فرهنگ و انديشه / گنجينه فاطمه بنت‏الحسن(ع) مادر باقرالعلوم(ع) - فاطمه بنت الحسن (علیهما السلام) مادر باقرالعلوم (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فاطمه بنت الحسن (علیهما السلام) مادر باقرالعلوم (علیه السلام) - نسخه متنی

اسماعیل محمدی کرمانشاهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





فرهنگ و انديشه / گنجينه فاطمه بنت‏الحسن(ع) مادر باقرالعلوم(ع)

نويسنده: اسماعيل محمدي كرمانشاهي

زبده زمن




  • آن ماه كه دختر حسن بود
    معصومه و زُبده زَمن بود1



  • معصومه و زُبده زَمن بود1
    معصومه و زُبده زَمن بود1



تاريخ پر فراز و نشيب اسلام، بزرگان بسياري را به عالم انسانيّت شناسانده است. اين بزرگان كه در منظر اهل معرفت، قدر و منزلتشان روشن است؛ فرزانگان و پرچمداران هدايت و راستي‏اند؛ كساني كه از سرچشمه جوشان معرفت اهل بيت(ع) سيراب شده‏اند.

آنان كه در سپيده‏هاي سحر، زمزمه معرفتشان عرشيان را شيفته خلوص و صفايشان مي‏نمود و در خلوت شبهاي تارِ زندگي، اوج رضا و معنويتشان ملائكه را به تحسين وا مي‏داشت و شبانگاهان مزرعه خلوصشان را با اشك آبياري مي‏كردند. آنان كه گرد مكروهي نگشته و در چشمه زمزم معرفتشان صدها كرامت جوشيده است.

از جمع زنان، شخصيتهايي وجود دارد كه درخشش معنويتشان در سراسر تاريخ اسلام پرتو افكنده است.

يكي از اين فرزانگان دختر امام مجتبي(ع) همسر امام سجاد(ع) و مادر امام باقر(ع) است.

اين بانوي كريمه، كه تلألؤ معنويت او در طول تاريخِ اسلام نورافشاني كرده است، از خاندان پاك رسالت و عصمت است. و در شرافت و حياء و عفت سرآمد زنان عصر خود بوده است. براي او اوصافي همچون: فاضله، عالمه، صالحه، صديقه، پارسا و پرهيزگار شمرده‏اند.

اين ريحانه امام حسن مجتبي(ع) صاحب مقامات معنوي و كرامات بوده است. به گونه‏اي كه با اشاره دستش ديوارِ در حال ريزش بين زمين و آسمان معلق ماند. مقام والاي او آن چنان است كه تا مرز عصمت پيش رفته است و نسبتي اين چنين شايسته دارد:

دختر، همسر و مادر امام؛ كساني كه آيه تطهير2 در شأن و مقامشان نازل شده است. در خانه‏هايي زندگي مي‏كرده كه اهل آن، در عبادت، از برگزيدگان خلق بوده‏اند.3

و از جهتي اين بانوي بزرگوار، مصداقِ «ارْحام مطَهَّره» است كه در زيارت وارث وارد شده است.

در صحيفه نوشته بود

سالهاي اول هجرت، مدينه در اوج عزّت و سربلندي بود و عطر دل‏انگيز محمدي(ص) در كوچه‏هاي مدينه آكنده بود، مؤمنين هرگاه از كنار مسجد و منزل پيغمبر(ص) مي‏گذشتند، لذت استشمام عطر محمدي(ص) را مي‏چشيدند.

آن روزها بني‏هاشم، عزيزترين خاندان مدينه بودند. همه مردم با بني‏هاشم به احترام رفتار مي‏كردند. زنان و مردان باايمان اگر لحظاتي افتخار تشرف به حضور پيامبر اكرم(ص)، دختر و داماد او را مي‏يافتند؛ به خود مي‏باليدند.

آن روزها كسي تصور سالهاي تلخ مدينه را در سر نداشت. هنوز ريحانه رسول‏اللّه‏(ص) در كوچه‏هاي آن شهر سيلي نخورده بود و حرمتِ دامادِ رسول‏اللّه‏(ص) را نشكسته بودند. آن روزها، با حضور رسول‏اللّه‏ شيرين بود. اي كاش آن روزها هرگز تمام نمي‏شد، ولي افسوس ...!!

در يكي از آن روزها، جابر بن‏عبداللّه‏ انصاري از كوچه‏اي گذشت، كه بوي عطر محمدي(ص) شامه‏اش را نوازش داد. به خانه‏اي رسيد؛ به دربِ آن نگاهي كرد؛ اما نمي‏دانست كه آن را آتش خواهند زد! لحظاتي ايستاد و از اينكه مي‏خواست به محضر ريحانه رسول‏اللّه‏(ص) برسد، به خود مي‏باليد. آهسته در را كوبيد، اجازه ورود خواست؛ پس از اذنِ ورود، با شادماني به حضور دختر پيامبر(ص) راه يافت.

آن روزها، حضرت فاطمه(س) بسيار خوشحال بود، زيرا روزهاي نخست ولادت امام حسن مجتبي بود. لذا از هر سو، براي عرض تبريك و اظهار ارادت، به محضرش راه مي‏يافتند و به فيض ديدار او مباهات مي‏كردند.

جابر در محضر زهرا(س) نشست؛ صحيفه‏اي بسيار نوراني در دست آن حضرت مشاهده كرد. پرسيد: اي سيّده زنان اين صحيفه‏اي كه همراه تو مي‏بينم، چيست؟

فرمود: اسامي ائمّه‏اي كه از نسل من هستند در آن نوشته شده. جابر صحيفه را درخواست كرد تا بخواند.

حضرت زهرا(س) فرمود: اي جابر اگر ممنوع نبود، آن را به دست تو مي‏دادم؛ ولي دست زدن به آن جايز نيست؛ مگر براي نبي يا وصيّ نبي يا اهل بيت نبي؛ فقط اجازه داري بدون آنكه بدان دست بزني آن را بخواني.

جابر، اسامي ائمه(ع) را كه به همراه نامهاي پدران و مادران آنان در آن صحيفه نوشته بود خواند.

بر اساس حديث معتبر «لوح»

كه جابر آن را

روايت كرده است

مادر امام باقر(ع)

به «امّ‏عبداللّه‏»

مشهور بوده است.

در قسمتي از روايت جابر چنين آمده است: ابوجعفر محمد بن‏علي معروف به باقر(ع)، مادرش ام‏عبداللّه‏ دختر حسن بن‏علي بن‏ابي‏طالب است.4

نامها، كنيه‏ها و القاب

نامها: فاطمه5 و زينب6

كنيه‏ها: مشهورترين كنيه مادر امام باقر(ع) «امّ‏عبداللّه‏»7 است. كنيه‏هاي ديگر اين بانو «امّ‏الحسن»8 و «امّ‏عبده»9 است، و به قولي به جاي امّ‏عبده، امّ‏عبيده نيز ذكر شده است.10

القاب: صديقه،11 آمنه،12 تقيّه13 و مُحسنه.14

زينبِ امام حسن(ع)

در خاندان پيامبر(ص)، پس از نام فاطمه، يكي از نامهاي مورد توجه اهل بيت عصمت و طهارت(ع) براي دختران نام «زينب» بوده است.

ائمه(ع) به ياد مادر مظلومه‏شان، نامِ دختران خويش را بيشتر فاطمه مي‏نهادند. و بعد از آن نام عمه بزرگوارشان «زينب» را كه پيام‏رسان شهداي كربلا بود، براي دختران خود برمي‏گزيدند.

زينب، دختر امام حسن(ع)، كه به حق زينب و زينت آن حضرت است، از اسامي زيبا و مبارك امّ‏عبداللّه‏ مادرِ امام محمدباقر(ع) است.15

مادر امّ‏عبداللّه

در باره نامِ مادر فاطمه بنت‏الحسن با كنيه «امّ‏عبداللّه‏» اقوال مختلفي در كتب تاريخي موجود است.

البته يكي از علل اين اختلاف نظر، اقوال مختلفي است كه در باره تعداد و اسامي دختران امام حسن(ع) وجود دارد. تعداد دختران امام حسن(ع) را يك،16 پنج و هفت نفر17 شمرده‏اند كه اسامي آنان بنا بر گفتار شيخ مفيد چنين است:

1ـ امّ‏الحسن

2ـ امّ‏الحسين

مادر اين دو بانوي بزرگوار، امّ‏بشير دختر ابي‏مسعود بن‏عقبة بن‏عمرو بن‏ثعلبه خزرجيه است.

3ـ فاطمه بنت‏الحسن

مادر اين بانوي گرامي، امّ‏اسحاق دختر طلحة بن‏عبيداللّه‏ التميمي است.

4ـ امّ‏عبداللّه‏

5ـ فاطمه

6ـ امّ‏سلمه

7ـ رقيه

در بين اسامي فرزندان ائمه(ع) اسامي و القاب مشترك فراوان ديده مي‏شود اما كمتر ديده شده كه كنيه مشترك داشته باشند. بر اساس حديث معتبر «لوح» كه جابر آن را روايت كرده است، مادر امام باقر(ع) به «امّ‏عبداللّه‏» مشهور بوده است. بنابراين، امّ‏عبداللّه‏ كه در رديف چهارم اين اسامي قرار دارد مادر امام باقر(ع) بوده و نام او فاطمه است. در اين صورت اسامي دختران امام حسن(ع) كه به نام فاطمه بوده‏اند؛ سه نفرند.

اما فاطمه بنت‏الحسن كه داراي كنيه امّ‏عبداللّه‏ است، همان بانوي رديف چهارم است. اين قول با نظر شيخ مفيد موافق است؛ گرچه وي بدان تصريح نكرده است.

اقوال ديگر:

صاحب ريحانة‏الادب نام مادر اين بانوي بزرگوار را «اسماء بنت عبدالرحمان بن‏ابي‏بكر» مي‏داند.18 ولي مستندي براي آن ذكر نكرده است.

صاحب كتاب حبيب السير و برخي ديگر، نام مادر اين بانوي ارجمند را «امّ‏اسحاق» مي‏دانند.19

اعيان‏الشيعه در شرح حال «امّ‏عبداللّه‏» نام مادرِ وي را «امّ‏فروه»20 دختر قاسم بن‏محمد بن‏ابي‏بكر دانسته است.

با توجه به اينكه مشهور است كه امّ‏فروه دختر قاسم بن‏محمد، مادرِ امام صادق(ع) است، اين قول كه امّ‏فروه مادر امّ‏عبداللّه‏ است، صحيح نيست.

صحيح‏ترين قول آن است كه مادر اين بانوي بزرگوار، كنيز بوده و با نظر شيخ مفيد در ارشاد موافقت دارد.

ازدواج خجسته




  • ز وصلتي كه چو خورشيد و ماه پيوندش
    به عرش بسته شده، آسمان چراغان شد



  • به عرش بسته شده، آسمان چراغان شد
    به عرش بسته شده، آسمان چراغان شد



بيش از نيم قرن از هجرت تاريخي رسول اكرم(ص) به مدينه مي‏گذشت. در آن ايام پيوندي خجسته در خاندان پاك پيامبر(ص) به وقوع پيوست.

اين پيوند يكي از زيباترين رخدادهاي شيرين تاريخ اسلام است. دو نسل امامت به هم رسيد و از اينها فرزنداني پاك و طاهر به وجود آمد كه ائمه(ع) به آن مباهات مي‏كردند.

اين پيوند مبارك كه بين حضرت امام زين‏العابدين(ع) و فاطمه دختر امام حسن مجتبي(ع) برقرار شد، شادي و سرور را به خاندان پاك پيامبر(ص) هديه كرد و لبخند مسرت را بر لبان مبارك آنان نشاند.

در بيشتر كتب معتبر نوشته‏اند تنها همسري كه به عقد دائمي امام سجاد(ع) در آمد، فاطمه دختر امام حسن بوده است.21

در نتيجه اين ازدواج كه در دوران امامت امام حسين(ع) انجام گرفت،22 پنجمين اختر آسمان امامت به موهبتي بزرگ رسيد، زيرا وي نخستين امامي است كه از نسل پاك امام حسن و امام حسين(ع) به وجود آمد و به سبب اين كرامت به: «هاشميٌ مِن هاشِمييّن وَ عَلَويٌّ مِنْ عَلَوييّن وَ فاطِميٌّ مِنْ فاطِمييّن» نايل شد.23

از آن پس امامت از نسل حسنين(ع) امتداد يافت و ائمه بعدي(ع) از امام باقر(ع) تا امام مهدي(عج) به اين كرامت مفتخر شدند كه از نسل سبطين پيغمبر باشند و فاطمه بنت الحسن مادر هشت امام شيعه گرديد.

فروزنده مستوفي در شعر زيبايي سروده است:




  • به بوستان امامت گلي شكوفا شد
    چو بود مادر او دخت مجتبي در عرش
    ز وصلتي كه چو خورشيد و ماه پيوندش
    چو مهر و ماه قرين گشت زان دو نطفه پاك
    وجود باقر از آن ظاهر و درخشان شد24



  • كه نور حق ز جبينش چو مه نمايان شد
    به همسري پسر عم به عهد و پيمان شد
    به عرش بسته شده آسمان چراغان شد
    وجود باقر از آن ظاهر و درخشان شد24
    وجود باقر از آن ظاهر و درخشان شد24



در زيارت‏نامه‏اي كه از امام رضا(ع) براي خواهرش حضرت فاطمه معصومه(س) صادر شده چنين مي‏خوانيم:

«السَّلام عليكِ يا بنْتَ الحسَنِ وَ الحسين عليه‏السلام؛25

سلام بر تو اي دختر حسن و حسين(ع)» كه تصريح به اين موهبت دارد.

ميلاد نور




  • در شهر مدينه جنت پاك
    بو جعفر باقر اندر او زاد
    آن روضه پاك جنت آباد26



  • مسندگه پادشاه لو لاك
    آن روضه پاك جنت آباد26
    آن روضه پاك جنت آباد26



هنگامي كه فاطمه دختر امام مجتبي(ع) به وجود مبارك امام باقر(ع) حامله شد به قدري ضعيف شده بود كه گاهي بيهوش مي‏شد و به خواب مي‏رفت. يك روز در عالم رؤيا فردي را ديد كه او را به فرزندي دانا و بردبار، بشارت داد. وقتي كه از خواب برخاست، از جانب راست خود از كنار خانه، صدايي شنيد كه گوينده آن را نمي‏ديد؛ امام سخنان او را مي‏شنيد كه مي‏گفت: حامله شدي به بهترينِ اهل زمين و بازگشت تو به سوي خير و سعادت است و بشارت باد بر تو به فرزندي بردبار و دانا.

از آن وقت ديگر در خود ثقل و سنگيني نديد تا آنكه نه ماه از حمل او گذشت. در اين

در بيشتر كتب معتبر نوشته‏اند

تنها همسري كه
به عقد دائمي
امام سجاد(ع) در آمد
فاطمه دختر امام حسن
بوده است.

ايام صداي ملائكه را در خانه خود بسيار مي‏شنيد.27

زمان ولادت امام محمد باقر(ع) فرا رسيد، مدينه در آستانه درخششي نو قرار گرفت، و امّ‏عبداللّه‏ در آن هنگام نوري مشاهده كرد، نوري كه هيچ كس غير از معصومين(ع) و مادران آنان، قادر به ديدن چنين نوري نيست.

هنگامي كه امام محمد باقر(ع) متولد شد، روي به جانب قبله گرداند و سه مرتبه عطسه كرد، بعد از آن حمد حق تعالي را بجا آورد. در تمام آن روز و شب از صورت و دستهاي امام باقر(ع) نور زردي مانند طلا ساطع مي‏شد.28

شاعر شيرين سخن در خصوص چگونگي رؤياي فاطمه بنت‏الحسن چنين سروده است:




  • به مادر هم بشد الهام در خواب
    به فرزندي شكيبا و توانا
    چو شد بيدار بشنيد از سوي راست
    مَهين رخسار اين پور همايون
    چو اين مولود پاك از آل طاها
    شبيه خاتم پيغمبرانست
    نهال طُهر زين‏العابدين است
    كمال مجتبي در او نشان است
    چو اُمّش فاطمه بنت حسن بود
    ز دُرج حكمت و برج ولايت
    بشد اين گوهر رخشان عنايت29



  • كه از قاصد بشارت را تو درياب
    به دلبندي نجيب و پاك و دانا
    كه عالي خلقت حق چهره آراست
    منوّر كرد كوه و دشت و هامون
    گرامي خلقت معبود يكتا
    تسلي‏بخش روح و جسم و جان است
    گرامي نجل ختم‏المرسلين است
    نشان از مادر پاكش عيان است
    ز زهدش در زمانه صد سخن بود
    بشد اين گوهر رخشان عنايت29
    بشد اين گوهر رخشان عنايت29



مادر گرامي
امام محمد باقر(ع)
زني نمونه و ممتاز
و صاحب كرامت بود.

ديگر فرزند فاطمه بنت الحسن عبداللّه‏ باهر است.

وي داراي كنيه «ابومحمّد» و معروف به «عبداللّه‏ باهر» از برادرش امام محمد باقر(ع) بزرگتر بوده است و كنيه امّ‏عبداللّه‏ كه فاطمه بنت الحسن مادر بزرگوار آن جناب بدان مشهور است، به مناسبت نام برادرش عبداللّه‏ است.

وي به دليل حُسن جمال و درخشندگي رخسار «باهر» لقب گرفت.30

عبداللّه‏ باهر، متولي اوقاف پيغمبر(ص)31 بود و سپس به توليت اوقاف امير مؤمنان(ع) رسيد.32

مدت عمر عبداللّه‏ باهر 57 سال بوده است.33 مورخان بدون هيچ اختلافي اين دو تن را از فرزندان «امّ‏عبداللّه‏» شمرده‏اند، اما منابع بسياري تعداد فرزندان امّ‏عبداللّه‏ را چهار پسر شمرده‏اند و نام دو تن ديگر را حسن و حسين گفته‏اند و نقل شده كه اين دو در كودكي درگذشته‏اند.34

بانوي صاحب كرامت

مادر گرامي امام محمد باقر(ع) زني نمونه و ممتاز و صاحب كرامت بود. كرامت در لغت به بزرگي، عزّت و بزرگواري معني شده است و در اصطلاح امر خارق‏العاده‏اي است كه خداوند جهت گراميداشت دوستان خاصّ و خالص خويش به آنان اعطاء نموده و فرق آن با معجزه آن است كه معجزه براي اثبات نبوت يا امامت است ولي كرامت چنين نيست.35

كرامتِ بزرگي كه از اين بانوي بزرگوار صادر شده، شگفت‏انگيز و شنيدني است. امام محمد باقر(ع) فرزند شايسته آن بانوي باشرافت مي‏فرمايد:

«كانَتْ اُمِّي قاعِدَةً عِنْدَ جِدارٍ فَتَصَدَّعَ الجِدار وَ سَمِعْنا هِدِّةً شَديْدةً فَقالَتْ بِيَدِها: لا وَ حقَّ المُصْطَفي ما اَذِنَ اللّه‏ُ لَكَ فِي السُّقُوطْ، فَبَقِيَ مُعَلَّقا فِي الْجوِّ حَتّي جازَتْهُ، فَتَصَدَّقَ أبي عَنْها بِمَائَة دِيْنارٍ؛36

مادرم كنار ديواري نشسته بود، ناگاه ديوار شكاف برداشت و صداي مهيبي به گوش رسيد، مادرم با دستش اشاره كرد و گفت: نه، به حقّ مصطفي. خداوند به تو اجازه فرو افتادن ندهد. پس ديوار در هوا معلق ماند، تا آنگاه كه از كنار آن گذشت. پس پدرم (امام سجاد(ع))37 به سبب دفع آن خطر، صد دينار صدقه داد.»

صديقه

يكي از ويژگيها و القاب شريف اين بانوي بزرگوار «صديقه» است. امام صادق(ع) پيشواي ششم شيعيان، روزي از جده خويش ياد نموده و در باره‏اش فرمود:

«كانَتْ صِدِيْقَةً لَمْ تُدْرِكْ فِي آلِ الْحَسَنِ مِثْلُها؛38

او زني راستگو بود كه در خاندان امام حسن زني همانند او يافت نشد.»

در اين حديث شريف براي اين بانوي گرانقدر دو ويژگي ممتاز ذكر شده است:

يكي صديقه و ديگري نمونه و ممتاز بودن در خاندان امام حسن(ع).

در معني صديقه نوشته‏اند كه؛ زني كه در حدّ اعلي، حقّ را تصديق كند، صديقه مي‏گويند.39

«صديقين» گروهي هستند كه با انبياء، صالحين و شهداء همراه و هم‏قافله‏اند، اينان قافله‏سالار كوي الهي‏اند.40

در آيه 69 سوره نساء، «صديقين» در رديف نبيين، شهداء و صالحين قرار گرفته‏اند.

مطلب ديگر كه در باره صديقين داراي اهميت است، اينكه صديقه را فقط صديق غسل مي‏دهد. اين حديث بدين معنا اشاره دارد:

مفضل بن‏عمر مي‏گويد: از امام صادق پرسيدم، چه كسي حضرت فاطمه را غسل داد؟

حضرت فرمود: اميرالمؤمنين(ع) فاطمه(س) را غسل داد. مفضل مي‏گويد اين مطلب براي من سنگين به نظر رسيد. امام(ع) فرمود: مثل اينكه از اين خبر تعجب مي‏كني؟! گفتم: بله، فدايت گردم، همين طور است. حضرت فرمود: اين مطلب برايت هيچ سنگين نباشد، زيرا زهرا(س) صديقه است و صديقه را فقط صديق غسل مي‏دهد، مگر نمي‏داني حضرت مريم را كه صديقه بود كسي جز حضرت عيسي غسل نداد.41

ويژگي ديگري كه از سخن امام صادق(ع) براي جده‏اش به دست مي‏آيد آن است كه وي برگزيده زنان خاندان امام حسن(ع) است.

بانوي نيكوكار

امام صادق(ع) در جايي ديگر مي‏فرمايد: «كانَتْ مِمَنْ آمَنَتْ و آتَّقَتْ و اَحْسَنَتْ و اللّه‏ يحب الْمُحْسِنين؛42

او از زنان مؤمنه، پرهيزكار و نيكوكار بود و خداوند نيكوكاران را دوست دارد.»

در سايه‏سار كلام صادق(ع)

امام صادق(ع) در باره مادران ائمه(ع) فرموده‏اند: چون يكي از مادران ائمه(ع) به يكي از ايشان حامله شود، در تمام آن روز بر او سستي و فتوري حاصل مي‏شود مانند غش. پس مردي را در خواب مي‏بيند كه او را بشارت مي‏دهد به فرزندي دانا و بردبار، چون از خواب بيدار مي‏شود از جانب راست خود و از كنار خانه صدايي مي‏شنود كه مي‏گويد:

حامله شدي به بهترين اهل زمين و بازگشت تو به سوي خير و سعادت است و بشارت باد تو را به فرزندي بردبار و دانا. در اين ايام صداي ملائكه را در خانه خود بسيار مي‏شنود.43

با اين توصيف، مادران ائمه(ع) از جمله «امّ‏عبداللّه‏» داراي مقامي بوده كه لااقل در ايام حمل امام باقر(ع) صداي ملائكه را مي‏شنيده است و اين ويژگي مصداق مُحدَّثه بودن است. «محدَّثه كسي است كه صداي فرشتگان را مي‏شنود، ولي او را نمي‏بيند».

اگر اين تعريف براي محدَّثه بودن كافي باشد اين بانوي گرانقدر در زمره «محدَّثين» خواهد بود.

مُحَدِّثه

يعني كسي كه حديثي از او صادر شده است. در كتاب «محدَّثات شيعه» از فاطمه همسر امام سجاد(ع) به نام «محدَّثه» ياد شده است.44

گرچه در كتاب محدثات شيعه، مستندي براي احاديث اين بانوي گرانقدر ذكر نشده است؛ ولي در كتاب شريف بحارالانوار، روايتي در باره علامات ظهور امام زمان(عج) از ايشان نقل شده است.

خبر از آينده

سَمعْتُ بِنْت الْحَسَنِ بنِ‏عَلي عليهماالسلام تَقُول:

«لا يَكُونُ هذا الاَمْرُ الَّذي تَنْتَظِرُونَ حَتّي يَبْرَأ بَعْضُكُم مِنْ بَعْضٍ وَ يَلْعَن بَعْضُكُم بَعْضَا وَ يَتْفَل بَعْضُكُم فِي وَجْهِ بَعْضٍ وَ حَتّي يَشْهَدَ بَعْضُكُم بِالكُفْرِ عَلي بَعْضٍ.

قُلْتُ: ما فِي ذلِكَ الخَيْر؟

قالَ: اَلْخَيْرُ كُلُّه فِي ذلِكَ عِنَدَ ذلِكَ يَقُومُ قائِمنا فَيَرْفَعُ ذَلِكَ كُلُّه؛45

عميره دختر نفيل مي‏گويد:

شنيدم كه دختر حسن بن‏علي(ع) فرمود:

ظهوري كه منتظر آن هستيد تحقق پيدا نمي‏كند تا آن زمان كه بعضي از شما از بعضي ديگر دوري كنند و برخي از شما برخي ديگر را لعن كنند و گروهي از شما آب دهان بر صورت گروهي ديگر بيندازد؛ تا آنجا كه جمعي از شما بر كفرِ جمعي ديگر شهادت دهند.

پرسيدم: در آن زمان خير در چيست؟

فرمود: خير تمامش در ظهور است. در آن روز قائم ما قيام مي‏كند و تمام آن دشمنيها را از بين مي‏برد.»

بر اساس اين حديث شريف در باره فاطمه بنت الحسن دو نكته اهميت دارد:

يكي آنكه طبق سند روايت، فرد يا افرادي از زنان از محضر اين بانوي گرانقدر استفاده علمي و معنوي مي‏برده‏اند. چنانكه عميره، دختر نفيل، شاگرد اين بانوي بزرگوار بوده است. ديگر آنكه متن حديث نشان از كرامت اين بانوي والامقام و علم او به برخي از حوادث آينده است.

وفات

تاريخ در باره وفات و محل دفن اين بانوي بزرگوار تصريح و حتي اشاره‏اي نكرده است. البته اگر به گذشته‏ها بازگرديم و اوراقي از تاريخ آن عصر را مطالعه كنيم، در مي‏يابيم كه شدت اختناق بني‏اميه به گونه‏اي بوده كه امروزه ما نمي‏توانيم خبري از زمان يا محل وفات آن بزرگوار به دست آوريم.

امام صادق(ع):

او زني راستگو بود
كه در خاندان امام حسن
زني همانند او يافت نشد.


1 ـ تاريخ محمدي، شيخ حسن كاشي، ص127.

2 ـ اشاره به آيه 23، سوره احزاب «انما يريد اللّه‏ ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا» ترجمه: «خدا فقط مي‏خواهد آلودگي را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.»

3 ـ اشاره به آيه 36، سوره نور، «في بيوتٍ اذن اللّه‏ ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو و الاصال» ترجمه: در خانه‏هايي كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت [آنها رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود. در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش مي‏كنند.

4 ـ بحارالانوار، علامه مجلسي، ج36، ص194، ح2.

5 ـ اعيان الشيعه، ج8، ص390 و دهها منبع ديگر.

6 ـ اخبار الزينبات، ص126.

7 ـ بحارالانوار، ج46، ص215 و دايرة المعارف تشيّع، ج2، ص504.

8 ـ همان.

9 ـ همان و التهذيب، ج6، ص77.

10 ـ عوالم المعارف الاحوال من الآيات و الاخبار و الاقوال، ج19، الامام محمد بن‏علي الباقر عليه‏السلام، الشيخ عبداللّه‏ البحراني الاصفهاني و مستدركاتها: السيّد محمدباقر بن‏المرتضي الموحد الابطحي الاصفهاني، قم، مؤسسة الامام المهدي، 1413ق، ص16 و 17.

11 ـ اصول كافي، ج1، ص536.

12 ـ تواريخ النبي و الآل، ص90.

13 ـ همان.

14 ـ همان.

15 ـ ر.ك: اخبار الزينبات، العلاّمه ابي‏الحسين يحيي بن‏الحسن بن‏جعفر الحجة بن‏عبيداللّه‏ الاعرج بن‏الحسين الاصغر بن‏الامام السجاد عليه‏السلام، نشره و قدّم له: محمد الجواد الحسيني المرعشي النجفي، ص126 لازم به توضيح است كه كتاب از منابع معتبر قرن سوم هجري است و تنها كتابي است كه نام مادر امام باقر(ع) را زينب نوشته است. در كتابهاي ديگر از اين بانوي بزرگوار با اين اسم يادي نشده است. مأخذ كتاب «الزينبات في بيت النبوة»، نشوه علواني، دمشق، 1418 كه در ص164 كه از اين بانو ياد نموده نيز همين كتاب «اخبار الزينبات» است.

16 ـ حبيب السير، ج2، ص32، خواند امير، كتابفروشي خيام، 1362؛ ابن شهر آشوب نيز تعداد فرزندان حضرت را يك دختر و سيزده پسر شمرده است؛ حقايق پنهان، احمد زماني، ص358.

17 ـ حبيب السير، ج2، ص32.

18 ـ ريحانة‏الادب، ج8، ص312، ميرزا محمدعلي مدرس تبريزي، انتشارات خيام، 1374؛ دايرة‏المعارف تشيّع، ج2، ص504، نشر شهيد سعيد محبّي، تهران، 1375.

19 ـ حبيب السير، غياث‏الدين بن‏همام‏الدين الحسيني (خواندامير)، كتابفروشي خيام، 1362، ج2، ص32.

20 ـ اعيان‏الشيعه، العلامه السيّد محسن الامين، ج8، ص390، همچنين در كشف الغمّه في معرفة‏الائمه، العلامه المحقق ابي‏الحسن علي بن‏عيسي بن‏ابي‏الفتح الاربلي، بيروت، دار الكتاب الاسلامي، 1401، ه···.ق، ج2، ص332. مطلب فوق را آورده است ولي در پاورقي اشتباه مزبور را مرتفع نموده است. و چون مأخذ «اعيان‏الشيعه» هم كتاب «كشف‏الغمه» است، بايد گفت كه قول اعيان‏الشيعه صحيح نيست ضمنا به پاورقي كشف‏الغمه اشاره‏اي نشده است.

21 ـ ناسخ التواريخ امام سجاد عليه‏السلام، ج8، ص40.

22 ـ معصوم هفتم و هشتم، ص5، جواد فاضل، مؤسسه مطبوعاتي علمي.

23 ـ بحارالانوار، ج46، ص215، ح13؛ اعيان الشيعه، العلامه السيد محسن الامين، ج8، ص310.

24 ـ ره‏آورد خانه خدا، فروزنده مستوفي، (درّي)، ص36، 1349.

25 ـ بحارالانوار، علامه مجلسي، ج102، ص266، ح4؛ زيارت‏نامه حضرت معصومه(س) در مفاتيح الجنان.

26 ـ تاريخ محمدي، ص127.

27 ـ منتهي‏الامال، ج2، ص174، اقتباس از حديث امام صادق(ع).

28 ـ همان.

29 ـ انوار جاويدان، محمدحسين جلالي، [بي‏جا، بي‏تا]، ص112.

30 ـ منتهي‏الامال، ج2، ص101؛ ناسخ‏التواريخ امام سجاد عليه‏السلام، ج8، ص40.

31 ـ ناسخ‏التواريخ امام سجاد عليه‏السلام، ج8، ص40.

32 ـ همان و منتهي‏الامال، ج2، ص101؛ رياحين‏الشريعه، ج3، ص16.

33 ـ همان.

34 ـ سلسله آل بيت النبي(ص)، ج2، ص464.

35 ـ ر.ك: معارف و معاريف، سيد مصطفي حسيني دشتي، قم، ج8، ص481، 1376ش.

36 ـ اصول الكافي، بيروت، دارالاضواء، ج1، ص536، محمد بن‏يحيي عن محمد بن‏احمد عن عبداللّه‏ بن‏احمد بن‏صالح بن‏يزيد عن عبداللّه‏ بن‏المغيرة عن ابوالصباح عن ابوجعفر عليه‏السلام.

37 ـ در كتاب زنان مرد آفرين تاريخ، ص169، محمد محمدي اشتهاردي، قم، مؤسسه انتشارات نبوي، 1376، به اشتباه نام امام صادق(ع) ذكر شده است.

38 ـ اصول الكافي، ج1، ص536.

39 ـ معارف و معاريف، ج6، ص671، البته نقل شده كه نام صديقه را امام سجاد(ع) بر وي گذاشت. حياة‏الامام محمد باقر عليه‏السلام، باقر شريف القرشي، بيروت، دارالبلاغه، ج1، ص19.

40 ـ زن در آيينه جلال و جمال، ص168، آية‏اللّه‏ جوادي آملي، مركز نشر اسراء، 1375ش.

41 ـ جرعه‏اي از كوثر، علي‏رضا سبحاني‏نسب، ص122، قم، 1375. به نقل از وسائل، ح2825.

42 ـ تواريخ النبي و الآل، الشيخ محمدتقي تستري، ص90.

43 ـ منتهي‏الامال، حاج شيخ عباس قمي، ج2، ص174.

44 ـ محدثات الشيعه، دكتر نهلا غروي نائيني، ص240.

45 ـ بحارالانوار، ج52، ص211، ح58.

/ 1