مصاحبه با استاد سيد مصلح الدين مهدوي - مصاحبه با استاد سید مصلح الدین مهدوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مصاحبه با استاد سید مصلح الدین مهدوی - نسخه متنی

مصاحبه شونده: سید مصلح الدین مهدوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تاريخ و فرهنگ معاصرـ شماره 1 ، مهر 1370

مصاحبه با استاد سيد مصلح الدين مهدوي

..... در گوشه و كنار كشور اسلاميمان، محققاني هستند كه بدور از نام و نشان بكار تتبع و تحقيق اشتغال دارند و سالهاست كه در سكوت خانه خويش تأليفات با ارزش از خود برجاي نهاده‌اند. شناخت اينان و دستيابي به تجارب آنها مي‌تواند براي همه ما مفيد باشد. محققاني كه در زمينه‌هاي مشتركي كار مي‌كنند و طلاب و دانشجوياني كه به تازگي قدم در راه تحقيق نهاده‌اند نيازمند شناخت اين اساتيد هستند.

ما در اولين گام با استاد سيد مصلح الدين مهدوي كه اكنون بيش از هفتاد سال داشته و تخصص ويژه در تاريخ اصفهان دارند، مصاحبه‌اي صورت داديم. در همين جا از خوانندگان گرامي تقاضا داريم اگر با اينگونه محققان گمنام در شهرستانها كه تاكنون كمتر معرفي شده‌اند آشنائي دارند، ما را براي شناساندن آنان راهنمائي كنند.لازم به يادآوري است كه پاسخ استاد در جواب سئوالات ما بصورت مكتوب از طرف خود ايشان بدست ما رسيده است.

استاد لطف كنيد مختصري از زندگي خود را بيان كنيد.

استاد: بسم الله الرحمن الرحيم بعدالحمد و‌الصلوة مايل بودم كه همچنانكه مدت هفتاد و چند سال گمنام زيسته‌ام و كسي از نام و نشانم خبر ندارد بقيه عمر را هر مقدار باشد همچنان گمنام و خامل‌الذكر بگذرانم و كسي از سرگذشت من و احوالاتم باخبر نباشد. از معصوم عليه السلام روايت شده است كه فرمودند:

بهترين مردم در دوره آخرالزمان كسي است كه گمنام باشد (او كسي را نشناسد و ديگران نيز او را نشناسند) امّا چه بايد كرد، هميشه گردش امور برخلاف ميل انسان است.

دوستي بزرگوار و دانشمندي گرانمايه و نويسنده‌اي محقق از من خواست كه مختصري از شرح زندگاني و آثار خود جهت او بنويسم. قبلاً نيز از طرف چندتن از نويسندگان و دوستان چنين پيشنهادي به من شده بود كه جواب همه آنها منفي بود. امّا نمي‌دانم چرا در برابر پيشنهاد اين يار عزيز تسليم شدم و قول مساعد دادم با اينكه روحاً از اين كار بيزار بوده و مي‌باشم. بعداً به فكر افتادم كه وي را نيز چون ديگران دانسته و با وعده خود مخالفت كنم. اين آيه شريفه به خاطرم رسيد كه حضرت حق جل‌و‌علا يكي از نشانه‌هاي متقي و مؤمن را وفاي به عهد مي‌شمارد و مي‌فرمايد: «والموفون بعهدهم اذا عاهدوا» (سوره بقره/آيه 177)

بر خود واجب ديدم كه به وعده خود جامه عمل بپوشانم. اكنون با اقرار به خردي و ناچيزي خود و اينكه من هرگز خود را قابل آن ندانسته و نمي‌دانم كه نامم و شرح زندگاني و آثارم در كتابي و يا رساله‌اي ثبت شود مي‌گويم:

در بامداد روز پانزدهم محرم الحرام سال 1334 قمري در محله بيدآباد اصفهان به دنيا آمدم. نامم را محمدحسين و لقبم را مصلح الدين گذاشتند كه از همان روزانه اوّل به لقب شهرت يافتم و نامم فراموش شد.

پدرم مرحوم آقا سيد شهاب الدين (محمدتقي) عالمي بزرگوار و فاضلي اديب و پرهيزگار و اهل مطالعه و تحقيق و وارد در امور اجتماع بود، مادرم دختر علامه فقيه مجتهد بزرگوار مرحوم آخوند ملامحمد حسين كرماني (1254-1330) از علماء و مدرسين و ائمه جماعت و صاحب مسند قضا و حكومت و باني ساختمان دو مسجد: مسجد نور و مسجد رضوان مي‌باشد.

خاندان پدري من تا آنجا كه مي‌دانيم همگان از علماء و خدمتگزاران بساحت مقدس شرع و اسلام بوده و چندتن از آنها صاحب تأليفات در فقه اصول و تفسير و صرف و نحو و ادب مي‌باشند.

/ 8