مقايسه قيام عاشورايى حسينى با انقلاب جهانى مهدى(عج)؟
در پاسخ به سئوال شما، به عرض مىرساند، جداى از بروشورى كه به اين مقايسهپرداخته و به نامه ضميمه شده است، منابع ذيل به اين موضوع پرداختهاند و مطالعه آن
را مفيد و كارگشا مىدانيم:
فصلنامه انتظار، ش 3، مقاله عاشورا و انتظار، پورسيد آقايى
فصلنامه انتظار، ش 2، مقاله حسين و مهدى، محمد رضا فواديان
فصلنامه انتظار، ش 2، مقاله نينوا معبر انتظار، صادق سهرابى
انقلابات پيش از ظهور حضرت مهدى از نظر تاريخى و ارتباط آنها با زمينه ظهور حضرت مهدى عليهالسلام؟
به عقيده شيعه هر حكومتى غاصب و ظالم است به هر شكل و قالبى كه باشد مگر آنكهامام معصوم عليهالسلام يا مأذون از امام (ولو به صورت مطلق به معناى نيابت عامه)
حكومت را بدست گيرد. در مجموع قيامهاى شكوهمند شيعه از حمايت مردمى تودهها و
شخصيتهاى نامآور اسلامى برخوردار بوده و فقهاء و علماى اعصار مختلف در صف مقدم
بودهاند و تشيع را تبليغ و گسترش مىدادند. و اين نهضتها و انقلابها گرچه از نظر
تئورى و عمل با نظام ايدهآل توحيدى قابل مقايسه نيست ولى در راستاى احكام اسلامى
بوده است.
در مجموع تلاش علماء از آغاز غيبت كبرى تا عصر معاصر با انديشههاى متفاوت
سياسى و مبانى عدالت اجتماعى اسلام مطرح بوده كه اوج تمام جنبشهاى اسلامى، نهضت
اسلامى امام خمينى (ره) به شمار مىرود كه مردم به پيروى از بزرگمردى برخواستنكه
او را نايب عام امام زمان عليهالسلام مىدانستند. البته نبايد از گروهها و
فرقههايى كه از نام مهدى براى رسيدن به اهداف دنيوى خود استفاده كردهاند؛ غافل
شد.
مسأله انتظار و ظهور حضرت مهدى از منظر فلسفه تاريخ؟
انتظار دو گونه است الف) انتظارى كه سازنده و نگهدارنده و تعهدآور است بهگونهاى كه مىتواند نوعى عبادت و حقپرستى شمرده شود.
ب) انتظارى كه گناه و ويرانگر است و نوعى اباحىگرى محسوب مىگردد. اين دو نوع
انتظار معلول دو نوع برداشت از ظهور مهدى(عج) است و اين خود از دو نوع بينش درباره
تحولات و انقلابات تاريخى ناشى مىشود.
جهت تحقيق و مطالعه بيشتر رجوع شود به كتابهاى 1ـ قيام و انقلاب، مهدى از
ديدگاه فلسفه تاريخ، اثر استاد مطهرى 2ـ نگاهى دوباره به انتظار، اثر مجيد حيدرى
نيك.