قدرت هاي ارتجاعي دستراستي - لبنان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لبنان - نسخه متنی

مصطفی چمران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قدرت هاي ارتجاعي دستراستي

در لبنان حدود پانزده طايفة مذهبي وجود دارد، كه در آمار استعماري سال 1935 تحت سيطرة فرانسويان، مسيحيان ماروني اكثريت به حساب آمدند و انتخاب رئيس جمهور در تصرف ماروني قرار گرفت. از آن به بعد نيز مسيحيان به هيچ وجه حاضر نشدند آمار ديگري بگيرند، درحالي كه برابر آمار غيرمستقيمي كه جديداً از طريق كوپن شكر به دست آمد، حقايق بزرگي كشف شد. برطبق اين آمار عدة ماروني ها 450 هزارنفر، اهل تسنن 550 هزارنفر، كاتوليك ها 300هزارنفر، دُرزي ها 250هزارنفر و شيعيان 985هزارنفر تعيين گرديد، درحالي كه مطابق آمار استعماري فرانسه اكثريت اول را ماروني ها تشكيل مي دادند كه رئيس جمهور از بين آنها انتخاب مي شد و در مرحلة دوم سنّي ها بودند و نخست وزير از آنان بود و سرانجام شيعيان كه رئيس مجلس شوراي نمايندگان از بين آنان انتخاب مي شد، در حالي در عدة شيعيان بيش از دو برابر ماروني هاست.(1) از همين جا ظلم بزرگي كه بر شيعه رفته است معلوم مي گردد. درحال حاضر تقريباً همة قدرت سياسي، اقتصادي و نظامي لبنان در دست ماروني هاست و اين امر نمي تواند براي مسلمانان قابل قبول باشد و اعتراض شديد شيعه و حركه المحرومين به همين امر برمي گردد، مسلماً تحقق عدالت اجتماعي و رفع استثمار و ظلم و اختلافات طبقاتي مستلزم فدا شدن مقاديري از منافع و مصالح گروه حاكمه و بخصوص ماروني هاست وماروني ها نيز به هيچ وجه نمي خواهند منافع خود را از دست بدهند و تا به حال در مقابل تقاضاي محرومين براي استقرار عدالت اجتماعي مقاومت كرده اند. بزرگترين قدرت سازماني طايفة ماروني، حزب «كتائب» است، كه سال هاي متمادي سابقة تشكيلاتي و تعليمات نظامي دارد. نفرات «كتائب» هشتادهزار و تعداد افراد مسلح آنان چهل هزارنفر برآورد مي شود و بزرگترين حزب سياسي و قوي ترين ميليشياي{شبه نظاميان} لبناني است. اين حزب خود را از نژاد فينيقي ها مي داند و از عرب برتر مي شمارد و ترجيح مي دهد كه دولت، مسيحي و غربي و متصل به اروپا باشد. به همين جهت با حضور فلسطيني ها در لبنان نيز مخالف است و مستقيم و غيرمستقيم خواستار اخراج فلسطيني ها از لبنانست. رئيس اين حزب «پيرجميل» است. پس از اين حزب، «احرار» حزب دوم ماروني هاست كه رئيس آن «كميل شمعون» رئيس جمهور سال 1958 است كه پاي ارتش امريكا را به لبنان باز كرد، تا طرفداران ناصر و مبارزان ملي را منكوب كند. اين دو حزب طرفداري سياست غرب و مخالف فلسطيني ها هستند.جريان سال هاي گذشته نشان مي دهد كه قدرت مسلمانان از نظر سياسي و اجتماعي و نظامي روزافزون است و اگر وضع به همين منوال پيش برود، پس از مدتي سيطرة سياسي و اقتصادي و نظامي لبنان به دست مسلمانان خواهد افتاد. به همين جهت مسيحيت، عموماً و ماروني ها، خصوصاً، از قدرت مسلمانان و شيعيان وحشت دارند و نمي خواهند در توازن نيروهاي طائفي مصالح خود را از دست بدهند، ولي زمان به نفع مسلمانان و برضد منافع ماروني هاست و جبراً اين توازن غيرعادلانه به نفع محرومين تغيير خواهد يافت. بنابراين گروه هاي حاكمة ماروني به هر وسيله اي چنگ مي زنند، تا قدرت مسلمانان را بكوبند و پايان سيطرة خود را مدت ديگري به تعويق اندازند، براي اين كار از هيچ راهي حتي همكاري با قدرت هاي خارجي ابا نخواهند كرد. اسرائيل و امريكا از اين درگيري هاي داخلي خبر دارند، جنگ هاي داخلي را تحريك مي كنند و به دست «كتائب» مي خواهند ايجاد انفجار كنند و پاي مقاومت را به معركه بكشانند تا سپتامبر سياه ديگري نظير اردن به وجود آورند و در ضمن قدرت مسلمانان را نيز درهم بشكنند.

در اين روزها منافع اسرائيل در محو مقاومت فلسطيني و منافع «كتائب» در تضعيف مسلمانانؤ موازي و مقارن است. به همين جهت اين دو باهم همكاري دارند. بنابراين فقط در فرصت تاريخي و خطرناك موجود است كه «كتائب» مي تواند از نيروي اسرائيل و امريكا و غرب در كوبيدن مسلمانان استفاده كند. امام مقاومت فلسطين نيز تجربة تلخ 1970 اردن را پشت سرگذاشته است و نمي خواهد بار ديگر به چنين معركه خطرناكي گرفتار شود، بنابراين در كشمكش هاي داخلي سال گذشته و سال جاري{يعني سال 1975} با كمال مهارت و تيزبيني خود را از معركه كنار كشيده و عملاً در زد و خوردها شركت نكرده است و حتي سعي نموده با ميانجيگري و ابراز قدرت و نفوذ خود، از جنگ هاي داخلي و زد و خوردهاي طائفي جلوگيري كند.

/ 155