تبیان، دستیار زندگی
هنر اسلامی از دوران شکل گیری خود در بدو اسلام همواره متأثر از سلیقه و نگرش های دول حاکم بر سرزمین های اسلامی بوده است. این مقاله به طور کاملا اجمالی این تحولات را بیان می کند
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هنر اسلامی و سیاست

سیر تحولات سیاسی و تأثیر آن بر هنر دنیای اسلامی


هنر اسلامی از دوران شکل گیری خود در بدو اسلام همواره متأثر از سلیقه و نگرش های دول حاکم بر سرزمین های اسلامی بوده است. این مقاله به طور کاملا اجمالی این تحولات را بیان می کند.

هنر اسلامی و سیاست

حضرت محمد(ص) و صحابه نخستین او در مدینه زندگی ساده و بی آلایشی داشتند و هیچ وقت در پی آن نبودند  تا با ساختن ابنیه با شکوه و عظیم، جلوه های هنر خود را به رخ بکشند. در زمان خلفای نخستین اموی، در سال 661م (41هـ.ق) و انتقال پایتخت به دمشق بود که ضرورت رقابت با معابد موجود مشرکان و کلیساهای مسیحی  این ایده را در دنیای اسلام بوجود آورد که اگر می خواهید از نظر شکوه و شوکت کم از حکام زیردست خود، خصوصا امپراتوری بیزانس نباشید، باید درباری باشکوه و اماکن مذهبی مجلل و در خور توجهی داشته باشید. به همین دلیل در اواخر قرن هفتم میلادی (قرن اول هجری) ضرورت ایجاد یک دربار منظم که آداب و رسوم خود را بر سرزمین های تحت سیطره خود اعمال و تحمیل می کرد پیش کشیده شد. در دوران امویان، تولید هنر های ساختمانی و معماری و تزیینی با شکوه سرلوحه کار دولت قرار گرفت. هنری که به ظاهر تحت تأثیر هنر بیزانسی و ساسانی و قبطی، ولی در باطن با اهداف اصیل و مستقل شکل گرفت.اولین فعالیت هنر معماری ساخت سنجیده پلان و طرحی ثابت و شکیل برای مساجد اسلامی بود و بلافاصله در همه سرزمین های تحت نفوذ اسلام، مانند سوریه، فلسطین، عراق، ایران، مصر و شمال آفریقا به اجرا درآمد.

این هنر از همان ابتدا ، مُهر سلسله حاکم را خورد و تکامل و تطور بعدی آن کاملا در ارتباط با تحولات سیاسی جامعه اسلامی قرار گرفت.

سلسله عباسی در سال 750م (133هـ.ق) قدرت را به دست گرفت و مرکز خلافت را به بغداد منتقل کرد. نتیجه بلافصل این تحولات ایجاد شکاف در وحدت هنر اسلامی بود چرا که تنها عضو باقیمانده خاندان اموی مناطق مسلمان نشین اندلس در اسپانیا را متصرف شد و پایتخت خود را شهر قرطبه ( کردوبا) قرار داد. اهمیت این حادثه از آن حیث است که بقایای هنر اموی تا پایان قرن 11م (قرن 5هـ.ق) در سراتاسر سرزمین های غرب اسلامی باقی ماند و حال آنکه در دول شرقی که تحت حکومت عباسیان بود، سبک جدیدی تحت نفوذ هنر ایرانی و ترکی سربرآورد و به تکامل رسید. با به قدرت رسیدن حکومت های نوظهور ایرانی، مانند آل سامان، آل بویه، و آل زیار مقاومتی در برابر فرهنگ و هنر عربی  و احیای هنر کهن ایرانی شکل گرفت. کم کم قدرت عباسی در دول ایرانی روبه ضعف گذاشت و این تمایلات با گسترش دین شیعه در ایران انگیزه ای مضاعف یافت.

. در زمان خلفای نخستین اموی، در سال 661م (41هـ.ق) و انتقال پایتخت به دمشق بود که ضرورت رقابت با معابد موجود مشرکان و کلیساهای مسیحی  این ایده را در دنیای اسلام بوجود آورد

از طرفی در شمال آفریقا ، در قرن10م ( قرن 4هـ.ق) تفکرات شیعی توسط فاطمیان پیش رفت. ایشان در سال 970م (360هـ.ق) پایتخت خود را از مهدیه در تونس به شهر قاهره منتقل کردند و عباسیان را از مصر، سوریه و صقلیه (سیسیل) راندند.

بدین ترتیب قاهره به یکی از کانون های برجسته هنر در جهان غرب اسلام شد و نه تنها تأثیر شگرف و عمیقی بر هنر دنیای اسلام باقی گذاشت، بلکه بر هنر سرزمینهای مسیحیت غربی نیز کارگر افتاد.

حکومت فاطمیان در مغرب توسط نهضت اصلاحی بربرهای سنی مرابطون ، که مرکزشان مراکش بود و پیروانشان موحدون بودند پایان یافت. در زمان خلافت مرابطون و موحدون در اسپانیا و مراکش ، شیوه آراسته و بسیار پیچیده هنر اموی جای خود را به سبک ملایم مغربی می دهد که امروزه می توان نمونه های والای آن را در مراکش و اشبیلیه ( سیویل) مشاهده کرد.

در مناطق شرقی با روی کار آمدن ترکان سلجوقی، الگوی سیاسی جدیدی شکل گرفت. سلجوقیان که ریشه در ترکستان داشتند، آناتولی را فتح کردند. بدین ترتیب هنر بیزانس در هنر سلجوقی راه یافت. ایشان که سنی مذهب بودند سلایق هنری ویژه خود را وارد هنر ایران کردند. از تأثیرات مهم سلجوقیان بر هنر ایرانی می توان به رجعتی که ایشان به عناصر معماری قبل اسلام ایران خصوصا دوران اشکانی و ساسانی داشتند اشاره کرد. رهاورد این رجعت، ایجاد گنبد، مناره، زوج مناره و ایوان در مساجد بود، ساختاری که تا زمان حال جزء جدایی ناپذیر پلان مسجد ایرانی باقی مانده است.

هنر اسلامی و سیاست

در سال 1250 م (648هـ.ق) دول مسیحی غربی توانستند اسپانیا را از مسلمین باز پس گیرند و فقط شهر قرناطه در اختیار مسلمانان باقی ماند. بدین ترتیب هنر مغربی توانست در این منطقه و در شهرهای شمال آفریقا نظیر فاس، تلسمان و تونس به نقطه اوج شکوفایی خود برسد.

با تهاجم مغملان به مناطق مسلملن نشین سیاست هنری و تفکر زیبایی شناسی تغییر دیگری کرد. ایلخانان مغول پس از تثبیت حکومت خود در ایران توانستند حکومت عباسیان را، که چیزی قریب به 600سال از حکومتشان می گذشت، شکست دهند. با روی کار آمدن ایلخانان و انتقال پایتخت به تبریز فصل جدیدی در هنر اسلامی شکل گرفت. از رهاوردهای هنری ایشان می توان به ورود عناصر چینی به هنر ایرانی اشاره کرد. در هنر معماری نیز رواج انواع کاشیکاری به عنوان عنصر تزیینی بنا، از ابداعات هنر ایلخانی است.

با روی کار آمدن سلسه تیموریان در دنیای اسلام، جانی دوباره به هنر اسلامی دمیده شد. پایتخت به سمرقند منتقل گشت و در همانجا بود که یکی از درخشان ترین مکتبهای نگارگری، یعنی مکتب هرات به معرض ظهور رسید. مکتبی که سردمدار ان استاد کمال الدین بهزاد بود. در همین دوران عناصر هنر چینی از هنر ایرانی رخت بربست.

از تأثیرات مهم سلجوقیان بر هنر ایرانی می توان به رجعتی که ایشان به عناصر معماری قبل اسلام ایران خصوصا دوران اشکانی و ساسانی داشتند اشاره کرد.

دوره میانی هنر اسلامی در حوالی 1500م خاتمه یافت. هنر مغربی پس از سقوط قرناطه (1492م برابر با 897هـ.ق)  از ایده و عقاید خلاقه خود باز ماند و محدود به مراکش شد. کشورهای اسلامی اطراف مدیترانه توسط ترکان عثمانی خلع ید شدند و عثمانیان توانستند در سال 1453م (857هـ.ق) قسطنطنیه را تصرف کنند و به حکومت بیزانس در این ممالک خاتمه دهند.بدین ترتیب واقعگرایی هنر غربی با تجرید هنر اسلامی درهم آمیخت. عثمانیان سپس توانستند مصر، سوریه، عربستان، تونس و الجزایر را تصرف کنند بدین ترتیب سلایق خاص هنری ایشان در سراسر دنیای اسلام مغربی نسوخ کرد.

هنر اسلامی و سیاست

همزمان با حکومت عثمانیان، در ایران صفویان به قدرت رسیدند. در زمان صفویان ، نوزایی ملی در ایرن چهره نمود. بیشترین تأثیرات تفکر شیعی صفویان را می توان امروزه در دو پایتخت اصلی ایشان، یعنی تبریز و اصفهان باز جست. هنر ایرانی اسلامی در دوران صفوی به بالاترین حد اعتلای خود رسید و امروزه نیز می توان کورسوی آن دستاورد را در انواع هنرهای ایرانی از قبیل معماری، خوشنویسی، نساجی، فلزکاری و صنایع دستی مشاهده کرد.اقدامات عظیم ایشان در معماری منظره ای و باغسازی نمجید و تحسین اروپاییان را برانگیخت . با ورور هنر اوروپایی در اواخر دوران صفوی و سپس قاجار، دوران افول هنر آغاز گشت. در واقع دوران قرن 18م ( 12هـ.ق) اخرین عصر شکوفایی هنر اسلامی است. صنایع دستی اصالت خود را از دست داد و تابع شد و صرفا برای رفع نیاز روزمره تولید شد. هنر معماری نیز به همین سرنوشت دچار گشت. عناصر هنر غربی با ورود به معماری ایرانی اسلامی از اصالت بنا که بر اساس مناطق بومی شکل یافته بود این هنر کاربردی و زیبا را به انحطاط کشاند. هر چند در دوران پهلوی دوم تلاش شد عناصر معماری کهن ایرانی مجددا در هنر معماری پررنگ گردد اما هنوز هنر اسلامی با ان شکوفایی که در دوران گذشته ذکر شد هیچ گاه احیا نشد.

س.رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع:

تاریخ هنر ایران: هنر اسلامی/ ارنست کونل/ ترجمه یعقوب آژند/ انتشارات مولی

تاریخ کامل ایران/ حسن پیرنیا و امین اقبال آشتیانی/ انتشارات اروند