تأثیرپذیری معماری مسجد از تحولات اجتماعی و تأثیر آن بر شهرسازی دوره اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تأثیرپذیری معماری مسجد از تحولات اجتماعی و تأثیر آن بر شهرسازی دوره اسلامی - نسخه متنی

رسول ریانی؛ مرتضی حاجی بابائی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تأثيرپذيري معماري مسجد از تحولات اجتماعي و تأثير آن بر شهرسازي دوره اسلامي

نويسنده : دكتر رسول رياني - مرتضي حاجي بابائي

آدرس مطلب : نشريه گلپنگ سال چهارم ، شماره 7 و 8 ، بهاروتابستان 83

چکيده :

پس ازنزول اسلام ، با ورود دين جديد و گسترش آن به طبع نيازهايي كه اين دين داشت، نوع معماري و شهرسازي و ازجمله مساجد در شهرهاي سلامي تغيير يافت. اسلام به عنوان ديني اجتماعي از همان ابتدا نياز به محلي جهت تبليغ ، اطلاع رساني ، انجام آداب و رسوم اجتماعي و... داشته ، آنچه درابتداي امر به منظور برآورده ساختن نيازهاي اجتماعي بوجود آمد، مسجد بود.

مسجد درابتدا محل تجمع ، محل اقامه نماز ، محل شورا و تصميم گيري درمورد امور مهم دولتي بود و علاوه برجنبه عبادي ، جنبه اقتصادي و سياسي به خود گرفت كه اين جوانب در طي قرون مختلف با تحولات قومي ، تغييرات دولتي وحكومتي قوت و يا ضعف به خود گرفته است.

نكته قابل توجه ديگر اينكه اسلام به عنوان دين متعادل و كاملاَ اجتماعي تمامي مسائل خصوصي و اجتماعي يك فرد را مشخص كرده است. مسجد به عنوان يكي از عناصر مهم اسلامي از ابتدا تاكنون به عنوان نيازي اجتماعي سير تحول خاص خود را طي كرده است. پيامبر اسلام پس از هجرت به مدينه اقدام به ساخت مكاني جهت اجتماع مردم نمودند.

ضرورت وجود مكاني جهت اجتماع مردم ، شنيدن آيات وحي ، برگزاري نماز و مراسمات خاص ، شورا و مشورت درامور اجتماعي و... شايد دلايل كافي جهت ساخت چنين بنايي باشد. درسال هاي بعد باتوجه به نيازهاي هرشهر، مساجد كاركردهاي مختلفي به خود گرفتند تا آنجا كه در قرون نهم و دهم هجري مساجد به طور شبانه روزي باز بودند. به همان ميزان تخصصي شدن كاركردها، معماري آن نيز مشخص تر مي شد.

مثلا مسجد جامع ، بناي باشكوهي بود كه كاركردي وسيع داشت و اموراجتماعي مهم ازجمله نمازهاي خاص ، مراسم و تجمعات درآن انجام مي شد و نقش نمادين وتبليغي را ايفا مي كرد كه ساير مساجد نمي توانستند.

به اين نكته بايد توجه كرد كه دگرگوني و تغيير شكل مسجد جامع رابطه اي نزديك با دگرگوني مفهوم دولت اسلامي، منطقه اي و محلي شدن آن دارد. اين دگرگوني را مي توان درچهار دوره مشخص از دگرگوني و تحول مسجد جامع دريافت.

دوره ي اول :

مدتي كوتاه در صدر اسلام كه مسجد صورتي ساده و بي پيرايه داشت.

دوره ي دوم :

در دوره ي بني اميه علاوه بر تحول مسجد درارتباط با قدرت دولت اسلامي، داراالاماره نيز دركنار آن برپا مي شود كه بامسجد فاصله اي اندك داشت.

دوره ي سوم :

دوران خلافت عباسيان را شامل مي شود كه دوره ي آغاز حكومت فرهنگي - سياسي دركل امپراطوري و به معناي خاص درايران است. قدرت مذهبي از قدرت سياسي دولت خارج مي گردد كه منجر به جدايي جامع از داراالاماره مي شود و مكتب شيعه پا مي گيرد.

دوره ي چهارم :

عمدتاَ به ظهور حكومت هاي قدرتمند محلي در زمان عباسيان برمي گردد. دراين دوره شريعت اسلامي بنا به مصالح حكومت هاي محلي و منطقه اي تغييرات عمده اي مي يابد و بيش از پيش رنگ و روي محلي و منطقه اي به خود مي گيرد. در اين تغييرات ساختار دروني مسجد نقش اساسي داشت كه عمده ترين آنها عبارتند از :

محراب :

محراب به عنوان عامل هادي در مسجد عملكرد پيدا كرد كه جهت دهي كلي مسجد را كه روبه سمت قبله ساخته مي شود، در درون مسجد هدايت كرد.

منبر :

منبر ابتدا در نماز جمعه به كار رفت. عامل ايجاد منبر را مي توان خطبات سياسي - اجتماعي نماز جمعه دانست . نياز به ديده شدن و شنيده شدن صداي امام جمعه ، اين نياز را كاملاَ توجيه مي كند.

مقصوره :

يك فضاي محصورمربع شكل در درون مسجد ودرمجاورت محراب مي باشد.

گنبد:

بهترين مكان براي قرارگيري گنبد در درون مسجد طبعاَ نزديك محراب بود زيرا كه به عنوان بخشي از رابطه ي پيچيده اي به شمار مي آيد كه بين محراب ، منبر، مقصوره و راهروي مركزي برقرار شد.

اما مسجد برخي كاركردهاي غيرعبادي نيز دارد ,كه عبارتند از :

الف ) آموزش و تحصيل :

اصلي ترين كاركرد ثانوي مسجد بخصوص در چهارقرن اول صدراسلام بوده است.

ب ) قضاوت و دادرسي:

پيامبر خود از مسجد براي قضاوت استفاده مي كرد.

ج ) سياست :

خطبه نماز جمعه مهمترين بخش بيانات سياسي بوده است.

/ 1