ماه رمضان؛ بهار اُنس با قرآن
حجةالاسلام والمسلمين محمد محمدي اشتهاردي اشارهماه مبارك رمضان، ماه تولّد قرآن، ماه اُنس با قرآن، ماه بهار قرآن، و ماه شناخت و بهرهبرداري فكري و عملي از قرآن فرا ميرسد.ماهي كه در شب قدر آن، قلب پيامبر اكرم(ص) همه قرآن را از امين وحي، فرا گرفت و قرآن از لوح محفوظ بر قلب وسيع و نوراني بزرگترين پيامبران منعكس شد، ماهي كه همه ما با روزه گرفتن و عبادت و مناجات و دعا، با زمينهسازي و آمادگي معنوي به استقبال دريافت قرآن ميرويم، و ميخواهيم در پرتو آثار پربركت روزه خالص، و عبادتها و دعاهاي همراه آن، رابطه خود را با قرآن نزديكتر كنيم، و تصميم بگيريم كه خط رابط ما با قرآن همواره استوارتر و محكمتر گردد.قرآن، روح ماه رمضان است كه در كالبد آن دميده شده، و ارزش و عظمت آن را چند برابر كرده است. قرآن، قلب ماه رمضان است، كه بدون اين قلب و ضربان آن، جوهره حقيقت در رگهاي حيات معنوي روزه داران به جريان نميافتد، قرآن بهار دلها، و ماه رمضان، بهار قرآن است، چنان كه امام باقر(ع) فرمود: «لِكُلِّ شيءٍ رَبيعٌ و رَبيعُ القُرآنِ شَهرُ رَمَضان؛ براي هر چيز بهاري است، و بهار قرآن ماه رمضان است.»1و امير مؤمنان علي(ع) در شأن قرآن فرمود: «وَ تَفَقَّهُوا فِيهِ فَاِنَّهُ رَبيعُ الْقُلوبِ؛ در قرآن بينديشيد كه بهار قلبهاست.»2و نيز بايد توجّه داشت كه مطابق فرموده امام صادق(ع): «وَ قَلْبُ شَهْرِ رَمَضان لَيْلَةُ الْقَدْرِ؛ شب قدر، قلب ماه رمضان است.»3از اين رو بايد گفت كه بخش اعظم بركات ماه رمضان، در رابطه با قرآن است، و در اين ماه بايد بذر دستورهاي نوراني قرآن را در مزرعه دلها بكاريم، تا رشد و نمو كند و سرانجام ميوه قرآن را در اين ماه براي غذاي روح برگيريم، و قوّت قلبمان را در پرتو بركات قرآني اين ماه، بيمه نماييم، و چنين بهرهبرداري جز از راه اُنس حقيقي با قرآن به دست نخواهد آمد.اُنس با قرآن
اميرمؤمنان علي(ع) فرمود: «مَنْ آنَسَ بِتَلاوَةِ الْقُرآنِ، لَمْ تُوحِشْهُ مُفارَقَةُ الاِخْوانِ؛ كسي كه با تلاوت قرآن، اُنس و الفت گرفت، از جدايي ديگران به وحشت نميافتد.»4امام سجّاد (ع) فرمود: «لَوْ ماتَ مِنْ بَيْنِ الْمَشْرِقِ وَالْمَغرِبِ لَمَااسْتَوْحَشْتُ، بَعْدَ اَنْ يَكُونَ الْقُرْآنُ مَعِي؛ هرگاه همه موجودات و انسانهاي شرق و غرب جهان بميرند و من تنها بمانم، پس از آن كه قرآن با من باشد، هيچ گونه وحشتي نخواهم داشت.»5در اينجا پرسيده ميشود كه حقيقت اُنس با قرآن چيست كه انسان را اين گونه استوار و نيرومند ميسازد، و هرگونه اضطراب و تنش را از او دور ميكند؟ پاسخ آن كه: اُنس در اصل به معناي خو گرفتن و همدم شدن است، مانند اُنس كودك شيرخوار به سينه مادر، و گاهي اُنس آن چنان شديد و سرشار است، كه از اُنس كودك شيرخوار به سينه مادرش نيز بيشتر است، چنان كه اميرمؤمنان علي(ع) در برابر منافقان كوردلي كه او را به مرگ تهديد ميكردند، فرمود: «وَاللّهِ لاَبْنُ اَبِي طالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ اُمِّهِ؛ سوگند به خدا علاقه فرزند ابوطالب به مرگ (شهادت) از علاقه كودك شيرخوار به پستان مادرش بيشتر است.»6عارف حقيقي كسي است كه با خدا و كلام او چنين انس و الفتي داشته باشد، كه اميرمؤمنان علي(ع) در توضيح آيه «يا اَيُّهَا الاِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّك الكريم؛ اي انسان چه چيز تو را به پروردگارت مغرور ساخته است.»7 فرمود: «وَكُنْ للّهِ مُطيعا وَ بِذِكْرِهِ آنِسا؛ مطيع خداوند باش و به ياد خدا انس بگير.»8بنابراين مفهوم انس حقيقي، همان همدم شدنِ آميخته با عشق و علاقه گرم و ناگسستني است كه ارتباط و پيوند انسان را به آن چه كه مورد انس اوست محكم و متّصل ميكند، چنين انسي با خدا و كلام خدا (قرآن) از ويژگيهاي اولياي خدا و هر مؤمن عارف و وارسته است، چنان كه اميرمؤمنان علي(ع) در مقام دعا ميگويد: «اَللّهُمَّ اِنِّكَ آنَسُ الآنِسِينَ لاَوْلِيائكَ ... اِنْ اَوْحَشَتْهُمُ الْغُرْبَةُ آنَسَهُمْ ذِكْرُكَ؛ خدايا! تو براي اوليا و دوستان خاصّت، مأنوسترين مونسها هستي... اگر غربت آنها را به وحشت اندازد، ياد تو مونس تنهايي آنهاست.»9ماه رمضان تجلي گاه قرآن
از آن جا كه ماه رمضان، ماه نزول قرآن، ماه خدا و ماه تزكيه و تهذيب است و قرآن در شب قدر كه در اين ماه قرار گرفته، در قلب پيامبر اكرم(ص) تجلّي كرده، نتيجه ميگيريم كه ماه رمضان تجلّيگاه قرآن، و ماه انس با قرآن است، روزهداران مؤمن در اين ماه مهمان خدا هستند و در كنار خوان پربركت قرآن نشستهاند، و بنابراين بايد با تلاوت قرآن انس بگيرند، و با تدبّر در آيات قرآن و بهرهگيري فكري و عملي از مفاهيم قرآن بر رشد و تكامل ملكوتي خود بيفزايند، بر همين اساس، پيامبر(ص) در فرازي از خطبه شعبانيّه كه در آخرين جمعه قرآن، روح ماه رمضان است كه در كالبد آن دميده شده، و ارزش و عظمت آن را چند برابر كرده است. قرآن، قلب ماه رمضان است، كه بدون اين قلب و ضربان آن، جوهره حقيقت در رگهاي حيات معنوي روزه داران به جريان نميافتد.شعبان ايراد كرد، فرمود: «هُوَ شَهْرُ دُعِيتُمْ فيه اِلي ضِيافَةِ اللهِ ... وَ مَنْ تَلافِيهِ آيَةً مِنَ الْقُرآنِ كانَ لَهُ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرآنَ فِي غَيْرِهِ مِنَ الشّهُورِ؛ ماه رمضان ماهي است كه شما در آن به مهماني خداوند دعوت شدهايد... كسي كه از شما يك آيه قرآن را در اين ماه بخواند، پاداشش معادل ختم قرآن (تلاوت قرآن از آغاز تا پايان) در ماههاي ديگر است.»10و در دعاهاي ماه رمضان، سخن از قرآن و انس با آن، به عنوان كتاب ارشاد و هدايت بسيار به ميان آمده است، در دعاهاي هر روزه ماه رمضان كه از رسول خدا(ص) نقل شده، در فرازي از دعاي روز دوّم ميخوانيم: «اَللّهُمَّ وَفِقْني فِيهِ لِقَرائَةِ آياتِكَ؛ خدايا مرا در اين روز براي قرائت آيات قرآن، موفّق كن.» و در دعاي بيستم ميخوانيم: «اَللّهُمَّ وَفِّقْني فِيهِ لِتِلاوَةِ الْقُرآنِ؛ خدايا مرا در اين روز براي تلاوت قرآن توفيق ده.»11در اين دو عبارت كه به صورت دعاست، هم به قرائت و روخواني قرآن توجه شده و هم به قرائتِ تدبر آميز و توأم با عمل، زيرا واژه تلاوت در اصل از «تِلْو و تالي» است كه به معناي دنبالهروي و پيروي تنگاتنگ و بدون هرگونه درنگ و فاصله ميباشد. روشن است كه چنين توفيقي جز در پرتو انس حقيقي با قرآن به دست نميآيد. انس با قرآن در حقيقت از سه پايه تشكيل شده كه عبارتند از: 1ـ خواندن آيات قرآن 2ـ تدبّر و شناخت قرآن 3ـ عمل به دستورهاي قرآن. بر همين اساس امام باقر(ع) در يك تجزيه و تحليل كوتاه فرمود:«قُرّاءُ القُرآنِ ثَلاثَةٌ؛ رَجُلٌ قَرَءَ الْقُرآنَ، فَاتَّخَذَهُ بِضاعَةً، وَاسْتَدَرَّ بِهِ الْمُلُوكَ، وَاسْتَطالَ بِهِ عَلَي النّاسِ، وَ رَجُلٌ قَرَءَ الْقُرْآنَ فَحَفِظَ حُرُوفَهُ وَ ضَيَّعَ حُدُودَهُ، وَ اَقامَهُ اِقامَةَ الْقِدْحِ، فَلاكَثَّرَ اللّهُ هؤُلاءِ مِنْ حَمَلَةِ الْقُرْآنِ، وَ رَجُلٌ قَرَءَ الْقُرْآنَ، فَوَضَعَ دَواءَ الْقُرْآنِ عَلي داء قَلْبِهِ، فَاَشهَرَ بِهِ لَيْلَهُ، وَ اَظْمَأ بِهِ نَهارَهُ، وَ قامَ بِهِ فِي مَساجِدِهِ، وَ تَجافي بِهِ عَنْ فِراشِهِ، فَبِاوُلئكَ يَدْفَعُ اللّهُ الْعَزِيزُ الْجَبّارُ الْبَلاء...؛ قرآن خوانان بر سه گروهاند: 1ـ خواندن قرآن را سرمايه كسب مادّي خود قرار دهند، و با قرائت قرآن، پادشاهان را بدوشند، و در برابر مردم بزرگ نمايي كنند. 2ـ در خواندن قرآن، حروف (و تجويد) آن رعايت كنند، ولي حدود و مرزها و برنامههاي قرآن را تباه سازند، قرآن براي آنها همانند جام آب نگهدارنده است (كه هنگام تشنگي و سودجويي از آن بهره ميبرند، و هنگام سيرابي آن ظرف را مانند سواره به پشت بخش اعظم بركات ماه رمضان، در رابطه با قرآن است، و در اين ماه بايد بذر دستورهاي نوراني قرآن را در مزرعه دلها بكاريم، تا رشد و نمو كند و سرانجام ميوه قرآن را در اين ماه براي غذاي روح برگيريم، و قوّت قلبمان را در پرتو بركات قرآني اين ماه، بيمه نماييم، و چنين بهرهبرداري جز از راه اُنس حقيقي با قرآن به دست نخواهد آمد.سرش ميافكنند.) [اين دو دسته هرگز ازقرآن بهرهمند نميشوند و نجات نمييابند.] 3ـ انسانهايي كه قرآن ميخوانند و داروي قرآن را بر دل دردمندشان مينهند، و براي (خواندن و تدبّر در) قرآن شب زندهداري كنند، و روزشان را با روزه به پايان رسانند، و نمازشان و جايگاههاي نمازشان را بر اساس آن، اقامه نمايند، و به خاطر قرآن، از بستر خواب، براي عبادت، دوري كنند، خداوند عزيز و قادر به بركت وجود اين گروه، بلاها را دور ميسازد، از شرّ دشمنان جلوگيري مينمايد و از آسمان باران ميفرستد.»و در پايان فرمود: «فَوَ اللّهِ لَهؤلاء فِي قُرّاء الْقُرآنِ اَعَزُّ مِنَ الْكِبْرِيتِ الاَحْمَرِ؛ سوگند به خدا در ميان قرآن خوانان، چنين گروهي از كبريت احمر كمياب ترند.»12امام سجّاد(ع) هنگامي كه قرآن را تا آخر تلاوت ميكرد، دعايي ميخواند، كه در فرازي از آن دعا چنين آمده است: «اَللّهُمَّ فَاِذا اَفَدْتَنَا الْمَعُونَةَ عَلي تِلاوَتِهِ وَ سَهَّلْتَ جَواسِيَ اَلْسِنَتِنا بِحُسْنِ عِبارَتِهِ، فَاجْعَلْنا مِمِّنْ يَرْعاهُ حَقّ رِعايَتِهِ؛ خدايا چون ما را براي تلاوت آيات قرآن، ياري فرمودي، و دشواري (و عدم شيوايي) زبانهاي ما را به زيبايي و شيوايي عبارتهاي قرآن آسان نمودي، پس ما را به گونهاي قرار بده تا حقّ قرآن را آن گونه كه هست رعايت كنيم.»13رسول اكرم(ص) در تفسير آيه 121 بقره: «يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ، مؤمنان، كتاب آسماني را آن گونه كه شايسته آن است ميخوانند.» فرمود: «يَتَّبِعُونَهُ حَقَّ اِتّباعِهِ؛ آن گونه كه سزاوار پيروي است، از قرآن پيروي ميكنند.»14از سوي ديگر فرمود: «رُبَّ تالِ الْقُرآنَ، وَالْقُرآنُ يَلْعَنُهُ؛ چه بسيارند تلاوت كنندگان قرآن، كه قرآن آنها را لعنت ميكند.»15اين گفتار و دهها گفتار ديگر در اين خصوص، از پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) حاكي از آن است كه ارزش تلاوت قرآن به اين است كه آميخته با توجّه و تدبّر، و تصميم بر عمل به دستورهاي قرآن باشد، و تحقّق و انس حقيقي با قرآن به چنين برنامهاي بستگي دارد. وگرنه خوارج نهرواني، دشمنان خونخوار اميرمؤمنان علي(ع) همه از قاريان قرآن بودند، ولي از قرآن، فقط قافش را ميدانستند، از اين رو حضرت علي(ع) را كه سراپا توحيد بود، كافر خوانده، با او جنگيدند.نمونههايي از اُنس اولياي خدا با قرآن
پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) و اولياي خدا، با قرآن بسيار انس و الفت داشتند، و از فيوضات ظاهر و باطن آن بهره ميبردند، تنها به قرائت ظاهر آيات قرآن اكتفا نميكردند، بلكه در آيات آن تدبّر مينمودند و آيات را با تأنّي و شمرده و با صداي زيبا و جذاب و با توجه به معاني آن، و تصميم بر عمل به آن، ميخواندند؛ به عنوان مثال، در قرآن صدها بار جمله «يا اَيُّهَا الّذينَ آمَنُوا؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد.» آمده است، حضرت رضا(ع) هرگاه هنگام تلاوت آيات قرآن به اين آيه ميرسيد و آن را ميخواند، بيدرنگ ميگفت: «لَبَّيْكَ اَللّهُمَّ لَبَّيْكَ؛ اجابت ميكنم فرمان و دعوت تو را اي خدا، اجابت ميكنم.»16 اين مطلب بيانگر آن است كه امامان معصوم(ع) با توجّه و تدبّر، آيات قرآن را ميخواندند، و همان دم تصميم ميگرفتند به دستورهاي خدا عمل نمايند، اينك در اين جا نظر شما را به نمونههايي از انس و علاقه امامان(ع) و اولياي خدا با قرآن جلب ميكنيم:1ـ امام حسين(ع) آن چنان با قرآن، اُنس داشت، كه عصر روز تاسوعا در كربلا، كه دشمن تصميم حمله به سوي خيام آن حضرت و يارانش را داشت، به حضرت عباس(ع) فرمود: نزد دشمنان برو و به آنها بگو امشب را به ما مهلت بدهند چرا كه: «هُوَ يَعْلَمُ اَنّي اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ كِتابِهِ؛ خداوند ميداند و گواه است كه من نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.»17 امشب را به خاطر انجام نماز و تلاوت آيات قرآن، به ما مهلت دهيد.2ـ امام سجّاد(ع) هنگامي كه سوره حمد را قرائت ميكرد، به آيه «مالِكِ يَومِ الدّين» ميرسيد، آن قدر اين آيه را با خضوع ويژهاي، تكرار ميكرد، كه نزديك بود، جانش به لب برسد18 و آن حضرت آن چنان با صداي زيبا و شيوا قرآن ميخواند كه وقتي سقّاها (آب رسانها) از كنار خانهاش عبور ميكردند، همان جا توقّف مينمودند تا صداي دلنشين آن حضرت را بشنوند.193ـ امام صادق(ع) با حالت ملكوتي خاصّي، آيات قرآن را در نماز تلاوت ميكرد، كه از حال عادي خارج ميشد، روزي چنين حادثهاي رخ داد، هنگامي كه حالت عادي خود را باز يافت، حاضران پرسيدند: «اين چه حالي بود كه به شما دست داد؟» آن حضرت در پاسخ فرمود: «ما زِلْتُ اُكَرِّرُ آياتَ الْقُرْآنِ حَتّي بَلَغْتُ اِلي حالٍ كَاَنَّنِي سَمِعْتُها مُشافِهَةً مَمَّنْ اَنْزَلَها؛ پيوسته آيات قرآن را تكرار كردم، تا اين كه به حالتي رسيدم كه گويي آن آيات را به طور مستقيم، از زبان نازل كننده قرآن، شنيدهام.»204ـ حضرت رضا(ع) آن چنان با قرآن، انس و الفت داشت، كه در هر سه روز، يك بار تمام قرآن را تلاوت ميكرد، و ميفرمود: «اگر خواسته باشم كه در كمتر از سه روز، قرآن را ختم كنم، ميتوانم، ولي هرگز هيچ آيهاي را نخواندم، مگر اين كه در معناي آن انديشيدم، و درباره اين كه آن آيه در چه موضوع، و در چه وقت نازل شده فكر كردم، از اين رو در هر سه روز همه قرآن را تلاوت ميكنم، وگرنه كمتر از سه روز همه قرآن را تلاوت ميكردم.»215ـ محدّث نوري صاحب مستدرك به سند معتبر نقل ميكند كه عالِم ربّاني و فقيه صمداني آية الله العظمي سيد محمّد مهدي بحرالعلوم (متوفّاي سال 1212 هـ.ق) روزي براي زيارت مرقد مطهّر اميرمؤمنان علي(ع) وارد حرم آن حضرت شد، ناگاه ديدند با حالت مخصوصي اين شعر را زمزمه ميكند:
به رخت نظاره كردن سخن خدا شنيدن
چهخوش است صورت قرآن زتو دلربا شنيدن
چهخوش است صورت قرآن زتو دلربا شنيدن
چهخوش است صورت قرآن زتو دلربا شنيدن
1 ) علامه مجلسي، بحارالانوار، ج96، ص386.
2 ) سيّد رضي، نهج البلاغه، خطبه110.
3 ) علامه مجلسي، بحارالانوار، ج96، ص386.
4 ) غرر الحكم.
5 ) محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج2، ص610.
6 ) نهج البلاغه، خطبه5.
7 ) انفطار (82) آيه6.
8 ) نهج البلاغه، خطبه223.
9 ) همان، خطبه227.
10 ) شيخ صدوق، عيون اخبار الرّضا، ج2، ص295.
11 ) محدّث قمي، مفاتيح الجنان، دعاهاي روزهاي ماه رمضان.
12 ) محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، چاپ آخوندي، ج2، ص627.
13 ) صحيفه سجاديه، دعاي 42.
14 ) سيوطي، الدّر المنثور، ج1، ص111.
15 ) علامه مجلسي، بحارالانوار، ج92، ص184.
16 ) همان، ج85، ص34.
17 ) ابن جرير طبري، تاريخ طبري، ج6، ص337؛ محدّث قمي، نفس المهموم، ص113.
18 و 19 ) محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج2، ص602 و616.
20 ) علامه مجلسي، بحارالانوار، ج84، ص248.
21 ) ابن شهر آشوب طبرسي، مناقب آل ابيطالب، ج4، ص360.
22 ) محدّث نوري، جنّة المأوي، واقع در قسمت آخر جلد53 بحار، ص302.
23 ) نهج البلاغه، خطبه182.
24 ) محمد حسن رحيميان، در سايه آفتاب، ص183 (به طور اقتباس)
25 ) همان، ص114 و 115.
26 ) محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج2، ص618.
27 ) همان، ص612.