آداب و شرايط دعا - آداب و شرایط دعا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آداب و شرایط دعا - نسخه متنی

محمدحسن باقری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آداب و شرايط دعا

دعا رابطه‌ي معنوي ميان خالق و مخلوق و رشته‌ي پيوند ميان عاشق و معشوق است. «دعا، ياد دوست در دل راندن و نام او بر زبان آوردن و كليد عطا و وسيله‌ي قرب الي الله و مخ عبادت و حيات روح است.»[1] دعا روي آوردن بنده‌‌ي فقير محتاج بر درگاه خداوند بي‌نياز و مشتاق است. چنان مشتاق بندگان خويش است كه فرمود: «اگر به درگاه من نياييد و از من چيزي درخواست نكنيد به شما توجهي نمي‌كنم».[2] پس در اين حال كه حق‌تعالي باب دعا و مناجات را به روي بنده‌ي خود گشوده و به او اجازه‌ي حضور در محضر خود داده، بنده نيز بايد ادب مقام مقدس ربوبيت را نگه دارد و چنان رفتار كند كه سزاوار مقام حق تعالي است.

در اين نوشتار با استفاده از قرآن كريم و احاديث معصومين، اشاره‌اي اجمالي به شرايط و آداب دعا شده است و از آنجايي كه شرط تحقق هرچيزي مهمتر از آداب به جا آوردن آن است اول شرايط دعا را ذكر مي‌كنيم سپس به بيان آداب آن مي‌پردازيم.

شرايط دعا

به نظر مي‌رسد دعا تنها دو شرط دارد كه با فراهم آمدن آنها دعا محقق مي‌شود.

اول: دعا حقيقي باشد؛ هميشه آنچه را انسان از خدا مي‌خواهد، خير و خوبي است و هيچ‌گاه شر و ضرر را طلب نمي‌كند. اگر انسان آنچه را مي‌طلبد در واقع به ضرر او باشد مثلاً گناه باشد يا سبب گناه شود، اين يك درخواست حقيقي نيست چرا كه اگر حقيقت امر را مي‌دانست، هيچ گاه آن را درخواست نمي‌كرد. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «اي دعا كننده هيچ گاه امر نشدني و يا گناه درخواست مكن»[3] چرا كه اينها خير نيستند اما تو، آنها را خير مي‌پنداري؛ مثلاً تشنه‌اي براي رفع عطش ظرف مايعي را به خيال اينكه آب است طلب مي‌كند و نمي‌داند آن ظرف پر از زهر است در حاليكه اگر مي‌دانست هيچ گاه آن را طلب نمي‌كرد، در حقيقت او آب مي‌خواهد نه زهر. قرآن كريم در رابطه با اين درخواست غير حقيقي انسان مي‌فرمايد:

انسان همان گونه كه خير را طلب مي‌كند، همان طور شر را طلب مي‌كند (اسراï؛€ / 11)

دوم: با اخلاص باشد؛ قرآن كريم مي‌فرمايد: خداوند را با اخلاص بخوانيد (اعراف/ 29)

گاهي دعاي انسان حقيقي است، يعني آنچه را مي‌خواهد، در واقع خير است «ليكن در دعا خدا را نمي‌خواند به اين معنا كه به زبان از خدا مسالت مي‌كند ولي در دل همه‌ي اميدش به اسباب عادي يا امور وهمي است.»[4] امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «وقتي كسي از شما چيزي از خداوند درخواست مي‌كند و انتظار اجابت دارد بايد از همه‌ي مردم مايوس باشد و اميدش فقط به خدا باشد. وقتي خداوند از قلب بنده‌اش اين را بداند هر چه درخواست كند به او مي‌دهد. خداوند به عيسي فرمود: اي عيسي همچون بنده‌ي محزون در حال غرق شدن كه هيچ ياوري ندارد، مرا بخوان».[5]

آداب دعا

آداب دعا به دو قسم باطني و ظاهري تقسيم مي‌شود و آداب ظاهري به چهار قسم.

الف: آداب باطني دعا

1- دعا با توجه: دعاكننده بايد توجه داشته باشد كه مخاطب او مالك و خالق اوست پس بايد با تمام وجود توجهش به دعاي خود باشد و معلوم است كه صرف حرف زدن بدون توجه در حقيقت بي اعتنايي به مخاطب است، هر چند خداوند متعال اين بي اعتنايي را مي‌بخشد اما نبايد انتظار اجابت دعا را داشت. امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «خداوند متعال دعاي دل غافل رامستجاب نمي‌كند پس هنگام دعا با تمام وجود رو به سوي خدا بياور، پس از آن يقين به اجابت داشته باش»[6].

2- دعا با قلب پاك: دلي كه پر از وسوسه‌هاي شيطاني و هواهاي نفساني است نمي‌تواند با مبدا خير و كمال مطلق در ارتباط باشد وقتي دل در طلب گناه باشد بر زبان راندن دعا و درخواست خير، فقط ابراز كردن چند جمله‌ي دروغ است لذا اميرمومنان ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «بهترين دعا آن است كه از سينه‌اي پاك وقلبي پرهيزگار صادر شود.»[7]

3- دعا همراه خوف و طمع: اگر دعا با توجه باشد، هم خوف به همراه دارد و هم طمع؛ ترس از گناه كه مبادا انسان را مبغوض حق تعالي كند و در نتيجه مانع اجابت دعا بشود. اما از طرفي فضل و كرم خداوند باعث طمع انسان به استجابت دعا مي‌شود. خداوند مي‌فرمايد: «در حال خوف و طمع دعا كنيد.» (اعراف/ 56)

4- دعا با حال ذلت و گدايي: انسان همه‌ي هستي خود را از خدا دارد و هيچ چيز او از خودش نيست. چه چيزهايي كه مال شخص او، محسوب مي‌شود و مخصوص خود اوست همچون روح و بدن. مال، همسر و فرزند؛ و چه نعمتهاي عمومي كه همه‌ي بندگان خدا از آن بهره‌مندند و اغلب، اين نعمتها مورد غفلت و فراموشي هستند مثل خورشيد، دريا، زمين و حتي قوانين طبيعي اين جهان. بنابراين انسانها به معناي واقعي، فقير هستندپس در دعا بايد اول توجه به اين فقر و ذلت خود داشته باشد و با همان حال دعا كند. امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «خداوند متعال به موسي وحي كرد: اي موسي، وقتي در پيشگاه من هستي، همچون بنده‌ي ذليل و فقير باش.»[8]

5- خوش گماني به خدا: برآوردن حاجت بندگان به هر اندازه بزرگ باشد براي خداوند، هيچ زحمتي ندارد و از طرفي خداوند كريم و بخشنده است و نعمتهاي بي‌شماري را به بندگان خود داده است پس شايسته است انسان وقتي دعا مي‌كند به اجابت آن خوش گمان باشد چنانكه امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «وقتي دعا كردي در همان حال فكر كن حاجتت برآورده شده و حاضر است»[9] همچنين پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايند: به درگاه خداوند در حالي دعا كنيد كه يقين به اجابت داريد.[10]

6. اصرار در دعا: امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «قسم به خدا، چون بنده‌اي در حاجت خود اصرار كند خداوند حاجتش را برآورد[11]» و پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايند: «هر كس دري را پي در پي بكوبد و اصرار كند عاقبت گشوده شود.»[12] مولوي همين حديث را به نظم كشيده:




  • گفت پيغمبر كه چون كوبي دري
    عاقبت زآن در برون آيد سري



  • عاقبت زآن در برون آيد سري
    عاقبت زآن در برون آيد سري



ب: آداب ظاهري دعا

اين نوع از آداب دعا به چهار قسم تقسيم مي‌شود:

اول: آداب قبل از دعا:

1- گفتن بسم الله: پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايند: «خداوند متعال فرموده است هر كار مهمي بدون بسم الله شروع شود، عقيم خواهد ماند.»[13] و عقيم ماندن دعا به معناي اجابت نشدن آن است. در جاي ديگر پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايند: «دعايي كه با بسم الله الرحمن الرحيم شروع شود هرگز رد نخواهد شد.»[14]

2- حمد وثنا: امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «هر دعايي كه قبلش حمد خداوند نباشد، آن دعا عقيم است.»[15] و پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايند: «اول تمجيد خداوند سپس دعا.»[16] اين ادب را خود معصومين در دعاها و مناجاتهاي خود رعايت مي‌كردند. صحيفه سجاديه شاهد اين مدعاست.

3- صدقه دادن: دعا طلب خير است و دادن صدقه اثبات عملي خيرخواهي است. لذا پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرموده‌اند: «اول صدقه بدهيد هر كس دعا را با صدقه شروع كند دعايش رد نمي‌شود.»[17]

4- صلوات: امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «هر كس حاجتي از خداوند متعال دارد با صلوات بر محمد و آل او شروع كند پس حاجت خود را ذكر كند در آخر دعاي خود را با صلوات ختم كند چرا كه خداوند متعال كريم‌تر از آن است كه دو طرف دعا را قبول كند و وسط آن را نپذيرد.»[18]

دوم: آداب همراه دعا:

1- دستها را بلند كردن: امام حسين ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «رسول خدا هنگام دعا دستانش را بالا مي‌برد همچون مسكيني كه غذا طلب مي‌كند.»[19] «از حضرت علي ـ عليه السّلام ـ پرسيدند: چرا بايد دستها را به سوي آسمان بلند كرد در حاليكه خداوند همه جا هست. حضرت فرمودند: به دليل آيه‌ي و في السما رزقكم و ما توعدون (الذاريات/22) چون رزق و روزي انسان از آسمان نازل مي‌شود.»[20]

2- عموميت دادن به دعا: پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايند: «وقتي كسي دعا مي‌كند آن را عموميت دهد (و براي ديگران نيز دعا كند) چرا كه باعث استجابت دعا مي‌شود.»[21] خود معصومين ـ صلّي الله عليه و آله ـ اين نكته را رعايت مي‌كردند. «امام حسن ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: يك شب مادرم به دعا ايستاد و من هر چه گوش كردم نشنيدم براي خودش دعا كند. پرسيدم چرا فقط براي ديگران دعا مي‌كنيد و خود را فراموش كرده‌ايد. مادرم فرمود: الجار ثم الدار اول همسايه بعد اهل خانه.»[22]

3- پنهاني دعا كردن: خداوند مي‌فرمايند: «پروردگارتان را در حال تضرع و مخفيانه بخوانيد» (اعراف/ 55) امام رضا ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «يك دعاي پنهاني بنده برابر است با هفتاد دعايي كه به صورت آشكارا وعلني باشد.»[23] چرا كه بهترين راه براي فرار از ريا در عبادات، انجام مخفيانه آن است.

4- دعاي جمعي: به فرموده‌ي حضرت علي ـ عليه السّلام ـ: «دست خدا هميشه همراه جماعت است.»[24]

دعا نيز اگر با جماعت باشد امكان اجابت آن بيشتر است. امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايند: «هرگاه چهار نفر يك چيز را با هم از خدا طلب كنند، قبل از متفرغ شدن، دعايشان اجابت مي‌شود.»[25] همچنين مي‌فرمايند: «وقتي پدرم از پيشامدي ناراحت مي‌شد، زنها و بچه‌ها را جمع مي‌كرد و دعا مي‌فرمود و بقيه، آمين مي‌گفتند.»[26]

[1]. علامه حسن زاده آملي، نور علي نور، ص 9.

[2]. فرقان/ 77.

[3]. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 90، ص 324.

[4]. علامه طباطبايي، الميزان، ج2، ص 48.

[5]. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 9، ص 314.

[6]. شيخ كليني، كافي، ج 2، ص 473.

[7]. ابن ابي جمهور احسائي، عوالي اللآلي، ج 4، ص 19.

[8]. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 90، ص 313.

[9] علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 90، ص 305.

[10] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 90 ص 305.

[11]. شيخ كليني، كافي،ج 2، ص 475.

[12] غررالحكم، ص 193.

[13]. شيح حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 7، ص 170.

[14]. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 90، ص 313.

[15]. شيح كليني، كافي، ج 2، ص 503.

[16]. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 90، ص 317.

[17]. شيخ صدوق، عيون الاخبار الرضا، ج 2، ص 62.

[18]. شيخ كليني، كافي، ج 2، ص 494.

[19]. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 90، ص 294.

[20]. همان، ص 308.

[21]. شيخ كليني، ج 2، ص 487.

[22]. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 7، ص 112.

[23]. شيخ كليني، كافي، ج 2، ص 476.

[24]. نهج البلاغه، خطبه 127.

[25]. شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ص 160.

[26]. شيخ كليني، كافي، ج 2، ص 487.

محمد حسن باقري

/ 1