تبیان، دستیار زندگی
خدایی که در معنویتهای نو ظهور از آن بحث می شود، خدایی است درونی و کاملا متفاوت با خدای متعالی است، این خود روشن می سازد، که اگر ما اعتقاد خود و خانواده مان را نسبت به ذات اقدس ربوبی روشن و محکم نماییم، مسلما در سایه ارتباط با چنین خدایی، از گزند انحرافات
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : داریوش عشقی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راههای مقابله با عرفانهای بدلی

وقتی تقاضا برای یک محصول در بازار، از طرف مردم زیاد شود، مسلما باید تولید آن نیز به تناسب بالا رود، اما در جایی که تقاضا و درخواست مردم دفعتا بالا رود، و موجودی بازار نیز جواب گو نباشد، بازار جنس بدلی، داغ می گردد، بنابراین برای جلوگیری از ورود بیش از پیش اجناس بدلی به بازار، باید به تناسب تقاضای موجود، ارائه نیز وجود داشته باشد، این ناهماهنگی عرضه و تقاضا، همیشه مورد سود جویی انسانهای متعدد در زمینه های مختلف بوده است.


عرفان های کاذب

در مورد عرفانهای بدلی نیز؛ این مطلب صدق می کند، به این بیان که هجوم مردم به معنویت و کاستیهای ادیان سنتی و کلیساها، و نبود مباحث معنوی ناب و امروزی، زمینه بوجود آمدن و یا بهتر بگوییم زمینه مطرح شدن معنویتهای نوین را فراهم نموده، به دلیل این که؛ معنویتهای بدلی و حرفهایشان در طول تاریخ وجود داشته و همیشه به دنبال فرصتی برای عرضه افکار خود به جامعه بوده اند، و این عصر که عصر هجوم مردم به معنویت است، این عرفانهای بدلی فرصتی برای به میدان آمدن و مطرح کردن خود پیدا نمودند.

از این مطلب روشن می شود که مهمترین راه کار مقابله و جلوگیری از این معنویتهای بدلی، پر نمودن خلأ موجود در بازار معنویت است، این که ما شاهد هستیم که با وجود موج عظیم هجوم معنویتهای بدلی به شکلهای مختلف، در بین مردم، در کشورهای اسلامی از رشد و اقبال کمتری برخوردار بوده اند، به دلیل و جود مسایل و مطالب ناب معنوی است، بنابراین خود روشن می سازد که؛ آشنا ساختن مردم نسبت به معنویت ناب، بهترین و مؤثرترن راه مقابله با این معنویتهای نو ظهور می باشد.

در مورد عرفانهای بدلی نیز؛ این مطلب صدق می کند، به این بیان که هجوم مردم به معنویت و کاستیهای ادیان سنتی و کلیساها، و نبود مباحث معنوی ناب و امروزی، زمینه بوجود آمدن و یا بهتر بگوییم زمینه مطرح شدن معنویتهای نوین را فراهم نموده، به دلیل این که؛ معنویتهای بدلی و حرفهایشان در طول تاریخ وجود داشته و همیشه به دنبال فرصتی برای عرضه افکار خود به جامعه بوده اند، و این عصر که عصر هجوم مردم به معنویت است، این عرفانهای بدلی فرصتی برای به میدان آمدن و مطرح کردن خود پیدا نمودند

داشتن زیر بنای اعتقادی درست و قوی میتواند نقش مهمی در مراجعه نکردن به این معنویتهای نوین را دارا باشد، به این بیان؛ شخصی که اصول اعتقاداتش را یاد گرفته و نسبت به آن علم پیدا نموده، سپس با مطالعه و بررسی، خود را به یقین نزدیک کرده، دیگر کمبود معنوی احساس نمی کند که بخواهد با این معنویتها آن را بر طرف کند.

چون پر واضح است که؛ آنچه در این معنویت های نوین مورد نشانه قرار گرفته و قصد تغییر و القائ تردید در آن را دارند چیزی جز اصول اعتقادات مردم نیست، سیری کوتاه در آموزه های این معنویتها نشان می دهد که، بیشترین هجمه آنها به خداوند تبارک و تعالی است، که در طول تاریخ یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر الهی، مردم را به سوی او و عبادت او دعوت نموده اند، اما خدایی که در معنویتهای نو ظهور از آن بحث می شود، خدایی است درونی و کاملا متفاوت با خدای متعالی است،  این خود روشن می سازد، که اگر ما اعتقاد خود و خانواده مان را نسبت به ذات اقدس ربوبی روشن و محکم نماییم، مسلما در سایه ارتباط با چنین خدایی، از گزند انحرافات امروزی در حوزه عقیده در امان خواهیم بود.این مطلب در مورد بخشهای دیگر اصول اعتقادات نیز حاکم است، به دلیل این که بعد از خدا، دومین مطلبی که مورد هجوم این معنویتها قرار گرفته وجود مقدس نبی مکرم اسلام است، البته بهتر است بدانیم، که معنویتهای نوین نه فقط پیغمبر اسلام را، بلکه پیامبران دیگر را نیز به شکلهای مختلف کنار گذاشته اند، بعضا یا کاملا رد میکنند و یا با تحریفاتشان فقط اسمی از آنها برده می شود.

در مورد امامت و عدل خداوند تبارک و تعالی نیز همین مطالب صدق میکند، به این بیان که، این اعتقادات نیز مانعی برای تحقق اهداف خیل عظیمی از معنویتها نوین است، به همین دلیل در برخی آثار این عرفانها، میبینیم که عدالت خدا را با دلایل نامعلوم و بی اساس زیر سوال برده و یا قصد خدشه وارد کردن به مباحث محکم امامت را دارند.

معاد نیز با بحث تاسخ کنار گزارده شده است. به عبارت دیگر برای رد کردن معاد و قیامت به خاطر رسیدن به مقاصد خود به تناسخ پناه برده اند، زیرا اعتقاد به جهان آخرت و بهشت و جهنم منافی اهداف معنویت های نوین است، به همین علت یا معاد را منکر شده و یا قائل به بهشت و جهنم دنیایی و این جهانی می شوند.

خدایی که در معنویتهای نو ظهور از آن بحث می شود، خدایی است درونی و کاملا متفاوت با خدای متعالی است، این خود روشن می سازد، که اگر ما اعتقاد خود و خانواده مان را نسبت به ذات اقدس ربوبی روشن و محکم نماییم، مسلما در سایه ارتباط با چنین خدایی، از گزند انحرافات امروزی در حوزه عقیده در امان خواهیم بود

نتیجه تمامی این بحث ها این می شود که، معنویتهای نو ظهور در پی از بین بردن اعتقادات اصلی مردم و زدن تیشه به ریشه معنویت ناب، برای رسیدن به اهداف خود هستند، و مهمترین و بهترین راه کار مقابله با این جریانات، محکم نمودن پایه های اعتقادی و مبانی دینی است، که به این وسیله می توان، در مقابل امواج مخرب شبهات، ایستادگی نمود.

برای رسیدن به این مهم داشتن یک برنامه منظم، کمک بسزایی میکند، به این شکل که حداقل دو ساعت مطالعه در طول هفته، برای بالا بردن سطح اطلاعات اعتقادی لازم می باشد، و برای کیفی سازی مطالعات، بهترین کار این است که، در حین مطالعه سوالاتی که به ذهن انسان می رسد و در مطالعه پاسخی برایش نمی یابد را، یادداشت برداری کرده و آنها را در اولین فرصت از یک انسان مطلع بپرسیم.

دخالت دادن تمام اعضای خانواده در این برنامه به انسجام و دوام این برنامه کمک بسزایی میکند و در ضمن تمام خانواده با هم در مورد مسایل اعتقادی رشد نموده و فضای تربیتی مناسبی نیز محیا می شود.

این اولین و مهمترین گام برای حفظ خود و خانواده خود، از انحرافات بوجود آمده توسط معنویت های نو ظهور می باشد.

داریوش عشقی

گروه دین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.