نامه ي يک متهم - دیگه می ذارمت کنار (مجموعه شعر) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیگه می ذارمت کنار (مجموعه شعر) - نسخه متنی

مریم حیدرزاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














نامه ي يک متهم

شاکي پرونده سلام ، درسته من متهمم

حتي براي متهم شدن پيش تو هم کمم

چه ذوقي کردم ، شنيدم گفتي شکايت
مي کني

اما دلم گرفت که گفتي ، منو اذيت مي کني

من تو رو اذيت مي کنيم ، مني که مي ميرم برات

مني که تندي مي شکنم زير تولد نگات

تو حکم من نوشته بود ، طبق مواد يک و بيست

تو روزگار من و تو اين کارا عاقلانه نيست

معلومه عاقلانه نيست ، عاشق که عاقل نمي
شه

ولي با اين جواب من که حکمي باطل نمي شه

شاکي محترم ، گلم ، بگو که زندونيم کنن

بگو پيش پاي چشات ، يک شبه قربونيم
کنن

بگو به افتخار تو ، بيان منو دار بزنن

علت ديوونگيمو ، تو کوچه ها جار بزنن

بگو که از رو قصمون کلي لالايي
بسازن

عکساي زيبا رو ولي اينجا و اونجا ،
نندازن

آخه حسودي مي کنم ، بفهمن اين راز و همه

فردا تقلب کنن از جنون اين
متهمه

دوس ندارم زيباي من از هر کسي شاکي
باشه

متهم اون نبايد تو کره ي خاکي باشه

شاکي من ، قانون مي گه : به
هر کي رو کنه جنون

چون قانونو نمي شناسه ، ديگه نه تنبيه
و نه اون

متهمت ، اما مي خواس ، شامل اين بندا نشه

به خاطر همين داره ، باراي عقلو مي کشه

نشسته تنها ، اين گوشه ، بدون حامي و
وکيل

کلي خوشش اومده از عشق تو وجرم و
دليل

خوب مي دونه اگه وکيل ببنده اين پرونده
رو

مي چينه از لباي تو گلاي سرخ خنده
رو

درسته که عاشقتم ، اما مگه من ديوونم

خنده رو از تو بگيرم ، که بي چشات نمي تونم

خلاصه که شاکي ماه ، صاحب پرونده ي من

خاطره ي گذشته هام ، مالک آينده ي من

متهمت قصدي نداشت ، عاشقيشو به دل نگير

فقط اونو قبول بکن ، به چشم مجرمي اسير

اينجا وکيلي نمي ياد که بگه من
جنون دارم

چون اگه آزادم کنن ، باز سرتو درد مي يارم

شاکي نازنين من ، مزاحمت شدم ، ببخش

مثل تمام لحظه ها ، بتاب و آروم بدرخش

متهمت قول مي ده که ديگه به تو نامه نده

درسته ديوونس ولي موندن رو قول بده

فک نکني نامه ي من شده مثل دفاعيه

شاکي گل ، نشون ندي اين مدرک و به قاضيه

نشون بدي اونم مي گه به خاطر درد جنون

متهمت گناه داره ، بگذر از اتهام اون

ولي تو اين کار و نکن ، مي خوام اسيري بکشم

تابلوي چشماي تو رو ناز و کويري بکشم

فداي چشمات که تو نور ، هطار و صد رنگ مي شه

زرد پاييزي مي پوشي ، چشات چه خوش رنگ مي شه

راحت شدي از دست من با شعر و عشق و التماس

نمي گم اما ، نمي يام ، بيرون از اين رخت
و لباس

به شاکي مثل گلم ، از مني که متهمم

زيبا جون اشکال نداره ، امضا کنم که مريمم ؟

مريم ديوونه ي تو ، يازده آبان و يه روز

جرم من افتخارمه ، به قاضيم مي گم
هنوز

يادت باشه لحظه ي صدور حکم ، تو
محکمه

دلت نسوزه ، نگذري از تقصير متهمه

شاکي هيچ کس نشو ، فقط اينو ازت مي خوام

فداي شاکي گل و جرم جنون و اتهام

الهي دروازه ي بخت ، به روت هميشه وا بشه

دست به خاکستر بزني ، الهي که طلا بشه

متهم هر چي رديف ، رديف پنج و دو و سه

نمي ذارم تو عاشقي ، کسي به گردم برسه

/ 30