اکرانهای توهینآمیز!
از چهارشنبه هفته گذشته دو فیلم «پرتقال خونی» (سیروس الوند) و «خانواده ارنست» (محسن دامادی) به جمع فیلمهای روی پرده سینماها پیوستند تا کمیت فیلمهای در حال اکران یادآور پدیدهای شود که همین سال گذشته محور انتقاداتی جدی به عملکرد شورای صنفی اکران بود؛ پدیده فیلمسوزی. این اصطلاح زمانی به ادبیات رسانههای سینمایی وارد شد که برخی فیلمسازن در اعتنراض به کیفیت اکران فیلم خود همزمانی تعدادی فیلم سینمایی، بالاتر از متوسط ظرفیت واقعی اکران در سالنها را مسبب سوختن فیلم خود در گردونه اکران دانستند. گلایهای که چندان هم بیراه نبود و با مراجعه به آمار و رقام مندرج در جداول اکران سینماها به راحتی میشد آن را مستند کرد. این روزها هم گویی باردیگر با این حکایت مکرر مواجهیم؛ فقط کافیست شماره مجتمع سینمایی «آزادی» بعنوان یکی از معدود سینماهای فعال در زمینه اکران حداکثری فیلمهای روز، را شمارهگیری کنید؛ در 5 سالن این مجتمع سینمایی 11 فیلم در حال اکران است! با همین مقیاس تصور شرایط نامتوازن حاکم بر جغرافیای اکران در سراسر کشور ندان دشوار نیست.
کاهش سئانس و حواله «تمام سئانس»
اولین نمود این عدم توازن در سینماها اکران تک سئانس در مواردی حتی گردشی برخی فیلمها در سینماهای تک سالنه و چند سالنه است اتفاقای که هر چند مورد اقبال سینماداران است اما از سوی هیچ فیلمسازی با استقبال مواجه نشده است. نمونه اخیر واکنش به چنین روش اکرانی از سوی عوامل فیلم سینمایی «یه حبه قند» رخ داد. این فیلم به دلیل کاهش سئانسهای نمایش از سینما فرهنگ خداحافظی کرده و به سینما جوان رفت. روابط عمومی فیلم تازه سیدرضا میرکریمی در این باره اعلام کرد، با توجه به کاهش دوباره سئانسهای این فیلم در سینما فرهنگ، نمایش «یه حبه قند» از روز چهارشنبه چهارم آبان ماه در سینما فرهنگ پایان پذیرفته و این فیلم در سینما جوان واقع در خیابان شریعتی بالاتر از پل صدر به نمایش درخواهد آمد. البته پخشکننده فیلم از ابتدای اکران بارها اعتراض خود را اعلام کردهاست اما مسئولان این سینما هر بار بنا به دلایلی علیرغم حواله «تمام سئانس» شورای صنفی، از نمایش کامل فیلم طی دو هفته گذشته خودداری کردهاند.
اکران سینما یا حراج شب عید
دیگر فیلمی که این روزها جدیتر از «یه حبه قند» با پدیده فیلمسوزی مواجه شدهاست نخستین فیلم کارنامه امیرحسین ثقفی است که بهرغم فضای خاصش امید زیادی به اکران مناسب آن داشته است. علیاکبر ثقفی تهیهکننده و پدر کارگردان جوان فیلم سینمایی «مرگ کسب و کار من است» معتقد است که این فیلم در بدترین شرایط اکران شده و فیلمهایی فرهنگی در چنین شرایطی اکران موفقی نخواهند داشت. ثقفی معتقد است: «فیلم مرگ کسب و کار من است در شرایطی به نمایش در آمد که چند فیلم دیگر نیز همزمان با آن اکران شد و اکثر سالنهایی که قرار بود در اختیار این فیلم قرار گیرد به فیلمهای دیگری اختصاص داده شد و متاسفانه تصمیم شورای نمایش بدین صورت بود که این فیلم بصورت چرخشی یعنی تک سئانس یا چند سئانس در سینماها اکران شود و از این جهت ضربه مهلکی به این فیلم وارد شد. وی در ادامه افزود: کم شدن روزی 6 اکران به 2 اکران عملا باعث ریزش طیف عظیمی از مخاطبان فیلم خواهد شد و در نهایت فروش فیلم چندان رضایت بخش نخواهد بود. ثقفی تاکید کرد: متاسفانه فیلم مرگ کسب و کار من است به بدترین شکل ممکن اکران شده است و با وجود تمام نقدهایی که ما به شرایط اکران داریم کسی به چنین وضعی توجه نکرده و ترتیب اثری در نحوه اکران نمیدهد و من تصور میکنم در این شرایط نقد و تحلیل این فیلم اصلا فایدهای ندارد و خسارتی که فیلم در چنین شرایطی در گیشه میبیند، جبران ناپذیر است. وی در ادامه افزود: خاطرم هست در اکران نوروزی وقتی یک فیلم فقط در یک سالن جابجا میشد، سینمادار را به تخلف متهم میکردند و او را توبیخ میکردند، اما فیلم «مرگ کسب کار من است» در بدترین شرایط اکران شده و کسی هم به این موضوع توجه نمیکند به نظر من در حال حاضر شرایط اکران سینماها مثل حراجیهای شب عید شدهاست و فیلمهای ما اینطور حراج و به اصطلاح دچار فیلمسوزی میشود. وی در رابطه با اقداماتی که در این مدت برای اکران مناسب فیلم انجام داده، گفت: طی صحبتایی که با شورای صنفی داشتم، آقایان کاوش و علیخانی نهایت همکاری را با من داشتند و امیدوارم بستری فراهم شود که فیلم هایی از این دست بیشتر مورد توجه قرار گیرد. ی در ادامه افزود: فیلم «مرگ کسب و کار من است» باید در سالن هایی نمایش داده شود که مخاطب خاص خودش را داشته باشد، مدتی پیش بحث اکران فیلم های خاص در گروه «هنر و تجربه» مطرح بود که ظاهرا کارشناسی شد و دوستان از طریق اتحادیه و ارشاد به دنبال این اتفاق بودند که متاسفانه بودجه آن فراهم نشد. اگر این طرح اجرا می شد و حداقل 5 سالن به این گونه فیلم ها اختصاص داده می شد، آن وقت می دیدید که این فیلم ها توانایی جذب مخاطب خاص خود را دارند. وی افزود: من حاضرم فقط 3 سالن در مدت 2 ماه به فیلم «مرگ کسب و کار من است» اختصاص داده شود تا با تبلیغات خوب نشان دهیم که این فیلم ها هم می توانند در گیشه به اندازه خودشان موفق باشند. وی گفت: متاسفانه در حال حاضر فیلم های سطحی خوب می فروشد و فیلم های فرهنگی در این شرایط جایی برای عرض اندام ندارند و فیلمساز ناخود آگاه با یکی دو فیلم به سمت و سوی ساخت آثار سطحی روی می آورد و از این طریق متاسفانه ما مخاطبان خودمان را به ساده انگاری عادت می دهیم.
فرشته طائرپور: قبلا هم گفته بودم که به اکرانی توهینآمیز برای «آینههای روبرو» تن نخواهم داد و با توجه به ارزشهای فیلم و همچنین قابلیتهایش در جذب مخاطب، حاضر نخواهم شد که آنرا چون فیلمی مازاد بر نیاز نمایش، در سالنهای نصفه و نیمه و بیرغبت به نمایش اینگونه فیلمها اکران کنم.
پخش مهمترین بخش است
کارگردان «شكارچی شنبه» هم از مهجوری در اکران گلایه دارد و هر از گاهی این گلایه را رسانهای میکند. پرویز شیخطادی که درباره شرایط اکران فیلمش به «وطن امروز» گفته بود: «شرایط بد نیست، اما برای تبلیغات فیلم با محدودیتهایی مواجه بوهایم. تنها دوستان صداوسیما در راستای حمایت از تولیدات فرهنگی در زمینه پخش تیزر همراهیهایی با ما داشتند. تبلیغات اما هزینههای دیگری هم دارد که در حد وسع ما نیست.» در گفتوگویی دیگر ضمن گلایه از شرایط اكران «شكارچی شنبه» گفته است: وقتی تهیهكننده دولتی پشت فیلم باشد، هزینه كردن برای اكران را بیهوده میدانند، در صورتیكه پخش مهمترین بخش است و باید به اندازه خود فیلم سرمایهگذاری شود. این كارگردان سینما درباره اكران فیلمش اظهار كرد: ما چه از شرایط راضی باشیم و چه نباشیم برایشان مهم نیست و آنها رضایت خودشان شرط است. وی خاطرنشان كرد: «شكارچی شنبه» هم فیلم مفرحی نیست و توقع فروش از آن نمیرود. كاری است كه مردم با فكر و انگیزه خاصی به تماشای آن میروند و كار ویژهای كه در حوزه ویژه انجام شده و باید با عقل به تماشای آن رفت و فیلمی برای شاد كردن و سرگرمی نیست. وی ادامه داد: این فیلم در حوزه خودش جدید و نو است و هیچگونه سفارشی برای ساخت آن به من نشد مطرح كردن این موضوعات متاسفانه در شعار و در حد برپایی سمینار شدهاست و من با انگیزه خودم احساس كردم باید درباره این موضوع كاری كرد. شیخطادی با بیان اینكه ما ایستادهایم و مدام میگوییم چرا علیه ما اقدامات تبلیغی میشود خاطر نشان كرد: مدام میگوییم چرا ایران هراسی میكنند اما هیچ حركتی نمیشود. وی افزود: «شكارچی شنبه» در عین حال كه موضوعی درباره توطئه دارد اما كاری عاطفی است كه با تعداد زیادی از بازیگران خارجی مقابل دوربین رفته و جذابیتهای لازم را دارد و در حد خودش و استانداردهایی كه دارد اگر به مردم شناخته شود سطح قابل قبولی مخاطب خواهد داشت.
جذب مخاطبان گریزپا
فیلم سینمایی «راه آبی ابریشم» هم از قاعده مهجوری فیلمهای فرهنگی در عرصه اکران مستثنی نمانده و به همین دلیل کیفیت تبلیغات و اکران آن مورد نقد برخی سینماگران قرار گرفتهاست. علیرضا رئیسیان از جمله کارگردانان منتقد به کیفیت اکران این فیلم است که میگوید: وقتی ما فیلمی با 7میلیارد تومان هزینه میسازیم بهتر لااقل 700 میلیون تومان هم صرف تبلیغات این فیلم کنیم تا مردم بدانند که چه فیلمی ساخته شدهاست. رئیسیان در گفتوگو با سینماپرس درباره فیلم «راه آبی ابریشم» گفت: در بین آثار پر خرج امروزی و سالهای اخیر این فیلم از لحاظ محتوا و اجرا یکی از بهترینهاست. این نشان از درک کارگردان فیلم دارد که توانسته است اثری به این خوبی خلق کند. موقعیتهای دشوار و سختی که در فیلمبرداری این اثر وجود داشته است، البته تجربه های قبلی بزرگ نیا در ساخت این گونه فیلم ها به کمکش امده و از آن یک فیلم منحصر به فرد ساخته است. این کارگردان سینمای ایران درباره ضعفهای تبلیغاتی این فیلم افزود: متاسفانه من تبلیغات مناسبی برای این فیلم ندیدم و به نظر من برای این همه هزینه ، بهای کمی پرداخت شده است. مسلما تبلیغات کم بر فروش این فیلم تاثیر بدی میگذارد. ما با تبلیغات مناسب میتوانستیم مخاطب گریزپا را به سینما بکشانیم و به دیدن این فیلم فاخر دعوت کنیم.
تن ندادن به اکران توهینآمیز
فیلمهای «خانواده ارنست»، «پرتقال خونی» و «تپلی» هم شرایط اکرانی اینچنین را تجربه میکنند تنها با این تفادت که عواملشان فعلاً ترجیح دادهاند به درخشش حداقلی ستاره اقبال خود دلخوش باشند و فراتر از آن مطالبهاین داشته باشند! همان حداقل دخششی که البته برخی میخواهند زیر بار آن نروند و مصرند فیلمشان در شرایط ایدهال روانه پرده سینماها شود. فرشته طائرپور که چند هفته پیش گمانههایی مبنیبر احتمال اکران محدود فیلم «آینههای روبرو» به تهیهکنندگی او شنیده میشد در همان زمان یادآور شد: «قبلا هم گفته بودم که به اکرانی توهینآمیز برای «آینههای روبرو» تن نخواهم داد و با توجه به ارزشهای فیلم و همچنین قابلیتهایش در جذب مخاطب، حاضر نخواهم شد که آنرا چون فیلمی مازاد بر نیاز نمایش، در سالنهای نصفه و نیمه و بیرغبت به نمایش اینگونه فیلمها اکران کنم.» وی صراحتاً گفت: «همانطور که برای ساخت «آینههای روبرو» با توجه به خطیر بودن موضوع آن (تغییر جنسیت) داشتن جسارت لازم بود، ظاهرا امروز هم برای کوتاه نیامدن از شرایط اکران شایسته این فیلم، تحمل خسارت لازم است... که خوشبختانه طی سالهای اخیر تبدیل به یکی از تخصصهای تهیهکنندگان اینگونه آثار شدهاست.» و این سقف تکاپوی یک سینماگر برای نجات اثرش از مهلکه «فیلمسوزی» است.
فرآوری: امید صبوری
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منابع: خبرگزاری ایسنا/ سایت سینمای ما/ کافه سینما/ خبرگزاری مهر