امام حسن (ع) و آموزه های تربیتی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام حسن (ع) و آموزه های تربیتی - نسخه متنی

عبدالکریم پاک نیا

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امام حسن (ع) و آموزه‏هاى تربيتى

امام حسن (ع) و




آموزه‏هاى تربيتى



حجةالاسلام عبدالكريم
پاك‏نيا





‏‏تربيت امروزه نه تنها در جوامع و
خانواده‏هاى مسلمان مورد توجه قرار
گرفته و هر پدر و مادرى آرزو مى‏كند كه
فرزندان خود را طبق رهنمودهاى صحيح و
اصول و ارزشهاى والاى انسانى و الهى
تربيت نموده و در آينده فرزندى رشد
يافته و كارآمد داشته باشد بلكه اهداف
عا لى و اخلاقى تعليم و تربيت از
مهم‏ترين دغدغه‏هاى جهانى است.



سازمان ملل متحد در بند2 از ماده 26
اطلاعيه جهانى حقوق بشر مقرر داشته است
كه: تعليم و تربيت بايد به توسعه شخصيت
انسان و تقويت و احترام به حقوق بشر و
آزادى‏هاى اساسى متوجه گردد و تفاهم و
اغماض و مودت را بين كلّيه ملل و
دسته‏هاى نژادى و مذهبى به وجود آورد و
موجب پيشرفت فعاليت‏هاى ملل متحد در
راه حفظ صلح شود.(1)



موضوع اين
نوشتار افزون بر اهمّيتى كه در
خودمسئله تربيت وجود دارد به نقطه
نظرات شخصيتى برمى‏گردد كه خود نمونه
بارزى از يك انسان كامل و تربيت يافته
در مكتب نبوى، علوى و فاطمى است و هم
چنين پرورش دهنده فرزندانى است كه هر
كدام به نوبه خود به عنوان اسوه‏هاى
عالى و تجلى ارزشهاى والاى انسانى در
تاريخ بشر مى‏درخشند. امام حسن مجتبى(ع)
همان شخصيت تربيت يافته در دامان رسالت
است كه پيامبر اكرم(ص) در مورد وى فرمود:
حسن پسر من است ،او از من است. او نور چشم
من و روشنائى قلب من مى‏باشد، او ميوه
جان من است، او سيد و آق اى جوانان اهل
بهشت است. او حجت خدا بر امت من مى‏باشد.
دستورات او دستورات من و سخن او سخن من
است، كسى كه از او پيروى كند او از من
است و كسى كه با دستورات او مخالفت كند
از من نيست.(2)



خصلت‏هاى زيبا و
كمالات عالى انسانى آنچنان در وجود
مقدس وى مى‏درخشد كه حتى دشمنانش را
نيز به اعجاب و تحسين واداشته است. ابن
حجر عسقلانى از دانشمندان اهل سنت
مى‏نويسد:

هنگامى كه حسن بن على(ع) از
دنيا رفت يكى از دشمنان سرسخت آن حضرت
در
تشييع جنازه او گريه مى‏كرد. حسين بن
على(ع) به او گفت: تو با آن همه اذيت و
آزار و مخالفت كه در مورد برادرم روا
مى‏داشتى باز هم گريه مى‏كنى؟ او گفت:
انّى كنت افعل ذلك الى احلم من هذا و اشا
ر بيده الى الجبل؛(3) من به كسى بدى
مى‏كردم و آزارش مى‏دادم كه صبورتر و
حليم‏تر از اين كوهها بود.

در مورد
مقام ارجمند آن حجت الهى همين بس كه
حضرت سيدالشهدا(ع) با آن عظمت و جلالت
خويش در مقابل دستورات و اوامر امام
حسن(ع) تسليم محض بود. امام باقر(ع)
فرمود: ماكلّم الحسين بين يدى الحسن
اعظاماً له؛(4) امام حسين (ع) به خاطر
رعايت عظمت امام حسن(ع) هيچ گاه در مقابل
سخن او حرفى نمى‏زد.



سيره
تربيتى امام




حسن(ع

)


در سيره تربيتى امام حسن(ع) مسائل
تربيتى و نكات باريك روان شناختى قابل
توجهى ديده مى‏شود كه مى‏تواند به
عنوان الگو و روش صحيح تعليم و تربيت
كودكان مطرح شود و بهترين فنون پرورش
كودكان براى والدين و مربيان است.

بر
اساس روش تربيتى امام مجتبى(ع) بعد از
اين كه به زمينه‏ها و بسترهاى مناسب در
تعليم و تربيت پرداخته شد، با ايجاد
ارتباط عاطفى و بكارگيرى شيوه‏هاى
صحيح تربيتى به رشد و پروش فرزندان
اقدام مى‏شود.



در اين شيوه
مسائل اساسى و ريشه دار تربيت، عوامل و
نقش آفرينان در اين صحنه، شيوه‏هاى
اصلاح رفتار و جلوگيرى از لغزش‏ها،
صفات و شرائط مربيان برتر، راههاى
مقابله با مشكلات و حل آنان، تربيت
دينى، اهميت الگو و سرمشق، موانع و آفات
تربيت، اهميت خانواده و نقش بن يادى
والدين از جمله مواردى است كه مورد توجه
قرار گرفته است كه برخى از آنان در اين
مقاله مورد بررسى قرار مى‏گيرد.



اهميت تربيت


انسان موجودى
ترقى خواه و داراى استعداد كمال است و
براى سير تكاملى خويش لازم است با پيروى
از يك روش تربيتى قوى و كامل تلاش نمايد
و در كنار پرورش جسم در تعالى روح خود و
فرزندانش نيز كوشا باشد و گرنه ماهيت
انسانى‏اش را از دست خواهد داد. امام
حسن مجتبى (ع) در مورد اهميت تربيت معنوى
و روحى مى‏فرمايد: «عجبت لمن يتفكّر فى
مأكوله كيف لايتفكّر فى معقوله فيجنّب
بطنه مايؤذيه و يودع صدره ما يرديه؛
تعجب مى‏كنم از فردى كه در غذاى جسمانى
خود فكر مى‏كند (كه سالم و بهداشتى و
پاكيزه باشد) اما در غذاى روح و جان خويش
نمى‏انديشد»، در نتيجه شكم خود را از
غذاهاى زيانبخش حفظ مى‏كند ولى برايش
اهميتى ندارد كه افكار پليد و ناپسند در
روان او وارد شده و وجودش را در معرض
افكار پست و انحرافى قرار دهند.



نقش آفرينان در تربيت‏



والدين

:


از منظر امام حسن
مجتبى(ع) پدر و مادر در شكل‏گيرى شخصيت
فرزندان اساسى‏ترين نقش را دارند به
اين جهت آن حضرت به مردى كه در مورد
خواستگاران دخترش از آن حضرت نظرخواهى
مى‏كرد، به نقش پدر آينده و مدير
خانواده اشاره كرده و فرمود: «زوّجها من
رجلٍ تقّىٍ فانّ ه ان احبّها اكرمها و
ان
ابغضها لم يظلمها؛(5) براى همسرى دخترت
مردى با تقوا و مؤمن برگزين، زيرا اگر
او دختر ترا دوست بدارد وى را احترام
خواهد كرد و اگر خوشايند او نباشد به وى
ظلم نمى‏كند.»



همچنين آن
گرامى به اهمّيت نقش مادر پرداخته و
هنگامى كه بامعاويه مناظره مى‏كرد در
مورد يكى از علل انحراف معاويه از محور
حق و انحطاط اخلاقى وى از نقش مادرش هند
ياد كرده و گفت: معاويه! چون مادر تو
«هند» است و مادر بزرگت «نثيله»
مى‏باشد و تو در دامن چنين زن ان
فرومايه و پست پرورش يافته‏اى اين گونه
اعمال زشت از تو سر مى‏زند و سعادت ما
اهل بيت پيامبر(ص) در اثر تربيت در دامن
مادرانى پاك و پارسا همچون خديجه و
فاطمه مى‏باشد.(6)



نقش
رفيق



بدون ترديد بعد از خانواده
مهمترين عاملى كه در خلق و خوى فرزندان
تأثير مى‏گذارد رفقا و دوستان وى
هستند. حضرت امام مجتبى (ع) در تربيت
فرزندان خويش به نقش مهم رفيق توجه
داشته و به داشتن دوستانى سالم عنايت
ويژه مبذول كرده است. آن حضرت به فرزندش
سفارش م ى‏كند كه: فرزندم! با هيچ كس
دوستى مكن مگر اينكه از رفت و آمد
(ويژگى‏هاى روحى، اخلاقى و رفتارى) وى
آگاه گردى، هنگامى كه دقيقاً بررسى و
تحقيق نمودى و معاشرت و دوستى با او را
برگزيدى، آن گاه با او بر اساس گذشت و
چشم پوشى از لغزش‏ها و يارى كردن در
سختى‏ها هم راه باش!(7)



مربى
و معلم



حساسترين دوران رشد كودك
در مراكز آموزشى و مدرسه سپرى مى‏شود و
مربيان و معلمان با گفتار و رفتار و منش
خود صفات و اخلاق روحى و روانى شان را به
فرزندان منتقل مى‏كنند و دانش‏آموزان
بيشترين تأثير را از اساتيد و مربيان
خود مى‏گيرند بنابراين بخش مهمى از ش
خصيت فرزندان بستگى به معلمان و اساتيد
وى دارد. در اين راستا امام حسن (ع) تأثير
چشمگير معلمان و نقش ارزنده آنان در
عرصه تربيت را ياد آور شده و آنانرا به
تربيت صحيح دانش آموخته‏گان سفارش
كرده و فرمود: كسى كه يتيم آل محمد(ص)
(دانشجو و دانش‏آموز دينى) را سرپ رستى
نمايد و به جاى پدر و اولياء دلسوزش وى
را تحت مراقبت خويش قرار دهد، يتيمى كه
در ورطه جهل و ناآگاهى فرورفته است.
چنانچه او را از جهل برهاند و امور
مشتبه و به هم آميخته را براى او توضيح
دهد و به تأمين نيازهاى مادى او نيز
اقدام نمايد فضيلت و بلندى مقام وى (در
مقايسه با ديگران ) همچون درخشش خورشيد
به (سها) و ستاره كم نور است.(8)



محافل عمومى و مذهبى‏




محافل عمومى و مذهبى از ديگر عوامل
تربيت در منظر امام حسن مجتبى(ع) است. آن
حضرت در گفتارى حكيمانه افزون بر نقش
مجالس و كانون‏هاى اجتماعى در اخلاق
افراد به شركت در محافل مفيد و سازنده
توصيه نموده و مى‏فرمايد: كسى كه
پيوسته به مساجد رفت و آمد داشته با شد
يكى از هشت بهره را نصيب خود خواهد كرد:
آشنائى با دوستان جديد، استفاده از
دانش‏هاى نو و اطلاعات تازه و ناياب،
يافتن دليل محكم و قاطع در راه هدف،
رسيدن به رحمتى مورد انتظار از طرف
خداوند، آموختن سخنانى كه او را از لغزش
و خطاها باز مى‏دارد، ياد گرفتن راه
هاى
صحيح و هدايت بخش، ترك گناه از ترس
خداوند، خوددارى از معصيت به خاطر شرم
از مردم و ترس از رسوائى.(9)



در
اينجا به برخى از روش‏هاى تربيت در
سيره آن حضرت مى‏پردازيم:



الف. تحريك حسّ




كمالخواهى


انسان ذاتاً
شخصيت خود را دوست دارد و سعى مى‏كند كه
با كسب كمالات محبوبيت و عزّت خود را
تقويت كرده و بالا ببرد. مربيان
مى‏توانند با استفاده از اين خصلت و
تحريك حس برترى‏طلبى فرزندان آنان را
به سوى اهداف صحيح تربيتى هدايت
كنند.



امام حسن(ع) از اين شيوه
در تربيت فرزندان استفاده مى‏كرد. آن
حضرت روزى فرزندان خود و فرزندان
برادرش را دعوت كرده و در ضمن يك گفتگوى
صميمى به آنان فرمود: انّكم صغار قومٍ و
يوشك ان تكونوا كبار قومٍ آخرين
فتعلّموا العلم فمن لم يستطع منكم ان
يحفظه فليكتبه ول يضعه فى بيته؛(10) همه
شما كودكان اجتماع امروز هستيد و اميد
است كه بزرگان جامعه فردا باشيد پس دانش
تحصيل كنيد و علم بياموزيد. هر كس از
شماها توانائى حفظ دانش را ندارد آن را
بنويسد و در منزلش نگهدارى نمايد.



ب. شناساندن الگوهاى




غرب


انسان در دوران
نوجوانى شديداً به دنبال الگو مى‏گردد
و حس تقليد او را وادار مى‏كند تا از
الگوهاى دلبخواهش تقليد نمايد. اين
خواسته درونى وسيله مناسبى است كه
مربيان و والدين در امر تربيت از آن
بهره گيرند و الگوهاى خوب را در معرض
ديد فرزندان قرار دهند و به او معرفى
نمايند. امام مجتبى(ع) در سيره و سخن
خويش به الگوى نيكو اشاره كرده و آنان
را به پيروانش مى‏شناساند. آن حضرت بعد
از شهادت پدر بزرگوارش به معرفى شخصيت
ممتاز تاريخ، حضرت اميرالمؤمنين(ع)
پرداخته و آن گرامى را به عنوان سرمشق
خوبان عالم معرفى كرده و فرمود: اى مردم!
در اين شب مردى از دنيا رفت كه در هيچ
كار
نيكى پيشينيان بر او سبقت نگرفتند و
بندگان خدا در هيچ سعادتى به او
نمى‏توانند رسيد او به همراه پيامبر(ص)
جهاد مى‏كرد و جان خود را فداى او
مى‏نمود.(11)



آن حضرت در سخن
ديگرى حضرت فاطمه زهرا(س) را مقتداى
نيايشگران به شمار آورده و در مورد آن
بانوى وارسته فرمود: ما كان اعبد من
فاطمة كانت تقوم حتّى تتورّم قدماه؛(12)
در دنيا شخصى عابدتر از فاطمه(س) نبود،
آن بزرگوار در حالت مناجات و عبادت
آنقدر روى پاهاى خود مى‏ايستاد تا آن
كه پاهاى مباركش ورم كرد.



ج.
شيوه حلم و خويشتن




دارى



حلم و بردبارى مربيان در ارتباط با
متربيان حساسيت خاصى دارد. زيرا
نوجوانان و كودكان در اثر بازيگوشى و
شيطنت ممكن است دچار خطاها و لغزشهائى
شوند و موجبات ناراحتى بزرگترها را
فراهم آورند امّا استفاده از اين شيوه
مربيان را بيشتر يارى خواهد كرد. و طعم ش
يرين مدارا و گذشت را در آينده نزديك
خواهند چشيد. اين شيوه را در رفتار امام
حسن(ع) به نظاره مى‏نشينيم:

روزى
امام حسن مجتبى(ع) سوار بر مركب خويش، در
يكى از معابر مدينه عبور مى‏كرد. با
مردى از اهل شام مواجه شد. آن مرد شامى
تا حضرت را شناخت بى‏درنگ به لعن و
نفرين امام پرداخته و سخنان ناشايستى
را نثار امام كرد. حضرت امام مجتبى(ع) در
همان حال با كمال خونسردى و بردبارى
تمام سخنان زشت و دشنامهاى نارواى او را
با سكوت و صبر تحمّل كرد و خشم خود را
فرو
مى‏برد. تا اين كه مرد شامى عقده دل را
خالى كرده و خاموش شد. در آن لحظه پيشواى
دوم شيعيان با سلام بر آن مرد، سكوت آن
چند لحظه خاموشى را شكسته و با لبخندى
مليح كه حاك ى از صفاى دل آن جناب بود و
در حالى كه مهر و عاطفه و محبت در چشمان
نافذ و سيماى نورانى اش موج مى‏زد لب به
سخن گشوده و به آرامى فرمود: اى مرد!
گمان
مى‏كنم كه در اين شهر غريب باشى و شايد
هم مرا به اشتباه گرفته‏اى؟ حالا اگر
از ما رضايت بطلبى از تو راضى مى‏شو يم
و اگر چيزى از ما بخواهى، به تو
مى‏بخشيم، اگر راه گم كرده‏اى
راهنماييت مى‏كنيم، اگر گرسنه‏اى تو
را سير مى‏نمائيم، اگر لباس ندارى تو
را مى‏پوشانيم، اگر نيازمندى تو را غنى
مى‏كنيم، اگر از جائى رانده شده يا
فرارى هستى تو را پناه مى‏دهيم اگر
خواسته‏اى دارى بر مى‏آوريم، اگر توشه
سفرت را پيش ما آورى و مهمان ما باشى
براى تو بهتر است و تا هنگام رفتن از تو
پذيرائى مى‏كنيم. چون كه خانه ما وسيع و
امكانات مهمان نوازى‏مان فراهم
است.



آن مرد وقتى با اين برخورد
كريمانه حضرت مواجه شد و سخنان شيوا و
دلنشين آن بزرگوار را شنيد، آرام آرام
احساس كرد كه ناراحتى خاصى در درون
وجدانش او را مى‏آزارد. آثار شرم و حيا
بر صورتش ظاهر شده و پيش از آن كه سخنى
بگويد، اشك ندامت بر گونه‏هايش لغزيد و
بالحن ى خاضعانه و مؤدبانه عرضه داشت:
شهادت مى‏دهم كه تو خليفه خداوند بر
روى زمين هستى، خداوند داناتر است كه
رسالتش را در كدام خانواده قرار دهد:
اللّه اعلم حيث يجعل رسالته؛ تا اين
لحظه شما و پدرتان منفورترين خلق خدا
نزد من بوديد و اكنون شمارا محبوبترين
فرد روى زمين مى‏دانم. آن گاه به همراه
امام حسن(ع) راهى خانه آن حضرت شد و تا
روزى كه در مدينه بود در مهمانسراى حضرت
پذيرائى مى‏شد. بعد از آن واقعه در رديف
دوستان و ارادتمندان خاص اهل بيت (ع)
قرار گرفت.(13)



د. شيوه‏هاى
رفتارى



والدين و مربيان
مهمترين آموزه‏هاى تربيتى را
مى‏توانند با اعمال شايسته خويش در
وجود فرزندان پديد آورند. زيرا
آموزه‏هاى رفتارى بطور غير مستقيم و
ناخود آگاه در نهاد نونهالان تأثير
مى‏گذارد. اگر آنان فقط به گفتارها و
توصيه‏هاى خالى از عمل بسنده كنند مم
كن است كودكان در دل خود اين ابيات را
زمزمه كنند كه:

پندم چه دهى نخست خود
را

محكم كمرى زپند بربند

چون خود
نكنى چنان كه گويى‏

پند تو بود دروغ
و ترفند

با مرورى كوتاه به سيره
عملى امام مجتبى(ع) بهره‏گيرى از اين
شيوه را بالعيان مشاهده خواهيم كرد كه
تمام كمالات اخلاقى و معنوى و انسانى در
سراسر زندگى آن حضرت به چشم مى‏خورد.
عفو و گذشت، حلم و بردبارى، تواضع و
فروتنى، عبادت و راز و نياز كرامت و
بخشش و ساير خصلت‏هاى ويژه انسانى در
زندگى آن حضرت مشهود است. نمونه‏اى از
سيره عملى آن حضرت را با هم بخوانيم:



يكى از غلامان خدمتگزار حضرت امام
حسن(ع) مرتكب جنايتى شد كه سزاوار كيفر
بود. حضرت دستور داد تا وى را تنبيه
نمايند. غلام خطاكار در آن لحظه پيشدستى
كرد و خطاب به امام (ع) اين آيه را قرائت
نمود: و العافين عن النّاس؛انسانهاى
وارسته از خطاى گنهكاران عفو مى‏كن ند.
حضرت فرمود: بخشيدم. غلام ادامه داد و
اللّه يحبّ المحسنين؛ خداوند
نيكوكاران را دوست دارد. امام فرمود:
ترا در راه خدا آزاد كردم.(14)



ه. تشويق


از موفق‏ترين
شيوه‏هاى تربيتى تشويق و ترغيب افراد
است. اين شيوه علاوه بر اينكه محركى
بسيار قوى در تغيير رفتار به سوى اهداف
مطلوب تربيتى است در شكوفا سازى و
استعدادهاى درخشان و نهفته انسانى نقش
فوق العاده‏اى دارد. تجربه نشان داده
است كه تشويق مناسب و بجا مى‏تواند
نهفته‏ترين استعدادهاى درونى كودكان و
نوجوانان را زنده كرده و در مرحله
پيشرفت و سازندگى قرار دهد و آنان را در
رسيدن به اهداف مهم و حياتى و كمالات
قوى دل و استوار سازد. نقل دو روايت از
امام حسن(ع) اهميت به نقش ت شويق را در
سيره آن بزرگوار روشن مى‏كند:



1- انس بن مالك مى‏گويد: يكى از
كنيزان
امام حسن(ع) شاخه گلى را به حضور آن حضرت
هديه نمود، امام حسن(ع) آن شاخه گل را با
كمال ميل پذيرفته و به او فرمود: ترا در
راه خدا آزاد كردم. من به عنوان اعتراض
گفتم: در مقابل اهداء يك شاخه گل او را
آزاد كردى؟ امام فرمو د: خداوند در قرآن
به ما چنين ياد داده و فرموده است: «اذا
حيّيتم بتحيّةٍ فحيّوا باحسن منها؛
هرگاه كسى به شما تحيت گويد پاسخ آنرا
بهتر از آن بدهيد» سپس فرمود: پاسخ بهتر
همان آزاد كردن اوست.»(15)



2-
روزى آن حضرت غلام جوانى را ديد كه ظرف
غذائى در پيش دارد او لقمه‏اى از آن
مى‏خورد و لقمه ديگر را به سگى كه نزديك
او نشسته بود مى‏داد. امام حسن(ع)
پرسيد:چرا چنين مى‏كنى؟ پسر نوجوان
پاسخ داد: من خجالت مى‏كشم كه خودم غذا
بخورم و اين سگ گرسنه بماند. حضرت
مجتبى(ع) خواست كه به اين غلام مهربان
پاداشى نيكو عنايت كند به اين جهت او را
به خاطر اين عمل نيك، از مولايش خريد و
آزاد كرد و باغى را كه در آن كار مى‏كرد
خريده و به او بخشيد.(16)



و.
ورزش و تفريح‏





در امر تربيت
توجه به شادى سالم و روحيه بخش و حركات
نشاط آفرين جايگاه ويژه دارد. چرا كه
تفريح و ورزش كودكان و نوجوانان را
پرتوان، فعال و نيرومند مى‏سازد و
افرادى كه با نشاط باشند آموزه‏هاى
اخلاقى و كمالات را بهتر مى‏پذيرند.
اساساً تربيت يافتگان مك تب حيات بخش
اسلام بايد شاداب و روحيه‏هاى قوى
داشته باشند. امام مجتبى(ع) يكى از
ويژگى‏هاى مؤمنين را پرنشاط بودن آنان
مى‏داند و مى‏فرمايد: از ويژگى‏هاى
انسانهاى با ايمان، شادى و نشاط داشتن
در مسير هدايت و خوددارى از شهوات
است.(17)



اين روحيه در والدين و
كسانى كه امر تربيت را به عهده دارند به
مراتب بايد بيشتر رعايت شود، زيرا
كودكان دوست دارند شاد و خندان باشند و
از والدين و معلمان عبوس و گرفته در رنج
و عذابند.



چون وانمى‏كنى گرهى
خود گره نباش‏

ابرو گشاده باش چو
دستت گشاده نيست‏



براى تربيت
فرزندانى پرنشاط و داراى روح و جسمى
سالم شايسته است كه مربيان و والدين خود
از چنين صفاتى برخوردار باشند. در اين
زمينه نبايد از نقش ورزش غافل بود. در
سيره امام حسن(ع) ورزش از روش‏هاى
تفريح، سرگرمى و تقويت جسم و روح و
بالاخره از عوامل رشد و تربيت محسوب
مى‏شود آن حضرت ضمن شركت در ورزشهاى
تربيتى و تفريحى از پرورش روحى و معنوى
نيز غافل نبود. عاصم بن ضمره مى‏گويد:
روزى به همراه حسن بن على(ع) براى گردش و
تفريح به ساحل فرات رفته بوديم، عصر آن
روز در حالى كه روزه بوديم آب صاف و زلال
فرات، روى سنگ‏ها و شن‏ها موج مى‏زد و
تمام اشياء داخل آب در مقابل چشمان ما
خودنمايى مى‏كردند. حسن بن على(ع) گفت:
اگر لباس شنا داشتم داخل آب مى‏شدم و آب
تنى مى‏كردم. گفتم: من دارم و آن را در
اختيار شما مى‏گذارم. فرمود: پس خودت چه
مى‏پوشى؟ گفتم: من همين طورى به داخل آب
مى‏ر وم. فرمود: اين همان كارى است كه من
اصلاً دوست ندارم و خوشم نمى‏آيد. از
رسول خدا(ص) شنيدم كه مى‏فرمود: در داخل
آب موجودات زنده‏اى است كه بايد از
آن‏ها شرم كنيد و به احترام آنان بدون
پوشش مناسب به داخل آب نرويد.(18)





پى‏نوشت‏ها

:


1. تربيت
اسلامى، كتاب دوم، ص 204.

2. و اماالحسن
(ع) فانه ابنى و ولدى، و منى و قرة عينى و
ضياء قلبى و ثمرة فؤادى و هو سيد شباب
اهل الجنه و حجة اللّه على الامه، امره
امرى و قوله قولى، من تبعه فانه منى و من
عصاه فليس منى. بحار الانوار، ج 28، ص 39.

3. تهذيب التهذيب، ج 2، ص 259.

4.
المناقب، ج 3، ص 401.

5. مكارم الاخلاق،
ص 233.

6. احتجاج طبرسى، ج 1، ص 282.

7.
تحف العقول، ص 233.

8. منية المريد، ص
33.

9. تحف العقول، ص 235.

10. ترجمة
الامام الحسن (ع)، ص 167.

11. مسند احمد،
ج 1، ص 200.

12. بحارالانوار، ج 43، ص 75.

13. مناقب، ج 3، ص 19.

14. بحارالانوار، ج
43، ص 342.

15. جلوه هائى از نور قرآن، ص
27.

16. البداية و النهايه، ج 8، ص 38.

17. اعلام الدين، ص 137.

18. مسند امام
مجتبى(ع)، ص 797.





منبع

:



مجله پاسدار
اسلام




شماره 279 و 280 - اسفند83 -
فروردين84


 ,

از



طر
يق




شبكه اطلاع رسانى حوزه
(شارح


)



/ 1