چه گناهانى موجب مىشود كه ما حضرت صاحب الامر(ارواحنا فداه) را نبينيم و با او ارتباط داشته باشيم؟ كمى توضيح دهيد؟
از آنجا كه امام عصر(عج) مظهر پاكى هاست و «علاقمند به اباصالح، خودش هم بايدصالح باشد»؛ لذا هر گناهى كه از انسان سر بزند او را از آن حضرت دور مىسازد. گناه،
حجاب بين انسان و حجّت خداست. گناه، قلب را تيره كرده و علاقه انسان را نسبت به
امور معنوى، ضعيف مىكند. بنابراين، ترك واجبات و انجام گناهان رابطه قلبى انسان با
امام زمانش را سست مىكند و اگر خداى نخواسته دل انسان بر اثر گناهان وارونه شد،
شايد منكر امام عصر(عج) هم بشود. بنابراين، تا دير نشده توبه و جبران گذشته و عزم و
اراده بر باز نگشتن به گناه لازم است؛ چون امام زمان بنده مطيع خداست و از ما هم
مىخواهد كه بنده خدا باشيم و گناه نكنيم.
البته لازمه گناه اجتماعى محروميت اجتماعى است و شايد مهمترين گناه جامعه،
عدم شناخت و عدم يارى امام معصوم و عدم آمادگى و پذيرش امام و راه و روش اوست كه
باعث محروميت از ظهور و تأخير آن مىگردد.
چرا اكثرا كسانى كه لياقت ديدار آقا امام زمان(عج) را پيدا كردهاند، مرد هستند و كمتر يا اصلاً نمىگويند كه خانمى لياقت ديدار پيدا كرده است؟
دوست عزيز! وقتى زنان در حكومت آن حضرت و در قيام آن حضرت جايگاه ويژهاىدارند؛ به گونهاى كه بيش از پنجاه نفر از كادر اصلى ياران آن حضرت را بانون تشكيل
مىدهند، مسلما در شرفيابى به محضر آن حضرت نيز، جايگاه خانمها ممتاز است. تشرّفات
فراوانى در اين رابطه از طرق موثّق نقل شده است و حتّى كتابى هم در اين رابطه تأليف
شده كه اختصاص به تشرّفات خانمها به محضر آن حضرت دارد. از جمله اين حكايات
مىتوان حكايت موثّق تشرّف دختر حضرت آيهالله العظمى اراكى(ره) را نام برد.
مىگويند كه فقط عشق به خدا داشته باشيم آيا عشق به ائمه اشكالى دارد؟ آيا جملاتى مثل در قلب منى يا تو عشق منى يا دلرباى من كه در رابطه با يكى از معصومين گفته مىشود اشكالى دارد يا نه؟
منظور از عشق به خدا داشتن، انحصار بندگى نيست به خداوند متعال است و اينمسأله با عشق و محبت اولياء الهى منافات ندارد؛ زيرا عشق به اهلبيت در طول عشق به
خداست و به معناى پيروى و وابستگى به اين وجودات مقدس، براى رسيدن به مقام قرب الهى
است و آنان نقش الگو و واسطه بين خلق و خالق را دارند. علاقه به آنها نيز در
راستاى عشق به خدا قرار دارد و به همين جهت محبت انبيا و اوليا معصوم: نه تنها
مطلوب بلكه لازم و ضرورى است.
در اين زمينه نكاتى قابل طرح است:
1ـ در مورد اهل بيت غلو نبايد كرد؛ چرا كه آنان بندگان خدايند و كارهاى آنان
به اذن و قدرت خداست لذا نبايد الفاظى به كار برد كه فقط شايسته خداست (همان گونه
كه درباره پيامبر صلىاللهعليهوآله در تشهد نماز مىگوييم: اشهد ان محمّدا عبده
و رسوله؛ گواهى مىدهم كه محمد صلىاللهعليهوآله بنده و پيامبر خداست)
2ـ در مقابل غلو، بى حرمتى هم نبايد نمود؛ زيرا گرچه اوليا، بندگان خدا هستند،
اما نبايد به بهانه علاقه و محبت، الفاظى را نسبت به آنان به كار ببريم كه دور از
ساحت مقدس آنان و در واقع توهينى به آنان است. اهلبيت عليهمالسلام برترين بندگان
خدا و خليفهالله هستند و فرشتگان در مقابل آنان سرتعظيم فرود مىآورند. پس شايسته
است ما هم درباره آنان ادب را مراعات كنيم.