روش سجع - جلوه های بلاغت در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه های بلاغت در نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد خاقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روش سجع

"سجع" در لغت به معنى بانگ كردن قمرى و كبوتر و يا ناليدن شتر است و در اصطلاح بديع عبارت است از توافق دو فاصله از نثر بر حرف آخر. مراد از فواصل، كلماتى است كه در مقاطع عبارت و آخر فقرات واقع شده باشد. "اسكافى" مى گويد: سجع در نثر، مانند قافيه در شعر است. بنابراين سجع مختص نثر است. [ معالم البلاغه ص 410- البته به اعتقاد ديگران سجع در حشو شعر نيز واقع مى گردد و آن را شعر مسجع مى خوانند. ]

مدار بحث تسجيع، تساوى يا عدم تساوى هجاها و همسانى يا عدم همسانى آخرين حرف اصلى كلمه "روى" است.

انواع سجع

سجع بر سه قسم است:

سجع مطرف

آن است كه فواصل در قافيه حرف "روى"، اتفاق و در وزن، اختلاف داشته باشد، مانند "وقارا" و "اطوارا" در آيات ذيل:ما لكم لا ترجون لله وقارا و قد خلقكم اطوارا. [ سوره ى نوح آيات 13 و 14. ]

مصاديقى از سجع مطرف در نهج البلاغه:حتى استقر الاسلام ملقيا جرانه و متبوئا اوطانه و لعمرى لو كنا ناتى ما اتيتم ما قام للدين عمود و لا اخضر للايمان عود، و ايم الله لتحتلبنها دما و لتتبعنها ندما. [ نهج البلاغه، خطبه 55. ]

چندانكه اسلام به هر شهر و ديار رسيد و حكومت آن در آفاق پديدار گرديد، به جانم سوگند كه اگر رفتار ما همانند شما بود نه ستون دين برجا بود و نه درخت ايمان شاداب و خوشحال. سوگند به خدا كه از اين پس خون خواهيد خورد و پشيمانى خواهيد برد.

واژه هاى "جرانه" و "اوطانه" و نيز الفاظ "عمود" و "عود" و همچنين "دما" و "ندما" از نوع سجع مطرف است.
اتخذوا الشيطان لامرهم ملاكا و اتخذهم له اشراكا. [ نهج البلاغه، خطبه 7. ]

شيطان را پشتوانه خود گرفتند و او از آنان دامها بافت.

سجع مرصع "ترصيع"

آن است كه معادل تمام يا اكثر الفاضى كه در يكى از دو قرينه است در قرينه ديگر آمده باشد و در وزن و روى با هم توافق داشته باشند، به عبارت ديگر "ترصيع" عبارت است از توازن الفاظ همراه با توافق اعجاز يا تقارب اعجاز.

مثال توافق از قرآن:

ان الابرار لفى نعيم و ان الفجار لفى جحيم. [ سوره ى انفطار، آيات 13 و 14. ]

/ 225