استعاره تحقيقيه و تخييليه - جلوه های بلاغت در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه های بلاغت در نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد خاقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



استعاره تحقيقيه و تخييليه

استعاره ى تحقيقيه: آن است كه در آن مستعار له بوسيله حس يا عقل قابل اشاره و محقق باشد. تحقق حسى مانند:و اجرى فيها سراجا مستطيرا. [ نهج البلاغه، خطبه 1. ]

و فرمود تا خورشيد فروزان- در چرخ گردان- به گردش برخاست.

سراج براى خورشيد استعاره شده و امرى حسى است.

و تحقق عقلى نظير:

ارسله بالدين المشهور و العلم الماثور و الكتاب المسطور و النور الساطع و الضياء اللامع و الامر الصادع. [ نهج البلاغه، خطبه 2. ]

او را بفرستاد با دين آشكار و نشانه هايى پديدار و قرآن نبشته در علم پروردگار، كه نورى است رخشان و چراغى است فروزان و دستورهايش روشن و عيان.
علم استعاره است براى دين و نور و ضياء براى دانش نبوت و صادع، از ريشه صدع الزجاجه، معنى شكستن شيشه، استعاره است براى تفكيك بين حق و باطل. و اينه تماما امورى است داراى تحقق عقلى.

استعاره تخييليه: اگر تشبيه پوشيده بماند يعنى تنها مشبه ذكر گردد و چيزى از خواص مشبه به، به او بدون ذكر امرى كه داراى تحقق حسى يا عقلى باشد، نسبت داده شود، آن تشبيه مضمر را "استعاره بالكنايه" و نسبت دادن لوازم و خواص "مشبه به" به "مشبه" را "استعاره تخييليه" مى نامند، چون شنونده خيال مى كند كه آن از جنس مشبه به است. مانند:فكان قد علقتكم مخالب المنيه. [ نهج البلاغه، خطبه 84. ]

گويى چنگالهاى مرگ بر شما آويخته است.

و اعلموا ان ملاحظ المنيه نحوكم دانيه و كانكم بمخالبها و قد نشبت فيكم. [ نهج البلاغه، خطبه 195. ]

و بدانيد كه چشم انداز مرگ به شما نزديك است. گويى شما را در چنگ گرفته و چنگالهاى خود را در شما فرو برده است.

در دو جمله ى فوق، مرگ در حمله و يورش به جان انسانها، به درنده اى تشبيه شده است و براى تحقق مبالغه در تشبيه چنگالهايى فرض شده است كه بدون آنها جانور درنده را ياراى حمله نيست. تشبيه مرگ به درنده "استعاره بالكنيه" و اثبات مخالب براى مرگ، "استعاره تخييليه" است.

در وصف دنيا:حتى اذا انس نافرها اطمان ناكرها قمصت بارجلها و قنصت باحبلها و اقصدت باسهمها. [ نهج البلاغه، خطبه 82. ]

روى خوش نمايد- تا آنكه از وى گريزان است، به او انس بگيرد و آن كه ناشناساى اوست، آرامش پذيرد. ناگاه به چهاردست و پاى برخيزد و ريسمانها درآويزد و آماج تيرهاى- قضايش- سازد.

در اين عبارت، دنيا به چارپايى چموش تشبيه شده است كه جست و خيز مى كند و سوارى نمى دهد و لذا براى آن دست و پايى تخيل شده است كه بدان جست و خيز كند و به صيادى تشبيه
شده است كه تور و طناب همراه دارد و به تيراندازى كه تيرها در كمان دارد.

تحليل فوق در مورد استعاره ى تخييليه بنا بر نظر "خطيب قزوينى" است و "سكاكى" نظر ديگرى دارد كه در مطولات مذكور است. [ منهاج البراعه ج 1 ص 100. ]

/ 225