واقعیت یا مجاز؛ مساله این نیست
گفتوگو با دکتر سروناز تربتی درباره کتاب «متافیزیک واقعیت مجازی»
اگرچه فضای مجازی بسیار سریع به جزیی از زندگی ما ایرانیان تبدیل شده است، متاسفانه درباره وجوه فکری و فلسفی و ماهیتی این پدیده کمتر نوشته و اثر به زبان فارسی منتشر شده است. از جمله آثار نادر اما دقیق و مفید در این زمینه کتاب متافیزیک واقعیت مجازی مایکل هایم است که از سوی مترجمی آشنا به این حوزه و موضوع که در این زمینه تحقیق و تدریس میکند، برگردان فارسی شده است. این کتاب در 10 فصل تدوین شده و مقدمه مترجم، به همراه بیش از 20 صفحه «واژگان مفید برای متافیزیک واقعیت مجازی» که باز هم از سوی مترجم به کتاب اضافه شده، اثر را برای کسانی کاربردی و مفید کرده است که خواهان درکی عمیقتر و دقیقتر از این مفهوم تازه پاگشوده به دنیای رسانهها و اصولا زندگی و زیست آدمیاناند.
عنوانهای فصول کتاب عبارتند از: اطلاعات شیفتگی، منطق و شهود، سپهر فزونمتن، پردازشگری فکر، هایدگر و مکلوهان: همچون سازه اصلی، از همکنشگر تا فضای سایبر، هستیشناسی اروتیک فضای سایبر، ماهیت واقعیت مجازی، بررسی واقعیت مجازی و سخنرانی قهوهخانه الکترونیکی. علاوه بر عنوانهای فصول در فهرست مطالب زیرعنوانهای هر فصل آمده است تا خواننده به آسانی بتواند با جزییات بیشتر مفاهیم و مباحث فصول ارایهشده آشنا شود. در کتاب «متافیزیک واقعیت مجازی» هایم به پیامدهای فلسفی در عصر اطلاعات میپردازد، با نگاهی خوشبینانه و در عین حال بدبینانه نسبت به تکنولوژی کامپیوتر، او خاستگاههای منطقی و تاریخی دنیای کامپیوتری شده را مورد بررسی قرار میدهد و درباره زندگی کامپیوتریشده آینده ما خردپردازی میکند. بر سر راه فضای سایبر و واقعیت مجازی (محیطهای ساختگی که تصورات عمومی را به تسخیر درآورده و نحوه معین ساختن واقعیت را تغییر داده است)، هایم به بحث در مورد موضوعاتی میپردازد که واژهپردازی در زبان انگلیسی و همچنین شکل دیگری از سوادآموزی را که فزونمتن وعده آن را داده، تحتتاثیر قرار داده است.
بهطور آشکار و سرگرمکنندهای کتاب متافیزیک واقعیت مجازی پنجرهای را بر توسعه و حتی تهدیدی میگشاید، که وعده میدهد بخش جداناپذیر زندگی انسان در قرن 21 خواهد بود. هایم در این کتاب خاطرنشان میکند که واقعیت مجازی تکامل فرآیندی است که برای مدتی کوتاه در تکنولوژی و برای مدتی طولانیتر، در اندیشه غرب به حرکت درآمده است. او به ریشههای این توسعه بازمیگردد و این موضوع را پی میگیرد که چگونه هر تغییری در تکنولوژی دانش، منجر به تغییر در روابطمان با دانش و در نهایت نگاهمان به خود میشود. بازخوانی هایم از اندیشههای فلاسفه آشنا، با در نظر گرفتن تغییرات تکنولوژیکی معاصر بسیار جذاب است. که بهعنوان نمونه میتوان از دیدگاه لایبنیتس از جامعه اذهان یاد کرد که دقیقا دادههای اخیر شبکهها را پیشبینی کرده بود. در واقعیت مجازی، پرسشهای سنتی فلسفه، دیگر فرضی نیستند. وجود چیست؟ چگونه ما میدانیم؟ واقعیت چیست؟ من چه کسی هستم؟ هایم در کتاب «متافیزیک واقعیت مجازی» بر این مساله تاکید میکند که چرا واقعیت مجازی ما را همچون فرهنگ برمیانگیزاند. این یک میهمانی اندیشمندانه است که همه ما به آن دعوت شدهایم؛ مرز اندیشمندانهای که برای کشف و اختراع در آن آزاد و رها هستیم. هایم این فرآیند تغییر را بدون قضاوت در مورد خوب یا بد بودن آن تحلیل میکند، چراکه فهمیدن هم اهمیت دارد و هم جالب است.
وقتی صحبت از متافیزیک میشود، منظور بودن و نحوی بودن در جهان است. بهعبارتی پرسش از هستی چیزهاست. یعنی شاخهای از هستیشناسی که به وجود میپردازد. نگاه هستیشناسانه یا انتولوژیکال یک رویکرد اصالت وجودی دارد در حالیکه در رویکرد اصالت ماهیتی، چیستی و ذات چیزها مدنظر است. پس اساسا کتاب هایم به بودن و وجودشناختی توجه دارد تا به ماهیت چیزها.
دکتر سروناز تربتی در سال 1350 در خانواده فرهنگی در تهران متولد شد. او از جانب خانواده مادری به نصرتالله فتحی، مورخ، شاعر و نویسنده و از جانب خانواده پدری به استاد جواد تربتی، شاعر و ادیب و استاد الهیقمشهای، شاعر، عارف، فیلسوف و مفسر قرآن کریم، منسوب است. دوران طفولیت را به دلیل تحصیلات پدر در انگلستان گذراند و دوران مدرسه را در تهران به پایان رساند. در سال 1372 مدرک کارشناسی را در رشته مترجمی زبان و در سال 1375 مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم ارتباطات اجتماعی از دانشگاه آزاد اسلامی دریافت کرد. در سال 1379 با کسب رتبه اول در آزمون ورودی دکترا در رشته علوم ارتباطات اجتماعی پذیرفته و در سال 1383 از دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات فارغالتحصیل شد. اولین تالیف او بهنام «تئوری توطئه»، برگرفتهشده از پایاننامه کارشناسی ارشد بود، که از مناظر گوناگون و با رویکردی سیاسی- اجتماعی به این موضوع نگاه میکند و در نهایت به این مساله اشاره دارد که چه عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در یک جامعه میتواند بستر را برای رشد تئوری توطئه مهیا کند. او در دوران دکترا، تحتتاثیر استاد خود، دکتر علی سمیعی، به فلسفه و بهویژه اندیشههای پستمدرن علاقهمند شد و در همین راستا کتابی را با همکاری دکتر صادقی لواسانی، تحت عنوان پستمدرنیسم و مجازی شدن در نگاه مارشال مکلوهان ترجمه کرد.
تربتی پس از به پایان رساندن رساله دکترای خود تحت عنوان واقعیت مجازی در ارتباطات نوین انسانی، که با رویکردی فلسفی به بحث درباره سیر واقعیت در فلسفه غرب میپردازد و با یک چشمانداز شناختشناسانه به واقعیت مجازی مینگرد، بیشتر به اندیشههای فلسفی در این زمینه علاقهمند میشود. در این زمینه از راهنماییهای دکتر محمدرضا قربانی، نویسنده و مترجم، بهرهمند شد. از او ترجمه دیگری بهنام ارتباطات کامپیوتر- واسط: تعامل اجتماعی و اینترنت، بهچاپ رسیده است. همچنین چندین مقاله درباره مباحث مربوط به رسانه و زبان، موسیقی پستمدرن، خود در واقعیت مجازی، ارتباطات میانفردی در محیط مجازی و... منتشر شده است. او هماکنون بهعنوان عضو هیاتعلمی دانشگاه به تدریس مشغول است. آنچه درپی میآید گفتوگویی است با این مترجم کتاب حاضر.
از قرار معلوم متافیزیک واقعیت مجازی نخستین کتاب در زمینه فلسفه فضای سایبر است که به فارسی برگردانده شده است، از مولف این کتاب و جایگاهش در این حوزه بگویید.
مایکل هایم بهعنوان فیلسوف فضای سایبر شناخته شده است. کتاب او تحت عنوان متافیزیک واقعیت مجازی که اولین بار در سال 1993 به چاپ رسید، از اولین کارها در این زمینه بهشمار میرفت؛ زمانی کهAmazon. com, facebook. com, twitter. com,Google. com و بسیاری از سایتها و شبکههای امروزی وجود نداشتند. هایم، توسط پسرش یک تکنوتائویست خوانده شده است و بهنظر میرسد هایم رویکردی محتاطانه به تکنولوژی دارد.
فلسفه به چیستی و چرایی رخدادها و مفاهیم میپردازد، مولف کتاب «متافیزیک واقعیت مجازی» از چه مبانی فلسفی برای پیشبرد بحثش مدد میگیرد؟
وقتی صحبت از متافیزیک میشود، منظور بودن و نحوی بودن در جهان است. بهعبارتی پرسش از هستی چیزهاست. یعنی شاخهای از هستیشناسی که به وجود میپردازد. نگاه هستیشناسانه یا انتولوژیکال یک رویکرد اصالت وجودی دارد در حالیکه در رویکرد اصالت ماهیتی، چیستی و ذات چیزها مدنظر است. پس اساسا کتاب هایم به بودن و وجودشناختی توجه دارد تا به ماهیت چیزها.
و هایم در کتابش تماما به این حوزه فلسفی وفادار میماند؟
نه. هایم در برخی از فصلهای کتابش مرز این دو حوزه فلسفی را نادیده گرفته است و از بحث متافیزیکی خود دور میشود.
در دستهبندیهای فلسفی، هایم را بیشتر به چه گرایش فلسفی میتوان منتسب کرد و او برای تئوریزه کردن دیدگاههایش عمدتا از چه مشرب و مکتب فلسفی بیشتر کمک میگیرد، چه فیلسوفان قدیم و چه عصر حاضر؟
گرایش هستیشناسانه او بسیار متاثر از هایدگر است. هایم مترجم یکی از کتابهای هایدگر بهنام «بنیادهای متافیزیکی منطق» بوده است. او همچنین از دیدگاه منطق به موضوع واقعیت مجازی توجه کرده است که در این زمینه به لایبنیتس، کسی که اولین مدلهای کامپیوتری را توسعه داد و بهدنبال یک زبان جهانی بود، توجه کرده است. علاوه بر این لایبنیتس با مطرح کردن این سوال که «چرا چیزی هست، بهجای اینکه نباشد؟» به بنیادهای هستیشناسانه نیز توجه میکند و این پرسش نشانگر بنیادهای ژرف فلسفی اوست. هایم متاثر از این فیلسوفها در فصلی از کتابش این پرسش را مطرح میکند که چگونه اندیشیدن در کامپیوتر با اندیشیدن با قلم و کاغذ متفاوت است؟ و در ادامه به این موضوع میپردازد که کامپیوتر محیط کاملا جدیدی را برای ما ایجاد میکند یا بهعبارتی میتوان چنین تفسیر کرد این محیط جدید نحوه بودن ما را تغییر میدهد. اما آنچه در مورد هایم درخور توجه است گرایش او به عرفان شرقی است که البته پرواضح است که این نگاه تحتتاثیر فلسفه شاعرانه و نگاه نقادانه هایدگر به تکنولوژی است.
فضای سایبر فرهنگ و مختصاتی جدای از فرهنگ چاپ دارد، درحالیکه محتوایی که در این دو قرار میگیرد یکی است، آیا این امکان هست که فرم کامپیوتر و فضای دیجیتال محتوا را هم تغییر دهد و بر کیفیت و کمیت آن تاثیر بگذارد؟
قویا همینطور است. با توجه به این عبارت «رسانه همان پیام است» مکلوهان به این موضوع اشاره دارد که محتوای پیام مورد توجه ما نیست، بلکه رسانهای که آن پیام را منتقل میکند اهمیت دارد. این یک نگاه فرمالیستی است به این معنا که صورت چیزهاست که به آن معنا میبخشد و نه محتوای آن چیز به خودی خود. به زبان دیگر نحوه آشکار شدن چیزها در رسانههای گوناگون متفاوت است و همین امر است که میتواند تاثیر متفاوتی داشته باشد. برای مثال پیامی را که به صورت نوشتاری دریافت میکنیم، میتواند تاثیر متفاوتی نسبت به پیامی که به صورت رودررو یا از طریق رسانه تلفن دریافت میکنیم داشته باشد. با وجود یکسان بودن محتوا اما این رسانه است که نحوه انتقال و صورت محتوا را تغییر میدهد. میتوان در این زمینه مثال دیگری زد. اگر شعری از اشعار حافظ را در قالب شعر نو بخوانیم یعنی صورت و قالب آن را تغییر دهیم، معنا و تاثیر قبلی خود را از دست میدهد و چه بسا بیمعنا میشود. ورود هر رسانهای دال بر فرم جدیدی است که به محتوای خود شکل میدهد.
از چیستی و ماهیت واقعیت مجازی بگویید و اینکه این فضا تا چه اندازه بر دستیابی آدمیان به ماهیت خود میتواند تاکید کند و مددرسان باشد؟
چیستی و ماهیت واقعیت مجازی چیز دیگری است و هستیشناسی واقعیت مجازی مبحث دیگر از فلسفه را دربرمیگیرد. کتاب «هایم» اساسا حول محور متافیزیک واقعیت مجازی بنا شده است. اگرچه در فصلی از کتابش به ماهیت واقعیت مجازی پرداخته و به همین دلیل هم مورد نقد قرار گرفته است. وقتی صحبت از چیستی میشود، خصوصیت و ویژگی چیزی برای ما اهمیت دارد، مثل آنچه از درایفوس بهعنوان کامپیوتر بهعنوان حریف در فصلی از کتاب مورد توجه قرار گرفته است. یعنی پرسش درایفوس از اینکه «کامپیوترها چه کاری را نمیتوانند انجام دهند» و در این پرسش توانایی ذهن انسان را در مقایسه با توانایی کامپیوتر به چالش میکشد. پرسش درایفوس یک پرسش اُنتیک است که کامپیوتر را بهعنوان گِشتل یا به عبارتی بهعنوان ابزاری که میتواند براساس ویژگیهایش به زندگی بشر چارچوب بدهد، میداند. البته هایم با وجود گرایش متافیزیکی خود در فصلی از کتابش به ماهیت واقعیت مجازی اشاره کرده است. ویژگیهایی همچون شبیهساز بودن، قدرت تعاملی، شدت اطلاعاتی بالایی که کاربر را غوطهور میکند، ایجاد محیطی برای حضور مجازی یا تلهپرزانس، ارتباط شبکهای...
بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
منبع: روزنامه شرق