تبیان، دستیار زندگی
تماشاچیان در التهاب می سوزند اما او آرام و بی صدا آستینش را بالا می زند، به گوشه ای از رختکن می رود، جایی که می تواند به طور کامل از هیاهو دور باشد. وضو می گیرد، دست می کند در جیبش و قرآن جیبی اش را بیرون می آورد. ورق می زند، روی یکی از صفحات می ایستد و ز
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ورزشکاران از مداحی تا هیئت داری


تماشاچیان در التهاب می سوزند اما او آرام و بی صدا آستینش را بالا می زند، به گوشه ای از رختکن می رود، جایی که می تواند به طور کامل از هیاهو دور باشد. وضو می گیرد، دست می کند در جیبش و قرآن جیبی اش را بیرون می آورد. ورق می زند، روی یکی از صفحات می ایستد و زمزمه کنان آیات را می خواند، این عادت همیشگی اوست.

علی دایی در حرم عبدالعظیم

بازیکنان به خوبی می دانند او در این دقایق تنهاست، نمی خواهد با کسی حرف بزند و تنها می خواهد قرآن بخواند. علی دایی کسی را مجبور نمی کند کنار دستش بنشیند و با او همراهی کند، شهریار دوست دارد در خلوت خودش بنشیند، او 5 تا 10 دقیقه قرآن می خواند و بعد به بازیکنان می پیوندد.

دایی عادت ندارد مانند برخی مربیان بازیکنانش را جمه کند و زیارت عاشورا یا دعای ندبه بخواند، او در خلوت خود دعا می کند، تسبیح می اندازد و آیات قرآن را زمزمه می کند، در کنار این، دایی ارادت خاصی به حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت زهرا (س) دارد.

پیش از حضور تیم در زمین بازی، آنجا که بازیکنان حلقه اتحاد را تشکیل می دهند، علی دایی با ذکر نام حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت زهرا (س) تیم را روانه زمین می کند، هر گاه نوبت به او می رسد، نامی خارج از این دو نام به زبان نمی آورد. دایی در چند سال گذشته در روزهای شکست و در روزهای برد، بارها نام این دو را به زبان آورده است. او برای موفقیت تیمش نذر می کند، به مشهد و قم سفر می کند، هفته ای یک بار به شاه عبد العظیم می رود و گهگاه به امامزاده صالح در تجریش سر می زند، دایی نزدیک به دو سال و نیم قبل، با یک دنیا اشک و حسرت به این امامزاده رفت تا شاید در روزهای سخت زندگی اش بتواند لحظاتی آرام بگیرد، بعد از شکست تلخ به عربستان (مقدماتی جام جهانی 2010) در آزادی و اخراج دایی از سرمربیگری تیم ملی، او راهی تجریش شد تا در این امامزاده برای ساعاتی آرام بگیرد و از هیاهوی شکست فاصله بگیرد.

دایی شاید هرگز تصور نمی کرد حباب آرزوهایش این گونه بترکد و در اوج به فرش برسد، شاید او باید مانند دیدار کره جنوبی، قبل از مسابقه راهی مشهد مقدس شود و به زیارت امام رضا (ع) برود تا تیم ملی موفق شود اما پیش از دیدار عربستان این کار را صورت نداد تا در میان ناباوری و در آزادی، ایران ببازد و به سقوط نزدیک تر شود دایی عادت تسبیح انداختن روی نیمکت را در تیم ملی هم فراموش نکرد، او تسبیح معروفش را از مرحوم آیت الله بهجت گرفت، کسی که به دایی توصیه کرده بود برای موفقیت تیمش صلوات بفرستد. جریان دیدار او و شیخ روحانی به دلیل اس ام اس هایی بود که یک رمال معروف برای سرمربی سابق سایپا می فرستاد، در آن روزها او مربی و بازیکن سایپا بود و تیمش در آستانه قهرمانی قرار داشت.

دایی از آن روزها نقل می کند: «من به ایشان مراجعه کردم و مثل تمام مردم، به بنده هم دو دقیقه وقت دادند، وقتی مشکلم را گفتم، ایشان فرمودند اگر در بازی ها ذکر بگویم و تسبیح بیندازم، مشکلی وجود نخواهد داشت.»

پیش از بازی این تیم و پگاه در هفته های آخر لیگ برتر یک رمال معروف اس ام اسی مشکوک به او ارسال کرد در آن نوشته شده بود: «یا به من پول بده یا تیمت قهرمان نمی شود» ناکامی در هفته های بعدی لیگ برتر دایی را بر آن داشت تا چند گوسفند در تمرین سایپا قربانی کند اما ظاهراً کلید این معما در دست آیت الله بهجت بود.

دایی از آن روزها نقل می کند: «من به ایشان مراجعه کردم و مثل تمام مردم، به بنده هم دو دقیقه وقت دادند، وقتی مشکلم را گفتم، ایشان فرمودند اگر در بازی ها ذکر بگویم و تسبیح بیندازم، مشکلی وجود نخواهد داشت.» دایی به لحظه ای اشاره می کند که در صف نمازگزاران پشت سر آیت الله بهجت ایستاد و به او اقتدا کرد: «احساس عجیبی داشتم، مو به تنم سیخ شده بود.» همان دیدار دو دقیقه ای، زندگی دایی را متحول کرد تا او دیگر با چهره ای اخمو روی نیمکت دیده نشود، دایی تسبیح می انداخت و آرام نشان می داد تا در نهایت با سایپا قهرمان لیگ برتر شود، او بعدها روی نیمکت تیم ملی هم تسبیحش را در دست نگه داشت اما یک اشتباه در دقایق پایانی دیدار ایران و عربستان تمام نقشه های دایی را نقش بر آب کرد بعد از آن اتفاق تلخ دایی ماه ها بیرون بود تا اینکه دوباره با پرسپولیس به فوتبال بازگشت و نشان داد شو اجرا نمی کرده و تنها در شرایط سخت تسبیح نمی انداخته، دعا نمی کرده و قرآن نمی خوانده، دایی علاوه بر این مسائل، در مراسم های عزاداری مختلف شرکت می کند، او در ایام سوگواری  امام حسین (ع)  به چهار راه گلوبندک، درست رو به روی حسینیه کربلایی ها می رود تا در کنار همشهریانش عزاداری کند.

در حال حاضر این هیأت دو صحن دارد و حدود 600 تا 700 نفر جمعیت را در برمی گیرد، دایی معمولاً شب هشتم ماه محرم در این هیات خرج می دهد. او بارها درباره حضورش در مراسم عزاداری امام حسین (ع) گفته: «ما از بچگی با ائمه بزرگ شدیم وم همه چیزمان اینها هستند. نمی خواهم شعار بدهم، من در خانواده ای بزرگ شده ام که بابام عاشق ائمه بود و ما همیشه در اردبیل روزهای عاشورا خرجی می دادیم.»

غلامحسین پیروانی در حال مداحی

از مداحی تا هیأت داران

فرهاد کاظمی، فیروز کریمی، محمد مایلی کهن، غلامحسین پیروانی، امیر قلعه نویی و ... اینها مربیانی هستند که به ائمه اطهار متوسل می شوند، در اغلب مصاحبه ها نام آنها را به زبان می آورند، حتی برای اهل بیت مداحی می کنند و نذر می دهند، فیروز کریمی، سرمربی تیم شاهین بوشهر همیشه به همراه خود یک قرآن جیبی و یک تسبیح دارد، او زمانی که در ابومسلم مربیگری می کرد معمولاً به زیارت امام رضا (ع) می رفت. فرهاد کاظمی که در این مسائل ید طولانی دارد، او ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) دارد و هر سال در قدیمی ترین هیأت محله جوادیه برای همه مداحی می کند، کاظمی می گوید: «اصلاً دوست ندارم بی احترامی کنم، همه یارانی که در روز عاشورا حضور داشتند، برایم عزیز هستند اما چون حضرت زینب (س) یک زن بود و در ایام عاشورا سختی های زیادی کشید، نام هیأت را حضرت زینب (س) گذاشتیم.»

غلامحسین پیروانی هم جزء مداحان اهل بیت است. او در مراسم مختلف مداحی می کند و طرفداران زیادی دارد، نقل است، پیروانی در روزهای شکست فجر سپاسی برای بازیکنانش مداحی می کرد او که جزو هیأت داران قدیم است، می گوید: «قبل از انقلاب نیز پدرم در ایام محرم و صفر و فاطمیه هیأت می گرفت، برای همین، من هم راه پدرم را ادامه دادم. در واقع پدرم وصیت کرد که این راه را ادامه دهم.» پیروانی در اردوهای تیمش برای بازیکنانش زیاد می خواند، او قبل از اغلب بازی های تیمش در رختکن دست به دعا می شود و از خدا می خواهد، اگر استحقاقش را دارند پیروز شوند. او در شیراز هیأتی به نام هیأت امام حسن مجتبی دارد که همه کاره اش به حساب می آید. در طول ماه محرم پیروانی در این هیأت مداحی می کند: «این روزها حس عجیبی دارد، به خصوص 10 روز اول ماه محرم امیدواریم دراین روزها ائمه هم از ما راضی باشند.» محمد مایلی کهن و امیر قلعه نویی مداحی نمی کنند اما دعا می خوانند و زیاد به مکان های زیارتی می روند.

محمد مایلی کهن  تفاوت هایی نسبت به قلعه نویی دارد. او بدش می آید بازیکنانش لباس های نامناسبی بپوشند. در اردوهای تیمش معمولاً مراسم زیارت عاشورا، دعای ندبه و کمیل برگزار می کند ولی مانند قلعه نویی در هیأت مذهبی حضور می یابد و چهره ای فعال دراین زمینه است.

قلعه نویی در تهران که بود عادت داشت هر سه شنبه به جمکران برود. او بعد از تمام باخت و بردهای تیمش، همیشه نام امام زمان (عج) را به زبان می آورد. قلعه نویی علاقه ویژه ای به حضور در هیأت های مذهبی دارد. زمانی که در جردن زندگی می کرد.

زیر زمین خانه اش را تبدیل به هیأت کرده بود و در مراسم اربعین حسینی (ع) تمام دوستان و آشنایان را دعوت می کرد. او یکی از بانیان هیأت سیدالشهدا در نازی آباد هم به شمار می رود و در این باره می گوید: «با چند تا از دوستانم توی محله پایین (نازی آباد) به این نتیجه رسیدیم که بهتر است یک هیأت برای عزاداری امام حسین (ع) برپا کنیم. حالا نمی خواهم بگویم که من پیشنهاد اولیه را دادم اما به هر حال، من هم یکی از بانیان هیأت سید الشهدا بودم»

محمد مایلی کهن از این بابت تفاوت هایی نسبت به قلعه نویی دارد. او بدش می آید بازیکنانش لباس های نامناسبی بپوشند. در اردوهای تیمش معمولاً مراسم زیارت عاشورا، دعای ندبه و کمیل برگزار می کند ولی مانند قلعه نویی در هیأت مذهبی حضور می یابد و چهره ای فعال دراین زمینه است.

تنظیم برای تبیان: حشمت بهادری

بخش ورزشی تبیان


منبع :خبر ورزشی