تبیان، دستیار زندگی
نگذارید اسلحه‌ام روی زمین بماند. راه ما را ادامه دهید و نگذارید که ایران به دست دشمن بیفتد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مروری بر زندگی شهید توبه‌شكن


نگذارید اسلحه‌ام روی زمین بماند. راه ما را ادامه دهید و نگذارید که ایران به دست دشمن بیفتد


«نظامعلی توبه‌شکن دیولق»

«نظامعلی توبه‌شکن دیولق» در نهمین روز ماه نهم 1343 در روستای دیولق از توابع شهرستان اردبیل به دنیا آمد. او چهارمین فرزند «جواد توبه‌شکن» و «سونا پهلوان» بود كه یك خانواده هشت نفری را تشكیل می‌دادند.

زندگی این خانواده روستایی نه تنها به دلیل نداری و نبود درآمد کافی، بلکه به دلیل بیماری مادر خانواده مشکلات فراوانی داشت به طوری که بیماری مادر باعث شد که نظامعلی را خواهرانش بزرگ کنند.

چند قطعه زمین کوچک داشتند که هزینه‌های زندگی آنها را تأمین نمی‌کرد. نظامعلی در چنین خانواده‌ای بزرگ شد تا اینکه دوره تحصیلی ابتدایی را در مدرسه کاهگلی «روستای دیولق» و در کنار دیگر دوستان خود تا کلاس پنجم با موفقیت به اتمام رسانید.

نظامعلی برای تحصیل در دوره راهنمایی به اردبیل رفت و تا پایان کلاس سوم راهنمایی درس خواند. درهمان زمان به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی با مبانی انقلاب آشنا شد و با حضور در کلاس درس قرآن با اشتیاق و علاقه به نماز و اجرای احکام دینی روی آورد. پسری متدین و سر به زیر بود که اغلب اوقات خود را به حضور در مسجد و پایگاه بسیج اختصاص می‌داد. البته اگر فرصتی می‌یافت فوتبال و والیبال بازی و کتاب‌های دینی و انقلابی نیز مطالعه می‌كرد.

مهربانی با همسایه‌ها، آشنایان و خانواده سرلوحه کار و زندگی‌اش بود.

نظامعلی كه بارها از روستا عازم شهر می‌شد تا در راهپیمایی‌ها و تظاهرات انقلابی شرکت کند عاقبت به دلیل نیاز جبهه‌ها به رزمنده، جهت مبارزه با دشمن بعثی عراقی در حالی که شش ماه به زمان خدمت سربازی‌اش مانده بود، عازم جبهه‌ها شد.

عاقبت در حالی که تنها 19 سال داشت، روز دوم آبان‌ماه 1362 در «عملیات والفجر4» و در منطقه بانه محور مریوان بر اثر اصابت ترکش دشمن شهید شد. او پاسدار وظیفه‌ای در لشکر 31 عاشورا بود

حالا دیگر در جبهه‌های نبرد دل‌مشغولی‌های جدید به دست آورده بود. او این بار، دیگر با اشتیاق و پشتکار طریقه مبارزه با دشمن و نبرد با دشمنان ایران را تمرین می‌کرد و یاد می‌گرفت.

می‌گفت که اشغال خاک ایران توسط دشمن پذیرفتنی نیست و باید وطن‌مان را از دست دشمن آزاد کنیم به همین خاطر وقتی که از خانواده‌اش خداحافظی می‌کرد، گفت:« نگذارید اسلحه‌ام روی زمین بماند. راه ما را ادامه دهید و نگذارید که ایران به دست دشمن بیفتد».

عاقبت در حالی که تنها 19 سال داشت، روز دوم آبان‌ماه 1362 در «عملیات والفجر4» و در منطقه بانه محور مریوان بر اثر اصابت ترکش دشمن شهید شد. او پاسدار وظیفه‌ای در لشکر 31 عاشورا بود.

پیکر پاک این شهید، با شکوه خاصی تشییع شده و در قبرستان عمومی روستایشان دیولق در نزدیکی شهر اردبیل به خاک سپرده شد.

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع : ایسنا