امیركبیرمردتمام عیارتاریخ ایران
دیروز مصادف بود با شهادت میرزا تقی خان امیركبیر، ستاره بی نظیر تاریخ ایران زمین كه صد و پنجاه و اندی سال پیش به عنوان صدراعظم ایران درخشید و در كمتر از سه سال و دو ماه بعد از شروع صدارتش خاموش شد. آشپززاده ای كه به دلیل استعدادش مورد توجه قرار گرفت و توسط قائم مقام، والامقامی آگاه و وطن پرست شد.
این مقاله یادکردی است از آن مرد بزرگ؛ کسی که همواره می کوشید و از این همه تلاش، چشم داشتی جز نیک بختی ملت خویش نداشت. او آموخته بود هر جا کمبودی می بیند، برای رفع آن بکوشد و آنچه را با رنج بسیار به دست آورده است ـ و در صرف آن برای آرامش و رفاه خود حق دارد ـ به خاطر آسایش و آرامش ملت خود مصرف کند. مردی که هربار دست به اقدامی زد، میلیون ها ایرانی، مغرورتر نفس کشیدند.
امیركبیرحدود سال 1222 هجری قمری، به دنیا آمد. پدرش، کربلایی محمد قربان بود که در خانه قائم مقام فراهانی آشپزی می کرد. محمدتقی با فرزندان قائم مقام بزرگ شد. زیردست قائم مقام، منشی گری آموخت و در علم و ادب پرورش یافت. در 42 سالگی به صدارت دربار ناصرالدین شاه رسید.
شخصیت امیر
میرزا تقى خان امیرکبیر، آشپززاده اى است که خدمت کار قائم مقام فراهانى بود. گرچه به ظاهر از مردم محروم و فرودست ایران بود، ولى این امتیاز را داشت که در جمع یکى از بهترین و اصیل ترین خاندان آن روز ایران تربیت یابد. هم خواسته هاى توده مردم را مى دانست و هم با افکار بزرگان مملکت آشنا بود. رنج و زحمت مردم را تجربه کرده و رفاه سردمداران را به چشم خود دیده بود. او با لیاقتى که از خود نشان داد، در کنار فرزندان قائم مقام آموزش دید. ازاین رو، هرگز به مردمش خیانت نکرد و مصلحت آنان را بر همه چیز مقدم داشت. مدیرى کاردان، سیاست مدار، میهن پرست و مردم دوست و مردى از جنس مردم، با اندیشه اى در خدمت مردم بود.
سه ماموریتی که از محمدتقی دیپلماتی برجسته ساخت
میرزا تقی خان قبل از صدارت منشی دستگاه قائم مقام بود و در این مدت به سه مأموریت مهم سیاسی به روسیه، ایروان و به عثمانی رفت.
39 ماه خدمت امیر کبیر در لباس صدارات حکومت قاجار در زمان ناصرالدین شاه کافی بود که از وی چهرهای جهانی بسازد و او را مردی سیاستمدار و اقتصاددانی زبردست که هدفی جز سربلندی ایران و خودکفایی کشور نداشت بسازد
مسئولیت وی در قضیه ارزنه الروم بود و درایتش از وی دیپلماتی کارکشته ساخت. چنانچه در این قرار داد که روس و انگلیس همواره به دنبال زیان ایران و نفع عثمانی بودند کوتاه نیامد.
سرسپردگی و علاقه امیر به کشور تا به آنجا بود که وقتی به زیان ایران بود از محمدشاه هم پیروی نمیکرد تا برسد به روس و انگلیس و همه اقداماتش برای سربلندی ایران بود.
39 ماه صدارت از امیر چهرهای جهانی ساخت
39 ماه خدمت امیر کبیر در لباس صدارات حکومت قاجار در زمان ناصرالدین شاه کافی بود که از وی چهرهای جهانی بسازد و او را مردی سیاستمدار و اقتصاددانی زبردست که هدفی جز سربلندی ایران و خودکفایی کشور نداشت بسازد.
گرچه بسیاری از شاهزادگان قجری به مردی که از آشپزخانه به صدارت رسیده حسادت میکردند نشان داد ماندگارترین آثاری که از دوران قاجار در تاریخ این مرز و بوم بر جای میماند خدمات اوست.
سیاست خارجی امیر كبیر
امیرکبیر در سیاست خارجی خود و در ایجاد روابط با بیگانگان و کشورهای اروپایی بسیار محتاطانه و به عبارتی سیاستمدارانه عمل میکرد. وی علاوه بر اینکه برای برقرار کردن روابط دوستی و سیاسی با کشورهای اروپایی تلاش میکرد و درصدد بود که قیودی را که بر اساس عقد معاهدات سابق به دولت و ملت ایران تحمیل شده بود از میان بردارد، همواره در تلاش بود که از هر گونه قدرتیابی و نفوذ عمال خارجی در ایران جلوگیری نماید. وی با اصلاح وضع سفارتخانههای ایران در کشورهای دیگر و برانداختن اصول جاسوسی و خدمتگزاری به بیگانگان، به ریشهکن کردن بیگانهپرستی از دستگاه حاکمه ایران پرداخت.
امیرکبیر هرگز بدون بررسی و تفکر، قراردادی را چه در زمینههای سیاسی و چه در مسایل تجاری با اروپاییان امضا نکرد و هیچ تحمیلی را از سوی آنان نپذیرفت
از دیگر اقدامات امیرکبیر در راستای سیاست خارجی وی، توسعهی دستگاه وزارت امور خارجه بود که در این راستا میتوان به تاسیس سفارتخانههای دایمی در لندن و پترزبورگ، ایجاد کنسولگری در بمبئی، عثمانی و قفقاز اشاره کرد. وی همچنین مخالف این موضوع بود که مشکلات داخلی ایران با دخالت و مصلحتاندیشی خارجیان حل و فصل گردد.
در زمان امیرکبیر هم نظم برقرار بود و هم سیاست خارجی برنامه داشت. امیرکبیر با درایت و برنامهی دقیق، دامنهی روابط ایران را با کشورهای خارجی گسترش داد و برای اولین بار با اتریش، روس و آمریکا روابط بازرگانی ایجاد کرد. در زمان وی تجارت داخلی و خارجی رونق یافت و منابع و درآمدهای دولت رو به فزونی نهاد. وی با سیاستهای منطقی و هوشیارانهی خود باعث بالا بردن درآمد ایران از شیلات گردید. در زمان محمدشاه درآمد ایران از شیلات که به دست روسها اداره میشد، شش هزار تومان بود که در اواخر کار امیر، این درآمد از شیلات که به دست ایرانیها اداره میشد، به سی هزار تومان رسید.
امیرکبیر هرگز بدون بررسی و تفکر، قراردادی را چه در زمینههای سیاسی و چه در مسایل تجاری با اروپاییان امضا نکرد و هیچ تحمیلی را از سوی آنان نپذیرفت.
اقدامات امیركبیر
از مهمترین اقدامات او:رسیدگی به وضعیت مشوش ارتش، اصلاح امور مالیاتی، ختم غائله خراسان و قلع و قمع کردن حسین خان سالار و پیروان میرزا علی محمد شیرازی، ختم قائله مازندران که سنگر و پناهگاه با بیان به سرکردگی ملاحسین شیرویهیی و ملاحمدعلی قدوسی بود. برافراشتن بیرق ایران در ممالک خارجه، تأسیس مدرسه دارالفنون، ایجاد روزنامه وقایع اتفاقیه در پنجم ربیعالثانی 1267 هـ.ق که بعدها با عناوین روزنامه دولتی ایران و روزنامه دولت علیه ایران و روزنامه ایران منتشر میشد، ایجاد چاپارخانه منظم، ساختن محلی برای توپ توپچیان به نام میدان توپخانه، منع رشوه و تأسیس کارخانههای مختلفی چون بلورسازی، چلواربافی، ماهوت بافی، اسلحه سازی، توپ ریزی و غیره.
آنچه همواره نام امیر کبیر را در نهضت علم و دانش ماندگار خواهد کرد، همانا تأسیس مدرسه دارالفنون به سبک جدید و استخدام معلمین و استادان خارجی است که در کنار آنها اساتید برجسته ایران هم بودند و تدریس میکردند. گرچه بعد از تأسیس این مدرسه آنچه امیرکبیر در زمان حیاتش در نظر داشت متحقق نشد و حسودان امیرکبیر چون میرزا آقاخان نوری سلطه و نفوذ یافتند و اغراض و امیالشان را در این امر مهم دخالت دادند، از جمله بردن صد نفر شاگرد از شاهزادگان به نزد ناصرالدین شاه تا در این مدرسه تعلیم یابند. افسوس که یک روز پس از عزل امیرکبیر، معلمان فرنگی وارد تهران میشوند و گویی او را در حال توقیف ملاقات میکنند. میرزا آقاخان نوری با وجود آمدن معلمان از فرنگ، هنوز سعی در تعطیلی دارالفنون دارد که ناصرالدین شاه مخالفت میکند.
سرانجام دشمنی امثال آقاخان نوری و مهدعلیا و... و نادانی ناصرالدین شاه باعث شد ، امیرکبیر از صدارت معزول شود و از امارت نظام و از تمام مشاغل دولتی برکنار گردد و چند روز بعد به کاشان تبعید شود. سرانجام امیرکبیر به فرمان نامرد روزگار ناصرالدین شاه به دست نالایقی چون حاج علیخان مراغهیی معروف به حاجبالدوله در 20 دی 1230 (برابر با 10 ژانویه 1852 میلادی) در حمام فین کاشان با بریدن رگ دستهایش به شهادت رسید. کالبد امیر را ابتدا در همان کاشان دفن کردند اما به اصرار همسرش عزت الدوله جسد او را چند ماه بعد به کربلا حمل کردند و در اتاقى که در آن به سوى صحن امام حسین(ع) باز مى شود به خاک سپردند.
فرآوری:طاهره رشیدی بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
منابع: 1- مهرمیهن / 2- تابناك / 3- ویستا