تبیان، دستیار زندگی
صرف نظر از آرمان تحقق عملی اقتصاد اسلامی در جوامع مسلمان ، دستیابی به الگوی نظری جامع آن ، هدف بسیاری از اقتصاددانان مسلمان بوده است.محققان بسیاری به بحث اقتصاد اسلامی وارد شده اند که رویکردهای هر یک از آنان ادبیات خاص و نیز نقاط ضعف و قوت خود را داراست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جهاد برای تدوین حقوق اقتصادی


صرف نظر از آرمان تحقق عملی اقتصاد اسلامی در جوامع مسلمان ، دستیابی به الگوی نظری جامع آن ، هدف بسیاری از اقتصاددانان مسلمان بوده است.محققان بسیاری به بحث اقتصاد اسلامی وارد شده اند که رویکردهای هر یک از آنان ادبیات خاص و نیز نقاط ضعف و قوت خود را داراست.


جهاد اقتصادی

یکی از مفاهیم اقتصادی که به زعم محققان این رویکرد، با معیارهای اقتصادی اسلام ناسازگاری دارد، مفهوم نفع شخصی و سودجویی است که بنیانگذاران علم اقتصاد  آن را به عنوان موتور محرک فعالیت های اقتصادی جوامع می دانند.

با دقت در نصوص دینی می توان ادبیات مربوط به بحث را به 2 بخش تقسیم کرد. بخش اول آیات و روایاتی است که به خود مساله مال یا ثروت (و به تبع آن سود و منفعت اقتصادی) می پردازد و بخش دوم به آثار و توابع مال یا ثروت ، به عبارت دیگر بخش دوم ناظر است بر مجموعه ای از قوانین تکوینی و طبیعی که بر رابطه انسان و ثروت حاکم است ، مانند بسیاری دیگر از قوانین تکوینی حاکم بر جامعه و تاریخ.

آیات و روایات دسته اول یکسره مال را به عنوان یکی از نعمات الهی تلقی کرده و آن را امانتی نزد انسان می شمارند (المال مال!... یضعه عندالرجل ودائع.)

در قرآن از مال با تعابیر متعددی همچون نعمت ، رزق ، طیبات ، فضل ، رحمت ، حسنه ، خیر و... یاد شده است ؛ همچنین نسبت به کسب آن - از راه حلال - تحریض شده است.

در مجموع در میان این دسته از آیات و روایات نمی توان شاهدی در ذم و نکوهش ثروت یا سودجویی یافت. شاید این آیات و روایات دسته دوم باشد که باعث شکل گیری نوعی نگرش منفی نسبت به مال ، سودجویی و ثروت اندوزی میان اندیشمندان مسلمان شده باشد: «کفار گفتند ما دارای اموال و اولاد بیشتری هستیم ، بنابراین ما عذاب نمی شویم.» (سبا/ 35)

«وای بر هر عیبجوی هرزه زبان ، که مالی اندوخته و دایم آن را می شمارد، می پندارد که ثروت او موجب جاودانگی او خواهد شد. هرگز چنین نیست. او در آتش عذاب الهی خواهد افتاد.»(همزه / 1 تا 5)

اما آیا این تعابیر بیانگر قبح ذاتی مال یا ثروت است؟ باید گفت خیر، بلکه این دست مطالب درصدد بیان واقعیتی اجتماعی و تاریخی درباره ثروت است ، قانونی تکوینی که از بدو پیدایش جامعه بشری بر رابطه انسان و مال حاکم بود و هست.

هرچه انسان بیشتر از ثروت و مال دنیا - و دیگر نعمات دنیوی - برخوردار شود، این اموال ، بیشتر وی را از یاد خداوند و جهان دیگر غافل می کند و چنانچه این غفلت تشدید شود، باعث طغیان و سرکشی انسان نسبت به پروردگار خود می شود

هرچه انسان بیشتر از ثروت و مال دنیا - و دیگر نعمات دنیوی - برخوردار شود، این اموال ، بیشتر وی را از یاد خداوند و جهان دیگر غافل می کند و چنانچه این غفلت تشدید شود، باعث طغیان و سرکشی انسان نسبت به پروردگار خود می شود: «همانا انسان که خود را بی نیاز ببیند طغیان می کند.»(علق/ 6)

«از مجموع این عبارات چنین به دست می آید که مال و ثروت از دیدگاه ارزشی اسلام ، گرچه هدف مطلق نیست ولی وسیله ای لازم برای رسیدن به هدفهای مقدس و و مشروع قلمداد می شود و به این ترتیب قداست ، والایی و مشروعیت پیدا می کند.»

ای کسانی که ایمان آوردید، اموال و اولادتان شما را از یاد خدا غافل نکند و کسانی که چنین کنند، همانا زیانکارانند.»(منافقون/ 9)

طبیعتا این یکی از آثار مال و ثروت است و نقش و کارکرد مال در سنت اجتماعی و نظام اقتصادی جامعه بشری چنان گسترده است که بی تردید باید آن را یکی از ارکان حیات اقتصادی انسان دانست و به همین میزان که مال و نهاد مالکیت از جایگاه طبیعی و عقلانی در نظم اقتصادی جامعه برخوردار است ، فعالیت اقتصادی ، کسب مال و تولید نیز دارای ارزش عقلی و اخلاقی است.

دلیل دیگر شکل گیری نگرش منفی نسبت به مفهوم سودجویی میان نظریه پردازان اقتصاد اسلامی ، وجود بار معنایی منفی در این کلمه فارسی است که ریشه های آن را باید از فرهنگ اقتصادی خود - به عنوان جزیی از تمدن اسلامی - جستجو کنیم.

شاید وجهه بارز این فرهنگ ، تصور وجود نوعی تعارض میان ثروتمندشدن و فعالیت اقتصادی سالم (کسب حلال) و به تعبیر دیگر توام پنداشتن افزایش ثروت با حیله گری ، تقلب ، کم فروشی ، استثمار و دیگر بی عدالتی های اقتصادی باشد، در حالی که بر همگان روشن است که افزایش تولید و به تبع آن سود اقتصادی ، در یک نظام اقتصادی عادلانه (تضمین کننده طرق کسب حلال) هیچ گونه امتناع عقلی ندارد؛ اما این که چرا در فرهنگ ما و بسیاری از دیگر جوامع مسلمان تلاش برای بهبود وضع اقتصادی خود، ارتقای کیفی کار، پیش بردن روشهای تولید کالا و عرضه خدمات ، کسب رضایت هرچه بیشتر مشتریان و در نهایت ایجاد سودآوری بیشتر برای خود و جامعه اموری غریب و ناشناخته بوده و همچنان نیز هست و این که چرا ثروتمند و کارآفرین مسلمان از جایگاه و شان اجتماعی بایسته خود برخوردار نیست ، نکات ظریفی است که مطالعات مستقل خود در باب جامعه شناسی اقتصاد و غیر آن را می طلبد.

 جهاد اقتصادی

دلیل دیگر ما بر برداشت اشتباه این گروه از محققان از موضع اسلام در قبال سودجویی و نفع شخصی ، این است که ایشان خود نیز در نهایت به نوعی به مشروعیت و بلکه قداست این مفهوم اذعان کرده اند:

«از مجموع این عبارات چنین به دست می آید که مال و ثروت از دیدگاه ارزشی اسلام ، گرچه هدف مطلق نیست ولی وسیله ای لازم برای رسیدن به هدفهای مقدس و و مشروع قلمداد می شود و به این ترتیب قداست ، والایی و مشروعیت پیدا می کند.»

«از مجموع این عبارات چنین به دست می آید که مال و ثروت از دیدگاه ارزشی و اخلاقی اسلام ، گرچه هدف مطلق نیست ولی وسیله ای لازم و ضروری برای رسیدن به هدفهای مقدس و والا و مشروع قلمداد می شود و به این ترتیب قداست ، والایی و مشروعیت پیدا می کند.»

با این حال هنوز هم پذیرفتن نفع شخصی به عنوان یک اصل مسلم در تبیین و توصیه رفتارهای اجتماعی اقتصادی انسان برای این محققان بسیار ثقیل است ؛ بنابراین اقدام به جرح و تعدیل مفهوم سودجویی کرده و با ابداع اصطلاح سودطلبی اظهار می کند: «اسلام این اصل را به عنوان یک حقیقت و سنت الهی در خلقت انسان پذیرفته ، ولی برای حل تضاد منافع شخصی و مصالح عمومی جامعه راه دیگری را پیموده است ؛ بدین گونه که مصداق سود و نفع را توسعه داده ، براساس ایدئولوژی و باوری که از فلسفه وجودی انسان و جایگاه و سرنوشت او به انسان می دهد، معنی و مفهوم سود در نظر او گسترش یافته ، شامل زندگی دیگر و دنیای پس از مرگ انسان نیز خواهد شد.»

در این بیان ایراداتی نهفته است که در ذیل به آن اشاره می شود. اول این که در این نگاه وجود تعارض میان منافع شخصی و منافع اجتماعی به عنوان یک پیش فرض تلقی شده است.دقیقا به همین دلیل است که نویسندگان مزبور برای اصلاح تعارض به وجود آمده دست به تغییر تعریف سودجویی با عنوان سودطلبی زده اند. حال آن که با دقت در اندیشه فلسفی کلامی اسلام و ظرایف آن بر محقق آشکار می شود که وجود این گونه تعارض ها، دوگانگی ها و نقایص در طرح جهان بینی اسلامی و به تبع آن ایدئولوژی اسلامی یکسره مردود و غیرقابل پذیرش است.

ثانیا برخلاف پنداشت نویسندگان ، امتداد قلمروی بحث به جهان آخرت و زندگی اخروی هیچ تغییری در مفهوم سودجویی و نفع شخصی به وجود نمی آورد، مگر این که قائلان آن در پیش زمینه ذهن خود باز هم وجود نوعی تعارض میان نفع دنیوی و نفع اخروی را ثابت بپندارند.

هرچه انسان بیشتر از ثروت و مال دنیا - و دیگر نعمات دنیوی - برخوردار شود، این اموال ، بیشتر وی را از یاد خداوند و جهان دیگر غافل می کند و چنانچه این غفلت تشدید شود، باعث طغیان و سرکشی انسان نسبت به پروردگار خود می شود

به اعتقاد ما این تعارض نیز هیچ گونه وجه اسلامی ندارد؛ البته خوانندگان محترم برای درک بهتر این نکته باید مفهوم اقتصادی سودجویی و نفع شخصی را در ذهن داشته باشند.

در مجموع باید گفت مفهوم نفع شخصی و سودجویی به عنوان یکی از مبانی مسلم رفتار اقتصادی انسان ، اصلی کلی درباره تمام آحاد و جوامع انسانی است و تفاوت چندانی با آنچه در ادبیات اقتصادی غرب ذیل این عنوان تعریف می شود، ندارد، مگر این که ما وقتی از انگیزه سودجویانه انسان سخن به میان می آوریم ، غافل از وجود مجموعه ای از بایدها و نبایدها در قالب حقوق و اخلاق اقتصادی نیستیم و این مقررات ، ضوابط و هنجارهاست که هدایتگر این انگیزه طبیعی انسان است.

این اشتباه بسیار بزرگی است که تمایل غیرفطری این انگیزه فطری و غریزی انسان را به انحراف از مسیر عادلانه و زیر پا گذاشتن قوانین حقوقی و بایسته های اخلاقی ، دال بر مذموم بودن خود این انگیزه (سودجویی و نفع شخصی ) از نظر اسلام بدانیم.

آنچه اقتصاددان مسلمان شایسته است بیشتر نسبت به آن نگران باشد و تلاش خود را برای آن مبذول دارد، تنظیم و تدوین نظام حقوق اقتصادی اسلام است که با هدایت صحیح این انگیزه به ودیعه گذاشته شده الهی ، قادر است موجبات رسیدن اقتصاد به حداکثر کارآیی و عدالت را تامین کند.

بخش اقتصاد تبیان


منبع : جام جم آنلاین

لینکهای مرتبط :

به فرمایشات رهبری عمل شده است؟

جهاد اقتصادی و افق 14 سال پیش رو

بازار سکه و شعار جهاد اقتصادی

کسب روزی حلال نوعی جهاد

جهاد اقتصادی و پیشرفت بومی

جهاد اقتصادی با تکیه بر مبانی دین

ملزومات تحقق جهاد اقتصادی

آیا شرایط حاضر عادلانه است؟

عدالت چگونه محقق می‌شود؟