تبیان، دستیار زندگی
یکی از حاجت های سید محمد به درگاه الهی این بود که مانند جدّش امام حسین علیه السلام تکه تکه شود و به شهادت برسد. اتفاقاً هنگامی که ایشان در خط مقدم حضور پیدا می کنند، هواپیماهای عراقی منطقه را بمباران نموده و سید محمد...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آرزوی سید محمد قبل از شهادت


یکی از حاجت های سید محمد به درگاه الهی این بود که مانند جدّش امام حسین علیه السلام تکه تکه شود و به شهادت برسد. اتفاقاً هنگامی که ایشان در خط مقدم حضور پیدا می کنند، هواپیماهای عراقی منطقه را بمباران نموده و سید محمد...

روحانی شهید سردار سید محمد نقیب پور

روحانی شهید سردار سید محمد نقیب پور

*اگر از نزدیکان خطایی سر می زد، سید محمد مستقیماً وارد عمل نمی شد و ناراحتی خود را به گونه ای بروز می داد که مشکل بیشتر نشود و اگر در مورد کسی صحبتی می شد که احتمال می رفت ادامه حرف ها به غیبت منجر شود ، بلافاصله از ادامه سخنان جلوگیری می کرد. او با مدیریت اخلاقی بر دل ها حکومت می کرد.

*به عنوان روحانی و برای امر تبلیغات به تیپ ذوالفقار آمد اما ماندگار شد. چنان روحیه ای داشت که بچه ها از وجودش روحیه می گرفتند و تقویت می شدند. در سخت ترین لحظه های نبرد، زیر آتش و دود و خمپاره ، خود را به خطوط مقدم می رساند و در کنار بچه ها علاوه بر رزم بی امان، در افزایش روحیه ی بچه ها نیز موثر بود. وقتی نبود، گویا بچه ها گم شده ای داشتند وقتی می آمد ، همه مثل گل می شکفتند.

*در اجرای برنامه های آموزشی و تبلیغی آن قدر موثر عمل می کرد که نتیجه ی کارهایش را بعد از شهادتش دیدند. سربازی که وارد تیپ می شد و اصلاً نماز خواندن بلد نبود، با او به گونه ای رفتار می کرد و او را آموزش می داد که آن سرباز یکی از بهترین و حزب اللهی ترین بچه های جنگ می شد.

*سید محمد مصداق بارز این سخن امام مجتبی علیه السلام بود که می فرماید: در دنیای تان آن چنان باشید که انگار همیشه خواهید ماند و برای آخرت تان آن چنان باشید که انگار فردا خواهید مُرد.

*در برهه ای ایشان مسئول فرهنگی اردوگاه مهاجرین در جیرفت بود. با برنامه های فرهنگی متنوع، نفش موثری در بهبود روحیه ی مهاجرین جنگی ایفا می کرد. یک روز گفتند قرار است بنی صدر(رئیس جمهور وقت)برای بازدید از اردوگاه بیاید. سید محمد با بصیرتی که داشت،‌ یکی از بچه های خوش صوت و لحن را برای قرائت قرآن در مراسم بازدید، انتخاب کرد و از او خواست که سوره انفطار را تمرین کند و در مراسم بازدید بنی صدر قرائت کند و روی آیه " یا أیها الإنسان ما غرك بربك الكریم" ‌تاکید کند و چند بار این آیه را تلاوت کند. می خواست به بنی صدر بفهماند که از خط اسلام و پیروی از امام دور شده است.

در لشکر ثارالله طوماری تهیه شده بود به امضای کسانی که می خواهند در بیعت با امام و دفاع از نظام تا آخرین قطره ی خود در جبهه بمانند. سید محمد نقیب پور از جمله کسانی بود که این طومار را امضا کرد و برآن نوشت: من تا آخرین قطره ی خون در جبهه  خواهم ماند تا جان دارم در جبهه می مانم و به اسلام و امام خدمت می کنم

*بیکاری و اوقات فراغت در برنامه ی زندگی او وجود نداشت. وقتی در جبهه حضور پیدا می کرد تمام اوقات فراغت بچه های گردان را با برنامه های جذاب و متنوع آموزشی و عبادی پر می کرد. ساعت خواب او بسیار کم و رفتار او به گونه ای بود که به قول دوستانش مس را به طلا تبدیل می کرد.

*گاهی برای نماز جماعت یکی از طلبه های جوان را پیشنهاد و خودش هم پشت سر او نماز را اقامه می کرد. او با این کار می خواست قداست جایگاه طلبه ها را یادآوری کند که به سن و سال طلبه ها نگاه نکنند و احترام روحانیت را داشته باشند.

*در لشکر ثارالله طوماری تهیه شده بود به امضای کسانی که می خواهند در بیعت با امام و دفاع از نظام تا آخرین قطره ی خود در جبهه بمانند. سید محمد نقیب پور از جمله کسانی بود که این طومار را امضا کرد و برآن نوشت: من تا آخرین قطره ی خون در جبهه  خواهم ماند تا جان دارم در جبهه می مانم و به اسلام و امام خدمت می کنم.

روحانی شهید سردار سید محمد نقیب پور

*در بخشی از وصیت نامه ی شهید می خوانیم:

پروردگارا! خود می دانی که این بنده ات اگر چه گناه کار و روسیاه است، ولی همیشه آرزو داشته که از جمله بنده های شایسته ی تو باشد و طبق خواسته و رضایت تو زندگی کند. همیشه سعی داشته در قنوت نمازش بخواند "اللهم وفقنا لما تحب و الترضی" تا این توفیق را به او عنایت کنی.

خدایا از آن زمانی که معنی شهادت را یافتم، آرزویم این بود که مرگم، شهادت در راه تو باشد.

حال از تو می خواهم ای عزیز مهربان! مرا به این آرزویم برسانی و لیاقتی به من بدهی که بتوانم انتخاب شوم و تو را در حالتی ملاقات کنم که جدّم حسین بن علی علیه السلام ملاقات کرد، یعنی با بدنی خون آلود و جسمی تکه تکه شده در راه احیای دین تو تا فردای قیامت امیدی باشد به شفاعت ائمه ی اطهار برسم، انشاالله.

*یکی از حاجت های سید محمد به درگاه الهی این  بود که مانند جدّش امام حسین علیه السلام تکه تکه شود و به شهادت برسد. اتفاقاً هنگامی که ایشان در خط مقدم حضور پیدا می کنند، هواپیماهای عراقی منطقه را بمباران نموده و سید محمد خود را زیر تانک می کشاند، تانک مورد اصابت قرار گرفته و منفجر می شود. سید محمد در حالی که یک پایش قطع و شکمش پاره می شود به شهادت می رسد.

*در عملیات کربلای 5 با ماشینی که روی آن بلندگو نصب کرده بود، وارد خط شد. مستقیماً به کنار تانک هایی رفت که پدافند کرده بودند. صدایش که از بلندگو پخش می شد، توان رزمی بچه ها را صد چندان می کرد. با ماشین کنار یکی از تانک ها ایستاد. هم زمان هواپیماهای دشمن همان نقطه را بمباران کردند. بعد از فرو نشستن گرد و غبار و دود و آتش؛ فرمانده گروهان متوجه شد سید محمد به شهادت رسیده  و بلافاصله گفت: مواظب باشید بچه ها متوجه نشوند چرا که روحیه ی خود را از دست می دهند.

در عملیات کربلای 5 با ماشینی که روی آن بلندگو نصب کرده بود، وارد خط شد. مستقیماً به کنار تانک هایی رفت که پدافند کرده بودند. صدایش که از بلندگو پخش می شد، توان رزمی بچه ها را صد چندان می کرد

روحانی شهید سردار سید محمد نقیب پور

سید محمد در سال 38 در روستای کشکوئیه در اطراف رفسنجان دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش از متدینین و انقلابیون بود. سید محمد نیز با راهنمایی های پدر؛ وارد صحنه های مبارزه با رژیم ستم شاهی گردید. فعالیت های سید محمد در دوران مبارزه  با رژیم ستم شاهی بارها موجب زندان رفتن او شد.تکثیر نوارهای سخنرانی، نامه ها و اعلامیه های امام بخشی از حضور او در مبارزه با طاغوت بود.سابقه ی دستگیری های او باعث شده بود وقتی از زندان آزاد می شود، همان جا مامورین جلو زندان  آدرس محل تجمعات انقلابی آن روز را به او بگویند و سید محمد مستقیما به محل مورد نظر می رفت.

سید محمد با ورود به حوزه ی علمیه از محضر اساتیدی چون آیت الله جوادی آملی، حجت الاسلام ری شهری و آیت الله صدوقی بهره مند شد.

حضور در جبهه های نبرد، روزهای به یاد ماندنی از این روحانی والامقام  را رقم زد. خدمت در پست معاونت فرهنگی تیپ 38 ذوالفقار آخرین فراز کارنامه ی درخشان سید محمد بود.

روحش شاد و یادش گرامی

فرآوری : رها آرامی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع :

برگرفته از خشاب