تبیان، دستیار زندگی
اسفندماه نوید رسیدن روزهای بهاری است. به همین جهت همه ساله از ابتدای ماه اسفند، به تدریج هیاهو و تکاپوی مردم برای استقبال از بهار و عید نوروز، آغاز می شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خانه تکانی می کنم به هر قیمتی!


اسفندماه نوید رسیدن روزهای بهاری است. به همین جهت همه ساله از ابتدای ماه اسفند، به تدریج هیاهو و تکاپوی مردم برای استقبال از بهار و عید نوروز، آغاز می شود.

خانه تکانی

تب خانه تکانی از یک طرف و انجام خرید شب عید از طرف دیگر، حال و هوای جالب و البته عجیبی را در خانواده های ایرانی ایجاد می کند.

آنچه مسلم است اینکه این آئین و سنتها دارای پیشینه ای طولانی در میان خانواده های ایرانی است. اما به نظر می رسد انجام این سنتها از گذشته تا به امروز دچار تغییراتی شده است. به گونه ای که نحوه استفاده و نگرش افراد به این ائین ها تفاوتهایی پیدا کرده است. به هر ترتیب مردم با انجام برخی از اعمال به استقبال سال نو می روند. این استقبال با انجام کارهایی از قبیل خانه تکانی، شست وشوی وسایل و لوازم خانه، رسیدگی و تعمیر خانه و خرید لباس شب عید که از واجب ترین مرسومات ایام عید نوروز به حساب می آیند، صورت می گیرد.

در گذشته آئین استقبال از نوروز به صورتی بود که همگان از فرارسیدن این ایام، شاد و مسرور بودند.

در آن زمان تقریبا تمام کارهای مربوط به عید نوروز، توسط اعضای خانواده انجام می شد که در بیشتر مواقع، همه در یک خانه زندگی می کردند و دست به دست هم داده به خیاطی و خانه تکانی، خرید و پخت و پز می پرداختند، در باغچه گل کاری می کردند و خلاصه با آغاز سال نو، همه با احساس رضایت از نتیجه تلاش های خود، پذیرای مهمانان شده و خود به دیدار فامیل می رفتند و روزهای خوشی را در کنار یکدیگر می گذراندند و از لحظه به لحظه اوقات عید، بهره و لذت می بردند.

در آن زمان در ماه اسفند، همه مشغول خانه تکانی بودند و فرش و گلیم می شستند و انرا بر پشت بام ها می انداختند. پشت پنجره اغلب خانه ها، شمعدانیهای خوش رنگ و زیبا دیده می شد و حاجی فیروز در کوچه پس کوچه ها برای مردم اشعار نوروزی را زمزمه می کرد.

طبق گفته بزرگترها و برخی از منابع موجود، در آن زمان برخی از کسبه بازار که از وضعیت مالی مناسبی برخوردار بودند، به کمک برخی از فقرا می شتافتند و دل انها را شاد می کردند. خلاصه که همه چیز رنگ و بوی دیگری داشت. اما در حال حاضر به نظر می رسد صفا و صمیمیت گذشته وجود ندارد.

انگار همه چیز در گذشته رنگ و بوی دیگری داشت و واقعی تر و زیباتر بود. شاید بسیاری از ما به این نکته معترف باشیم که حال و هوای نوروزهای دوران کودکی ما، به گونه ای دیگر بود. دلایل این امر تا حدودی مشخص است. به نظر می رسد علت این موضوع این بود که افراد با هر انچه که داشتند، خوش بودند و از آن لذت می بردند. وقتی بچه بودیم از خرید یک دست لباس شب عید، آنچنان خوشحال بودیم که برای پوشیدن هرباره آن لباس، لحظه شماری می کردیم. چرا که شرایط ما مثل بچه های امروز نبود که دائما به خرید لباس و وسایل مورد علاقه خود می پردازند، و احتمالا خریدن یک دست لباس برای شب عید برایشان مفهوم خاصی را به دنبال ندارد. وقتی ما کودک بودیم از اینکه چند اسکناس تا نخورده به ما عیدی می دادند، خشنود و راضی بودیم و مثل بچه های امروز منتظر دریافت تراول چک از بزرگترهایمان نبودیم و برای همان چند اسکناس، کلی نقشه می کشیدیم.

در گذشته در خانه تکانی ها، دو کار مهم صورت می گرفت، یکی دل کندن از لوازم و اسباب کهنه و شکسته بود که پس از یک یا چند سال کار کردن و تعمیر شدن، دیگر نفسهای آخر را کشیده و تنها به درد دور انداختن می خورد و همچنین تغییر و تحول شکل چیدن اثاث منزل که با بیرون ریختن و دوباره چیدن، شکل تازه ای به خانه داده و موجب تنوع می شد

بعد از خانه تکانی خانم خانه اقدام به سبز کردن سبزه می کرد. به این ترتیب که خانم خانه به تعداد جمعیت خانواده مشت مشت گندم یا عدس یا هر دانه سبز کردنی دیگر را برداشته و در ظرفی سفالی می ریخت، این کار باید طوری با دقت انجام می شد که از دستشان دانه ای به زمین نیافتد و در ضمن با هر مشت دانه باید برای سلامتی، خوشی، سعادت و گشایش بخت و مال آن شخص دعا می کردند، هر روز آب می دادند تا سبز شده و برای هفت سین آماده شود و بعد با گلهای پارچه ای تزیین کرده و سر سفره می گذاشتند. همه این اعمال و افکار بود که به عیدهای آن روزها حال و هوای دیگری می بخشید. اما اکنون همه چیز به گونه ای دیگر تغییر یافته است. اغلب افراد این روزهای آخر سال برای یافتن خدمتکاری که به نظافت کلی منزل بپردازد، تلاش می کنند و با هزار جور زحمت و التماس از خدمتکار عزیز می خواهند که منزلشان را به نحوی تمیز کند که همه جا از شدت نظافت، برق بزند. پرده می شویند و فرش ها را به قالیشویی می سپارند. همه این اقدامات با زحمت فراوان صورت می گیرد. در همین حین ممکن است خانم خانه به دلیل دغدغه هایی که در جهت رتق و فتق امور منزل دارد، گه گاه به جر و بحث و اوقات تلخی با همسر و فرزندانش بپردازد.

خانه تکانی

همه این مراحل به هر ترتیبی که هست، سپری می شود و بالاخره شب عید فرا می رسد و همین خانواده قبل از تحویلشما زحمت بکش ببند من بعدا می زارم سال نو، کوله بار سفر را می بندند و عازم می شوند و اتفاقا تا روز سیزدهم نوروز در مسافرت به سر می برند و با پایان تعطیلات به منزلی که برای رفت و روب آن هزینه مادی و معنوی کرده بودند، باز می گردند. منزلی که بعد از چند روزی دوباره خاک خورده و این در حالی است که حتی یک مهمان هم به این خانه نیامده است.

و این شرح حال عده بسیاری از خانواده ها و خصوصا خانواده های تهرانی است که وقتی کمی به آن فکر می کنیم به نظر خنده دار است. اینکه به هرحال معنای خانه تکانی شب عید چیست و برای چیست؟ اگر در گذشته همه مردم همت داشتند تا خانه تکانی بودن به این خاطر بود که منزلشان را برای رفت و آمد میهمان و البته برای شروع سال جدید، تمیز کنند. چون در غیر این صورت اقدام به تمیز کردن خانه، کاری است که در برنامه روزمره افراد قرار دارد و به همین خاطر است که گفته می شود بسیاری از سنتهای گذشته و دلیل انجام آنها فراموش شده و آدمهای امروز به گونه ای رفتار می کنند که انگار می خواهند با انجام یکسری از کارها، خیال خود را راحت کنند، بدون اینکه بدانند اصولا این اقدام برای چه چیز انجام می شود.

هرچند که نحوه برگزاری مقدمات مربوط به سال نو تغییر کرده اما با وجود مشکلات و گرفتاریهای زیادی که مردم به آن دچار هستند، باز هم روزهای پایانی سال، شور و شوقی جالب دارد و جانی دوباره در روح می دمد. هنوز هم  به برخی از اداب ورسوم به جا مانده پای بندیم و اگر به بیان نکاتی از این دست می پردازیم تنها به این خاطر است که بدانیم اگر به اقدامی در جهت شادی و نشاط خویش دستمی زنیم، بدانیم که این کار برای افزایش شادمانی ماست. شادمانی که اگر آنرا با دیگران به شراکت بگذاریم، قطعا زیباتر خواهد بود و بهره بیشتری برای ما به دنبال خواهد داشت.

فاطمه ناظم زاده

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط :

نظافت خانه در کمترین زمان

اسرار شیشه های شفاف

خداحافظ خانه ی بهم ریخته

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.