برگشتن از دين - میزان الحکمه جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میزان الحکمه - جلد 5

محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه حمیدرضا شیخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برگشتن از دين

ارتداد و واپسگرايى

((جـز اين نيست كه محمد پيامبرى است كه پيش از اونيز پيامبرانى ديگر بوده اند آيا اگر بميرد يا كـشـتـه شـود شـما به آيين پيشين خود باز مى گرديد؟

هر كس كه باز گردد هيچ زيانى به خدا نخواهد رسانيد خدا سپاسگزاران را پاداش خواهد داد)).

ـ پيامبر خدا(ص ) : چون بميرم پيشاهنگ شما خواهم بود و وعده گاه شما حوض (كوثر)است پس , مـى گـويم : پروردگارا , اينها امت من هستند! در جوابم گفته شود : تونمى دانى بعد از تو چه ها كردند و به قهقرا (و آيين پيشين خود) برگشتند.

ـ مـن در كـنـار حـوض مـنتظر شما هستم به خدا سوگند , مردانى از برابر من مى گذرند و من مى گويم : پروردگار من ! اينها از من و امت من هستند خداوند مى فرمايد : تو نمى دانى كه بعد از تو چه كردند , آنها پيوسته به عقب (و آيين گذشته خود) بر مى گشتند.

ـ امـام على (ع ) : پس از آن كه رسول خدا(ص ) رحلت كرد , گروهى به عقب برگشتند وراههاى ناهموار , آنان را به هلاكت افكند و بر افكار نادرست خويش تكيه كردند.

ـ در نـامـه خـود بـه مـعـاويـه , مـى فـرمـايـد : گروه بسيارى از مردم را به هلاكت افكندى و با گـمراهى خود آنان را فريفتى و در موج درياى (پليديهاى ) خويش در افكندى كه تاريكيها آنان را فـراگـرفـت و امـواج شـبـهات از هر سو آنها را به تلاطم آورد , پس , از راه راست دور شدند و به قهقرابرگشتند و به راه پيشينيان خويش بازگشتند.

ـ خـطـاب بـه خوارج , فرمود : پس , به بدترين بازگشتگاه برگرديد و راه پيشينيانتان را در پيش گيريد.

كيفر ارتداد

((از مـيان شما آنها كه از دين خود برگردند و كافربميرند , اعمالشان در دنيا و آخرت تباه شده و جاودانه در جهنم باشند)).

ـ پيامبر خدا(ص ) : هر كه دين خود را تغيير دهد , او را بكشيد.

ـ امام باقر(ع ) , در پاسخ به سؤال محمدبن مسلم از حكم مرتد , فرمود : هر كه از اسلام روى برتابد و پـس از مـسـلـمـان شدن , به آنچه خداوند بر محمد(ص ) نازل فرموده است , كفر ورزد توبه اش پذيرفته نيست و بايد كشته شود ,زنش از وى جدا گردد و ميراثش ميان فرزندانش تقسيم شود.

ـ كـارگـزار امـيـر المؤمنين (ع ) به آن حضرت نوشت : من با گروهى از مسلمانان زنديق شده (و گروهى از مسيحيان زنديق شده ) روبه رو شده ام (تكليف چيست )؟

حضرت فرمود : مسلمانانى را كـه مسلمان به دنيا آمده اند وسپس مرتد شده اند گردن بزن و از آنها توبه مخواه , ولى كسانى را كـه مسلمان به دنيا نيامده اند(بلكه بعدا مسلمان شده و سپس از اسلام برگشته اند) به توبه وادار اگر توبه نكردند گردن بزن واما مسيحيان , اعتقادات خود آنها بدتر از زندقه است .

ـ ابو عثمان نهدى : على (ع ) مردى را كه مسلمان شده و سپس كافر گشته بود , يك ماه مهلت داد تا توبه كند اما او توبه نكرد و على (ع ) وى را كشت .

ـ امـام سـجـاد(ع ) : على (ع ) زنديق شده ها رابه توبه وا مى داشت اما از كسانى كه مسلمان به دنيا آمـده (و سـپـس زنـديـق شـده ) بودند توبه نمى پذيرفت و مى فرمود : ما كسانى را به توبه دعوت مـى كنيم كه دين ما را پذيرفته و سپس ازآن برگشته اند اما كسانى را كه مسلمان به دنيا آمده اند به توبه كردن فرا نمى خوانيم .

ـ امـام على (ع ) : تنها كسانى به توبه وادار مى شوند كه دينى را بپذيرند و سپس از آن برگردنداما مرتدى را كه مسلمان زاده شده باشد , مى كشيم و توبه اش را نمى پذيريم .

ـ كـسـى كـه از اسـلام مـرتـد شـده بـاشد , زنش بايد از او جدا شود , از گوشت حيوانى كه ذبح كـرده نـبـايـد مـصرف كرد و سه روز مهلت داده مى شود كه توبه كند , اگر توبه نكرد و به فرمان خداى عزوجل بازنگشت در روز چهارم كشته مى شود.

وضع مرتد بعد از توبه

ـ امـام بـاقـر(ع ) : هر مؤمنى كه در زمان ايمان داشتن كار نيكى انجام دهد و سپس بر اثر گرفتار شـدن به فتنه كافر گردد اما بعد از آن توبه كند , هر عمل خيرى كه در زمان ايمانش به جا آورده برايش نوشته و محسوب شود و كفر او كه پس از آن توبه كرده است , آن اعمال را باطل نمى كند.

ـ هـر مـؤمـنى در زمان ايمان خود به حج رود و كارى (نيك ) انجام دهد و سپس در ايمانش خللى وارد آيد و كافر گردد ولى بعد توبه كند و ايمان آورد , هر كار خوب و شايسته اى كه درزمان ايمان اوليه اش انجام داده برايش منظور مى شود و چيزى از آن (به سبب كفرش ) باطل نمى گردد.

آنچه موجب كفر و ارتداد مى شود

ـ امـام رضـا(ع ) : هر كه خداوند تعالى رابه مخلوقاتش تشبيه كند مشرك است و هر كه به خداوند چيزى را نسبت دهد كه از آن نهى فرموده است , كافر باشد.

ـ هر كه براى خداوند چهره و صورتى مانند چهره انسان قائل باشد كافر است .

ـ معتقد به جبر كافر است و معتقد به تفويض مشرك .

ـ كـسـى كـه معتقد به تناسخ باشد , به خداى بزرگ كفر ورزيده و بهشت و دوزخ را تكذيب كرده است .

ـ امام صادق (ع ) : كسى كه بدون لياقت ادعاى امامت كند , كافر است .

ـ كسى كه درباره خدا و رسول او(ص )شك كند , كافر است .

ـ امام باقر(ع ) : دوست داشتن ما ايمان است و دشمن داشتن ما كفر.

ـ از امـور حتمى و تغيير ناپذير نزدخداوند ظهور قائم ماست هر كه در گفته من شك كند خدا را در حال كفر و انكار او ديدار كند.

روزى

روزى رسان

((خداست روزى رسان و اوست دارنده نيرويى سخت استوار)).

ـ در وحـى گـذشـتـه (به انبياى پيشين )آمده است : اى آدمى ! من تورا از خاك و سپس از نطفه بيافريدم و در آفرينش تو ناتوان نماندم آيا در رساندن به هنگام گرده نانى به تو درمانده ام ؟

ـ امـام عـلـى (ع ) : از جـمـله اندرزهاى لقمان به فرزندش اين بود : فرزندم ! كسى كه در به دست آوردن روزى يـقينش (به خدا) اندك و نيتش (به روزى رسان ) سست است بايد از اين نكته عبرت آموزد كه خداى تبارك و تعالى او را درسه مرحله از خلقتش روزى داد بدون آن كه خودش در آنها كـسب و تدبيرى داشته باشد پس خداى تبارك و تعالى در مرحله چهارم نيز روزى او را خواهد داد در رحـم مادرش و از شيرمادرش و از در آمد والدينش روزى او را داد تا آن كه بزرگ شد و عقلش رشـد كـردو مـسـتـقـلا بـه كـسـب در آمـدپـرداخـت در اين هنگام , بر خود سخت گرفت و به پـروردگـارش بـدگمان شد و از ترس تنگدستى و يقين نداشتن به وعده خداى تبارك و تعالى , حقوق مالى خود (نسبت به ديگران )را ناديده گرفت و خود و خانواده اش را در سختى و تنگنا قرار داد.

ـ امام صادق (ع ) : خدايى كه براى چند برابر شدن خوبى ها و پاك شدن بدى هايت به او اميدبسته اى , براى بهبودى حال و روز دخترانت نيز به همو اميد بند.

زياد و كم شدن روزى

((پـروردگـار تـو در رزق هـر كـس كـه بـخـواهد گشايش مى دهد يا تنگ مى گيرد , زيرا او به بندگانش آگاه و بيناست )).

((روز ديـگـر آن كسان كه ديروز آرزو مى كردند كه به جاى او مى بودند , گفتند : شگفتا كه خدا روزى هر كس را كه خواهدفراوان كند يا تنگ سازد اگر خدا به ما نيز نعمت فراوان داده بود , ما را نيز در زمين فرو مى برد وشگفتا كه كافران رستگارنمى شوند)).

((بگو : پروردگار من است كه روزى هركس را كه بخواهد فراوان مى كند و بر هر كه بخواهد تنگ مى گيرد , ولى بيشترمردم نمى دانند)).

ـ امام على (ع ) : بهره هر كسى , همچون قطره هاى باران كه از آسمان به زمين فرود مى آيد , به هر كس كم و بيش آنچه سهم اوست مى رسد پس , اگر يكى از شما در خانواده يا مال يا وجود برادرش اندك فزونى ديد نبايد مايه فتنه او شود.

ـ اختيار كم و زياد شدن روزيها جز در دست روزى رسان نيست .

ـ روزيهاى آنان را تقسيم كرد و آثارو اعمال و تعدادشان را شماره كرد.

حكمت كاهش و افزايش روزى

((اگـر خدا روزى بندگانش را افزون كند , در زمين فساد مى كنند , ولى به اندازه اى كه بخواهد روزى مى فرستد , زيرا بر بندگان خود آگاه و بيناست )).

((خـدا , روزى بـعـضـى از شـما را از بعضى ديگر افزون كرده است پس آنان كه فزونى يافته اند از روزى خـود بـه بـنـدگـان خويش نمى دهند تا همه در روزى يكسان شوند آيا نعمت خدا را انكار مى كنيد؟



)).

((آرزو مكنيد آن چيزهايى را كه بدانها خدا بعضى از شما را بر بعضى ديگر برترى داده است مردان را از آنـچـه كنندنصيبى است و زنان را از آنچه كنند نصيبى و روزى از خدا خواهيد كه خدا بر هر چيزى آگاه است )).

ـ امام على (ع ) : روزيها را مقدر فرمود و آن گاه آنها را زياد و كم و به تنگى و فراخى عادلانه تقسيم كـرد , تـا هـر كـه را بـخـواهـد به وسعت روزى و ياتنگى آن بيازمايد و از اين طريق سپاسگزارى و شكيبايى توانگر و تهيدست را به آزمايش گذارد.

ـ دربـاره آيـه ((بـدانيد كه دارايى ها و فرزندان شما مايه آزمايش است )) , فرمود : يعنى خداوندبه وسيله دارايى ها و فرزندان مردم را مى آزمايد تا معلوم شود چه كسى از روزى خود ناخشنوداست و چه كسى به قسمت خويش راضى و خشنود مى باشد.

تضمين روزى

((چه بسيار جنبندگانى كه ياراى تحصيل روزى خويش ندارند و خدا آنها و شما را روزى مى دهد و او شنوا و داناست )).

((هـيـچ جـنبنده اى در روى زمين نيست , جز آن كه روزى اش بر عهده خداست و موضع و مكان آن را مى داند , زيرا همه در كتابى روشنگر (لوح محفوظ) آمده است )).

ـ امام على (ع ) : هر جاندارى , روزى خود را دارد.

ـ بـه ايـن مـورچه بنگريد كه با آن همه كوچكى و ظرافت اندام كه تقريبا به چشم نمى آيدروزيش تـضـمـيـن شده و به فراخور حالش روزى او مى رسد , خداوند منان و بخشنده از او غافل نيست و پروردگار جزا دهنده او را نيز محروم نساخته است , اگر چه در دل تخته سنگى سياه وخشك و يا در ميان صخره اى سخت باشد.

ـ اين كلاغ است و آن عقاب , اين كبوتر است و آن شتر مرغ هر مرغى را به نامش خوانده وروزى او را ضمانت كرده است .

ـ مردم نانخورهاى خدايند خداوند روزى آنها را ضمانت و خوراكشان را مقدر كرده است .

ـ امام سجاد(ع ) , در حمد و ستايش خداى عزوجل , مى فرمايد : و از رزقى كه عطا فرموده براى هر جـاندارى بهره مشخصى ازروزى قرار داده است و به هركس روزى بيشتر دهد كسى نمى تواند از آن بكاهد و به هركس روزى كمتر دهد كسى نمى تواند بر آن بيفزايد.

تضمين روزى براى جوينده روزى

ـ امام على (ع ) : روزى را بجوييد , زيراروزى براى جوينده آن ضمانت شده است .

ـ ابـو عبيده به امام صادق (ع ) عرض كرد: ((دعا كن كه خداوند روزى مرا در دست بندگانش قرار نـدهد)), امام (ع ) فرمود : خداوند چنين كارى نمى كند او روزى بندگان را در دست يكديگر قرار داده است , اما از خدا بخواه كه روزيت را در دست بندگان خوبش قرار دهد , كه اين از خوشبختى است .

ـ امـام صـادق (ع ) : از طلب روزى حلال دست مكش , زيرا طلب روزى حلال تو را در دينت يارى مى رساند پاى اشترت را ببند و به خدا توكل كن .

روزى تضمين شده شما را از انجام فرايض باز ندارد

ـ پـيـامـبر خدا(ص ) : مبادا با پرداختن به كسب روزى تضمين شده از آنچه بر تو واجب شده است بازمانى , زيرا قسمت تو از روزى مى رسد و آنچه قسمت تو نباشد به آن دست نمى يابى .

ـ امام عسكرى (ع ) : مبادا روزى ضمانت شده , تو را از كار واجبى باز دارد.

ـ امام على (ع ) : خداوند روزى شما را تضمين كرد و به كار (انجام واجبات ) فرمان داده شده ايد پس , طـلـب روزى تضمين شده نبايد براى شما مقدم بر اعمال واجب باشد , ليكن به خدا سوگند كه شـك بـر شـمـا عـارض شده و اوهام نادرست با يقين در آميخته است , چندان كه آنچه براى شما تـضـمـيـن شـده گـويـى به صورت امرى واجب در آمده و گويى آنچه واجب شده ازدوش شما برداشته شده است .

حرص زدن و افزايش روزى

ـ امـام صـادق (ع ) : امـيـر الـمـؤمـنين (ع ) بارهامى فرمود : به يقين بدانيد كه خداى تعالى اجازه نـمـى دهـد بنده بر آنچه در قرآن حكيم برايش مقدرشده پيشى گيرد , هر چند سخت بكوشد و با تـمام توان چاره انديشد و ترفند زند اى مردم ! هيچ انسانى باهوش و ذكاوت خود نمى تواند تغييرى در جـهـت افـزايش روزى خود پديدآورد وازروزى هيچ فقيرى ,به سبب كم هوشى او , كم نمى شود كسى كه اين نكته را بداند و به آن عمل كند بيش از همه آسايش دارد و سود برده است .

ـ امـام عـلـى (ع ) : بـسـا انسانهايى كه (درطلب روزى ) خود را به رنج مى افكنند , اما در سختى و تنگدستى به سر مى برند و بسا كسانى كه در طلب روزى ميانه روى مى كنند و دست تقدير آنان را يارى مى رساند.

ـ بـدانـيـد كـه آنـچـه خـداونـد براى بنده مقدر كرده است , بى كم و كاست به او برسد هر چند درچـاره انـديـشـى و پـيـدا كـردن راهـهـاى كسب روزى ناتوان باشد و نيز بيش از آنچه خداوند برايش مقدر كرده به او نرسد , هر چند بسيار زرنگ و چاره انديش باشد.

ـ پيامبر خدا(ص ) : نه حرص زدن حريص روزى را به طرف او مى كشاند و نه ناخوش داشتن كسى از روزى , آن را از او باز مى دارد.

ـ امام على (ع ) : آن روزى , كه بى كوشش به كسى عطا نشود , با كوشش هم به او داده نمى شود.

ـ در نامه خود به عبداللّه بن عباس , مى فرمايد : اما بعد , بدان كه تو بر مرگ خويش پيشى نخواهى گرفت و آنچه روزى تو نيست نصيبت نمى شود.

ثمره ايمان داشتن به مقدر بودن روزى

ـ امام صادق (ع ) : اگر روزى مقدر است ,پس حرص زدن چرا؟

ـ امام على (ع ) : آزمندى به دنيا را رها كن و به زندگى طمع مبند.

زيرا روزى قسمت شده است و تلاش انسان بى فايده .

هر كه طمع مى ورزد فقير است و هركه قناعت مى كند غنى است .

ـ امام حسين (ع ) , پس از شنيدن خبر شهادت مسلم , فرمود:

اگر دنيا ارزشمند به شمار مى آيد هر آينه سراى پاداش خداوندعالى تروارزنده تراست .

اگر روزى ها قسمت شده و مقدر است پس ناآزمندى انسان در روزى زيباتر و برازنده تر است .

فراخى روزى و حماقت

ـ امام صادق (ع ) : خداى تعالى روزى احمقان را فراخ گردانيد تا خردمندان درس عبرت بگيرند و بدانند كه دنيا با تلاش و زرنگى به دست نمى آيد.

ـ خـداى تـعالى به يكى از پيامبران خود وحى فرمود كه : آيا مى دانى چرا احمق را روزى مى دهم ؟

عرض كرد : نه فرمود : تا خردمند بفهمد كه روزى با زيركى و چاره گرى به دست نمى آيد.

ـ امام على (ع ) : روزى به حماقت موكول شده است و محروميت به خردمندى و بلا به صبر.

ـ اگـر روزى هـا بـه سـبـب بـهـره مـنـدى ازعـقل و خرد مى رسيد هر آينه بهايم و احمقان زنده نمى ماندند.

تشويق به ميانه روى در طلب روزى

ـ پـيـامـبـر خدا(ص ) : همانا جبرئيل در دلم چنين افكند كه هيچ كس نميرد تا روزيش را به طور كـامـل دريـافـت كند , پس از خدا بترسيد و درطلب روزى ميانه روى كنيد و دير رسيدن روزى شـمارا وادار نكند كه آن را از راه غير حلال بجوييد , زيرا آنچه نزد خداست جز با طاعت او به دست نمى آيد.

ـ امـام عـلـى (ع ) , بـه فـرزنـد خـود حـسـن (ع ) , فـرمـود : فـرزنـدم ! به جاست كه نصيحت مرا دربـاره بـى اعتنايى به دنيا گوش كنى و از آن دل بركنى و از دنيا دورى كنى و اگر نصيحت مرا درباره آن نپذيرى يقين بدان كه تو (در دنيا) هرگز به آرزويت نمى رسى و از مرگ رهايى ندارى , زيـرا تـونـيـز همان راهى را مى روى كه ديگران پيش از تو رفتند , پس در طلب (دنيا) آرام باش و بـراى تـحـصـيـل روزى جـانـب اعـتدال نگه دار , چه , بسا تلاشى كه به نابودى سرمايه انجامد و هرجوينده اى يابنده و كامروا نباشد و هركه راه اعتدال پويد نيازمند نشود.

ـ از دنـيـا آنچه به تو رسد برگير و آنچه را به تو پشت كرده است رها كن , و اگر چنين نمى كنى دست كم در طلب دنيا راه اعتدال بپوى .

ـ دنـيا نوبتى است و دولت آن دست به دست مى گردد , پس , با زيباترين شيوه , بهره خود رااز آن بخواه .

معيار براى طلب روزى

ـ امـام حـسـن (ع ) : در طـلـب روزى مانندكسى كه براى چيره شدن (بر دشمن ) پيكار مى كند , كـوشش مكن و به تقدير نيز چندان تكيه مكن كه از كار و كوشش دست كشى , زيرا در جستجوى فضل و روزى خدا بر آمدن از سنت است و پوييدن راه اعتدال در طلب روزى از عفت است نه عفت روزى را از انـسـان دور مـى كـندو نه حرص روزى زياد مى آورد , چه , روزى قسمت شده است و حرص زدن موجب افتادن درورطه گناهان مى شود.

ـ امام صادق (ع ) : طلب تو در كسب معيشت بالاتر از كسى باشد كه كسب معيشت را فرو گذاشته و پايين تر از طلب شخص حريصى كه خشنودى ودلبستگى اوبه دنياست , بلكه ميانه رو و عفيف باش و از سستى وتنبلى دورى كن وبراى كسب آنچه (از روزى ) كه مؤمن را گريزى از آن نيست تلاش كن .

روزى و جوينده اش

ـ امام على (ع ) : روزى , جوينده كسى است كه نجويدش .

ـ پـيامبر خدا(ص ) : اگر آدمى همچنان كه از مرگ مى گريزد از روزى مى گريخت , باز روزى به او مى رسيد همچنان كه مرگ به او مى رسد.

ـ همچنان كه مرگ بنده را مى جويد روزى نيز او را مى جويد.

ـ به امام على (ع ) عرض شد : اگر در خانه كسى را به رويش ببندند و تنها رهايش كنند ,روزيش از كجا به او مى رسد؟

فرمود : از همان جا كه مرگش مى رسد.

ـ پيامبر خدا(ص ) : روزى بنده سرسخت تر از اجلش , در جستجوى اوست .

انواع روزى

ـ امام على (ع ) : روزى دو گونه است :يك روزى كه تو آن را مى جويى و روزى ديگرى كه آن تو را مى جويد , كه اگر تو نزد آن نروى آن روزى نزد تو مى آيد پس غم سالت را بر غم روزت افزون مكن روزى هـر روزبـراى همان روز تو كافى است اگر آن سال (كه غم روزيش را مى خورى ) از عمر تو بـاشـد خـداى تـعـالى فرداى هر روزى قسمت آن روز را به تو خواهد داد و اگر آن سال از عمر تو نـبـاشـد , غم روزى آن را چرا مى خورى ؟

هيچ كس براى رسيدن به آنچه روزى توست بر تو پيشى نـگـيـرد وهـيچ چيره شونده اى در به چنگ آوردن روزى تو مغلوبت نكند و رزقى كه برايت مقدر شده بيدرنگ به تو برسد.

ـ روزى بـر دو گونه است : آن كه بجويد و آن كه بجويندش پس , كسى كه دنيا را بجويد مرگ در جستجوى او بر آيد تا اورا ازاين جهان بيرون كند و كسى كه آخرت را بجويد دنيا در طلب او برآيد تا او روزى كامل خود رااز او بستاند.

ـ روزى دو گـونه است : يك روزى كه تو در پى آنى و روزى ديگرى كه آن در پى توست و اگر تو سراغش نروى او خود نزد تو آيد.

رسيدن روزى از جايى كه انسان گمانش را هم نمى برد

ـ امـام صادق (ع ) , در پاسخ به سؤال محمدبن مسلم از آيه ((و هركه از خدا بترسد , خداوند برايش راه برون شدن قرار دهد و ازجايى كه گمانش را ندارد روزيش دهد)) , فرمود : در همين دنيا.

ـ خـداى عـزوجـل چـنـيـن خـواسـتـه اسـت كه روزى مؤمنان را از جايى رساند كه گمانش را هم نمى برند.

ـ خداى عزوجل روزى مؤمنان را از جايى مى رساند كه فكرش را هم نمى كنند ,علتش اين است كه وقتى مؤمن نداند روزيش از كجا خواهد رسيد زياد دعا مى كند.

ـ پيامبر خدا(ص ) : اگر شما چنان كه شايدبه خدا توكل كنيد , همچنان كه پرنده را روزى مى دهد شما را نيز روزى خواهد داد پرندگان گرسنه مى روند و سير بر مى گردند.

ـ امـام عـلى (ع ) : كسى كه خداوند عزوجل روزيش را برساند بدون آن كه براى رسيدن به آن قدم بـرداشـتـه بـاشد و دستش را دراز كرده باشد و سخنى گفته باشد و دامن به كمر زده باشد و به آن پرداخته باشد , از شمار كسانى است كه خداى عزوجل در كتابش از آنان ياد كرده و فرموده است : ((و هـر كه از خدا بترسد خداوند راه برون شدن براى او قرار دهد و از جايى كه گمانش راندارد روزيش دهد)).

ـ امـام صـادق (ع ) , درباره آيه ((و هركه از خدا بترسد براى او راه برون شدن قرار دهد )) , فرمود : ايـنـان گـروهـى از شـيـعيان ناتوان وتهيدست ما هستند كه نمى توانند نزد ما بيايند و سخنان و احاديث ما را بشنوند و از دانش مابهره مند شوند لذا گروهى كه وضع ماليشان از آنها بهتر است بار سفر بر مى بندندو پول خود راخرج مى كنند و رنج و خستگى سفر را متحمل مى شوند تا آن كه نزد مـا مـى آيـنـد و گفته ها واحاديث ما را مى شنوند و بر مى گردند و براى آنها (شيعيان تهيدست ) بازگو مى كنند و اينان احاديث ما را مى فهمند و آنان نمى فهمند و تباه مى كنند اين گروه همان كسانى هستند كه خداوند عزوجل آنها را از تنگنا خارج مى سازد و روزيشان را ازجايى كه گمانش را هم نمى برند, مى رساند.

ـ دربـاره آيـه ((و او را از جايى كه گمانش را نمى برد روزى مى دهد)) , فرمود : يعنى به آنچه كه عطايش فرموده است بركت وفزونى مى بخشد.

ـ امـام سـجـاد(ع ) ـ در دعـا ـ : خـدايا! برمحمد و آل او درود فرست و مرا از كسب رنج آور روزى بـى نياز گردان و از جايى كه گمانش نمى رود روزيم ده , تا به سبب طلب روزى از عبادت تو باز نمانم و بار گران پيامدهاى (ناگوار)كسب روزى را به دوش نكشم .

غم روزى فردا خوردن

ـ پـيـامبر خدا(ص ) : غم روزى را مخور ,زيرا خداى تعالى مى فرمايد : ((و هيچ جنبنده اى در روى زمـيـن نيست مگر آن كه روزى او به عهده خداست )) , و فرموده است : ((و روزى شما و هرچه به شما وعده داده شده در آسمان است )) , و فرموده است : ((اگر خدا به تو محنتى برساند هيچ كس جز او دفعش نتواند كرد و اگر به تو خيرى برساند بر هر كارى تواناست )).

ـ غم روزى فردا را مخور , زيرا هر فردايى روزى خود را مى آورد.

ـ در حديث معراج آمده است : اى احمد! از سه بنده درشگفتم : و از بنده اى كه به اندازه خوراك يك روز خود سبزيجات يا جزآن دارد و غم فردايش را مى خورد.

ـ امام صادق (ع ) : هركه غم روزى خودرا بخورد , برايش يك گناه محسوب شود.

تاخير در رسيدن روزى

ـ امام كاظم (ع ) : كسى كه خدا را بشناسدنبايد در دير رسيدن روزى , او را كند بشمارد و به قضا و قدرش بدبين باشد.

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : خـداى پـاك و بـزرگ مـى فـرمـايد : آن بنده ام كه مرا در رساندن روزى كندمى شمارد, بترسد از اين كه به خشم آيم و درى از دنيا را به رويش بگشايم !.

ـ امـام رضا(ع ) : در گنجى كه خداى عزوجل چنين از آن خبر داده است ((و زير آن گنجى براى آن دو بود)) آمده بود : كسى كه خدا را بشناسد نبايد در قضاى الهى به او بدگمان و بدبين باشد و در رساندن روزى وى را كندبشمارد.

در هنگام تاخير روزى چه بايد كرد؟

ـ پيامبر خدا(ص ) : هركه خداوند تعالى به او نعمتى ارزانى دارد , بايد خداى تعالى را حمد و سپاس گويد و هركه روزيش به تاخير افتد ازخداوند آمرزش بخواهد.

ـ امام على (ع ) , در سفارش به كميل , فرمود : هر گاه در روزى تو تاخير و تنگى پديد آمدآمرزش بخواه تا روزى را بر تو فراخ گرداند.

ـ امام صادق (ع ) : هر گاه در روزيت تاخير و تنگى ديدى زياد استغفار كن , زيرا خداى عزوجل در كـتـاب خـود فـرمـوده است : ((از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او بسيار آمرزنده است , تا از آسـمـان بـرايتان پى در پى باران فرستد و شما را به اموال و فرزندان مدد كند)) يعنى در دنيا ((و براى شما بهشتها قرار دهد)) يعنى در آخرت .

ـ پـيـامبر خدا(ص ) : كسى كه در روزى خود تاخير و تنگى بيند , بايد زياد تكبير بگويد وكسى كه اندوهش زياد شود , بسيار استغفار كند.

دعا كردن براى روزى

((و شـب و روز را دو آيـت [ از آيـات خـدا ] قرار داديم آيت شب را تاريك گردانيديم و آيت روز را روشـن تـا بـه طـلب رزقى كه پروردگارتان مقرر داشته است , برخيزيد و شمارسالها و حساب را بدانيد و ما هر چيزى را به تفصيل بيان كرده ايم )).

((و گروهى ديگر به طلب روزى خدا به سفرمى روند)).

ـ امام صادق (ع ) : خداوند روزيها را ميان بندگان خود تقسيم كرد و مقدار فراوانى را زيادآورد كه ميان هيچ كس تقسيم نكرد خداوند فرموده است : ((و از خدا فضل او را بخواهيد)).

ـ امـام باقر(ع ) : روزيها معين و تقسيم شده است , و خداى را فضل و زيادتى است كه آن را ازطلوع فـجر تا طلوع خورشيد تقسيم مى كند و اين فرموده اوست كه : ((از خدا فضل او رابخواهيد)) امام سپس فرمود : ذكر خدا بعد از طلوع فجر در تحصيل روزى مؤثرتر است از سفركردن و كوشيدن .

قناعت به روزى كم

ـ امام صادق (ع ) : هركه به اندك روزى خدا رضايت دهد , خداوند نيز به اندك عمل اورضايت دهد.

ـ در تـورات نـوشته شده است : هر كه به روزى اندك خدا قانع باشد , خداوند نيز به اندك عمل او قناعت كند و هركه به اندك مال حلال رضايت دهد , زحمتش كم شود و در آمدش پاكيزه گردد و از مرز زشتكارى بيرون رود.

ـ پيامبر خدا(ص ) : هركه به آنچه خداوند روزيش كرده خرسند باشد , خوش و خرم بماند.

ـ خـداى تـعـالى به عزير(ع ) وحى فرمود: هرگاه از جانب من به تو رزقى رسيد به مقدار اندك آن نگاه مكن , بلكه به كسى بنگر كه آن را به تو ارزانى داشته است .

عوامل رساننده و افزاينده روزى

ـ امام صادق (ع ) : هركه با خانواده خود نيكوكار باشد , روزيش زياد شود.

ـ نيكوكارى , روزى را زياد مى كند.

ـ خوشخويى , روزى را زياد مى كند.

ـ امام على (ع ) : گنجهاى روزى , در اخلاق خوش نهفته است .

ـ سـخـتگيرى , اخلاق را تباه مى كند , آسانگيرى (بر اهل و عيال و در معاملات ) روزى ها راسرازير مى كند.

ـ پـيـامبر خدا(ص ) : روزى كسى كه اطعام مى كند , سريعتر از فرو رفتن كارد در كوهان شتر , به سويش مى آيد.

ـ امام على (ع ) : كمك مالى كردن به برادر دينى , روزى را زياد مى كند.

ـ امانتدارى , روزى را مى افزايد.

ـ امام باقر(ع ) : پشت سر برادرانت دعا كن , كه اين كار روزى را به طرف تو سرازير مى كند.

ـ بـه رسول خدا(ص ) عرض شد : دوست دارم روزيم زياد شود , فرمود : پيوسته در حال طهارت و پاكيزگى باش , روزيت افزايش مى يابد.

ـ پيامبر خدا(ص ) : صدقه زياد بدهيد , تا خداوند به شما روزى بدهد.

ـ امام على (ع ) : با صدقه دادن , روزى را فرود آوريد.

ـ امام باقر(ع ) : زكات دادن , روزى را مى افزايد.

ـ امام على (ع ) : هر كه خوش نيت باشد , روزيش زياد شود.

عوامل روزى بر

ـ امام باقر(ع ) : بنده گناه مى كند و به سبب آن روزى از او گرفته مى شود.

ـ پيامبر خدا(ص ) : هركه حقى از حقوق برادر مسلمان خود را پايمال سازد , خداوند بركت روزى را بر او حرام گرداند مگر آن كه توبه كند.

ـ امام صادق (ع ) : حرامخوارى زياد , روزى را مى برد.

به دنبال مال حلال

ـ پيامبر خدا(ص ) : عبادت ده جز دارد,كه نه جز آن طلب روزى حلال است .

ـ كسى كه براى كسب هزينه خانوده اش زحمت بكشد , مانند مجاهد در راه خداست .

ـ امام رضا(ع ) : كسى كه براى تامين مخارج خانواده اش در طلب روزى خدا بر آيد , پاداشش بيشتر از كسى است كه در راه خداجهاد مى كند.

ـ امـام صادق (ع ) : كسى كه از رفتن به دنبال معاش خجالت نكشد , زحمتش كم گردد , خيالش آسوده باشد و خانوده اش را در نعمت قرار دهد.

ـ كـسـى كـه دوسـت نـداشـته باشد مال حلال به دست بياورد تا با آن آبروى خود را حفظ كند و قرضش را بپردازد , از هر خير و خوبى بى بهره است .

ـ هـركه به منظور بى نيازى از مردم و رسيدگى به همسايه , در طلب دنيا بر آيد با چهره اى چون ماه شب چهارده خدا را ديدار كند.

ـ پيامبر خدا(ص ) : هركه براى كسب درآمد حلال , خود را به رنج افكند, آمرزيده است .

ـ خداوند دوست دارد كه بنده خود رادر راه به دست آوردن روزى حلال خسته ببيند.

ـ امـام صـادق (ع ) : بنده آن زمان نزدخداوند گرامى تر است , كه در صدد كسب درهمى (حلال ) برآيد و نتواند به آن دست يابد.

كسب در آمد حلال واجب است

ـ پيامبر خدا(ص ) : كسب در آمد حلال , بر هر مرد و زن مسلمانى واجب است .

ـ طلب روزى حلال , بعد از فرايض , واجب است .

ـ كسب درآمد حلال , بر هر مسلمانى واجب است .

ـ كار كردن براى كسب درآمد حلال , جهاد است .

تشويق به خوردن از دسترنج خود

ـ پيامبر خدا(ص ) : هركه از دسترنج خودبخورد مانند برق جهنده از صراط بگذرد.

ـ هركه از دسترنج خود بخورد ,خداوند با نظر رحمت به او بنگرد و هرگز عذابش نكند.

ـ هـركـه از دسترنج حلال خود بخورد, درهاى بهشت به رويش گشوده شود و از هردر كه خواهد وارد شود.

ـ هركه از دسترنج خود گذران زندگى كند , روز قيامت درشمار پيامبران باشد و پاداش پيامبران بگيرد.

ـ امـام صـادق (ع ) : امـير المؤمنين (ع ) بيل مى زد و كشاورزى و نهالكارى مى كرد آن حضرت هزار بنده را از مال و دسترنج خود خريد و آزاد كرد.

ـ روايت شده است كه مولايمان اميرالمؤمنين (ع ) وقتى از جهاد فراغت مى يافت , به آموزش دادن مردم و داورى ميان آنهامى پرداخت و هرگاه اين كارها را تمام مى كرد در باغى كه داشت مشغول كار مى شدودرهمان حال ذكرخداى جل جلاله مى گفت .

ـ فـضـل بن ابى قره : خدمت امام صادق (ع ) كه در باغش مشغول كار بود رسيدم و عرض كرديم : خدا ما را فداى شما كند , اجازه بدهيد ما برايتان كار كنيم يا غلامان اين كار را انجام دهند حضرت فرمود : نه , مرا به حال خودبگذاريد , زيرا دوست دارم خداوندعزوجل مرادرحال كاركردن وزحمت كشيدن براى كسب روزى حلال ببيند.

بار هزينه خود و خانواده رانبايد به دوش ديگران انداخت

ـ مفضل بن عمر : از برخى چيزهاى دنيا در راه آخرت كمك بگيريد , زيرا شنيدم كه امام صادق (ع ) مى فرمود : از برخى چيزهاى دنيا در راه آخرت كمك بگيريد و سربار مردم نباشيد.

ـ پيامبر خدا(ص ) : ملعون است , ملعون است كسى كه هزينه خانواده خود را تامين نكند.

ـ امام صادق (ع ) : در گناه مرد همين بس كه خانواده خود را بى سرپرست رها كند.

بى نيازى از مردم

ـ امـام عـلـى (ع ) , در وصيت به فرزندبزرگوارش حسن (ع ) , فرمود : اگر توانى كارى كنى كه از كـسـى جز خداوند نعمتى به تو نرسد ,چنين كن , زيرا تو به قسمت خويش خواهى رسيد و سهم و نـصـيـب خـود را خـواهـى گـرفت , والبته روزى اندكى كه از سوى پروردگار پاك رسد برتر و ارزشمندتر است از نعمت بسيارى كه از آفريدگان او به تو رسد , گر چه همه چيز از اوست .

ـ عبد الاعلى , وابسته آل سام : در يك روز داغ تابستانى در يكى از راههاى مدينه به امام صادق (ع ) بـرخـوردم عـرض كـردم : فـدايـت شوم , با آن مقامى كه نزد خداى عزوجل و قرابتى كه با رسول خـدا(ص ) داريـد در چـنين روزى خود را به زحمت انداخته ايد؟

فرمود : اى عبد الاعلى !در طلب روزى بيرون آمده ام تا از امثال تو بى نياز باشم .

تقدير روزيها از حلال است

ـ امام باقر(ع ) : خداوند براى هركسى روزى حلالى مقرر داشته كه به سلامت به او خواهد رسيد از طرف ديگر روزى حرام نيز دردسترس او قرار داده است كه اگر انسان روزى خود را از آن حرام به دسـت آورد خـداوند درعوض روزى حلالى را كه براى او مقدر كرده است از او باز خواهد داشت و غـيـر از ايـن دوروزى (حـلال مقدر و حرام در دسترس ) روزيهاى فراوان ديگرى نيز نزد خداوند هست .

ـ امام على (ع ) وارد مسجد شد و به مردى فرمود : مواظب اين استر من باش , اما او دهنه استررا در آورد و آن را بـا خـود برد على (ع ) بعد از تمام كردن نماز از مسجد بيرون آمد و دو درهم در دست گـرفـتـه بود تا به آن مرد پاداش دهد , اما ديد استر به حال خود رهاست آن دو درهم رابه يكى از غلامان خود داد كه دهنه اى بخرد غلام به بازار رفت و دهنه مسروقه را در آن جا ديدو به دو درهم خريد و نزد آقايش برگشت و على (ع ) فرمود : ((بنده به سبب بى صبرى , خودش را از روزى حلال محروم مى كند و بيشتر از روزى مقدر هم نصيبش نمى شود)).

ـ پيامبر خدا(ص ) : هر بنده اى كه از حلال شرم كند, خداوند او را به حرام گرفتار سازد.

ـ در حديث معراج , مى فرمايد : بر گروهى گذشتم كه در برابرشان سفره هايى از گوشت پاكيزه و سـفـره هـايـى از گـوشـت نـاپـاك بود , اما آنها از گوشتهاى ناپاك مى خوردند و به پاكيزه دست نمى زدند پرسيدم : اى جبرئيل ! اينها كيستند؟

گفت : اينها كسانى هستند كه مال حرام مى خورند و حلال را فرو مى گذارند.

روزى حلال قوت برگزيدگان (خدا) است

ـ احـمد بن محمد بن ابى نصر : به ابوالحسن ( رضا(ع ) ) عرض كردم : فدايت شوم ! من دعا مى كنم كـه خـداى عـزوجـل مرا روزى حلال دهد حضرت فرمود : مى دانى حلال چيست ؟

عرض كردم : فـدايـت شـوم , تـا جـايـى كـه مـامى دانيم , كاسبى پاك و بى غل و غش حضرت فرمود : على بن الـحـسـين (ع ) مى فرمود : روزى حلال قوت برگزيدگان (خدا) است , اما تو در دعاى خود بگو : خدايا! از روزى فراخت به من عطا كن .

بهترين روزى آن است كه انسان را كفايت كند

ـ پيامبر خدا(ص ) : خوشا به حال كسى كه مسلمان باشد و زندگيش به قدر كفاف .

ـ خـدايـا! بـه مـحمد و خاندان محمد و به كسى كه محمد و خاندان او را دوست دارد , پاكدامنى وروزى به قدر كفاف عطا فرما و به هركه محمد وآل محمد را دشمن دارد مال و فرزند روزى كن .

ـ اى ابـاذر! مـن دعـا كـردم كـه خداوندجل ثناؤه روزى دوستدار مرا به قدر كفاف عطا كند وبه دشمن من مال و فرزند زياد دهد.

ـ بار خدايا! كسى را كه به تو ايمان آورد و به رسالت من گواهى دهد شيفته ديدارت گردان و قضا و قـدرت را بـر او آسـان فـرما و ازدنيا بهره اندكى نصيب او كن و آن را كه به تو ايمان نياورد و به رسـالت من گواهى ندهد , شيفته ديدار خودت مگردان و قضا و قدرت را بر او آسان مكن و از دنيا بهره زيادى عطايش فرما.

ـ هـرگـاه خواستيد براى يك نفريهودى و مسيحى دعا كنيد بگوييد : خدا مال و فرزندانت را زياد كند.

ـ بهترين روزى آن است كه به قدر كفايت باشد.

ـ امـام عـلـى (ع ) ـ در دعـاى خـود ـ : خـدايـا!با توانگرى (بخشيدن به من ) آبرويم را نگه دار و به تنگدستى حرمتم را از بين مبر تا (بر اثرتنگدستى ) از روزى خواران تو روزى خواهم و دست ترحم بـه سوى بندگان بدكردار تو درازكنم و ناچار شوم از كسانى كه به من چيزى مى بخشند ستايش كـنم و ازكسانى كه نمى بخشند نكوهش نمايم , حال آن كه در پس اينها بخشيدن و نبخشيدن به دست توست و تو بر همه چيز توانايى .

ـ امام سجاد(ع ) ـ بخشى از دعاى آن حضرت در زمينه خويهاى نيك و رفتارهاى پسنديده ـ : خدايا! مرا بى نياز كن و روزيت را برمن گشايش ده و به انتظار كشيدن (براى روزى ) گرفتارم مفرما.

/ 14