تبیان، دستیار زندگی
باز این چه شورش است كه در خلق عالم است ماه عزای فاطمه روح مُحرم است خون گریه كن ز غم،كه عقیق یمن شوی رخصت دهد خدا كه تو هم سینه زن شوی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیامک های فاطمی

حضرت فاطمه

صلی الله علیک یا مولاتنا یا فاطمة الزهراء

شهادت بانوی عصمت و شرافت بر عاشقان حضرتش تسلیت باد.

باز این چه شورش است كه در خلق عالم است                    ماه عزای فاطمه روح مُحرم است

   خون گریه كن ز غم،كه عقیق یمن شوی                  رخصت دهد خدا كه تو هم سینه زن شوی

***

فاطمیه که فرا می رسد دوباره «محرم» با تمام لحظه های داغدارش زنده می شود و در هر روز غربت خاموشی یک ستاره تکرار می شود.

فاطمیه که از راه می رسد، خورشید دوباره راوی عطش و خون می شود و آسمان از سوز دل آل محمد حکایت می کند.

فاطمیه که از راه می رسد، قصه غریب گداختن میخ و آتش و سوختن خیمه ها و داغ زینب تکرار می شود.

فاطمیه که از راه می رسد، تمام غربت عالم را با خود می آورد.

آنچه بر آل علی در کربلا یکسر گذشت                                      در سقیفه اتفاق افتاد، عاشورا نبود

***

فاطمیه سینه‎چاك دردهاست               شاهد نامردى نامردهاست

فاطمیه آتش‎افروز دل است               احتجاجش یك كتاب كامل است

***

حضرت زهرا سلام الله علیها:

شیعیان ما و دوستدارانِ دوستان ما و دشمنانِ دشمنان ما و نیز آن هائى كه با قلب و زبان تسلیم ما هستند، بهترین افراد بهشتیان خواهند بود. (بحارالانوار، 68/155)

یادش بخیر مادرم از کودکی مرا                               می برد تکیه، تکیه که نذر شما کند

یادم نمی رود که مرا فاطمیه ها                              می برد با حسین شما آشنا کند

***

ما گوشه نشینان غم فاطمه ایم

محتاج عطا و کرم فاطمه ایم

بانو! هنوز زمین نیازمندت بود. هنوز گرسنگان مشتاقند که در خانه تو را بکوبند و تو افطار فقیرانه خود و خانواده‌ات را انفاق کنی و با لب‌های روزه‌دار، از خداوند بشنوی که: «وَ یُطْعِمُونَ الطّعَامَ عَلَى حُبّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً». زهرا همان کسی است که بیت محقرش طعنه زده به عرش و تمامی گوهرش .

بانو! هنوز بوی در نیم‏سوخته را از کوچه‏های تنگ مدینه می‏شنویم؛ از پشت صفحات غبارگرفته تاریخ.

خدا گواست که از بیم آه فاطمه بود

اگر ز بازوی مولا طناب وا کردند

چه اتفاق عظیمی به پشت در رخ داد

چه شد که محسن شش ماهه را فدا کردند...

***

حضرت زهرا سلام الله علیها:

اگر آنچه را كه ما اهل بیت دستور داده ایم عمل كنى و از آنچه نهى كرده ایم خوددارى نمائى ، تو از شیعیان ما هستى وگرنه ، خیر. (تفسیر الامام العسكرى علیه السلام ، ص 320)

من نمی‌گویم چه شد گویند در چشم علی                               سیل دشمن بود پیدا فاطمه پیدا نبود

***

حس می كنم كه باز زمین خورده مادرم

دیدم كه چادرش دو سه جایش رفو شده

بانو! این شعله های عشق توست که انسان خسته را به میهمانی آفتاب می خواند.

من اشک های تو را بر کوبه های کوچه پس کوچه های سرد و خسته مدینه یافتم.

خط تو را که بر پوست هر ستاره، غزل آفتاب را می نوشتی، خواندم.

من نشان کبودین تو را از قافله هایی که از کناره بقیع می گذشتند گرفتم....

ای که از کوچه ی شهر پدرت می گذری                                امنیت نیست از این کوچه سریع تر بگذر

دیشب از داغ شما فال گرفتم ، آمد :                                    دوش می آمد و رخساره ... نگویم بهتر!

***

حضرت زهرا سلام الله علیها:

به خدا سوگند، اگر حقّ (خلافت و امامت) را به اهلش سپرده بودند؛ و از عترت و اهل بیت پیامبر صلوات اللّه علیهم پیروى كرده بودند، حتّى دو نفر هم با یكدیگر درباره خدا و دین اختلاف نمى كردند. (الامامة والتبصرة،ص 1؛ بحارالانوار، 36/352)

گر على تنها شود پهلو شكستن جایز است                    بهر حفظ جان حیدر بى مهابا سوختم

***

بانوی خــــــــــانه بار و بساط سفر مبند

با رفتنت دوباره دو دست مـــــرا مبند

می‏اندیشم به لحظه‏ای که علی، در ظلمات تاریک‏ترین شبِ بی‏مهتاب، پنهان، پیکر تو را از شهر می‏کوچاند.

بیش از این نمی‏گویم که داغِ دلِ مولا، خود، حدیث سوزانِ دیگری است.

آه از غربت بی‌انتهای علی، آه که چقدر علی مظلوم و تنها مانده است...

نیمه شب تابوت را برداشتند                                               بار غم بر شانه‌ها بگذاشتند

ظاهراً تشییع یک پیکر ولی                                                باطناً تشییع زهرا و علی

***

حضرت زهرا سلام الله علیها ضمن وصیّتى به همسرش اظهار داشت :

مرا پس از مرگم فراموش نكنى، و به زیارت و دیدار من بر سر قبرم بیائى.(كوكب الدّرى،1/253)

سلام ما به غسل و کفن و تشییع شبت مادر                        سلام ما به اشک بی‌صدای زینبت مادر

با رفتنش تمامی غم ها به من رسید

درد دو ماه فاطمه یکجا به من رسید

اول قرار  بود که باهم سفر کنیم

رفتن به او رسید و تمنا به من رسید

تو را پنهان از چشم‌های بخیل روزگار به خاک سپردم تا حسرت دیدار مزارت تا قیامت، دل‌های گنه‌کارشان را به آتش بکشد.

تو را که ناموس حق بوده‌اى، دور از دست‌ها و چشم‌های نامحرم زمین دفن کردم.

بگذار همه تا ابد بدانند دختر معصوم رسول خدا چنان از امت خویش در ستم بود که نخواست هیچ‌کس نشان مزارش را بداند.

بگذار این بی‌نشانى، به نشانه اعتراضی ابدی در دل تاریخ جاودانه شود.

خدا گواست که زهرا شهیده رفت به خاک                        اگر چه نیست گروهی هنوز باورشان

امروز، اگرچه قرن‏ها از غروب آفتاب عفاف و ایمان گذشته است، امّا هنوز دل هزاران عاشق، در سوگ مادر، داغدارند و چشم‏ها، در جست‏وجوی مزار پنهان اوست، تا شاید دوباره نشان عشق علی علیه‏السلام را دریابند و دل دردناک خود را تسکین دهند.

یا صاحب الزمان!

چرا مادرتان رو به قبله است...؟!!

موکول می کنم گله هجر را به روز بعد                      امروز حال مادرتان روبراه نیست

لعن الله ظالمیک یا فاطمة الزهراء الی یوم القیمة

فراوری: صالح

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.