تبیان، دستیار زندگی
در مدیریت اسلامی توجه به نظام ارزشی اسلام (اخلاق، تقوی، عدالت طلبی، خدمت و امانت بودن مدیریت و...) و حفظ آن اهمیت ویژه‌ای داشته و در اولویت قرار دارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توانمندی های راهبری در حوزه  5

روحانیت
در مدیریت اسلامی توجه به نظام ارزشی اسلام (اخلاق، تقوی، عدالت طلبی، خدمت و امانت بودن مدیریت و...) و حفظ آن اهمیت ویژه‌ای داشته و در اولویت قرار دارد.

مطالب مرتبت با این مقاله در شماره های یک ،دو ، سه و چهار را مطالعه فرمایید.

اصول کلی راهبری

1. اصل حاکمیت ارزشها:

هدف غایی و اصلی و اصل اولی در همه فعالیت های گروهی و رهبری خدا محوری و قرب به حق تعالی است و باقی اهداف متوسط و میانه حساب می شوند که ما را به آن هدف نهایی برساند.(1) از این رو در مدیریت اسلامی، مدیر به عنوان الگو و اسوه مطرح است و بر همین مبنا نیز باید رفتار خود را براساس ارزشهای الهی و فطری تنظیم نماید.

2. اصل رشد:

هدف کلی باید در جهت همکاری و رشد همدیگر باشد نه تضاد و خود نمایی چرا کار هدف رشد همه اعضا است و نه رشد فرد و یا جلوگیری از پیشرفت دیگران و یا بهر کشی. لذا افراد در این بینش از سعادت و کمال و رشد دیگران خرسند هستند.(2)

3. اصل مشارکت:

تمام برنامه ها اجتماعی و گروهی باشد و نه خود محوری و فعالیت فردی در قالب گروه بلکه روح حاکم همان فعالیت گروهی براساس تعاون و همکاری باشد.(3)

4. اصل تدریج:

فرایند راهبری و شکل گیری شخصیت فرد برای رهبری گروه یک امر تدریجی است. لذا حتماً تحت نظارت مربیان خود ساخته و متخصص تربیتی باشد تا به انحراف کشیده نشود.

5. اصل امانت:

در مدیریت اسلامی توجه به نظام ارزشی اسلام (اخلاق، تقوی، عدالت طلبی، خدمت و امانت بودن مدیریت و...) و حفظ آن اهمیت ویژه‌ای داشته و در اولویت قرار دارد.

مدیریت‌ از دیدگاه‌ اسلامی‌ امانتی‌ است‌ كه‌ به‌ شخص‌ مدیر سپرده‌ می‌شود و او باید به‌ شدت‌ از آن‌ مراقبت‌ كرده‌ و آن‌ را طبق‌ معیارهای‌ صحیح‌ نگاه ‌داشته‌ و در نهایت‌ به‌ اهلش‌ بسپارد. درباره این‌ كه‌ مدیریت‌ از دیدگاه‌ اسلامی ‌«امانت‌»، و مدیر امانتدار خدا و مردم‌ است‌، حضرت‌ در نامه‌ای‌ به ‌اشعث ‌بن ‌قیس‌ فرماندار آذربایجان‌  می‌نویسد:

«مدیریت‌ و حكمرانی‌ برای‌ تو طعمه‌ نیست‌؛ بلكه‌ بر گردنت‌ امانتی‌است‌، و كسی‌ كه‌ از تو بالاتر است‌، از تو خواسته‌ كه‌ نگهبان‌ آن‌ باشی‌، ووظیفه‌ نداری‌ در كار مردم‌ با خواسته شخصی‌ خود عمل‌ كنی‌ یا بدون‌ملاك‌ معتبر و فرمان‌ قانونی‌، به‌ كار بزرگی‌ دست‌ زنی‌...»(4)

6. راهبری معجونی از استعداد، ذوق و هنر، و علم و دانش است.

7. اصل توجه به مقتضیات زمان و مکان:

باید دانست که نسل جوان در هر زمانی ویژگیهای مخصوص به خود را دارد. اگر استاد مطهری در زمان خود بر این نکته تأکید می ورزد که لازم است شیوه های تربیتی نسل جوان متناسب با شرایط روحی و اجتماعی آنان باشد، این مطلب امروز نیز باید مورد توجه قرار گیرد. باید زبان و الگوهای رفتاری جوانان عصر خود را بشناسیم و با همان زبان و شیوه ها به تربیت و هدایت آنان اقدام کنیم.

«رهبری یک فرد یا یک نسل در همه احوال و همه شرایط یکسان نیست، متفاوت است، شکلها و کیفیتهای گوناگون دارد. وسایلی که به کار برده می شود متفاوت است.

یک نسخه معین ندارد که در باره همه افراد و همه نسلها یک جور داده شود. از این رو، در هر زمانی تحت هر شرایطی باید دقیقا اندیشید که با چه نحو باید صورت بگیرد و چه نسخه ای باید داده شود.»(5)

ایشان در جای دیگر چنین می نویسد:

«مهمتر از اینکه طرحی برای رهبری این نسل تهیه کنیم این است که این فکر در ما قوت بگیرد که مسأله رهبری و هدایت از لحاظ تاکتیک و کیفیت عمل در زمانهای متفاوت و در مورد اشخاص متفاوت فرق می کند و ما باید این خیال را از کله خود بیرون کنیم که نسل جدید را با همان متد قدیم رهبری کنیم.»(6)

8. برنامه های فوق برنامه درسی باید مانع برنامه درسی نشود

و الّا آفات بسیاری دارد.(7) استفاده از اوقات فراغت بهترین زمان است.

9. اصل تحول خواهی

تحول گرایی در مقابل تحجر و جمود یکی از اصول مهم راهبری است. تحجرگرایی به معنای در جازدن و تثبیت همه روش ها، سنت ها و آداب در جامعه با تحول گرایی در تعارض است از این رو قرآن کریم به ذمّ و نکوهش مردمانی می پردازد که از هر گونه نوخواهی و تحول می هراسند و به تمامی سنت های پدران خود وابسته اند و هرگز حاضر به جدا شدن از آنها نیستند. تعصب و تقلید دو نتیجه تحجر گرایی و جمود است که راه را بر اصلاح و پیشرفت جامعه می بندد.(8)

مقام معظم رهبری در جمع خبرگان رهبری می فرماید:

«یك مجموعه ... باید بتواند به طور دائم خودش را پیش ببرد، متحول كند؛ چون تحول جزو سنتهاى زندگى انسان و تاریخ بشرى است. ما اگر چنانچه خودمان تحول ایجاد نكنیم و پیش نرویم، تحول بر ما تحمیل خواهد شد. تحول یعنى تكمیل، پیش رفتن به سمت آنچه كه درست‌تر است، آنچه كه كاملتر است. یعنى آنچه را كه ساختیم، ببینیم نقصهایش كجاست، آن را برطرف كنیم؛ ببینیم كجا كم داریم، آن را اضافه كنیم. این جریان بایستى ادامه پیدا كند.»(9)


منابع:

1.    مصباح یزدی، پیش نیازهای مدیریت ، ص249-250.

2.    مصباح یزدی، ص246.

3.    همان.

4.    نهج البلاغه، نامه5.

5.    مطهری، ده گفتار، مقاله «رهبری نسل جوان».

6.    همان.

7.    شعاری نژاد، علی اکبر، نقش فعالیت های فوق برنامه در تربیت نوجوانان، تهران، اطلاعات، 1382، ص239.

8.    بقره، آیه:170؛ احزاب، آیه:67.

9.    بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى‌، شهریور1390

تهیه و تولید : گروه حوزه علمیه تبیان ، سید مهدی موسوی