گذری بر القاب پیام آور حماسه کربلا
در تمام عالم چه قبل از اسلام و چه بعد از آن و در جوامع مسلمان و غیر مسلمان از قدیم تا کنون و تا قیامت اول زن نظام هستی سیده النسا العالمین فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و بعد از او زینب کبری (سلام الله علیها) است و این حقیقت، امری مسلم بین علما و اندیشمندان است و نیاز به توضیح و تفصیل ندارد، کسی که به تاریخ عالم و جامعه بشریت و جامعه زنان آشنایی داشته باشد در این مسئله تردیدی نخواهد داشت.
درباره این شخصیت بزرگ اسلام و افتخار جامعه زنان القاب و کنیه های فراوانی ذکر شده است، صرف نظر از کنیه های معروف سه کنیه " ام المصائب"؛ "ام الرزیا"؛ "ام النوائب" ایشان قابل توجه میباشد، من میخواهم نسبت به این سه کنیه نگاه دیگری بر خلاف آنچه معروف و مشهور است داشته باشیم، آنچه معروف است این است که چون او از کودکی تا رحلت، مصائب زیادی دیدند لذا به او «ام المصائب» میگویند اما اگر دقت شود قضیه دقیقتر است و شریفتر از اینها است ؛
"ام " در لغت به دو معنا است معنای اول، اساس و ریشه و معنای دوم، پناهگاه؛ ملجأ و مأوی است؛ من میخواهم معنی دوم را ترجیح دهم و شاید معنای اول به نحوی درست نباشد که بگوییم اساس و ریشه همه مصائب زینب است، بلکه معنی صحیح معنای دوم است و باید گفت: زینب پناهگاه مصیبتهاست، مصیبت که به تنهایی افراد را از پا در میآورند در مقابل عظمت زینب از پا میافتد و این معنا، معنای دقیقیتری است و باید مورد توجه قرار بگیرد.
دیگر القاب زینب کبری
در میان القاب ایشان القاب فوق العاده ای به چشم میخورد، اگر بخواهیم فهرست وار این القاب را ذکر کنیم عبارتند از؛ عالمة غیر معلمة، عقیلة بنی هاشم؛ معصومه صغری؛ ولیة الله؛ امینة الله، نائبة الزهرا ء؛ نائبة الحسین؛ عقیلة النساء؛ شریکة الشهدا ء؛ بلیغه؛ فصیحة؛ عابدة آل علی؛ فاضلة؛ شریکة الحسین؛ الراضی بالقضا و القدر و ...
ولیة الله
و این القاب در بین نصوص و کتب تاریخ هم از ناحیه ائمه و هم از ناحیه علما رجال و تراجم ذکر شده است و در راس همه اینها لقب " ولیة الله" قرار دارد و هر لقبی که برای ایشان ذکر شده است همه فروعات همین مقام ولایت زینب کبری میباشد "ولایت" از ماده "ولی" است و "ولی" به معنی "شدت قرب" میباشد به نحوی که بین دو شی فاصله و حجابی وجود نداشته باشد از ریشه "ولی" هم "ولایت" به کسر "واو" ساخته میشود و هم "ولایت" به فتح "واو" ساخته میشود.
وزن "فعالة" در زبان عربی دلالت برشانی از شئونی جمعی و اجتماعی میکند، مثل "سقایة" و "تجارة" ، "ولایت" به معنی "تدبیر امور" است و اگر نسبت به جامعه انسانها درنظر بگیریم، یعنی تدبیر امور انسانها و اگر به معنی مطلق بگیریم یعنی "تدبیر ما سوی الله" و کل عالم هستی.
اما "ولایت" به "فتح واو" به معنی "محبت و دوستی" است و در هر دوی اینها شدت قرب ملحوظ است در "ولایت" به معنی "تدبیر امور" کسی میتواند ولایت داشته باشد که با اشیاء و موجودات و کثراتی که تدبیر آنها را بعهده دارد یکی شده باشد و با آنها اتحاد برقرار کرده باشد و اگر انسان از «مجموعه تدبیری» خودش دور شود این تدبیر محقق نمیشود و ولایت نیست، لذا در میان نصوص دینی که از "ولی" و "ولی خدا" و "مقام ولایت" صحبت میشود، این گونه استفاده میشود که "ولی" کسی است که با مردم هست با مجموعه هست و تافته جدا بافته نیست و از آنها و در میان آنها است و «تدبیر» با دربان و حاجب و واسطه خوردن پا نمیگیرد، چون از حقایق و واقعیتها دور میماند و در "ولایت" به معنی محبت نیز این گونه هست، "محب" باید فانی در محبوبش باشد و نباید بین او و محبوب فاصله ای باشد و "ولی الله" به معنی اول، کسی است که از جانب حق متعال تعیین شده و شان ولایت و شئون جمعی را بعهده دارد و "ولایت" به معنی دوم یعنی عاشق و فانی خدا.
لقب "ولیة الله" در باره بی بی زینب (سلام الله علیها) کبری آمده است و هر دو معنی درباره شخصیت عظیم زینب کبری (سلام الله علیها) صدق میکند و این یعنی زینب(سلام الله علیها) کسی است که میتواند سرپرستی کند و در حوادث و مشکلات و مصائب خویشتن دار باشد و تسلط بر نفس داشته باشد و اداره امور را بدست گیرد و همچنین "ولی" به معنی فانی در حق نیز بر این بانوی مجلله صادق است، شما تصور کنید، اگر کودکی در خانواده مریض شود این امر چقدر آرامش روانی خانواده را مختل میکند، چه رسد به اینکه او از دنیا برود در حادثه بزرگ کربلا که اباعبدالله و یارانش با آن وضع فجیع به شهادت رسیدند و در رنگینترین صحنه تاریخ نوشته شد و به تعبیر امام صادق علیه السلام «لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ؛ بحارالأنوار ج: 45 ص: 218» آن کسی که در صحنه حاضر شد حسین (علیه السلام) است، اما کسی که صحنه گردان جریان کربلا زینب است، زینب کارگردان حماسه عاشورا بود.
این امور خارج از طاقت بشری است که از ایشان دیده میشود، اگر ولایت نیست پس چیست ؟ زینب از همان کودکی فانی فی الله بود، چه برسد به تطورات و تکاملاتی که برای او فراهم شد ] و بقول استاد شهید مرتضی مطهری(ره):
زینب با آن عظمتی که از اول داشته است- و آن عظمت را در دامن زهرا علیها السلام و از تربیت علی علیه السلام به دست آورده بود- در عین حال زینبِ بعد از کربلا با زینب قبل از کربلا متفاوت است، یعنی زینب بعد از کربلا یک شخصیت و عظمت بیشتری دارد.(مجموعه آثاراستادشهیدمطهری، ج 17، ص: 60)
اگر این لقب" امینة الله " بودن را اساس قرار بدهیم قضیه " عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ " بودن حضرت نیز روشن میشد زینب چون "ولی الله" است " عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَة؛ بحارالأنوار ج: 45 ص: 164" است .گاهی علم انسان کسبی و رسمی است و گاهی علم او از ناحیه الهی است «وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً؛ کهف، 65» افاضه شده است و بی بی زینب کبری سلام الله علیها به «غمزه» آن علوم ومعارف را بدست آورد.
عابده آل علی
عابده آل علی از دیگر القاب حضرت است و عبادت در این خاندن امری بدیهی است، امام زین العابدین علیه السّلام در روز و شب، هزار رکعت نماز میگزارد و دفتر عبادات علی علیه السّلام را مینگریست و آن را چون افسرده ای از دست میافکند که «ما کجا و عبادت علی علیه السّلام کجا؟!؛ «ینابیع المودة، ص 150، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 9» و همین مسئله را نسبت به علی (علیه السلام) عرض کردند و حضرت فرمود شما عبادت رسول الله را ندیدهاید و تازه خود پیامبر اکرم هم میفرمایند: «مَا عَبَدْنَاکَ حَقَّ عِبَادَتِکَ وَ مَا عَرَفْنَاکَ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ؛ «بحارالأنوار ج: 68 ص: 23»
لذا این امور دراین خاندان امری بدیهی است و کسی که در چنین خانواده ای بزرگ شده است، طبیعتا به سمت و سوی این امر سوق پیدا میکند، علاوه بر اینکه ولایت و علم و معرفت او در این امر تاثیر دارد، لذا ایشان عابده آل علی است به گونه ای که حضرت در حادثه کربلا و لو نشسته، نماز شبش را ترک نکرد و نمیشود به سادگی از کنار این مطالب گذشت و این حکایت از این امر دارد که او عابده آل علی است، حضرت زینب(سلام الله علیها) در عبادت ثانی حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود، تمام شبها را به عبادت، تهجّد و تلاوت قرآن سپری میکرد.
حضرت در طول عمر، تهجّد و شب زنده داریاش ترک نشده است، حتّی در شب یازدهم محرّم امام زین العابدین میفرماید: در شب یازدهم محرم دیدم نشسته نماز میخواند. نیز آن بزرگوار میفرماید: با این همه مصیبت و اندوهی که به ما روی آورده، اما در مسیری که به شام میرفتیم نافله های شب عمهام اصلًا ترک نشد، امام حسین(علیه السلام) در آخرین وداع با خواهرش زینب به او فرمود: «یا اختاه لاتنسینی فی نافلة اللّیل»، خواهرم مرا در نماز شب فراموش نکن.
هم چنین از فاطمه دختر امام حسین(علیه السلام) چنین نقل شده که: عمهام زینب در شب دهم محرم در محراب عبادت مشغول مناجات بود و با خدا راز و نیاز میکرد در حالی که چشمی از ما به خواب نرفته و ضجّه های مان آرام نشده بود. نیز از امام سجاد نقل شده: هنگامی که ما را از کوفه به سوی شام حرکت میدادند عمهام زینب مرتب نمازهای واجب و مستحب خویش را انجام میداد و در بعضی از منازل نمازش را نشسته میخواند، وقتی سبب را پرسیدم؟ گفت: به خاطر گرسنگی و ضعف؛ زیرا سه شبانه روز غذا نخورده بود و سهم غذایش را در میان کودکان تقسیم کرده بود. «زینب الکبری، جعفر نقدی، ص 62- 61»
فرآوری :زهرا اجلال
گروه دین تبیان
منبع :
سایت رجا نیوز