که مجسمه‌سازی مدرن در هند را بنا نهاد. بعد از او نیز دو تن از مجسمه‌سازان جوان K poor و Mistry با برتری در عرصه فعالیت بین‌المللی این رشته این تحول را وسعت بخشیدند. اما نکته جالب درباره مجسمه‌سازی معاصر هند فعالیت و موفقیت چشمگیر زنان هنرمند این سرزمین است که ریشه در سالهای 1970 و 1980 دارد. ورود زنان هنرمند حرفه‌ای و پیش افتادن آنان از مردان در صحنه‌های هنری حاصل این بینش ساده اما عمیق بود که آنها فقط می‌خواستند نقاشی و مجسمه‌سازی کنند و نه چیزی به جز این، درست چیزی برخلاف فعالیت‌های زنان در غرب که با ایجاد تشکلهای طرفدار حقوق زن و اعلان برتری خود نسبت به مردان بدنبال بیان استعدادهای بالقوه خود می‌باشند. به هر حال از معروفترین این مجسمه‌سازان می‌تواند به M Vinalini Mukherjee اشاره کرد که مجسمه‌های الیاف او در سال 1914 در موزه هنرهای مدرن آکسفورد به نمایش گذاشته شد. از نظر صاحبنظران این رشد هنری هنوز در هند ادامه دارد و بهترین دلیل برای این نظر فستیوال‌ هنر هند در انگلستان سال 1982 در Royal Academy of Art بود. منتقدان دنیای غرب اعتراف کردند که تاکنون یک چنین نمایشگاهی از هنر معاصر هند برگزار نشده است.

بخش هنری تبیان


منبع

سایت ایران مجسمه/ ژیلا مبصر