كنايه - جلوه های بلاغت در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه های بلاغت در نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد خاقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اسناد اسم فاعل به مفعول

مانند جمله ى سرنى حديث الوامق كه در آن وامق به معنى محب بجاى موموق به معنى محبوب بكار رفته است بنابراين معنى جمله چنين مى شود كه: "سررت بمحادثه المحبوب".

اسناد اسم مفعول به فاعل

مانند آيه جعلنا بينك و بين الذين لا يومنون بالاخره حجابا مستورا. [ [ سوره ى اسراء، آيه ى 45. كه در آن واژه مستورا بجاى ساترا استعمال شده است، چون حجاب در حقيقت ساتر مى باشد.

كنايه

تعريف و اقسام كنايه

"كنايه" در لغت از مصدر "كنيت و كنوت بكذا عن كذا" و به معنى ترك تصريح يك مطلب است و اصطلاحا به ذكر ملزوم و اراده ى لازم مشروط بر جواز اراده ى ملزوم اطلاق مى گردد. اين شرط وجه افتراق كنايه و مجاز است، چه اينكه در مجاز بر خلاف كنايه، قرينه ى مانعه از لحاظ كردن معنى حقيقى ممانعت مى كند.

مثلا در جمله ى زيد كثير الرماد اگر چه مقصود گوينده اطعام خلق توسط زيد است كه لازمه ى فراوانى خاكستر در خانه اوست، ليكن اراده معنى حقيقى نيز امكانپذير است.

اين نوع كنايه را "كنايه در مفرد" گويند كه به دو قسم "كنايه از موصوف" و "كنايه از صفت" تقسيم مى شود.

اما "كنايه در مركب" كه به "كنايه از نسبت" نيز معروف مى باشد، آن است كه مقصود، اثبات معنايى براى چيزى باشد، ليكن اين تصريح ترك شده و آن معنا را براى متعلق آن شى اثبات كنيم، مانند بيت زير:




  • ان السماحه و المروءه و الندى
    فى قبه ضربت على ابن الحشرج



  • فى قبه ضربت على ابن الحشرج
    فى قبه ضربت على ابن الحشرج



جوانمردى و گذشت و بخشش همه در گنبد و بارگاهى است كه براى "ابن الحشرج" برپا كرده اند. شاعر خواسته است اين معنى را به ممدوح خويش نسبت دهد، اما بدان تصريح نكرده و به كنايه عدول كرده است و آنها را در قبه اى قرار داده است كه براى ممدوح برپا شده است و نيز عبارت المجد بين ثوبيه و الكرم بين برديه.

و مثال آن در جانب نفى، بيت زير است در توصيف زنى به عفت:




  • تبيت بمنجاه من اللوم بيتها
    اذا ما البيوت بالملامه حلت



  • اذا ما البيوت بالملامه حلت
    اذا ما البيوت بالملامه حلت



آنگاه كه ملامت وارد خانه ها مى گردد و آنها را آلوده مى كند، خانه او از اين آلودگى مصون مى ماند. شاعر به جاى نفى ملامت از خود آن زن، ملامت را از خانه ى او نفى كرده است. [ منهاج البراعه ج 1 ص 105. ]

مبناى اين كتاب در زمينه ى كنايه از نسبت تاسى از روش متعارف كتابهاى بلاغى است. اينجانب به روش مزبور اشكالاتى دارد كه طرح و بررسى آنها رساله ى مستقلى را مى طلبد.

/ 225