تبیان، دستیار زندگی
احد نام مجموعه ای از کوههای بزرگ و کوچک در شمال مدینه است که حدود 6000متر طول دارد و رنگ عمومی آن قرمز متمایل به قهوه ای است حد فاصل شهر مدینه و کوه احد در گذشته ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

احکام حج

ویژه نامه رحلت پیامبر اكرم صلوات الله علیه


احد
احد نام مجموعه ای از کوههای بزرگ و کوچک در شمال مدینه است که حدود 6000متر طول دارد و رنگ عمومی آن قرمز
متمایل به قهوه ای است حد فاصل شهر مدینه و کوه احد در گذشته به صورت دشتی مسطح و عموما غیر مسکونی ، و
تنها در چند نقطه آن مزروعی بوده است لیکن هم اکنون به علت گسترش شهر ، چنین دشتی که می توانست بسیاری از
اسناد تاریخی مربوطبه تاریخ مدینه و تجاوز قریشیان به مدینه را نشان دهد ، به مرور زمان در لابلای ساختمانها به فراموشی سپرده شده است پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درباره این کوه فرموده است :
هذا جبل احد یحبنا و نحبه این کوه احد ، ما را دوست دارد و ما هم آن را دوست داریم در کنار احد ، تپه ای قرار دارد که به نام رماة یا عینین نامگذاری شده و این همان تپه ای است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تیراندازان را در جنگ احد بر روی آن مستقر ساخت و از آن جهت که در دامنه شمالی آن دو چشمه آب وجود دارد آن را عینین و یا عینیان نیز نامیده اند
غزوه احد
پیروزی مسلمانان در جنگ بدر ، و احتمال بسته شدن راه بازرگانی مردم مکه از طریق مدینه و عراق ، مشرکان را سخت
بر آشفته ساخته ، به فکر تلافی و انتقام افتادند صفوان بن امیه و عکرمة بن ابی جهل به ابوسفیان پیشنهاد دادند که قریشیان هزینه جنگ را به عهده بگیرند و وی نیز موافقت کرد و در نتیجه با جمع آوری نیروهای قوی رزمی و فراهم آوردن
امکانات تسلیحاتی و مالی به سوی مدینه آمدند عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که تا آن زمان در مکه بود
با ارسال نامه ای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را از این توطئه آگاه ساخت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دو نفر نیروی اطلاعاتی به اطراف مدینه اعزام ، و موقعیت قریشیان را شناسایی کرد دشمن روز پنج شنبه پنجم شوال سال سوم هجرت از ناحیه وادی عقیق در شمال مدینه وارد منطقه احد شده ، آنجا مستقر گردید لازم به تذکر است که مکه در ناحیه جنوب مدینه قرار گرفته و دلیل این که دشمن از شمال وارد مدینه شده این بود که در دره طولانی و بزرگ وادی القری که راه بازرگانی شام را به یمن متصل می ساخت ، هر قسمتی که امکانات زندگی وجود داشت قبائلی از عرب و یهود سکونت گزیده اطراف خود را با سنگ محصور ساخته بودند ، از سوی دیگر مدینه از سه طرف به شکل نعل اسب در محاصره کوهها و مناطق سنگلاخی قرار گرفته و در نتیجه ارتش دشمن ناچار بود مدینه را دور زده و از ناحیه شمال مدینه که زمینی هموار داشته و نخلستان هم در آن جا نبود وارد شود رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پس از مشورت با اصحاب تصمیم گرفت از شهر خارج شود ، لذا روز جمعه پس از اقامه نماز جمعه ، با لشکری بالغ بر یک هزار نفر از مدینه به سمت احد حرکت کرده ، کوتاه ترین راه را انتخاب و خود نیز زره بر تن کرد در ارتش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از جوان 15ساله تا پیرمرد سالخورده وجود داشت بامداد روز هفتم شوال سال سوم هجرت ، نیروهای اسلام در
برابر نیروهای مهاجم و متجاوز قریش صف آرایی کردند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم اردوگاه لشکر خود را به گونه ای قرار داد که پشت سر به یک مانع طبیعی یعنی کوه احد محدود می گشت و در سمت چپ لشکر نیز تپه بلندی به نام عینین که بعدا جبل الرماة لقب گرفت قرار داشت که از بالای آن تمامی دشت اطراف را می توانست زیر نظر داشته باشد و مدینه نیز پیش روی قرار گرفت سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم عبدالله جبیر را با حدود 50 تیرانداز بر روی تپه مستقر ساخته فرمود: شما با پرتاب کردن تیر دشمن را برانید و نگذارید از پشت سر وارد جبهه مسلمانان شده ، ما را غافلگیر کنند ما در نبرد غالب باشیم یا مغلوب ، شما این نقطه را خالی مگذارید دستور مؤکد پیامبر به تیراندازان که از جای خود هرگز حرکت نکنند ، حاکی از اطلاع کامل آن حضرت از اصول نظامی بود سپس برای ارتشیان خطبه خواند و آنها را منظم ساخت
ارتش قریش
ابوسفیان نیز لشکریان قریش که بیش از سه هزار نفر بودند را به سه قسمت تقسیم کرد:
1 - پیاده نظام زره پوش را در وسطقرار داد
2 - گروهی را به فرماندهی خالد بن ولید در سمت راست
3 - و دسته دیگر را به فرماندهی عکرمه در سمت چپ
گروهی را نیز که پرچمداران آنها بود پیشاپیش ارتش قرار داد
آغاز نبرد
جنگ به وسیله ابوعامر که از فراریان مدینه بود آغاز شد او از قبیله اوس بود که بر اثر مخالفت با اسلام از مدینه به مکه
پناهنده شده بود
پیروزی
چیزی نگذشت که در پرتو جانبازی سرداران رشید اسلام مانند علی بن ابیطالب علیه السلام ، حمزه عموی پیامبر ،
ابودجانه ، مصعب و لشکر قریش اسلحه و غنائم خود را زمین نهاده و با فضاحت عجیبی پا به فرار گذاردند در گرما گرم جنگ هرگاه دشمن می خواست ، لشکر اسلام را دور زده و از پشت به آنان حمله کند ، تیراندازان مستقر در جبل عینین آنان را با تیر زده ، دور می کردند لیکن با شکست دشمن متأسفانه ، مسلمانان سلاح بر زمین نهاده و به جمع آوری غنائم مشغول شدند و به گمان خود کار را خاتمه یافته تصور می کردند نگهبانان نیز فرصت را مغتنم دانسته با مخالفت با فرمانده خود از جبل الرماة پایین آمده به جمع غنیمت پرداختند دشمن که چنین دید ، از کمی نگهبانان سوء استفاده کرده با یک حمله چرخشی تیراندازان باقی مانده را از پای درآورده و از پشت سر به مسلمانان حمله کرد خالد بن ولید و عکرمة بن
ابی جهل پس از تصرف نقاطحساس ، فراریان خویش را به کمک طلبیدند و چیزی نگذشت که بر اثر از هم پاشیدگی صفوف مسلمانان ، ارتش قریش بازگشته و از پیش رو و از پشت سر ، سربازان اسلام را محاصره و نبرد مجددا آغاز شد
شکست مسلمانان
در این هنگام ، وضعیت عجیبی در ارتش اسلام به وجود آمد ، گروهی به صورت دسته های پراکنده به دفاع از خود و رسول
خدا صلی الله علیه و آله و سلم پرداختند ، گروهی پا به فرار گذاشتند و طولی نکشید که تلفات سنگینی به مسلمانان وارد آمد و به ناگاه خبری به دروغ منتشر شد که : الا قد قتل محمد هان ای مردم ! محمد کشته شد این خبر روحیه دشمن را تقویت ، و روحیه گروهی از مسلمانان را تضعیف نمود و کار بر مسلمانان دشوارتر شد ، پیامبر که خود پیشانی اش زخم برداشته و دندانش شکسته بود با استقامتی بی نظیر از حریم اسلام دفاع می فرمود علی علیه السلام فرمود:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در میدان نبرد ، نزدیکیرین فرد به دشمن بود و هر موقع کار جنگ سخت تر می شد ما را
پناه می داد مدافعان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز چند نفر بیشتر نبودند علی بن ابیطالب علیه السلام با تمام وجود گرداگرد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می چرخید و با شمشیرش دشمنان را به کام مرگ می فرستاد و از آن حضرت دفاع می کرد علی علیه السلام خود فرموده است : هنگامی که ارتش قریش به سوی ما حمله می آوردند ، انصار و مهاجر راه خانه خود را گرفتند و من با هفتاد زخم از وجود آن حضرت دفاع کردم ، سپس آن حضرت قبا را کنار زد و
دست روی مواضع زخم که نشانه های آن باقی بود کشید علی بن ابیطالب علیه السلام آن چنان جنگید که شمشیرش
شکست و این ندا در قضا پیچید: لا فتی الا علی ، لا سیف الا ذوالفقار جوانمردی جز علی نیست و شمشیری نیست جز شمشیر علی بن ابیطالب یعنی ذوالفقار ابن هشام تعداد کشته شدگان را 22نفر ذکر می کند که 12نفر آنها به دست علی بن ابیطالب علیه السلام به هلاکت رسیدند حمزه عموی پیامبر ، ابودجانه ، ام عامر که نام وی نسیبه بود و از دیگر کسانی بودند که در اطراف رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از آن حضرت دفاع می کردند
نتیجه کار:
جانبازی و فداکاری علی بن ابیطالب علیه السلام و دیگر یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سبب شد که آن
حضرت از خطر قطعی نجات یافت پیامبر و همراهان آرام آرام به داخل شعب احد آمدند مسلمانانی هم که در آن اطراف
بودند از این که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را زنده دیدند خوشحال شده ، خود را در پیشگاه ایشان شرمنده یافتند علی بن ابیطالب علیه السلام سپر خود را پر از آب کرد و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سر و صورت خود
را شست و این جمله را فرمود: خشم خدا بر ملتی که صورت پیامبر خود را خون آلود ساختند هنگام نماز ظهر و عصر
رسید ، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر اثر ضعف مفرط نماز را نشسته خواندند و دیگران نیز اقتدا کردند دشمن نیز
سرمست پیروزی صحنه جنگ را ترک کرده ، به سوی مکه حرکت کرد مسلمانان بیش از سه برابر قریش کشته دادند برخی از جنازه های شهیدان را نیز دشمن مثله کرده یعنی گوش و بینی آنان را بریده بود و علاوه بر آن هند همسر ابوسفیان شکم حمزه را شکافته و جگر آن حضرت را درآورده زیر دندان های خود نهاد ، و در نتیجه صحنه دلخراشی بر میدان نبرد حاکم شده بود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همراه با دیگر مسلمانان وارد میدان نبرد شدند ،تا حدود هفتاد شهید را به خاک بسپارند وقتی چشم آن حضرت بر پیکر مثله شده حمزه افتاد بسیار متأثر و منقلب شد سرانجام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر پیکر شهیدان نماز گزارد و آنان را یک یک ، و یا دو تا دو تا به خاک سپرد
به هنگام غروب آفتاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و یاران باقیمانده در حالی که از خانه های بسیاری در مدینه ناله مادران داغ دیده و همسران شوهر از دست داده بلند بود به مدینه بازگشت منافقان و یهودیان مدینه از این شکست بسیار خشنود شدند و احتمال آن داشت که دشمنان داخلی نیز به فکر ایجاد مزاحمت برای مسلمانان برآیند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در چنین شرایطحساس از طرف خداوند مأمور شد تا فردای همان شب دشمن را تعقیب نماید نادی پیامبر خبر را به مردم رساند و در شهر جار زد و فرمود تنها کسانی همراه ما بیایند که در جنگ احد شرکت داشتند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم همراه با لشکریان خود حرکت کرده در هشت میلی مدینه در منطقه ای به نام حمراء الاسد فرود آمد و شب هنگام دستور داد تا در تمام نقاطبیابان آتش روشن کنند تا دشمن تصور کند که قدرت و نیروهای جنگنده آنها بیش از تعدادی است که در احد بوده است به هر حال آمدن پیامبر و استفاده از ابزار مختلف موجب شده ، ابوسفیان و لشکریان او که تصمیم گرفته بودند دوباره به مدینه حمله کنند را مأیوس ساخته ، از فکر حمله بازداشت
سرانجام نبرد احد با تقدیم هفتاد یا هفتاد و چهار و به قولی هشتاد و یک شهید پایان یافت شهدای احد:

1 - حمزه بن عبدالمطلب حمزه عموی پیامبر اسلام و از شجاعان عرب بود در جنگ بدر شرکت داشت و شیبه قهرمان قریش و تعداد دیگری از آنان را از پای درآورد در جنگ احد نیز فداکاریهای بسیار نموده سرانجام توسط وحشی به شهادت رسید پس از شهادت ، هند همسر ابوسفیان سینه حمزه را شکافته جگر او را بیرون آورد و زیر دندانهایش گذاشت ، و جنازه او را نیز مثله کردند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با دیدن این منظره به شدت گریست و عبای خود را روی او انداخت حمزه را اسد الله ، اسد رسول الله و سیدالشهداء لقب داده اند

2 - حنظله غسیل الملائکة حنظله فرزند عامر است پدرش از دشمنان پیامبر و از عناصر بدخواه اسلام و پایه گذار مسجد ضرار بود ، لیکن حنظله مسلمانی شایسته و بافضیلت بود ، شبی که فردای آن جنگ احد اتفاق افتاد مراسم عروسی حنظله برگزار شد ، پس از رسیدن دستور جهاد ، از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یک شب را اجازه گرفته ، روز بعد به میدان نبرد آمده و با رشادت کامل شمشیری به طرف ابوسفیان رها کرد لیکن به او اصابت ننمود و سپس بر اثر نیزه دشمن از پای درآمد و در سن حدود 24سالگی به شهادت رسید پیامبر گرامی فرمود: من مشاهده کردم که فرشتگان حنظله را غسل می دادند و از این رو به حنظله غسیل الملائکه معروف شد

3 - عمرو بن جموح وی چهار پسر خود را برای دفاع از اسلام به جبهه فرستاد و با اینکه خویشاوندانش او را از شرکت در جنگ منع می کردند و پای او نیز لنگ بود و جهاد از او برداشته شده بود ، در عین حال خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمد و آرزوی شهادت کرد پیامبر فرمودند خدا تو را معذور داشته است ، لیکن او اصرار کرد و سرانجام پیامبر اجازه داد موقع بیرون آمدن دعا می کرد: اللهم ارزقنی الشهادة و لا تردنی الی اهلی خدایا توفیق ده در راه تو کشته شوم و به خانه ام باز نگردم سرانجام وی در نبرد قهرمانانه به شهادت رسید
4 - مصعب بن عمیر وی از اشراف زادگان مکه بود که به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ایمان آورد در سال دوازدهم بعثت با آن حضرت بیعت کرد و از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به عنوان مبلغ به مدینه اعزام شد و توانست گروه بسیاری از مردم مدینه را به اسلام دعوت کند قد و قامتی چونان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم داشت و تا لحظه شهادت در سن 42سالگی به اسلام و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وفادار بود
5 - عبدالله جحش در مکه به پیامبر ایمان آورد ، به حبشه هجرت کرد ، سپس به مدینه مهاجرت نمود ،خواهرش زینب بنت جحش است که به همسری رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در آمد وی در حالی که بیش از چهل سال نداشت در احد به شهادت رسید
6 - شماس بن عثمان وی از مهاجران به حبشه و مدینه و از مجاهدان بدر و احد بود در احد مجروح و او را به خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آوردند لیکن مداوا مؤثر واقع نشد و به شهادت رسید پیامبر دستور داد جنازه او را به احد برگردانده ، در کنار دیگر شهدا دفن کردند شماس هنگام شهادت 34سال بیشتر نداشت
7 - عمر بن معاذ
8 - حارث بن انس
9 - عمارة بن زیاد
10- سلمة بن ثابت
11- عمرو بن ثابت
12- ثابت بن وقش
13- رفاعة بن وقش
14- حسیل بن جابر
15- صیفی بن قیطی
16- جباب بن قیظی
17- عباد بن سهل
18- حارث بن اوس بن معاذ
19- ایاس بن اوس
20- عبید بن التیهان
21- حبیب بن یزید
22- یزید بن حاطب
23- ابوسفیان بن حارث
24- انیس بن قتاده
25- ابوحبة بن عمرو
26- عبدالله بن جبیر بن النعمان فرمانده تیراندازان در تپه رماة
27- خیثمه
28- عبدالله بن سلمه
29- سبیع بن حاطب
30- عمرو بن قیس
31- قیس بن عمرو
32- ثابت بن عمرو
33- عامر بن مخلد
34- مالک بن ایاس
35- ابوهبیرة بن حارث
36- عمرو بن مطرف
37- اوس بن ثابت ( برادر حسان بن ثابت )
38- انس بن نضر
39- قیس بن مخلد
40- سلیم بن حارث
41- نعمان بن عبد عمرو
42- خارجة بن زید
43- سعد بن الربیع
44- اوس بن الارقم
45- مالک بن سنان ( پدر ابوسعید خدری )
46- سعید بن سوید
47- عتبة بن ربیع
48- ثعلبة بن سعد
49- سقف بن فروة
50- عبدالله بن عمرو
51- ضمره
52- نوفل بن عبدالله
53- عباس بن عباده
54- نعمان بن مالک
55- المجذر بن ذیاد
56- عبادة بن الحسحاس
57- خلاد بن عمرو
58- ابوایمن
59- سلیم بن عمرو
60- عنتره
61- سهل بن قیس
62- ذکوان بن قیس
63- عبید بن المعلی
64- مالک بن ثمیله
65- حارث بن عدی
66- مالک بن ایاس
67- ایاس بن عدی
68- عمرو بن ایاس
فضیلت زیارت حضرت حمزه و سایر شهداء احد
از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مروی است هر کس مرا زیارت کند و عمویم حمزه را زیات ننماید ، مرا جفا کرده است شیخ مفید قدس سره فرموده که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به زیارت قبر حمزه امر می فرمود و به زیارت ایشان و شهدا اهتمام می داد حضرت فاطمه سلام الله علیها پس از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر زیارت قبر آن بزرگوار مواظبت می نمود چون به :زیارت آن حضرت رفتی نزد قبرش می گویی السلام علیک یا عم رسول الله ، صلی الله علیه و آله ، السلام علیک یا خیر الشهداء ، السلام علیک یا اسد الله و اسد رسوله ، اشهد انک قد جاهدت فی الله عزوجل ، و جدت بنفسک ، و نصحت رسول الله ، و کنت فیما عند الله سبحانه راغبا ، بابی انت و امی ، اتیتک متقربا الی الله عزوجل بزیارتک ، و متقربا الی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بذلک ، راغبا الیک ی الشفاعة ، ابتغی بزیارتک خلاص نفسی متعوذا بک من نار استحقها مثلی بما جنیت علی نفسی ، هاربا من ذنوبی التی احتطبتها علی ظهری ، فزعا الیک رجاء رحمة ربی ، اتیتک من شقة بعیدة ، طالبا فکاک رقبتی من النار ، و قد اوقرت ظهری ذنوبی ، و اتیت ما اسخطربی ، و لم اجد احدا افزع الیه خیرا لی منکم اهل بیت الرحمة ، فکن لی شفیعا یوم فقری و حاجتی ، فقد سرت الیک محزونا ، و اتیتک مکروبا ، و سکبت عبرتی عندک باکیا ، و صرت الیک مفردا ، و انت ممن امرنی الله بصلته ، وحثنی علی بره ، و دلنی علی فضله ، و هدانی لحبه ، و رغبنی فی الوفادة الیه ، و الهمنی طلب الحوائج عنده ، انتم اهل بیت لا یشقی من تولیکم ، و لا یخیب من اتیکم ، و لا یخسر من یهویکم ، و لا یسعد من عادیکم
در زیارت شهدای جنگ احد که در همان جا دفن هستند چنین می گویی : السلام علی رسول الله ، السلام علی نبی الله ، السلام علی محمد بن عبدالله ، السلام علی اهل بیته الطاهرین ، السلام علیکم ایها الشهداء المؤمنون ، السلام علیکم یا اهل بیت الایمان و التوحید ، السلام علیکم یا انصار دین الله و انصار رسوله ، علیه و آله السلام ، سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار ، اشهد ان الله اختارکم لدینه ، و اصطفاکم لرسوله ، و اشهد انکم قد جاهدتم فی الله حق جهاده ، و ذببتم عن دین الله و عن نبیه ، و جدتم بانفسکم دونه ، و اشهد انکم قتلتم علی منهاج رسول الله ، فجزاکم الله عن نبیه و عن الاسلام و اهله افضل الجزاء ، و عرفنا وجوهکم فی محل رضوانه ، و موضع اکرامه مع النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین ، و حسن اولئک رفیقا ، اشهد انکم حزب الله ، و أن من حاربکم فقد حارب الله ، و انکم لمن المقربین الفائزین ، الذین هم احیاء عند ربهم یرزقون ، فعلی من قتلکم لعنة الله و الملائکة و الناس اجمعین ، اتیتکم یا اهل التوحید زائرا و بحقکم عارفا ، و بزیارتکم الی الله متقربا ، و بما سبق من شریف الاعمال ، و مرضی الافعال عالما ، فعلیکم سلام الله و رحمته و برکاته ، و علی من قتلکم لعنة الله و غضبه و سخطه ، اللهم انفعنی بزیارتهم ، و ثبتنی علی قصدهم ، و توفنی علی ما توفیتهم علیه ، و اجمع بینی و بینهم فی مستقر دار رحمتک ، اشهد انکم لنا فرط، و نحن بکم لاحقون

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.