رمضان کارخانه ساخت مبارزين راه ازادي - رمضان کارخانه ساخت مبارزین راه آزادی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رمضان کارخانه ساخت مبارزین راه آزادی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رمضان کارخانه ساخت مبارزين راه ازادي

ماه مبارک رمضان ماه صوم است و صلاة . ماه روزه است و عبادت و راز و نياز با درگاه الهي . اما آيا هيچگاه فکر کرده ايم که اصولا رمضان و صوم يعني چه ؟ و اين دو چه دردي از انسان امروز و آنهم انسان ايراني که از سويي با فشار حکومت خود مواجه است و از سويي ديگر با طمع ورزي دول امپرياليستي حل ميکند ؟ آيا اين روزه تاثيري هم دارد ؟ و مشکلي را از انسان مسلمان ايراني امروز ممکن است حل کند ؟ و اصولا صوم و رمضان چگونه انساني ميسازد و کارکرد اين انسان در متن اجتماعي چيست ؟

كتابهاى لغت، رمضان را از ماده لغوى «رَمَضْ» گرفتهاند، يعنى حالتى كه انسان وقتى روى سنگ يا بيابان گرم حركت مي‌كند و پايش دچار سوختگى مي‌شود. رمضان به‌معنى سوختن و سوزاندن است. مى‌گويند براى اين ماه رمضان را رمضان ناميده‌اند كه زشتى ها، گناهان و ضد ارزشهاى انسانى را مى‌سوزاند. قرار است با رمضان آن بخش از رذيلتهاي انساني که در وجود انسانها نهادينه شده سوزانده شود و حداقل براي يک سال اين رذايل خودرا آشکار نسازند و به مصداق ان الحسنات يذهبن السيئات اين حسنه موجب رفتن و نابودي سيئه و گناهان شود .

در مورد روزه هم اين كلمه فارسى، ترجمه عربى كلمه «صوم» است، به‌معنى خوددارى از خوردن، آشاميدن و اعمالى كه در صورت انجام آنها روزه باطل مى‌‌شود.

از طرف ديگر از آنجايى كه روزه در ماه رمضان بايد گرفته شود، روزه و ماه رمضان به‌صورت دو مقوله جدايى ناپذير در شعائر اسلامى جايگاه ويژه‌اى را پيدا كرده‌اند. چون برخلاف ساير عبادات كه انسان كارهايى را انجام مى‌دهد (مثل نماز و حج)، روزه نوعى از عبادت است كه انسان كارهايى را انجام نمى‌دهد. در اينجا انجام ندادن، خوددارى و خويشتن دارى خودش يك عبادت و نزديكى به‌خداست. رمضان هم كه خداوند در قرآن از آن به‌عنوان ماه نزول قرآن ياد كرده است، ماهى است كه در آن شب قدر را قرار داده و جايگاه ويژه‌اى در ميان ساير ماههاى سال پيدا كرده است، بنا براين، اين تركيب روزه و رمضان تبديل به‌يكى از بزرگترين شعائر و سنتهاى اسلامى شده است.

مبناي اصلي مسئله روزه با خودداري آغاز ميشود . خود داري از خوردن و آشاميدن . خود داري از مبطلات روزه بطور عام . اما اين خود داري از کجا ميآيد ؟ با کدام اصل ديني ميتوان اين خودداري را ارتباط داد تا بتوانيم از آن نتيجه بگيريم ؟ آيا اين خود داري پرهيز و گوشه نشيني و در معرکه نبودن است يا بودن و با حفظ پرنسيبها بودن و پروا داشتن ؟

خداوند در قرآن ميفرمايد که يا ايها الذين آمنوا . کتب عليکم الصيام . کما کتب علي الذين من قبلکم لعلکم تتقون . باشد که تقوا پيشه کنيد .

اين بدان معناست که کل پروژه روزه در هر روز در پروسه تکرار شدني ماه رمضان در هر سال براي متقي شدن و با تقوا شدن انسانها طراحي شده است . حال بياييد به اين سوال پاسخ دهيم که اصولا تقوا يعني چه ؟

سادگى و سهولت در كلمه تقوا بيان مى شود. تقوا كلمه عربى است، به‌معنى ساده پرهيزكارى يا پروا پيشگى. در كتاب‌هاى لغت مثل المنجد آمده است كه تقوا از ريشه وقايه گرفته شده و به‌معنى حفاظت و نگاهدارى از اذيت و آزار مى باشد.

در ترجمه ديگرى در المنجد مى‌آيد: اِتَّقَيْنا بِهِ، جَعَلْناهُ قُدّامَنا وِقايةً لَنا مِن الْعَدوِّ اِسْتَقْبَلْنَا الْعَدُوُّ بِهِ، يعنى به‌وسيله او تقوى گزيديم، اِتَّقَيْنا بِهِ و او را جلو و پيشقراول خودمان قرار داديم كه بين ما و دشمن حائل و حفاظ باشد، بنابراين تقوا مكانيزمى است براى حفاظت و نگهدارى انسان از دشمنان، از مزاحمين از غيرانسانها، از همان در غلتيدن به‌دنياى حيوانى، درغلتيدن به‌ارتجاع و انحراف يعنى به‌قول قرآن فجور، و خارج شدن انسان از جاده تكامل.

دو فهم و دو برداشت از تقوا بر اساس همين معني وقايه فهم ميشود . فهم سنتي تقوا را پرهيزکاري و پرهيز از اموري که ميتواند شبهه ناک باشد معنا ميکند . يعني انسان متقي کسي است که در اموري که مشکوک است و عاقبت آن نميداند داخل نميشود . پس انسان متقي از امور دنيايي و حکومتي و سياسي و اقتصادي و انساني و تمامي اموري که عاقبت آن به دليل عدم اشراف انسان به آنيده نا معلوم است خودداري ميکند . و اين تداعي کننده همان زهد و رهبانيت است که در قران از ان بيم داده شده است . متاسفانه سالهاست حوزه هاي علميه و منابر رسمي تبليغ دين اين فهم از تقوا را به خورد جامعه ما ميدهند و شايد يکي از دلايل سکوت و سکون جامعه مذهبي ما هم همين فهم باشد .

اما تقوا را پرواپيشگي هم ميتوان معنا کرد . به اين مفهوم که فرد مسلمان متقي در هر امري وارد ميشود . اما از پرنسيبها و اصول خود تخطي نميکند و بر اساس اصول و پرنسيبهاي اخلاقي و معرفتي خود در هر امري حاضر ميشود . با اين فهم فرد متقي در همه امور ميتواند داخل شود اما در همه اين امور اصول و پرنسيبهاي خود را حفظ ميکند .

در واقع تقوا مرز بندي با عمل غريزي و خود بخود گرايي است . زيرا ديگر اين انسان برخورد خودبخودي و غريزي نميکند . بلکه بر اساس اصولي که دارد انساني و آزادانه و رها برخورد ميکند .

حركت خودبخودى هميشه روبه پائين است. طبيعت شيئ و طبيعت آب اين است که از بالا به‌پائين مي‌آيد و حرکت خودبخودي دارد ‌. در كوهنوردى از بالا به‌پائين آمدن مشكل نيست، از پائين به‌بالا رفتن مشكل است‌. آن چيزى كه طبيعي و خودبخودى است، غريزه است (غريزه كه البته مشترك است با همه حيوانات جاندار با همه حيوانات).

تقوى يعنى ضد خود بخودى گرايى د‌ر انسان، در جامعه و در تاريخ. يعنى تسليم حركت خودبخودى نباشد. وقتى ديو تنوره ميكشد گرايش خودبخودى جازدن و تسليم است.

وقتى تهديدات سياسى مثل احتمال جنگ، كشتار و‌... وجود دارد به‌صورت خود بخودى واکنش رو به‌پائين است، رو به‌ترس است، رو به‌وحشت است و رو به‌وارفتگى است.

تقوا ضد حركت خودبخودى است، ضدتسليم و سازش است‌. اگر كه تقوا داران و تقوا پيشگان در جامعه اعتبار شرف و حرمتى دارند به‌خاطر اين است كه تسليم نشدند، رو به‌پائين حركت نكردند و در دامان ترس و پرهيز غلت نخوردند.

تقوا شاخص آدميت است . آن زرهى است كه ما را از پس رفت و حركت خودبخودى حفظ و نگهدارى مي‌كند.

در واقع کل پروژه روزه براي ساخت انساني متقي است که با تضاد با خودبخودگرايي و غريزه محوري و ترس و پرهيز انساني ميسازد که ضد تسليم و سازش که با آزادمنشي و حفظ تمامي پرنسيبهاي انساني با مسائل روبرو ميشود و برخورد ميکند . در واقع صوم و ماه رمضان براي ساخت چنين انساني قرار داده شده است .

حال فرض کنيم چنين انساني در جامعه ما ساخته شد . اينجاست که او با ظلم حاکمان برخوردي محکم و بدون ترس و خوف خواهد کرد و مصداق و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون خواهد بود . چنين انساني است که حق محکوم از حاکم ميستاند و اگر حاکم باشد مانند علي ابن ابي طالب سخن ميگويد . خود را بالاتر از اينکه خطا کند نميداند . مشورت مردمان را بر خويش از وظايف شهروندان بر ميشمرد و اصل امر به معروف و نهي از منکر را از سوي محکومان بر حاکمان ميفهمد .

اما ببينيم آنچه مشکل جامعه امروز ماست آيا ربطي به مسئله صوم و رمضان دارد يا خير ؟ و آيا راه علاج آن از همين تقوايي حاصل ميشود که از ميانه رمضان ميگذرد يا خير ؟

جامعه امروز ما مبتلا به بيماريهاي فراواني است . وحدت کلمه در جامعه ما از بين رفته و نشانه هاي ستم فراوان گشته است . از بازداشت ها تا ظلم آشکار حکومت بر مردمان . امروز بند 209 زندان اوين که بند امنيتي است پر از زندانيان جواني است که تنها به جرم گفتن يا نوشتن در زندان به سر ميبرند . اين روزها سهيل آصفي و سه دانشجوي جوان وبي گناه پلي تکنيکي در بند بودند و البته منابع آگاه حقوق بشري خبر از زنداني بودن صدها نفر از زندانيان عقيدتي و سياسي در زندانهاي ايران را ميدهند و اين اواخر هم که منصور فرجي که يکي از فرزندان شريف کردستان است به همراه سپيده پورآقايي که يک فعال حقوق زنان و حقوق بشر است و همچنين عباس خرسند که يکي از اساتيد آزادي خواه دانشگاه بوده و قاسم شيرزاديان بلاگر که خانواده اش داغ دو اعدام در دهه 60 ديده و ميثم رودکي و بهرام راسخي و بسياري ديگر در زندانهاي ايران به سر ميبرند . همانگونه که ميبينيم اکثريتاين زندانيان از طبقه تحصيل کرده و انديشه ورز جامعه اند و بنا به نظر جامعه شناسان زندانها تابع معکوس جامعه اند . امروز جامعه ايران گرفتار بيماري شده . ظلم اقتصادي و فقر و فساد و تبعيض و بي عدالتي در جامعه ما بيداد ميکند و کارتلهاي اقتصادي وابسته به قدرت حاکم ايران با خيمه بر حوزه اقتصادي ايران مسبب اصلي نشر فساد در اقتصاد ايران شده اند . مدعيان دين که به نام دين و مولا علي حاکم اند احکام دين را متروک کرده اند و نيرنگ بازي در دين را ازدياد بخشيده اند .

اين وضعيت بنا به سخن مولا علي در خطبه 216 نهج البلاغه (ترجمه مرحوم دشتي) به دو دليل ايجاد ميشود . يا مردم بر حکومت چيره شده اند و يا زمامدار و حکومت بر مردم ستم ميکند . حالت اول در جامعه ما جاري نيست و ظلم و فشار موجود بر طبقات مختلف اجتماعي خود نشان اين مدعاست . پس مسئله دوم است و حاکمان بر مردمان ستم روا ميدارند . و دليل اساسي آن اين است که زمامدار حق مردمان را ادا نکرده و حق امر به معروف و نهي از منکر را از ايشان ستانده . حکومتي که به نام دين حکومت ميکند وظيفه اش : و وضع عنهم اصرهم والا غلال التي كانت عليهم است و کار پيامبران هم جز اين نبوده و نيست . اما حکومت ايران خود اصر و اغلال بر دست و پاي منتقدانش ميگذارد و به بندشان ميافکند .

اما در ميانه و در وضعيتي که ياس و نااميدي و ترس از حکومت مستبد بر جامعه مستولي شده آنکه عظمت خدا در جانش بزرگ و منزل او در قلبش والاست و د رواقع آنکه به ارزشهاي انساني پايبنداست و همه را مملوک پروردگار ميداند و وضعيتش وضعيت خودبخودي و غريزي نيست ميتواند در برابر اين ظلم مقاومت و ايستادگي کند . در واقع کسي که پرورش يافته و متقي و پروا پيشه است و به دنبال رهايي از اصر و اغلالي است که حاکمان بر دست و پاي مردمان پيچيده اند به ميان ميآيد و کساني با اين ويژگي به ميان ميآيند و با مبارزه با جور به بسط قسط و عدالت که دليل اصلي ارسال رسل و انزال کتب است ميپردازند .

در واقع او با طاغوت مبارزه ميکند . طاغوت يعني هر سركشي كه مردمان را به اسارت كشد، هر سركشي برانديشه و آزادي و حق خلق و قسط بر اساس فهم پدر طالقاني يعني عدالت اجتماعي و برگرداندن امانت‌هاي مردم به خودشان . اين امانت ها استعدادها و تجربه‌ها و تخصص‌هاست و اينكه هر كس و هر چيزي به جاي خود قرار گيرد. يعني شايسته سالاري و حاكميت ضوابط و آزادگي.

به طور خلاصه دست پرورده رمضان و صوم است که ميتواند با ظرفيت روحي و عظمت وجودي که يافته به مبارزه با ظلم حاکمان و اقامه حق بپردازد و با طاغوت مبارزه کند .

دست پرورده رمضان است که در ميدان تير چيتگر با فرياد الله اکبر به قاتلانش دستور آتش ميدهد . دست پرورده رمضان و صوم است که زير وحشيانه ترين شکنجه ها خم به ابرو نميآرود و اصغر بديع زادگان ميشود و ستاره آسمان قرآن .

دست پرورده رمضان است که زماني که بين عزت و ذلت متخير ميشود چون عملش خودبخودي نيست و نقدي که کرده حق خود بر حاکميت ميدانسته با فرياد هيهات من الذله به استقبال عزت شهادت در راه حق و حقيقت و عدالت و رهايي انساني از اصر و اغلال التي کانت عليها ميرود .

دست پرورده رمضان است که قدرت فريبش نميدهد و طالقاني ميشود و پدر براي تمامي انديشه ورزان تاريخ . براي تمامي دگرانديشاني که در ايران ميزيند .

دست پرورده رمضان و صوم است که ميشود پيشگام و صف مقدم مبارزه بر عليه ظلم و بي عدالتي و هرچه غير انساني است براي اقامه هرچه انساني است .

رمضان ماه ساخت اينگونه انسان است . صوم يا روزه براي ساختن اينگونه انسان رهايي طلب و بزرگ منش است . رمضان ماه ساخت انسان است و ماه توليد مجاهديني که خونشان درخت تکامل تاريخ را آبياري کرده و انديشه شان منبع اصلي تغذيه درخت تنومند تکامل تاريخ بوده است .

رمضان کارخانه ساخت مبارزين راه ازادي است .

/ 1