تبیان، دستیار زندگی
طولانی یكی از موضوعاتی كه درباره امام زمان(عج) باید مورد پژوهش قرار گیرد، " طول عمر" ایشان است. در این مطلب می خواهیم ببینیم: آیا دلیل عقلی، برهان علمی، یا قانونی آزمایشی، و صد درصد كلی ، وجود دارد كه ثابت كند طو...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بررسی چگونگی امكان عمر طولانی


یكی از موضوعاتی كه درباره امام زمان(عج) باید مورد پژوهش قرار گیرد، " طول عمر" ایشان است. در این مطلب می خواهیم ببینیم: آیا دلیل عقلی، برهان علمی، یا قانونی آزمایشی، و صد درصد كلی ، وجود دارد كه ثابت كند طول عمر امری محال است و یا اینكه وقوع آن امكان دارد.

در زیست شناسی

زیست شناسان می گویند: عمر بشر اندازه و حد ثابتی ندارد. در طبیعت همه گونه عمر بوده و ممكن است، باشد. " وایزمن "، عالم آلمانی، می گوید:

مرگ لازمه قوانین طبیعی نیست. و درعالم طبیعت ازعمرابدی گرفته تا عمر یك لحظه ای همه نوعش هست. آنچه طبیعی و فطری است، عمرجاودانی و ابدی است. بنابراین، عمر نهصد و شصت و نه ساله " متوشلح" ، نه مردود عقل است و نه مردود علم. در همین دوره ما، میزان طول عمر بالا رفته است، و دلیلی ندارد كه از این بالاتر هم نرود.(1)

تایید طول عمر، از نظر علم جدید، تا جایی است كه در این دوره اخیر، درصدد برآمده اند تا حد و مرز را از زندگی انسان بردارند و با پیدا كردن راه سالم نگاهداشتن سلولهای بدن ، برطول عمرانسان، سالهای مدید بیفزایند. عده ای پا فراتر نهاده اند، و در راه تحصیل عمر جاودانی برای بشر( با پیدا كردن هورمونهای مخصوص و استعمال آنها در انسان) به كوشش افتاده اند، و حتی می توانند تا حدودی جوانی را به پیران فرتوت بازگردانند.

در قوانین طبیعی

قوانین و نوامیس طبیعت نیز، بطلان طول عمر زیاد را به ثبوت نمی رساند.اصولاً حكمهایی كه راجع به قوانین طبیعت داده می شود، اغلب منشأ آنها استقرائهای ناقص است، و محدود است به حدود دید و درك و تجربه اشخاص، نه شامل همه واقعیات وسیع طبیعت، در همه موارد. علمای منطق می گویند:" استقرای ناقص نمی تواند دلیل حكم كلی گردد. به عنوان مثال: اگر ما در محیط زندگی خود درختانی دیده ایم كه تلقیح و بارور شدن آنها، در اثر عوامل خارجی نبوده است، به صرف این، نمی توانیم بگوییم همه درختان جهان اینسان است. زیرا كه ما یك یك درختان همه جای جهان را ندیده ایم و از چگونگی ها و كیفیات همه آنها آگاه نیستیم.

پس هنگامی می توانیم درباره موضوعی، حكمی كلی بدهیم، كه همه موارد آن را رسیدگی كرده باشیم و احكام همه را شناخته باشیم.

همچنین هنوز همه قوانین و علوم شناخته نشده است و قوانین و كشفیات و شناختهای علوم، در تكمیل و رد و اثبات مسائل یكدیگر نقش دارند. با این وصف چگونه می توان درباره مسائل مختلف و در موارد كاملاً متفاوت، به احكامی كلی و تخلف ناپذیر معتقد گشت؟ و چیزی را صد درصد ممكن، و چیزی را صد درصد محال دانست؟

قوانین طبیعی و انواع آن

قانونهایی كه در طبیعت وجود دارد، به طور كلی ، دو نوع است:

1- قوانین عام و ظاهر: قانونهایی است كه درهمه، یا بیشتر افراد دسته یا صنفی كه قانون درآن یافت می شود، جاری است و با مطالعه و آزمایشهایی كشف می شود.

2- قوانین خاص و مخفی: قانونهایی كه در بعضی افراد، در بعضی شرایط، یافت می شود. برای قوانین نوع دوم، به نمونه های بسیاری می توان دست یافت، درعلوم طبیعی، در رواشناسی، در شیمی و ... در اختلافات گوناگونی كه حتی در افراد انسان وجود دارد، به عنوان مثال: اختلاف در قوه بینایی، اختلاف در قوه شنوایی، اختلاف در نیروی حافظه و غیره. این امور همه ثابت می كند كه ممكن است در طبیعت، بر خلاف آنچه متعارف است و در موارد بسیار دیده شده است، چیزهایی به وقوع برسد و برای قوانین متعارف، استثناهایی پیدا بشود.

در تجربه تاریخی

واقعیت دیگری كه در شناخت مسئله " طول عمر" و امكان آن، باید مورد نظر باشد، تجربه تاریخ طولانی بشریت در ادوار و اعصار است. اگرمسئله دراز عمری در تاریخ زندگی بشر اتفاق افتاده باشد، تكرار یافتن موارد، امری طبیعی و معقول خواهد بود. فلاسفه می گویند:" بهترین دلیل، برای امكان چیزی واقع شدن آن چیز است."

نقل تاریخی، یكی از راههای حصول علم و یقین و یكی از مهمترین منابع اطلاعات بشر است. مثلا ما به استناد نقل تاریخی قبول می كنیم كه قرنها پیش، در سرزمین ما، خاندانهایی به نام اشكانی و ساسانی وجود داشته اند.

در منابع نقل و كتب تاریخ، نام بسیاری از كسانی كه عمر طولانی داشته اند را ذكر كرده اند و شرح نسب و احوال زندگی و فرزندان و حوادث حیات آنان ثبت شده است. این افراد هم در میان مردم عادی هم در میان مشاهیر تاریخ و در میان پیامبران بوده اند. چنانكه در قرآن كریم نیز، عمر طولانی حضرت نوح(ع) به صراحت ذكر شده است.

معمّرین

معمّرین، جمع مُعَمّر است. یعنی انسان دراز عمر، كسی كه عمر دراز كرده است. این لغت در كتابهای تاریخ و سیره و انساب، اصطلاح شده است.

در مآخذ تاریخی و منابع معتبر، افراد بسیاری معرفی گشته اند كه عمرهایی بس طولانی داشته اند. در اینجا نام تعدادی از مورخان مورد اعتبار را كه در كتابهای خویش، برخی از معمرین را یاد كرده اند را معرفی می نماییم:

1- احمدبن یحیی بلاذری در كتاب انساب الاشراف.

2- محمد بن جریر طبری در كتاب تاریخ الامم والملوك.

3- علی بن حسین مسعودی در كتاب مروج الذهب.

4- شیخ صدوق در كتاب اكمال الدین .

5- شیخ طوسی در كتاب الغیبة.

6- علامه مجلسی در كتاب بحارالانوار، ج51.

در زندگی حاضر

به جزتجربه تاریخی و واقعیات گذشته و نقلهای مكرر، در روزگار معاصر نیز نمونه هایی از دراز عمری وقوع یافته است، دراز عمریی كه بر خلاف میزان متعارف است. در همین 50 سال اخیر، در روزنامه ها و مجلات داخلی و خارجی، موارد فراوانی از عمرهای نسبتاً طولانی، و معرفی اشخاص معمر و كهنسال دیده شده است حاج شیخ مهدی سراج انصاری دركتاب " شیعه چه می گوید" چنین آورده است:

" لی چینك چینی، كه  گراور عكس او را بیشتر مجله ها و روزنامه های جهان و كشور چاپ و منتشر نمودند، همه نوشتند كه این مرد 252 سال عمر دارد.(2)

چگونگی ارتباط میان پیری و مرگ

همواره چنین به نظر می آید، كه میان پیری و مرگ، ارتباطی حتمی و قطعی وجود دارد، به طوری كه به محض رسیدن عمر به مراحل بالا، باید صد درصد ، مرگ فرا برسد، این تصور، به دلیل وضع جاری و عرف و عادت است و كلیت ندارد. میان" كلیت" و " عمومیت" فرق است. كلیت آن است كه حتی یك مورد استثنا نداشته باشد. حال آنكه در گذشته و حال دیده شده كه میان پیری متعارف و مرگ ، رابطه ای كلی نبوده است، بلكه در مواردی استثنا پیش آمده است كه پیری منجر به مرگ نشده است.

اسرار تغذیه

واقعیت این است كه علل مرگ و اسرار پیری، مرموزتر از آن است كه بتوان درباره همه عوامل و مقتضیات و همه موارد و مصداقهای آن، اطلاعی جزمی حاصل كرد.

یكی از امور مهم، در مقابله با پیری و مرگ، تغذیه است. تغذیه دارای چگونگی ها و انواعی است. استفاده از انوار خورشید و كواكب در امر سلامت جسم و توانایی آن برای بقا، تاثیرهایی عظیم دارد. مسئله دیگر، استفاده از ادویه و تركیبات آن است كه از چه گیاهی، چه حیوانی و چه كانی استفاده شود. گاه ممكن است دراز عمری ، مستند به رازها و چیزها و خوراكها و آبهای موجود در طبیعت باشد. البته اگر كسی علم آن را داشته باشد.

نظر ابوریحان بیرونی

ابوریحان در باب طول عمرمی گوید:

" برخی از نادانان حَشویه، و دَهریان سبكسر، طول عمری را كه درباره مردمان گذشته گفته می شود... انكار كرده اند. همچنین این امر را كه گذشتگان دارای پیكرهایی عظیم بوده اند، نادرست پنداشته اند و به قیاس مردمی كه درعصر خود می بینند، طول عمرو بزرگی جثه برخی از پیشینیان را، بیرون از دایره امكان و داخل درممتنعات دانسته اند...اینان سخن منجمان را نفهمیده اند و برخلاف مبانی صحیح تاثیر نجوم در عالم طبیعت، استدلال كرده اند."

بیرونی، آنگاه به تشریح مبانی صحیح این مقوله می پردازد و عمر نهصد و شصت ساله و هزار ساله را ممكن می شمارد. بعد، این نظرعلمی را مطرح می كند، كه اتفاقات و حوادث عالم چندین گونه است. و به صرف اینكه ما گونه ای از آنها را می شناسیم، گونه های دیگر را نمی توانیم منكر شویم.

در قلمرو قدرت الهی

در قلمرو قدرت خدای سبحان، هیچ امری ناممكن نیست. همه كسانی كه معتقد به خدا هستند، از هر مذهب و ملت، به قدرت مطلقه خدا قائلند و می دانند كه همه چیز در ید قدرت الهی است از جمله میزان عمر انسان. عمر یك روزه، یك ماهه، یك ساله، تا عمرهای بسیار طولانی، همه و همه در برابر قدرت خداوند، یكسان است. برای خدا، كوچك و بزرگ، سخت و آسان، كم و بسیار، همه یكی است. در قدرت خدا ، عجز و ناتوانی وجود ندارد.

خداوند، همانگونه كه به كسی 70 سال عمر می دهد، و او را در این مدت زنده نگاه می دارد، می تواند 170 سال عمر دهد، و زنده نگاه دارد، و می تواند 1700 سال عمر دهد و  اجل او را نرساند.

خداوند بر همه چیز تواناست. تمام آثار و نتایج نجومی و ارضی و مادی با یك اراده خدا تولید می شود، حكمت كل عالم بر این قرار گرفته است كه انسان دارای عمری محدود باشد، زیرا این جهان، سرای عبور و تالار بزرگ امتحان است. ولیكن استثنا نیز وجود دارد. گاه همان حكمت كلی عالم، در مواردی، اقتضا می كند كه به كسی یا كسانی، عمری درازتر داده شود، مانند عمر حضرت نوح (ع) در پیشینیان و عمر حضرت مهدی علیه السلام در آخرالزمان. هر چه كه اراده الهی به آن تعلق گرفت، شدنی است.

غیبت امام دوازدهم و طولانی شدن این غیبت و امتداد یافتن حیات امام تا به هنگام ظهور و بعد ازظهور همگی مورد اراده و حكمت الهی است.

بر اساس حكمت الهی ایشان باید از انظار غایب شود و سالهای سال زنده بماند و پس از گذراندن غیبتی طولانی، ظاهر گردد و جهان آكنده از ستم و بیداد را، سرشار از عدالت نماید.

پی نوشتها:

1- پانزده گفتار، مجتبی مینوی.

2- شیعه چه می گوید، مهدی سراج، ص 343، چاپ سوم.

3- استفاده از كتاب خورشید مغرب، محمدرضا حكیمی.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.