رمضان، ماه دعا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رمضان، ماه دعا - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رمضان، ماه دعا

(عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ)1.

در دوزخ درمى آيند.

يكى از وظايف و برنامه هايى كه روزه داران در ماه رمضان اجرا مى نمايند، دعا و مناجات و طلب حوايج از خداوند قاضى الحاجات است.

خواندن دعا و طلب خيركردن از خداوند در هر زمان، مستحب و توان بخش روان و از اسباب نشاط دل، انبساط خاطر و تجديد قواى فكرى و روحى است.

«دعا» رافع غم و اندوه، غذاى مقوّى روح، برطرف كننده ناراحتى ها، سبب خوش بينى و اميد به آينده و نجات از كابوس نااميدى است.

دعا، خواندن پروردگار و يارى خواستن و حاجت طلبيدن از اوست كه انسان فطرتاً از اين نعمت بزرگ و رحمت واسعه الهى، بهره مند است.

بشر هر چه هم قوى و نيرومند باشد ـ در شدايد و سختى ها به وجود خدا كه برتر از همه و بى نياز از همه و كارساز همه است ـ رو مى آورد و به او پناهنده مى شود و رفع سختى ها و بلاهايى را كه به آن گرفتار شده را از او مى طلبد. فطرتش او را به سوى خدا رهبرى مى نمايد و غير از خدا كارسازى نمى يابد:

(تَدْعُونَ اِن كُنْتُمْ صادِقِينَ بَلْ اِيَّاهُ تَدْعُونَ)2

]او[ مى گردانيد فراموش مى كنيد.




  • اگر افتى بدام ابتلايى
    به جز او از كه مى جويى رهايى3



  • به جز او از كه مى جويى رهايى3
    به جز او از كه مى جويى رهايى3



انسان در پستى و بلندى هاى زندگى و حوادث روزگار و در برابر پيشامدهاى سخت و ناگوار به مواردى مى رسد كه غير از دعا هيچ گونه تكيه گاهى براى خود نمى يابد و فقط دعا مى تواند ضعف و ناتوانى روحى او را جبران كند.

يكى از چيزهايى كه هر بيمار و گرفتار به آن شايق و مايل است «دعا» است.

هر شخص بيمار و هر انسان مبتلا و ناراحت مايل است دوستى داشته باشد كه دردهاى خود را با او بگويد و او را از ناراحتى هاى خود آگاه ساخته، گرفتارى هاى خود را برايش شرح دهد و آن چه را بر سرش آمده يكايك براى او بازگو كند و به اصطلاح، «عقده گشايى» نمايد.

علم روان شناسى اين را يكى از راه كارى هاى تخفيف آلام و سبك شدن اضطراب، نگرانى و ناراحتى روحى شناخته است.

اگر شخصى غصّه و اندوه خود را در دل نگاه داشته و پنهان كند و يا كسى را نيابد كه غم دلش را آن چنان كه هست به او بگويد، در آتش اضطراب و خيالاتِ غم افزا مى سوزد و دنياى وسيع را بر خود تنگ و تاريك مى بيند.

يكى از فوايد دعا اين است كه مؤمن، با خداى مهربان و شنوا، رازها، غصّه ها و رنج ها و افسردگى هايش را در ميان مى گذارد و گرفتاريهاى خود را بى كتمان شرح مى دهد; و از او چاره جويى مى كند و مى داند كه خدا از هركس به او نزديك تر است; ناله و صدايش را مى شنود و او را پاسخ مى گويد.

بنده مؤمن، پس از دعا احساس مى كند كه آلام درونى اش تخفيف يافته و سنگينى بار اندوه و فشارهاى روحى اش سبك تر شده است.

راستى اگر دعا نبود و اگر بندگان راه به دعا نمى بردند و ناچار بودند راز دل و غصّه هاى خود را بازگو نكنند، چقدر زندگى ناگوار و تلخ مى شد و عقده هاى روحى، آنان را آزار مى داد.

ما بايد به خاطر وجود نعمت «دعا»، حمد خدا را به جاى آوريم و اين نعمت را عزيز و گرامى بداريم.

در دعاى «ابى حمزه» است كه:

حِينَ يَدعُونِي»

مى دهد، هر چند من در جواب او وقتى مرا بخواند ـ كُند هستم.

و در همان دعا مى خوانيم:

حِينُ يَسَتَقْرِضُنِي»

عطا مى كند; هر چند وقتى از من وام بخواهد4 بخل مىورزم.

و در فرازهاى ديگرى از اين دعاى زيبا مى خوانيم:

شِئتُ لِسِرِّي بِغَيرِ شَفِيع فَيَقضِى لِي حاجَتىِ»

شفيعى داشته باشم، پس حاجتم را برمى آورد.

يَستَجِب لِي دُعائِي»

نمى خوانم و اگر غير او را بخوانم، دعايم را مستجاب نمى كند.

دعا، همّت را بلند، اراده و تصميم را استوار، و انسان را در برابر حوادث بزرگ و مصايب جانكاه مجهّز و بيمه مى سازد.

حضرت سيّدالشّهدا عليه السّلام ـ در آغاز روز عاشورا كه مى بايست به استقبال آن همه بلا و مصيبت برود و آن شدايد و سختيها هر كدامش براى اين كه تهمتنان جهان را از پاى در آورد و به خاك ذلّت و تسليم بنشاند، كافى بود ـ روى به درگاه خدا آورد، و با اين جمله هاى پر معنى خدا را خواند و از او تأييد و قوّت خواست و در آن ميدان شدايد و نوائب، سر مويى از صراط

مستقيم منحرف نشد و لحظه اى از هدف و مقصد عالى خود ديده بر نداشت.

كُلِّ حَسَنَة وَمُنْتَهى كُلِّ رَغْبَة».5

در جمله هاى روح بخش اين دعا دقّت كنيد تا دريابيد سلاحى كه حسين عليه السّلام ـ به آن مسلح بود، سلاحى بود كه اگر تمام دنيا، سپاه و لشگر مى شد و با سپاه كوفه هم دست مى شدند، نمى توانستند حسينِ حقيقت و فضيلت را بشكنند و شهامت و شجاعت و استقامت او را متزلزل سازند و او را از مقصد و هدفى كه دارد به جاى ديگر و نقطه ديگر متوجّه نمايند.

آرى، خدا پشتيبان، مددكار و اميد و مقصد و منتهاى حسين عليه السّلام ـ بود، كه توانست از آن ميدان بلا، شرافتمندانه و سربلند بيرون آيد و ذليل و زبون و تسليم كفّار نگردد; و دين خدا را با بذل جان خود و جوانان و يارانش يارى نمايد.

دعا، وسيله تهذيب باطن و نشان از شعور دعا كننده به فقر و نيازش به خدا و باعث رسوخ صفت تواضع و فروتنى و افتادگى و پرهيز از تكّبر و گردنكشى است.

1 ـ سوره غافر، آيه 60.

2 ـ سوره انعام، آيه 40 و 41.

3 ـ از مرحوم آيت الله والد قدّس سرّه ـ نويسنده گنج دانش.

4 ـ اشاره به آيه كريمه: (مَن ذَاالَّذِي يُقْرِضُ اللهَ قَرضاً حَسَناً).

5 ـ نفس المهموم، ص127.

/ 1