مقدمه. - تشبیهات و تمثیلات در آثار استاد شهید مرتضی مطهری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تشبیهات و تمثیلات در آثار استاد شهید مرتضی مطهری - نسخه متنی

علیرضا رجالی تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدمه.

از آنجا كه انسان بيشتر با محسوسات و موضوعات حسي در تماس است و امور محسوس را بهتر مي فهمد و زودتر و سريعتر درك مي كند، از مثال و تشبيه و امور محسوس براي تفهيم مسائل عقلي و معارف معنوي و غير محسوس به طور فراوان استفاده مي شود.

امّا (تمثيل) آن است كه عبارتِ نظم يا نثر را به جمله اي كه مَثَل يا شبيه مثل و متضمّن مطلبي حكيمانه است بيارايند و اين صفت، موجب آرايش و تقويت بنيه سخن مي شود و گاهى، اثر آوردن يك (مثل) در نظم يا نثر و خطابه و سخنراني در پروراندن مقصود و جلب توجّه شنونده، بيش از خواندن چندين بيت منظوم و بيان چند صفحه مقاله و رساله مي باشد.

به عنوان نمونه به اين شعر توجه كنيد:.

احمق بُوَد كه عرض كند فضل پيش تو. خرما به بصره بردن، باشد ز احمقي. (حكيم غزنوى). البته (تمثيل) در اينجا از مصطلحات اهل ادب است؛ در منطق هم اصطلاح تمثيل هست كه به آن قياس فقهي و اصولي نيز مي گويند. (تمثيل منطقى) آن است كه بين دو چيز بر حَسَب ظاهر مشابهتي وجود داشته باشد و بدان سبب، حال و حكم يكي را با حال و حكم ديگري قياس كنند، يعني حكم يكي را به ديگري نسبت دهند.

و به تعبير استاد، آيةالله حائري شيرازى: (زبان تمثيل، زباني است گويا، شيوا و رسا؛ مثال اگر مناسب باشد و با دقت و هوشياري به كار گرفته شود، عمق مطلب را مجسّم مي كند، تاريكيهاي آن را مي زدايد، مجهولات مطلب را با معلوماتي كه از تمثيل به دست مي آيد تطبيق مي دهد و نقاط مبهم و نكات دشوار آن را روشن و آسان مي سازد و آنگاه هر كسي نسبت به ميزان مطالعات و آگاهيهايش و به اندازه نيروي درك و انديشه اش از آن مثال، اطّلاعاتي به دست مي آورد و از طريق همين اطّلاعات، مطلب اصلي را نيز بهتر درك مي كند.).

من اگر نيكم اگر بد تو برو خود را باش. هر كسي آن دروَد عاقبت كار كه كشت. (حافظ). تمثيلات بسياري در قرآن كريم بكار رفته است، چنان كه آمده است: (وَلَقَدْ ضَربْنا لِلنّاسِ فِي هَذَا الْقُرآنِ مِنْ كُلِ ّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّروُن (1)؛ و همانا در اين قرآن براي مردم از هر گونه مَثلي آورديم ، شايد كه متذكّر شوند).

و نيز خداي تعالي فرموده: (وَتِلْكَ الاَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ وَما يَعْقِلُها اِلاَّ الْعالِمُونَ)(2)؛ و اين مثلها را براي مردم مي زنيم و(لى) جز دانشوران آنها را در نيابند).

و در وصف منافقان چنين تمثيل مي آورد: (مَثَل آنان مَثَلِ كساني است كه آتش افروختند و چون پيرامون آنان را روشنايي داد، خدا نورشان را برد و در ميان تاريكيهايي كه نمي بينند رهايشان كرد؛ كرند، لالند، كورند، بنابر اين به راه نمي آيند؛ يا چون (كساني كه در معرض) رگباري كه در آن تاريكيها و رعد و برقي است (قرار گرفته اند)؛ از (نهيب) آذرخش (و) بيم مرگ، سرانگشتان خود را در گوشهايشان نهند، ولي خدا بر كافران احاطه دارد.(3).

و همچنين در روايات اسلامي كه از پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم عليهم السلام وارد شده، تمثيلات فراواني به چشم مي خورد، از جمله آنها اينكه اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود: (همانا خطاها و گناهان، اسبهاي سركش و چموشي هستند كه لجام از سر آنها بيرون آورده شده و اختيار از كف سوار بيرون رفته باشد و عاقبت، اسبها سوارهاي خود را در آتش افكنند و مَثَل تقوا مَثَل مركبهاي رهوا ر و مطيع و رام است كه مهارشان در دست سوار است و آن مركبها با آرامش، سوارهاي خود را به سوي بهشت مي برند.)(4).

و امّا (تشبيه) آن است كه چيزي را به چيزي در صفتي مانندكنند و آن شامل چهار ركن است كه به آنها (اركان تشبيه) گويند:

1 . مشبّه: چيزي كه آن را به چيز ديگر تشبيه كنند.

2 . مشبّه به: چيزي كه مشبه را بدان مانند كنند.

3 . وجه شبه: امري كه ميان مشبه و مشبه به مشترك است.

4 . ادات تشبيه: كلمه اي است كه دلالت بر معناي مشابهت و مانندگي داشته باشد.

ادات تشبيه در عربي عبارتند از: كاف، كانَّ، مثل، شبه و مانند آنها و در پارسي عبارتند از: چون، همچون، مانند، چنانچون، مثل، مانا، همانا، گويى، بسان و نظاير آن.

مثال: (چهره محبوب مانند آفتاب مي درخشد)، چهره محبوب: مشبّه؛ آفتاب: مشبه به؛ درخشيدن: وجه شبه؛ و مانند: ادات تشبيه است.

در قرآن نيز در موارد بسياري از صنعت تشبيه استفاده شده است: (مَثَلُ ما يُنفِقون في هذِهِ الْحَياةِ الدُّنْيا كَمَثَلِ ريحٍ فيها صِرّ اَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أنْفُسَهم فَاَهْلَكَتْهُ (5)؛ مثل آنچه (آنان) در زندگي اين دنيا (در راه دشمن با پيامبر) خرج مي كنند، همانند بادي است كه در آن، سرماي سختي است، كه به كشتزار قومي كه بر خود ستم نموده اند، بورزد و آن را تباه سازد).

و نيز درباره اعمال كافران مي فرمايد: (مَثَلُ الَّذينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ اَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرّيحُ في يوم عاصِفٍ (6)؛ مثل اعمال كساني كه به خدا كافر شدند به خاكستري مي ماند كه در روز طوفاني باد شديدي بر آن بوزد). و نيز در آيه نور، خداوند متعال، نور خود را كه در دل مؤمن مي افكند به چراغي كه اسباب روشنايي در آن جمع شده باشد تشبيه مي كند، آن جا كه مي فرمايد: (خدا نور آسمانها و زمين است، مثل نور او چون چراغداني است كه در آن چراغي و آن چراغ در شيشه اي است، آن شيشه گويي اختري درخشان است كه از درخت خجسته زيتوني كه نه شرقي است و نه غربى، افروخته مي شود)(7).

در روايات و احاديث پيامبر(ص) و ائمه طاهرين عليهم السلام نيز تشبيهات فراواني وجود دارد: اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: (در فتنه ها همچون بچه شتر باش، كه نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند، و نه پستاني كه از آن شير بدوشند)(8).

و نيز از قول رسول خدا(ص) چنين مي فرمايد: (پيامبر خدا نماز را به چشمه آب گرمي تشبيه فرمود كه در خانه شخصي باشد و روزي پنج نوبت خود را در آن شستشو دهد آيا با چنين شستشوها چيزي از آلودگي در بدن باقي مي ماند)(9).

استاد مطهري رضوان اللّه عليه در مورد تشبيه و تمثيل چنين مي فرمايد: (در گفتگوهاي معمول به مطلق بيان مشابهت بين چيزي و چيز ديگر تشبيه گفته مي شود، ولي در اصطلاحات ادبي (تشبيه) فقط به موردي اطلاق شود كه هر دو طرف تشبيه (مشبّه و مشبّه به) در كلام ذكر شود....

و امّا تمثيل نوعي خاص از همان تشبيه اصطلاحي است كه گفتيم و آن اين است كه وضع خاص و كيفيت مخصوصي كه از اجتماع و ارتباط امري چند حاصل مي شود، تشبيه شود به وضع خاص و كيفيت مخصوصي كه از اجتماع و ارتباط چند چيز ديگر حاصل مي شود، مانند تشبيه وضع و كيفيت مخصوصي كه از نشستن قطرات شبنم بر برگ گل سرخ پديد مي آيد به وضع و كيفيت مخصوصي كه از جمع شدن دانه هاي عرق بر چهره شاهدي خشمگين پديد مي آيد، در اين شعر شيخ:.

اول ارديبهشت ماه جلالى بلبل گوينده بر منابر قضبان. بر گل سرخ از نم او فتاده لئالى همچو عرق بر عذار شاهد غضبان. و مانند تشبيه حالت دل سخت معشوق و اشك عاشق، كه فقط اشك فراوان عاشق مي تواند دل سخت معشوق را تكان بدهد و تسليم كند، به حالت سنگهاي صحرا و سيل كه فقط سيل مي تواند آن سنگها را از جا بكند و تا لب دريإ؛ه ه بغلطاند، در اين شعر خواجه:.

دل سنگين ترا اشك من آورد براه. سنگ را سيل تواند به لب دريا برد).(10). آرى، گاهي تشبيه ها و تمثيلها حقايق بسيار بزرگي را بيان مي كنند كه اگر اين تشبيه ها و تمثيلها نباشد، نمي شود حقايق را به خوبي بيان نمود.

كتاب حاضر:.

مجموعه اي را كه پيش رو داريد، گرد آوري و تدوين بيش از 250 تمثيل و تشبيه است كه استاد بزرگوار، علامه شهيد حضرت آيةاللّه مرتضي مطهرى(ره) در سخنرانيها و كتابهاي شيرين و ذي قيمت خويش بيان فرموده است.

در اينجا ذكر چند نكته ضروري مي نمايد:.

1 . براي سهولت مراجعه و سرعت دسترسي به مطالب مورد نظر در موضوعات خاص، كتاب به هشت بخش تقسيم گرديد كه عبارتند از تمثيلات و تشبيهات: اعتقادى، اخلاقى، تربيتى، معنوي عرفانى، اجتماعي خانوادگى، قرآنى، فقهي عبادى، منطقي فلسفى.

2 . در بعضي از كتابهاي استاد، تمثيل و تشبيه وجود نداشت، لذا نام آنها در فهرست منابع نيامده است.

3 . مورد تشبيه و تمثيل در ذيل عناوين هر مطلب ذكر گرديده است.

4 . از آن جا كه در برخي از موضوعات تشبيهات و تمثيلات كم بود، آنها را در بخشهايي كه به نوعي با آن تناسب داشت داخل كرديم، به عنوان نمونه، تمثيلات و يا تشبيهات تاريخي را در بخش اجتماعي آورديم.

5 . ضمن اينكه اميدوارم اين قدم كوچك مورد توجه ادب دوستان، نويسندگان و سخنوران قرار گيرد، از صاحب نظران تقاضا دارم با نظرهاي صائب خويش به حقير در حل اشكالهايي كه ممكن است در تدوين و تنظيم مطالب وجود داشته باشد، ياري فرمايند.

(ربّنا تقبّل مِنّا اِنَّكَ اَنْتَ السَّميعُ الْعَليمُ).

عليرضا رجالي تهراني.

30/5/74.

مصادف با شهادت امام رضا عليه السلام -.


1. زمر (39) آيه 27.

2. عنكبوت (29) آيه 43.

3. بقره (2) آيه 19 17.

4. نهج البلاغه فيض الاسلام، خطبه 16.

5. آل عمران (3) آيه 117.

6. ابراهيم(14) آيه 18.

7. نور(24) آيه 35.

8. نهج البلاغه فيض، حكمت 1.

9. همان، خطبه 190، ص 644.

10. اصول فلسفه و روش رئاليسم، مقاله ششم، ص 281.

/ 18