مردان بی ادعا در روزهای خوب خدا
چند نشانی دارم از بینشانهها! از بروبچههای بسیجی، لشكریان ارتش بیست میلیونی. نشانههایی از دانشآموختگان مدرسه عشق، از بسیجیها، از آنانكه به فرمان امام بسیجی شدند، بسیجی ماندند با نام بسیجی از كوچههای عاشقی به آسمان هفتم رسیدند.
من نشانیها دارم از مردان بیادعا. مثل نشانههای تو در جای جای این مرز و بوم، روی كوههای صعبالعبور، مرزهای دور، شهرهای این سرزمین نور، نشانههایی از اوج عزت و اقتدار،نشانههایی از جوانمردی و ایثار، نشانههایی از مقاومت و مردانگی در مقابل دشمنان.
من نشان از نوجوان سیزده سالهای به نام حسین فهمیده دارم، شهید راه عشق و فارغالتحصیل مدرسه عشق. من نشان از وزیری دارم بسیجی؛ آن هم در دولت رئیسجمهوری بسیجی، او كه به اسارت رفت و با شهادت اوج گرفت؛ شهید محمد جواد تندگویان.
من بسیجیها را در فتح خرمشهر دیده بودم، تو مثل من نشانی از بسیجیها داری، از بینشانهها، در هورالعظیم، در فتح آبادان، آزادسازی مهران، من نشانی دارم از بینشانهها، از آنها كه وقتی از امواج خروشان اروندرود گذشتند و خود را به فاو رساندند، پرچم سبز گنبد حرم رضوی را بر گلدستههای مسجد جامع این شهر به اهتزاز درآوردند.
من نشانهها را میشناسم، در هشت سال دفاع مقدس، در روزهای پس از جنگ، در دوران عظمت و اقتدار ،وقتی كه مثل شعب ابیطالب(ع) در محاصره اقتصادی بودیم در زمان سازندگی و پیشرفت.
كاش بسیجی میشدیم، بسیجی و در روی زمین با اوج ملكوت همراز میشدیم. كاش بسیجی میشدیم و با تفكر بسیجی، مدینه فاضلهای را میساختیم.كاش بسیجی میماندیم، مثل روزهای خوب خدا، مثل دوران دفاع، مثل آن روزها كه پای خاكریزها بودیم و بیتوقع، در پی انجام تكلیف بودیم
من مثل تو نشانهها را میشناسم، وقتی كه این همه دستاورد علمی را میبینم. بسیجی نشان دارد از بینشانهها، در تندباد حادثهها وقتی مردانه میایستد و دچار فتنه روزگار نمیشود.
كاش بسیجی میشدیم، مثل بسیجیها، مثل آنها كه نامشان ثبت دفتر عشق شد، مثل آنها كه در كوی بندگی خوب درخشیدند.
مثل آنها كه در بیعت با مقتدای خویش، رسالت خود را به سرمنزل مقصود رساندند.كاش بسیجی میشدیم، مثل آنها كه در صحنه كارزار، هیچ نهراسیدند و این همه عزت و شرف را آفریدند.
كاش بسیجی میشدیم، بسیجی و در روی زمین با اوج ملكوت همراز میشدیم. كاش بسیجی میشدیم و با تفكر بسیجی، مدینه فاضلهای را میساختیم.كاش بسیجی میماندیم، مثل روزهای خوب خدا، مثل دوران دفاع، مثل آن روزها كه پای خاكریزها بودیم و بیتوقع، در پی انجام تكلیف بودیم.
نویسنده : محمد خامه یار
منبع : روزنامه جام جم